اسلام عليک يا مسلم بن عقيل (ع)
کوهى ز درد بر سر شانه کشيده ام
گشتم ولى براى تو يارى نديده ام
ذکر قنوت هاى نمازم عوض شد
کوفه مياست ذکر سحر تا سپيده ام
هر جا که رو زدم به در بسته خورده ام
دور تمام شهر به عشقت دويده ام
نذر نگاه دو على ات اين دو پسر
قربان خاک پاى رقيه حميده ام
بازارهاى کوفه غرور مرا شکست
من طعم حرف هاى بدش را چشيده ام گفتم به طوعه هر چه که شد پشت در ميا
چون داغديده غم يک خميده ام
تاثير ضربه هاى لگد روى دنده هاست
از مادرت بپرس دگر من بريده ام
ديدم يکى سه شعبه مخصوص ميخرد
در فکر چشم و سينه و حلقى دريده ام
پشت قباله زن خولى سر شماست
با گوش خويش قول و قرارى شنيده ام
اينان به سر بريدن من قانع نيستند
بنگر لباسهاى بريده بريده ام
در کوچه هاى شهر تنم ريخته حسين
از هر کجا که رد شده ام ضربه ديده ام
يک عمر زحمت پدرت را هدر مده
دلواپس عقيله قامت رشيده ام
گفتا زنى که کهنه شده چادرم چه غم
نقشه براى چادر زينب کشيده ام
حاجيه خانم است و بزرگ مدينه است
چادر شبيه چادر ايشان نديده ام
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
يا مسلم بن عقيل (ع)
تن بى سر شده چون بيکس و بى يار شود
بازى دست اراذل سر بازار شود
ترسم اين است بلايى که سر من امد
بين گودال سر جسم تو تکرار شود
پوشيه چادر خلخال النگو معجر
همه را کوفه نامرد خريدار شود
من نديدم سر خونى نشده در اين شهر
کودک و پير کسى وارد دربار شود
سنگ از بام کند کار عمود اهن
همه سرها به خدا مثل علمدار شود
سر هر کوچه کمى از بدنم ريخت است
خاک راه پسر حيدر کرار شود
سر بر نيزه و سنگ و چقدر چشم چران
دختران فاطمه بد جور گرفتار شود
سر دروازه حسين منتظرات ميمانم
تا که اى نيزه نشين لحظه ديدار شود
حنجر پاره شده ارثيه پهلو شد
نوک نيزه اثرش چون نوک مسمار شود
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
غزل ورودیه کربلا
با مدینه چقدر؟ فاصله دارد اینجا
فکر آشفتگی قافله دارد اینجا
کربلا گفتی و یکباره دلم ریخت حسین
از جدائی تو قلبم گله دارد اینجا
این بیابان چقدر خار مغیلان دارد
خبر از پای پُر از آبله دارد اینجا
این سرازیری تل دل نگرانم كرده
همچنان سعی و صفا هروله دارد اینجا
بادهایش دمِ مغرب چه غبار آلوداست
سخن از کف زدن وهلهله دارد اینجا
تو بیا زیرِ زره پیرُهن تنگ مپوش
عده ای قاتل بی حوصله دارد اینجا
حیف ِ ترکیبِ رخت نیست که تغییر کند؟
سر بریدن ز قفا مسئله دارد اینجا
ترسم آخر سرِ یک بوسه مرا پیر کنی
خبر از نیمه شب و نافله دارد اینجا
پایِ گیسویِ تو موهام همه گشته سپید
گیسوان من وتو قائله دارد اینجا
از نظر بازی این قوم دلم می لرزد
غارت چادر و معجر صله دارد اینجا
غبغب ناز علی را زنظر پنهان كن
وای بر حال رباب حرمله دارد اینجا
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بِاذنکِ یازهرا سلام الله علیها
غزل مناجات
با این همه گناه زکویت نراندی ام
امسال هم به ماه محرم رساندی ام
پشت سرم دعای تو و مادر تو بود
دستم گرفتی و به حریمت کشاندی ام
چون طفل گمشده بغلم کرده ای حسین
پیش خودت نشانده و قدری تکاندی ام
منت سرم گذاشتی و از میان عرش
با نام مادر و پدرم باز خواندی ام
می خواهی ام هنوز ....و گرنه چو دیگران
با پول و شهرت از حرمت می پراندی ام
از کودکی برای شما خیمه می زدم
دنبال خویش کوچه به کوچه دواندی ام
یک روز بی تو زنده نمی مانم ای حسین
با آب و نان خواهر خود پروراندی ام
آید به گوش نالهٔ «هل من معین» ِ تو
در زیر دست و پا تَهِ گودال خواندی ام
مظلوم کربلا لک لبیک یا حسین
تو می کشی مرا لک لبیک یا حسین
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#امام_حسین_شور
توی عشقای دوعالم / حسین و عشقه
حک شده به روی قلبم / حسین و عشقه
میگم هر دقیقه هر دم / حسین و عشقه
نوحه ماه محرم / حسین و عشقه
به عشق اربابم حسین
به سینه محکم میزنم
پیرهن مشکیه عزا
یه روزی میشه کفنم
یبن زهرا (حسین)۲
تویی عشق ازلی
منو دریاب(حسین)۲
یا حسین بن علی
حسین بن علی
کیه صاحب اختیارم / آقام حسینه
اونکه سر به پاش میزارم / آقام حسینه
عزت ایل و تبارم / آقام حسینه
همه ی دار و ندارم / آقام حسینه
به زیر خیمه عزا
سینه زنی داره صفا
جز در خونه حسین
جایی نمیرم بخدا
یابن زهرا (حسین)۲
تو صفای هر دلی
منو دریاب (حسین)۲
یاحسین بن علی
حسین بن علی
_
ذکر رو لبای مجنون / حرم رو عشقه
میخونه با چشم گریون / حرم رو عشقه
زیر نم نمای بارون / حرم رو عشقه
یه زیارت توی ایوون / حرم رو عشقه
به عشقت ای شاه کرم
قدم قدم با یه علم
ایشالا اربعین میام
پای پیاده تا حرم
یبن زهرا(حسین)۲
رافع هر مشکلی
منو دریاب( حسین)۲
یاحسین بن علی
حسین بن علی
#حسن_کاتب
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
1a5a2aa98ff54bb49350cee6e05b73e8.opus
168.7K
#شور
#استقبال
#اباعبدالله
🎤شاعر ومداح کربلایی محمد علی رضایی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#ورود_به_محرم_زمینه
یه فرصت دوباره-یه زندگی تازه
برای گریه کردن-دادی بهم اجازه
پیرهن مشکی مارو-حضرت زهرا می دوزه
تو ظرف اسپند روضت-گناه عالم می سوزه
تو روضه با چشای تر می یاد
مادرت اولین نفر می یاد
با صدای اه فاطمه
اشک ما همیشه در می یاد
عزیز دلم حسین….
یه شکر از ته دل-یک نفس عمیقه
بذار برم ببوسم-پرچم و یک دقیقه
یه پیر غلام که یک عمره-تو روضه خیلی کار کرده
بازم بساط چایی رو-باگریه برقرار کرده
حس می شه توی مجلس عزات
دست امام رضا تو این بساط
شفا می ده نسیم پرچمات
یه روز می میرم اخرش برات
عزیز دلم حسین….
دور افتادم از عشقم_از همه ارزوهام
کرببلاتو می گم-کرببلاتو می خوام
خدا می دونه می میرم-اگه یه وقت قرار باشه
که این فراق طولانی-بخواد ادامه دار باشه
دلم می خواد تورو صدا کنم
گریه شبیه بچه ها کنم
دلم گرفته کربلا می خوام
کجا برم چه قدر دعا کنم
عزیز دلم حسین…
#علی_زمانیان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
20b32527636744bc90bf018b52dd523c.opus
206.2K
#زمینه
#استقبال_محرم
🎤شاعر ومداح کربلایی محمد علی رضایی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#امام_حسین_شور
واوایلا علی الحسین
واویلا علی الحرم
هرشب گریه میکنم
با اشعار محتشم
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است
با از این چه نوحه و چه عزا و ماتم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است"
علی الحسین واویلا
واویلا علی الحسین
واویلا علی السیوف
مقتل گفته این چنین
سید گفته در لهوف
"کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا
از آب هم مضایقه کردندکوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا"
علی الحسین واویلا
واویلا علی الحسین
واویلا علی الغریب
گفتا ایهاالرسول
زینب با حال عجیب
اين کشته فتاده به هامون حسين توست
وين صيد دست و پا زده در خون حسين توست
اين ماهی فتاده به درياي خون که هست
زخم ستاره بر تنش افزون حسين توست
علی الحسین واویلا
واویلا علی الحسین
واویلا علی البنات
سرها روی نیزه و
بر ناقه مخدرات
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سر برهنه بر آمد ز کوهسار
آن خیمهای که گیسوی حورش طناب بود
شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار
جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل
گشتند بی عماری و محمل شتر سوار
#علی_سلطانی
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
ادامه مطالب شب های محرم حاج امیر عباسی ⬆️⬆️⬆️⬆️ شب پنجم
ادامه مطالب شب های محرم
حاج امیر عباسی ⬆️⬆️⬆️⬆️
شب ششم
من برایت پدرم...
(چون چشم وا کرده ابی عبدالله رو دیده دیگه ، درست میگم؟)
من برایت پدرم پس تو برایم پسری
چه مبارک پسری و چه مبارک پدری
حسیییین جاااان...
پسرم...
همه گشتیم ولی نیست به اندازه تو
نه کلاه خودیُ نه یک زره ای نه سپری
(خیلی این زمزمهات برکت داره به قرآن ، مرده زنده میکنه این زمزمه ها)
پسرم...
من از آن جا که به موساییت ایمان دارم
میفرستم به سوی قوم تو را یک نفری
(یه جمله به عباس فرمود...)
قاسمم را به روی زین بگذار عباسم
قمری را به روی دست گرفته قمری
(خیلی قصد ندارم اذیتتون کنم ، حرف زیاد دارم شب قاسم ابن الحسن دو سه جملهاش رو امشب بگم...
همهی اصحاب رو جمع کرد ، به همه فرمود فردا اینا همه اومدن با من کار دارن ، هر کسی میخواد بره ، بره از این تاریکی شب استفاده کنه بره ، تا ابی عبدالله این حرفو زد ، زود اولین نفری که بلند شد و تجدید پیمان کرد دست گل ام البنینه ، تا ابی عبدالله فرمود اگه میخواید برید ، برید زودی بلند شد صدا زد ، فَقَبَّحَ اللهُ العَيشَ بَعدَك ، یعنی حسین جان ننگ بر زندگی بعد از تو ، دونه دونه بنی هاشم و اصحاب باوفای ابی عبدالله اظهار وفاداری کردن ، حالا این بچه هی سرک میکشه ، هی منتظره عمو یه توجهی کنه ، آخه یه سوال داره از عمو ، هی بلند میشه رو زانو میشینه ، ابی عبدالله دید این بچه داره بی تابی میکنه ، تا نظر ابی عبدالله به قاسم افتاد عرض کرد عمو جان آیا منم فردا شهید میشم یا نه؟ ، این سوالو جوابا باید بمونه تو تاریخ ، آقا فرمود پسرم مرگ در نظر تو چگونه است؟ صدا زد اَحلی مِنَ العَسَل...)
عمو جان...
دادن جان گر به ره رهبر است
از عسل ناب مرا خوش تر است
جام اگر جام شهادت بوَد
مرگ به از روز ولادت بود
حسین جان...
بی تو حیاتم همه شرمندگیست
با تو مرا کشته شدن زندگیست
(آره پسرم ، فردا به بلای عظیمی دچار میشی...
شهید مطهری پارهی تنِ امام امَّت ، این همه به بُعدِ حماسی عاشورا اشاره میکنه ، دیگه ولی وقتی روضه قاسم میرسه ، اینجا میگه انقدر این عمو و عموزاده همدیگرو بغل کردن و گریه کردن هر دوتاشون غش کردن افتادن روی زمین ، ای غریب آقام ، خیلی با این نالهات امشب من کار دارم ، چون تازه میخوام چن جمله بخونم...
آخ هر جوری بود ابی عبدالله خودش این بچه رو آماده کرد ، صدا زد کوچکترین کلاهخود رو برا من بیارید ، دید کلاهخود به سر قاسم بزرگه ، کوچکترین زره رو بیارید ، دید زره به تن قاسم بزرگه ، آی بمیرم کفن پوش این بچه رو عازم میدان...
آی غریب نوازی کن امشب ، امشب به عشق امام حسن غریب نوازی کن ، آی بمیرم برات ، آخ بابا من همهی روضهمو توو همین دو سه جمله ، من دردِ دلم امشب اینه ، آخه میگن وقتی این بچه رو مرکب نشست میگن پاهاش به رکاب نمیرسید ، چجوری زدن که وقتی ابی عبدالله داشت این بچه رو برمیگردوند ، میگن پاهای این بچه رو زمین کشیده میشد ، دو تا حالت وجود داره اینجا ، يا قَدِ ابی عبدالله خمیده یا انقدر این بچه رو زدن همهی بدن قطعه قطعه شده ، من میگم اصن این بچه از اربا اربا هم بالاتره ، چرا داری این حرفو میزنی؟ ، آخ صدا زد پسرم...آخ...
علی اکبر که جوشن داشت آن شد
فهمیدی چی دارم میگم یا نه؟ آخ...
علی اکبر که جوشن داشت آن شد
تو که جوشن نداری وای بر من...
آره ، آره ، بدن باباشو تیر باران کردن ، بدن خودشم سنگ باران ، چرا داری این حرفو میزنی؟ ، آخه بعضیا میگن اون دلاور فرزندانشو تو میدان به درک واصل کرد ، عمر سعد ملعون صدا زد کاریش نداشته باشید بذارید بیاد جلو ، انقدر تیر نزنید مگه نمیبینید زره نداره ، همه اومدن این بچه رو سنگ باران کردن...
حسیییین...
آخ یه وقت صدای نالهاش بلند شد آخ عمو بیا ، بیا ببین دیگه کار قاسمت تمامه به فریادم برس ، ابی عبدالله اومد دید این بچه زیر سم اسب ، يا الله یا الله یا الله ، آخ دید داره زیر سم اسب دست و پا میزنه ، هر کاری کنی روضههای بچه های امام حسن باید یه جا دیگه بره ، آخ تا زیر سم اسب سینهی شکسته رو دید یاد اون روزی افتاد که با لگد به در خانه...
آخ خودش نوشت صدای نفس های فاطمه رو شنید...
حسین...
✍🏼تایپ : کربلایی محمد صادقی
جان عالم همه قربان حسین دست ما پر دامان حسین سینه زن با دو لب تشنه بگو به فدای لب عطشان حسین
حسین جانم
دل ما برده ای با نگهی تو برازنده پادشاهی
گلم از تربت و اشک شما و تو بر مومنین قبله گهی
ای جانم
از ازل حور و ملک بنده ی تو تا ابد جنو بشر زنده ی تو
من مسلمان شده ی دست تو ام ز تو ممنونم و شرمنده ی تو
ای جانم
منم و پرسه در کوی حسین و بهشتم بود روی حسین
به خدا ساکنم کرده خدا زیر طاق دو ابروی حسین
حسین جانم
بنده ام بنده ی دربار حسین نوکری هستم عزادار حسین
باید آخر سند نوکری ام بخورد مهر علمدار حسین
به حبیب و به جون و به زهیر به سلیم و سعید و به حنین
به تو مشغولم و در حرمت شود احوال من ختم به خیر
ای جانم
ها علی بشر کیف بشر ربه فیه تجلی و ظهر
مانده عالم همه در حیرت تو که بشر میشود اینگونه مگر
✍تایپ:حسین افروز
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ماه تابان کربلا میرود میدان
زینب آورده آینه و قرآن
شد حنابندان در زیر قرآن ... ویلی...
زمین به فریاد اومد شاخه شمشاد اومد
الله الله پیک شهادت به مبارک باد اومد
حسین...
تازه داماد کربلا میرود میدان
زینب آورده آینه و قرآن
ان تنکرونی فانا ابن الحسن گویان
می جنگد قاسم مثل حیدر ای جان
با کام عطشان بر زیر قرآن .... ویلی ...
این نوه فاطمه ابن الحسن قاسمه
خلقا و خلقا چه شبیه ماه بنی هاشمه
تازه داماد کربلا میرود میدان
زینب آورده آینه و قرآن
اهلا من العسل شده حال امروزش
خیمه سوزان است آه جگر سوزش
شد به خون غلطان در زیر قرآن ... ویلی ....
محشر کبری شده لاله صحرا شده
سینه شکست و تازه داغ حضرت زهرا شده
زمین به فریاد اومد شاخه شمشاد اومد
الله الله پیک شهادت به مبارک باد اومد
حسین...
✍تایپ؛حسین افروز
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سلام علی قاسم بن الحسن
شده ماه من، پاره پاره بدن
گل لالهام ، گشته نقش چمن
سلام علی قاسم بن الحسن
گل من چه زیبا، شکوفا شدی
اجل شد عسل، غرق احلی شدی
به زیر سم اسب این دشمنان
تو ای نونهالم چه رعنا شدی
سلام علی قاسم بن الحسن
مزن دست و پا پیش چشم ترم
مکش پا به روی زمین در برم
گل مجتبی این تن پاره را
در آغوش خود می برم تا حرم
سلام علی قاسم بن الحسن
امیری حسین و نعم الامیر
به هر بزم و هر کوی و هر انجمن
سرم خاک پای حسین و حسن
که ای نازنین طفل دلبند من
حسینی بمان و حسینی بمیر
امیری حسین و نعم الامیر
زخون جگر پاک پاکم کنید
سپس عاشق سینه چاکم کنید
به تیغ محبت هلاکم کنید
به صحن ابوالفضل خاکم کنید
که خاکم دهد بوی مشک و عبیر
امیری حسین و نعم الامیر
خیالش زمن دلربایی کند
غمش در دلم خودنمایی کند
نوایش مرا نینوایی کند
ولایش مرا کربلایی کند
بدانند خلق از صغیر و کبیر
امیری حسین و نعم الامیر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین