۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
#شور_روضه
#شب_زیارتی
#احسان_نرگسی
🟥در شرایط روضه گوش کنید
غریب و زخمی و بی حالی
به فکر غارت و جنجالی
نفس نمونده برات آقا
سه ساعته توی گودالی
چشات جایی رو نمی بینه
سینه ی تو چرا سنگینه
می دید که هیچکسی دورت نیس
می زد تو رو با طمانینه
سنگ دلی شون /از حد گذشته
چقد توو قتلگاه بهت بد گذشته
خیر نبینه/اون بی حیا که
از روی پیکر تو با لگد گذشته
ای غریب مادر حسین جان
.........................................................
تو پادشاه عالمینی
حق تو که سنگ و عصا نیست
ای همه ی هستی زینب
جای تو زیر دست و پا نیست
چی بگم از این همه نیزه
امون از این همه جسارت
کار تو وقتی که تموم شه
تازه میان برای غارت
قلب زینب/چه بی قراره
رسیده وقت بوسه از گلو دوباره
توی گودال/افتادی بی حال
پیکر تو یه جای سالمی نداره
ای غریب مادر حسین جان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
ادامه مطالب شب های محرم حاج امیر عباسی ⬆️⬆️⬆️⬆️ شب ششم
ادامه مطالب شب های محرم
حاج امیر عباسی ⬆️⬆️⬆️⬆️
شب هفتم
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد خواهد که آب گوید اما زبان ندارد
لای لای علی علی جان
منت به من گذارید یک قطره آب آرید
بر کودکی که بر تن تاب و توان ندارد
لای لای علی علی جان
دیشب به گاهواره تا صبح دست وپا زد
امروز روی دستم دیگر توان ندارد
هنگام گریه کوشد تا اشک خود نوشد
اشکی که تر کند لب دور دهان ندارد
رخ مثل برگ پاییز لب چو دو چوبه خشک
این غنچه بهاری غیر از خزان ندارد
ای حرمله مکش تیر یکسو فکن کمان را
یک برگ گل که تاب تیرو کمان ندارد
شمشیر اوست آهش،فریاد او تلظی
جانش به لب رسیده تاب بیان ندارد
رحمی اگر که دارید یک قطره آب آرید
بر کودکی که در تن جز نیمه جان ندارد
با من اگر بجنگید تا کشتنم بجنگید
این شیره خواره بر کف تیغ وستان ندارد
مادر نشسته تنها در خیمه بین زنها
جز اشک خجلت خود آب روان ندارد
تا با خدنگ دشمن روحش زند پر از تن
جز شانه امامش دیگر مکان ندارد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
کبوده برگ گلم بخواب عزیز دلم
ستاره سحرم کنارتم پسرم
نزدیک نزدیکه نیزه تو راه میرم
می سوزم وقتی که روضه برات می گیرم
به نیزه دار میگم بذار عزیزمو بغل کنم فقط یه بار
بالام ای وای بالام ای وای
علی لای علی لای لای
شروع قائله بود صدای هلهله بود
دیدم سه شعبه رو که تو دست حرمله بود
آی از نبش قبرت رباب نمی دید ای کاش
پیش چشمای من سرت رو کند با دستاش
منو ببخش فقط علی
نشد مراقبت کنم ازت علی
شهید کرب و بلا قرار بعدی ما
میون مجلس می کنار تشت طلا
سهم من از دنیا فقط پریشونی شد
لب های کوچیکت با خیزرون خونی شد
ببین کجا تو ازدحام
زن یزید آورده روسری برام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
اَما تَرَونَه کَیفَ یَتَلَّظی عَطشا
بچهام داره میمیره بهخدا، بهخدا
(مُنُّو عَلَی
مادرش چشم انتظاره
مُنُّو عَلَی
تشنگی دوا نداره
مُنُّو عَلَی
کاشکی آسمون بباره)2
اَما تَرَونَه کَیفَ یَتَلَّظی عَطشا
بچهام داره میمیره بهخدا، بهخدا
مُنُّو عَلَی
مادرش چشم انتظاره
مُنُّو عَلَی
تشنگی دوا نداره
مُنُّو عَلَی
کاشکی آسمون بباره
(چجوری روی دست من عزیزم
حرمله دید سفیدیِ گلوتو)2
آورده اون تیر سه شعبهای که
زده تو علقمه باهاش عموتو
(کشته منو داغ جوون
تو لااقل زنده بمون)2
***
(اَما تَرَونَه کَیفَ یَتَلَّظی عَطشا)3
بچهام داره میمیره بهخدا، بهخدا
(مُنُّو عَلَی
مادرش چشم انتظاره
مُنُّو عَلَی
تشنگی دوا نداره
مُنُّو عَلَی
کاشکی آسمون بباره)2
چجوری روی دست من عزیزم
حرمله دید سفیدی گلوتو
آورده اون تیر سه شعبهای که
زده تو علقمه باهاش عموتو
کشته منو داغ جوون
تو لااقل زنده بمون
تیری که استخوان ابالفضل را شکست
آن تیر را به حنجرهی این پسر زدند
((میریزه اشک من از گوشهی چشمای ترم)2
رو لبهای خشکت ای پسرم، پسرم)2
مُنُّو عَلَی
شده پرپر گل یاسم
مُنُّو عَلَی
بیجوابه التماسم
مُنُّو عَلَی
حرمتی نمونده واسم
مُنُّو عَلَی
حرمتی نمونده واسم
مُنُّو عَلَی
بیجوابه التماسم
مُنُّو عَلَی
شده پرپر گل یاسم
مِنَ الاُذُن اِلی الاُذُن، صدایِ
( نالهی قلب بیقرارم اومد)2
بازم علی و تشییع جنازه
دوباره این عبا به کارم اومد
(کشته منو داغ جوون
تو لااقل زنده بمون)2
(سرت به مو بنده
ای وای از دست و پا زدنت)2
قنداقهت شد عاقبت کفنت، پسرم
(مُنُّو عَلَی
بسه اینهمه جسارت)2
مُنُّو عَلَی
مادرش نره اسارت
مُنُّو عَلَی
گهوارهش نره به غارت
شبیه روضهی علیاکبر
دارن به اشک پدرت میخندن
پشت حرم میان سراغ قبرت
سرتو روی نیزهها میبندن
(کشته منو داغ جوون
تو لااقل زنده بمون)2
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳