کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
ادامه مطالب شب های محرم حاج امیر عباسی ⬆️⬆️⬆️⬆️ شب پنجم
ادامه مطالب شب های محرم
حاج امیر عباسی ⬆️⬆️⬆️⬆️
شب ششم
من برایت پدرم...
(چون چشم وا کرده ابی عبدالله رو دیده دیگه ، درست میگم؟)
من برایت پدرم پس تو برایم پسری
چه مبارک پسری و چه مبارک پدری
حسیییین جاااان...
پسرم...
همه گشتیم ولی نیست به اندازه تو
نه کلاه خودیُ نه یک زره ای نه سپری
(خیلی این زمزمهات برکت داره به قرآن ، مرده زنده میکنه این زمزمه ها)
پسرم...
من از آن جا که به موساییت ایمان دارم
میفرستم به سوی قوم تو را یک نفری
(یه جمله به عباس فرمود...)
قاسمم را به روی زین بگذار عباسم
قمری را به روی دست گرفته قمری
(خیلی قصد ندارم اذیتتون کنم ، حرف زیاد دارم شب قاسم ابن الحسن دو سه جملهاش رو امشب بگم...
همهی اصحاب رو جمع کرد ، به همه فرمود فردا اینا همه اومدن با من کار دارن ، هر کسی میخواد بره ، بره از این تاریکی شب استفاده کنه بره ، تا ابی عبدالله این حرفو زد ، زود اولین نفری که بلند شد و تجدید پیمان کرد دست گل ام البنینه ، تا ابی عبدالله فرمود اگه میخواید برید ، برید زودی بلند شد صدا زد ، فَقَبَّحَ اللهُ العَيشَ بَعدَك ، یعنی حسین جان ننگ بر زندگی بعد از تو ، دونه دونه بنی هاشم و اصحاب باوفای ابی عبدالله اظهار وفاداری کردن ، حالا این بچه هی سرک میکشه ، هی منتظره عمو یه توجهی کنه ، آخه یه سوال داره از عمو ، هی بلند میشه رو زانو میشینه ، ابی عبدالله دید این بچه داره بی تابی میکنه ، تا نظر ابی عبدالله به قاسم افتاد عرض کرد عمو جان آیا منم فردا شهید میشم یا نه؟ ، این سوالو جوابا باید بمونه تو تاریخ ، آقا فرمود پسرم مرگ در نظر تو چگونه است؟ صدا زد اَحلی مِنَ العَسَل...)
عمو جان...
دادن جان گر به ره رهبر است
از عسل ناب مرا خوش تر است
جام اگر جام شهادت بوَد
مرگ به از روز ولادت بود
حسین جان...
بی تو حیاتم همه شرمندگیست
با تو مرا کشته شدن زندگیست
(آره پسرم ، فردا به بلای عظیمی دچار میشی...
شهید مطهری پارهی تنِ امام امَّت ، این همه به بُعدِ حماسی عاشورا اشاره میکنه ، دیگه ولی وقتی روضه قاسم میرسه ، اینجا میگه انقدر این عمو و عموزاده همدیگرو بغل کردن و گریه کردن هر دوتاشون غش کردن افتادن روی زمین ، ای غریب آقام ، خیلی با این نالهات امشب من کار دارم ، چون تازه میخوام چن جمله بخونم...
آخ هر جوری بود ابی عبدالله خودش این بچه رو آماده کرد ، صدا زد کوچکترین کلاهخود رو برا من بیارید ، دید کلاهخود به سر قاسم بزرگه ، کوچکترین زره رو بیارید ، دید زره به تن قاسم بزرگه ، آی بمیرم کفن پوش این بچه رو عازم میدان...
آی غریب نوازی کن امشب ، امشب به عشق امام حسن غریب نوازی کن ، آی بمیرم برات ، آخ بابا من همهی روضهمو توو همین دو سه جمله ، من دردِ دلم امشب اینه ، آخه میگن وقتی این بچه رو مرکب نشست میگن پاهاش به رکاب نمیرسید ، چجوری زدن که وقتی ابی عبدالله داشت این بچه رو برمیگردوند ، میگن پاهای این بچه رو زمین کشیده میشد ، دو تا حالت وجود داره اینجا ، يا قَدِ ابی عبدالله خمیده یا انقدر این بچه رو زدن همهی بدن قطعه قطعه شده ، من میگم اصن این بچه از اربا اربا هم بالاتره ، چرا داری این حرفو میزنی؟ ، آخ صدا زد پسرم...آخ...
علی اکبر که جوشن داشت آن شد
فهمیدی چی دارم میگم یا نه؟ آخ...
علی اکبر که جوشن داشت آن شد
تو که جوشن نداری وای بر من...
آره ، آره ، بدن باباشو تیر باران کردن ، بدن خودشم سنگ باران ، چرا داری این حرفو میزنی؟ ، آخه بعضیا میگن اون دلاور فرزندانشو تو میدان به درک واصل کرد ، عمر سعد ملعون صدا زد کاریش نداشته باشید بذارید بیاد جلو ، انقدر تیر نزنید مگه نمیبینید زره نداره ، همه اومدن این بچه رو سنگ باران کردن...
حسیییین...
آخ یه وقت صدای نالهاش بلند شد آخ عمو بیا ، بیا ببین دیگه کار قاسمت تمامه به فریادم برس ، ابی عبدالله اومد دید این بچه زیر سم اسب ، يا الله یا الله یا الله ، آخ دید داره زیر سم اسب دست و پا میزنه ، هر کاری کنی روضههای بچه های امام حسن باید یه جا دیگه بره ، آخ تا زیر سم اسب سینهی شکسته رو دید یاد اون روزی افتاد که با لگد به در خانه...
آخ خودش نوشت صدای نفس های فاطمه رو شنید...
حسین...
✍🏼تایپ : کربلایی محمد صادقی
جان عالم همه قربان حسین دست ما پر دامان حسین سینه زن با دو لب تشنه بگو به فدای لب عطشان حسین
حسین جانم
دل ما برده ای با نگهی تو برازنده پادشاهی
گلم از تربت و اشک شما و تو بر مومنین قبله گهی
ای جانم
از ازل حور و ملک بنده ی تو تا ابد جنو بشر زنده ی تو
من مسلمان شده ی دست تو ام ز تو ممنونم و شرمنده ی تو
ای جانم
منم و پرسه در کوی حسین و بهشتم بود روی حسین
به خدا ساکنم کرده خدا زیر طاق دو ابروی حسین
حسین جانم
بنده ام بنده ی دربار حسین نوکری هستم عزادار حسین
باید آخر سند نوکری ام بخورد مهر علمدار حسین
به حبیب و به جون و به زهیر به سلیم و سعید و به حنین
به تو مشغولم و در حرمت شود احوال من ختم به خیر
ای جانم
ها علی بشر کیف بشر ربه فیه تجلی و ظهر
مانده عالم همه در حیرت تو که بشر میشود اینگونه مگر
✍تایپ:حسین افروز
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ماه تابان کربلا میرود میدان
زینب آورده آینه و قرآن
شد حنابندان در زیر قرآن ... ویلی...
زمین به فریاد اومد شاخه شمشاد اومد
الله الله پیک شهادت به مبارک باد اومد
حسین...
تازه داماد کربلا میرود میدان
زینب آورده آینه و قرآن
ان تنکرونی فانا ابن الحسن گویان
می جنگد قاسم مثل حیدر ای جان
با کام عطشان بر زیر قرآن .... ویلی ...
این نوه فاطمه ابن الحسن قاسمه
خلقا و خلقا چه شبیه ماه بنی هاشمه
تازه داماد کربلا میرود میدان
زینب آورده آینه و قرآن
اهلا من العسل شده حال امروزش
خیمه سوزان است آه جگر سوزش
شد به خون غلطان در زیر قرآن ... ویلی ....
محشر کبری شده لاله صحرا شده
سینه شکست و تازه داغ حضرت زهرا شده
زمین به فریاد اومد شاخه شمشاد اومد
الله الله پیک شهادت به مبارک باد اومد
حسین...
✍تایپ؛حسین افروز
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سلام علی قاسم بن الحسن
شده ماه من، پاره پاره بدن
گل لالهام ، گشته نقش چمن
سلام علی قاسم بن الحسن
گل من چه زیبا، شکوفا شدی
اجل شد عسل، غرق احلی شدی
به زیر سم اسب این دشمنان
تو ای نونهالم چه رعنا شدی
سلام علی قاسم بن الحسن
مزن دست و پا پیش چشم ترم
مکش پا به روی زمین در برم
گل مجتبی این تن پاره را
در آغوش خود می برم تا حرم
سلام علی قاسم بن الحسن
امیری حسین و نعم الامیر
به هر بزم و هر کوی و هر انجمن
سرم خاک پای حسین و حسن
که ای نازنین طفل دلبند من
حسینی بمان و حسینی بمیر
امیری حسین و نعم الامیر
زخون جگر پاک پاکم کنید
سپس عاشق سینه چاکم کنید
به تیغ محبت هلاکم کنید
به صحن ابوالفضل خاکم کنید
که خاکم دهد بوی مشک و عبیر
امیری حسین و نعم الامیر
خیالش زمن دلربایی کند
غمش در دلم خودنمایی کند
نوایش مرا نینوایی کند
ولایش مرا کربلایی کند
بدانند خلق از صغیر و کبیر
امیری حسین و نعم الامیر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
آقا غم عشق تو رو میخرمو
درد و دوا میکنی با یه گوشه نگاه
توی قنوت و دعام زدم آقا صدا
نزاری عمرم هدر بشه
زندگی بی شما سر بشه
الهی پای غم حسین
شبای دنیا سحر بشه
باغ و بهارم دار و ندارم
جز روی تربتت سر نمیذارم
چه خوشم آقا اگه تو دنیا
فدای تو بشن ایل و تبارم
اباعبدالله
****
آقا با محرم تو جون میگیرم
تنها برای عزای حسین میمیرم
از دره خونه ی اربابمون نمیرم
هرکسی اهل عبادته
این شبا راهیِ هیئته
به خدا که حرم شماست
هرکجا بیرق روضته
دل دیوونه اینو میدونه
عشق حسین همه زندگیمونه
میدونی ارباب بی تو محاله
نوکرت این شبا زنده بمونه
اباعبدالله
****
آقا کبوتر میشم و عاشقونه
پر میزنم میرسم تا کنار حرم
سایه گنبدتون بمونه به سرم
عقده ی کربلا دارمو
شبیه ابر بهارمو
یه روزی من سرمو حسین
به ضریح تو میذارمو
منمو اشکام واسه ی آقام
به ضریح تو نمیرسه دستام
منو ببر تو وقتی که مُردم
نزارن اسممو جوون ناکام
اباعبدالله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#یا_ابا_عبد_الله
#السلام_علیک_یا_ابا_عبد_الله
گفتـم که مـن حریـف فراقـت نمی شـوم ...
زخـمی کـه خـورده ام ز فراقـت ببیـن حسین
مجروحـم از فـراق تو دیـدی سـر عاقبـت ...
من در مصاف هجـر تو خـوردم زمین حسین
#فراق_کربلا
#علوی_خط_و_مهدوی_باور
#شور
#امیرالمؤمنین علیه السلام
#امام_حسن علیه السلام
#حضرت_زینب سلام الله علیها
🍀🍀🍀🍀
ابوتراب
نجفت کرده مارو خونه خراب
حب تو معیاره روز حساب
ابوتراب
دو دنیا امیرش علیه
سعادت مسیرش علیه
اذان با اون همه زیبایی
دم دلپذیرش علیه
علیه علیه شه مردان علیه
یل میدان علیه علیه
علیه علیه فلانی درفراره
دم طوفان علیه علیه
🍀🍀🍀🍀
شیر جمل
به تو دلخوشم اقا وقت اجل
دیونت شدم من از روز ازل
شیر جمل
شدم بی قرار حسن جان
دلم بر مدار حسن جان
عجب قاب عکس قشنگی
کنارع علمدار حسن جان
حسن جان حسن جان، همه عالم گداته
دل من در هواته حسن جان
حسن جان حسن جان، یه قطره اشک روضت
برام آب حیاته حسن جان
🍀🍀🍀🍀
عقیله جان
زینب الگوی تمام بانوان
نوکر تو سر تر از جهانیان
عقیله جان
منم جلد بامِ عقیله
عوالم به نام عقیله
از اول تا خود قیامت
سلاطین غلام عقیله
عقیله عقیله فلک در اختیارت
یزید در انحصارت عقیله
عقیله عقیله امید من تو هستی
منم بر روی دارت عقیله
🍀🍀🍀🍀
#محمد_امین_معطری
#حمید_علی_کاظم
@abalaitam110