eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر روز عرفه – مناجات با امام حسین (ع) به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم باز نام تو شده باعث تجدید حیاتم بیم گرداب به دل داشتم اما تو رسیدی که شدی “ساحل امن من و کشتی نجاتم” باز از فرط عطش خشک شده کام من،آری تشنه ام؛تشنه ی لبهای عطش ناک فراتم باید احرام ببندم به طواف حرم تو من که در صحن تو در موقف دشت عرفاتم با دعای عرفه دست مرا کاش بگیری مات و مبهوت نمایان شدن جلوه ی ذاتم با تو هر لحظه مجسم شده یک روضه به چشمم باز گریان تماشای قتیل العبراتم شاعر: سیدعلیرضا شفیعی _________________
شعر مناجات روز عرفه – امام حسین (ع) دلم از غیر شما میل جدایی دارد پر و بالی بدهی شوق رهایی دارد لحظه ای رخ بنما ، در عوضش جان بستان… عالم عشق، عجب حال و هوایی دارد! سر کوی تو ، گدا هر که شد ، آقایی کرد هر که شد بی سر و پایت ،سر و پایی دارد!! روز محشر همه ی مدعیان می بینند… که غلام در این خانه ، چه جایی دارد!! دست بر سر مکن اینقدر مرا با مرهم طالب زخم چه حاجت به دوایی دارد! اجلم را نرساند گنهم … دل با تو… وعده ی یک سفر کرب و بلایی دارد! ای خوشا روزی هر کس عرفه پیش شماست صحن بین الحرمینت چه صفایی دارد دل اگر دل بشود ؛ هر قدمش با آقا… روضه ی دست و علم شور و نوایی دارد! سر از کاسه شکسته شده دیگر آخر… بین این پارچه ، بر نیزه چه جایی دارد؟؟!!! آنطرف جسم به همراه زره غارت شد… این طرف خواهرش انگار دعایی دارد… ای خدا بر گره معجر من رحمی کن حرمله دیده ی تیز و بی حیایی دارد!! شاعر: حبیب نیازی
شعر مناجات با امام زمان در روز عرفه آخر نشد شبیه شهیدان دعا کنم با ناله های خویش دلت را رضا کنم احرام بسته اَت نشدم مثل حاجیان دل را چگونه با عرفه آشنا کنم ای کاش مَحرم جَبَل الرحمه اَت شوم تا در رکاب آیم و در خون شنا کنم تَرویه چیست روز گرفتاری شماست کاش ای غریب درد شما را دوا کنم یک عمر از عطای تو حاجت روا شدم روزی رسد که حاجتتان را روا کنم آخر گدای سامره مَرد خدا شود یعنی به جای غیر ، شما را صدا کنم آقا منم غلام سیاه سپاه تو ناقابل است جان من ، اما فدا کنم آنانکه بر علیه تو شمشیر بسته اَند با اذن تو سر از تن آنها جدا کنم هرگاه تو اجازه دهی می زنم به خط کز مشرکین برائت خود بر ملا کنم عمری است ، من که گریه کنِ بی کفن شدم حیف است بهر خود کفنی دست و پا کنم با روضه های قافله دل های خسته را ارباب اگر اراده کند ، کربلا کنم شاعر: محمود ژولیده
شعر روز عرفه – مناجات با امام زمان – امام حسین تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا مي گيره دلم هوايي مي شه و بونۀ آقا مي گيره اين روزايي كه دم به دم غريبي رو حس مي كنم با گريه ياد غربت عزيز نرگس مي كنم تا كه بياي تو از سفر تا كه ببيني حالمو نذر نگاهت مي كنم اين اشكاي زلالمو ميون طوفان غمت شكسته بال و پر من كاشكي بياي پا بذاري به روي چشم تر من كوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوي گلاب با مژه جارو مي زنيم با اشكامون مي پاشيم آب كاشكي بياي و سوغاتي برام بياري بوي سيب يا كه يه مهر و تسبيح از تربت ارباب غريب كاشكي بياي برامون از تشنگي و آب بخوني بياي رو منبر بشيني روضۀ ارباب بخوني مسلميه دم بگيري با گريه و شور و نوا بياي و با هم بخونيم “حسين من كوفه نيا” كوفه نيا كه اينجاها قحطي آبه به خدا حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا اينجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند با كعب ني منتظر رقيۀ سه ساله اند همه با فكر انتقام روز مي كنن شباشونو نعلاي تازه مي زنن تموم مركباشونو رو خاك گرم كربلا سه روز مي مونه پيكرت خورشيد نيزه ها مي شه اينجا سر مطهرت شاعر: یوسف رحیمی
شعر روز عرفه – مناجات با امام زمان – امام حسین لب باز می کند غزل این بار با حسین دارد به لب سروده ی زیبای یا حسین با چشم دل به سمت حرم می کند نگاه داده به او اجازه ی تا کربلا حسین می خواهد این سروده شود گرد راه دوست شاید کند به لطف بر آن اعتنا حسین از آب و از عطش ننویسد که دیده است جان داده است بر سر ادرک اخا حسین در این سروده، راه رسیده به روشنی داده به دست شاعرش آیینه را حسین از بیت بعد شعر عطش نوش می شود او را اگر دگر ننماید رها حسین خط می خورد ز مصرع بعدی سروده گو چون می زند تمام بشر را صلا حسین آیینه صحیفه ی زهرا که باز شد با آن صحیفه کرد حرم را بنا حسین از سر گذشته است و به دل ها گرفته جای بوده برای اهل نظر آشنا حسین گاهی نشست بر سر دوش رسول نور گاهی گرفت جا به حریم کسا حسین تنها نه نور عرش برین بود، در زمین شد نور چشم سلسله ی انبیا حسین پیمانه الست به دستش گرفته بود می زد مدام جرعه ی قالوا بلی حسین صلح حسن زمینه ی خوبی به دست داد با مجبتی(ع) رسید به این نینوا حسین ایثار جان و هستی و فرزند عاشقی است عشق است این که کرد خودش را فدا حسبن می برد اکبر از همگی دل که دل برید از این جوان آیت حسن القضا حسین تیغ دعای حضرت سجاد تیز شد وقتی به نیزه داد سر والضحی حسین افشاند ذره های وجودش به خاک تف این گونه کرد حضرت حق را رضا حسین می سوخت شرحه شرحه و از آب می گذشت لب بر نداشت از لب جام بلا حسین سر داد و درس داد و هدف را درست دید بود آشنا به راه خود از ابتدا حسین در عصرگاه روز دهم قطعه قطعه خواند تصنیف عشقبازی و سعی و صفا حسین با واژه های شسته شنیدم یکی نوشت خود می دهد به‌ قبه جواب دعا حسین زینب درست دید جمیل و جمال دوست چون داده بود آینه ها را جلا حسین با این ردیف شعر به باران نشسته است امضا زده به پای همین روضه ها حسین شاعر: سیدعلی میری رکن آبادی
شعر روز عرفه – مناجات با امام زمان – امام حسین بیقراریِ تو و اشک روانِ زینب(س) شد مناجاتِ تو آرامش جانِ زینب(س) کعبه یک سنگ نشان است و تویی کعبهٔ او به تو دلبسته! تویی نام ‌و نشانِ زینب(س) عرفات است و تو نزدیک به قربانگاهی غرقِ دلشوره ای از بغض ِ عیان زینب(س) زیر لب خط به خطِ زمزمه ات این شده است می روم بعدِ تو یارب به امانِ زینب(س) شیوهٔ راز و نیازت چقدر جانسوز است غرق آرامشی و تاب و توان زینب(س) خیره مانده ست پر از اشک به پیراهنِ تو جگرت سوخت از این داغِ نهانِ زینب(س) مرثیه خوانِ تو شد عالم و اما تو شدی تا ابد گریه کن و مرثیه خوانِ زینب(س) حج و إحرام و طواف تو شده کرب و بلا وای از روز دهم! فصلِ خزانِ زینب(س) عرفه خواندن تو حالِ عجیبی دارد اشک می ریزی و هستی نگرانِ زینب(س)! شاعر: مرضیه عاطفی
شعر مرثیه مسلم بن عقیل (ع) نکرده است به عهدش کسی وفا مسلم رسیده ای به سرانجام ماجرا مسلم علی ندیده وفا از اهالی این شهر نشسته ای به امید وفا چرا مسلم؟ نماز مغرب اگر صدهزارتا باشند دوباره یک نفری موقع عشا مسلم دوچشم مردم این شهر کور خواهد شد اگر اشاره کند برقی از طلا مسلم ببین که مردتر از مردهاست پیرزنی امید نیست به این قوم بی حیا مسلم شب نجات تو از دست شبه مردان است هزار شکر که دیگر شدی رها مسلم نمانده راهی و تو بی پناهی و باید فقط بلند کنی دست بر دعا مسلم رسیده ای به سرانجام و حیله ی کوفی ببین خیال تو را برده تا کجا مسلم اگر چه از سر دارالإماره می افتی سرت نمی رود اما به نیزه ها مسلم هزار شکر خدا را دگر نمی ماند تن تو روی زمین زیر دست و پا مسلم ولی قرار شده تشنه لب شهید شوی به احترام لب شاه کربلا مسلم شاعر: مجتبی خرسندی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من شاهد ظلم بنی امیه ام همدم اشک و گریه ام من باقرم همبازی رقیه ام مسمومه زهرم هر نفس در شررم داره میسوزه جگرم یاد غم تشنگی اهل حرم تو کربلا دیدم گلهای پرپر دیدم رباب میدَوه مثل هاجر دنبال آب برا علی اصغر 🥀آه و واویلا عمه نذاشت بیرون زخیمه گاه برم اطراف خیمه راه برم همش میترسیدسوی قتلگاه برم بهم می گفت عمه چقدربی طاقتی ذخیره امامتی توبغلم دووم بیارچندساعتی چند ساعتی شدوسیاه شد گفتن که شمروارد قتلگاه شد ساعت بعدحمله به خیمه هاشد 🥀آه وواویلا توکربلادیدم حرم آتیش گرفت دوروبرم آتیش گرفت یکی میگفت موی سرم آتیش گرفت دیدم چشای عمه پرستاره شد حرف گوش و گوشواره شد چادرش به زیر نعلهاپاره شد بدتر ازاون ده اسب آتشین یال تازه نفس میرن به سمت گودال دیدم تن جدّم شده لگد مال 🥀آه وواویلا خودم دیدم تومقتل آخرش چی شد عبدالله پیکرش چی شد وقتی که جدم کشته شد سرش چی شد دیدم که زیرخنجرحنجرش چی شد دیدم انگشترش چی شد خودم دیدم رقیه معجرش چی شد ازکربلا رفتیم به کوفه وشام هی به ماسنگ میزدن ازلب بام آخ بزم حرام شراب به پیش چشمام 🥀آه و واویلا
📋گدای سفره ی مردم شدم غلط کردم ⬛️روضه/ حاج محمدرضا بذری ⬛️ ⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها السلام علیک یا مظلوم یا واسعه الرحمه یا باب النجات الامه گدای سفره ی مردم شدم غلط کردم جدا شدم ز درت گم شدم غلط کردم . مرا صدا زدی و رد شدم نفهمیدم تو خوب بودی و من بد شدم نفهمیدم . به آن زبان که تو دادی چه ها نکردم من مرا ببخش شما را صدا نکردم من . رفیق بودی و من نارفیق ؛ شرمنده شکسته ام دلتان را رفیق ؛ شرمنده . بیا و دیده ی خود را ز من ندید بگیر مرا گناه زده تو نزن ؛ ندید بگیر . مرا ببخش تو حالا به خاطر زینب بغل بگیر گدا را به خاطر زینب . مرا ز جمع فقیران خود جدا نکنید تورا به جان رقیه مرا رها نکنید دوباره بیرقتان را کشیده ام آقا هزار شکر به ماهت رسیده ام آقا هزار شکر که زهرا حسابمان کرده برای نوکریت انتخابمان کرده به دست سینه زنان برگ دعوت زهراست به روضه امدن ما عنایت زهراست کسی ز بزم تو تعدیل میشود هرگز مگر عزای تو تعطیل میشود هرگز برای روضه گرفتن همیشه پا کاریم اگر که فاطمه بایست پس چه غم داریم چهقدر مرگ برای غم تو مطلوب است در این حسینیه ها خاکمان کنی خوب است اگر که جنس دل نوکر تو از سنگ است اما برای دیدن کرببلا دلم تنگ است خدا کند که دل خسته ی مرا بخری خدا کند که مرا اربعین حرم ببری دوباره یم شب جمعه دوباره آه حسین رسد به محفل ما بوی قتلگاه حسین دوباره فاطمه دارد بنی میخواند گرفته زمزمه دارد بنی میخولند بنی موی سرت که چنگ زد مادر به صورت تو عزیزم که سنگ زد مادر لباس دوخته بودم کجاست پیروهنت گرفت پهلوی من وقت دست و پا زدندت هر چه نیزه زده بودند بیرون زده ز تنت عقیق رفته که رفته کجاست انگشتت محرم رسیده و چه شوری شده به پا به تن کرده نوکرت دوباره پیرهن سیا ببین حالمو یه کاری بکن توی روضه امسال برات جون بدم منم اومدم مثل خواهرت پای داغ گودال برات جون بدم ببین حال و روزمو نمونده کسی برام تو این شهر به مسلمت نمیدن جواب سلام جلو خواهرت خجالت زدم پشیمونم از اینکه گفتم بیام دارم دلهره دارم واسه بچه هات نیا که نمیبینی اینجا حیا نقشه برا تو دارن مرد و زنای کوفه خیلی گرفته کار اهنگرای کوفه میترسم که اخرش جلو چشم خواهرت توی گودی قتلگاه بشسه دست به دست سرت دارم دلهره که با رفتنت سوی خیمه باشه پاهای عدو چجوری بگم میترسم یه وقت با خولی بشه خواهرت رو برو با یاد کام خشکت لب تشنه جون سپردم فک رقیه بودم هرجا کتک میخوردم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه 😭 مهمان ما باشید 🖤 زین اسبم را چرا آلوده بر سم میکنند؟! من که مرگم را همان شام غریبان دیده ام 😭 ...🖤😭 ........😭😭😭😭😭(:
امام باقر(ع)-مدح و مناجات ای رخت چراغ هُدی یا محمد ابن علی پنجمین ولیّ خدا، یا محمد ابن علی نجل سیدالشهدا، یا محمد ابن علی جان عالمت به فدا، یا محمد ابن علی یا محمد ابن علی، یا محمد ابن علی ای بهار دل سخنت، ای حیات جان ز دمت جنّ و انس و حور و ملک، جمله سائل کرمت در مدینۀ دل ماست، هم بقیع و هم حرمت یک صدا دهیم ندا، یا محمد ابن علی یا محمد ابن علی، یا محمد ابن علی شمع جمع اهل ولا، کعبۀ دل همه ای پارۀ تن نبی و نور چشم فاطمه ای در دلم فروغ خدا، بر لبم تو زمزمه ای دل نگردد از تو جدا، یا محمد ابن علی یا محمد ابن علی، یا محمد ابن علی جز دعای تو نبود، بر لبم دعای دگر جز ولای تو نبود، در دلم ولای دگر گر برانی از در خود، تا روم به جای دگر من نمی روم ابدا، یا محمد ابن علی یا محمد ابن علی، یا محمد ابن علی مهر تو عبادت من، عشق من ارادت من با شما ولادت من، با شما شهادت من هم عطاست عادت تو، هم دعاست عادت من کن عنایتی به گدا، یا محمد ابن علی یا محمد ابن علی، یا محمد ابن علی استاد سازگار........... 🥀🥀🥀🥀🥀
4_5821418846459793931.mp3
163.5K
‍ ❣﷽❣ 🎙 🎙 🎙 یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم حاج داود بیدق داری (داور) از کودکی در محنت و رنج و بلا بودم همراه زین العابدین در کربلا بودم 🎙باقرالعلومم مسمومم مظلومم با چشم خود دیدم حسین تنها و بی یار است بر مرکب شاه زمان خواهر جلودار است اهل حرم بر حال او از دیده خونبار است شاهد بر آن درد و غمِ بی انتها بودم 🎙باقرالعلومم مسمومم مظلومم با چشم خود دیدم که او افتاده در میدان فرزند ختم المرسلین گشته به خون غلطان آماده گشته میزبان بر غارت مهمان من شاهدِ غارت در آن خیمه سرا بودم 🎙باقرالعلومم مسمومم مظلومم دیدم که آتش بی امان در خیمه افتاده بر خاک خیمه دختری لب تشنه جان داده صورت امامِ ساجدین بر خاک بنهاده شاهد بر آن سوزِ دل و حالِ دعا بودم 🎙باقرالعلومم مسمومم مظلومم دیدم سری بر روی نی در ذکر قرآن است دیدم هلالِ فاطمه در هاله پنهان است زینب ز دیدارش به نی زار و پریشان است شاهد بر آن شور و غم و آه و نوا بودم 🎙باقرالعلومم مسمومم مظلومم دیدم ز بام خانه ها اهل تماشا را سنگ جفا بر دستشان خنده به لبها را شد شهر کوفه کربلا اولاد زهرا را در حیرت از سنگینیِ جور و جفا بودم 🎙باقرالعلومم مسمومم مظلومم شد شام دیگر روزها در شام ویرانه کنج خرابه از جفا شد بهر ما خانه خُفتند بی آب و غذا طفلان غریبانه من شاهد آن عدّۀ بی اَقرَبا بودم 🎙باقرالعلومم مسمومم مظلومم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5821418846459793932.mp3
706.8K
❣﷽❣ 🔳 🔳 🔳 تسبیحات حضرت زهرا س ابا الصادق(ع) باقره آل عبایی و تو پنجم امام مایی و یادگار کربلایی و ..... عالمی گردد به فدای آن مزار خاکیِ رفیع تو به فدای قبر بی زائر و بی شمع و چراغ بقیع تو 🔳مولانا باقر آل عبا آخر یک روز با ظهور قائم زهرا(س) کنار حضرت مجتبی(ع) صاحب حرم میشید مولا ما میشیم رعیت یه صحن برات مثل صحن گوهر شاد میسازیم سقا خونه مثل اسمال طلا با یه پنجره فولاد میسازیم 🔳مولانا باقر آل عبا دم آخر افتادی با دل خون مضطر رو بستر زدی تو بال پر میگفتی کجایی ای مادر میسوخت جسم تو از زهر جفا ناله میزدی با چشم پر آب یاد روضه های کرببلا به یاد عطش طفل رباب(س) 🔳مولانا باقر آل عبا بمیرم من توی کودکی بلا دیدی کوفه و شام بلا دیدی سرِ روی نیزه ها دیدی تو دیدی گودال دشت بلا دیدی سرهای روی نیزه ها همراه عمه ها و بچه ها دیدی غارت و آزار و جفا 🔳مولانا باقر آل عبا () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
104.5K
❣﷽❣ 🔳 🔳 همه جا کربلا 🔳 در مدینه باقر شد شهید از جفا در غمش مدینه شده کرب و بلا دلبر آفتاب شده ازچه،بیتاب زهر زین،برتنش پیکرش کرده آب 🔳(آه و واویلتا )۲ قاتلش زهرزین خون دو چشم ترش آمده ازجنان فاطمه در برش زهرزین از جفا کرده جسمش رها نقش برزمین شد آه و واویلتا 🔳(آه و واویلتا )۲ بنگرطائران وسط آسمان بر تن پاک او نبودسایبان یاد جدش به خاک زهرکین چاک و چاک دیده اشک رباب گفت و روحی فداک 🔳(آه و واویلتا )۲ (حاج آرمین غلامی)
📋 ☑️ : یه قلب مبتلا تو این سینه است کنار کوچه بنی هاشم دلم رو خاک غربت افتاده کنار تربت مزاری که مجاور امام سجاده ☑️دلم امشب شده زائر ✔️دخیلم اقا یا حضرت باقر مزار اون که جدش و دید و تموم قصه رو به خاطر داشت پر از حماسه حسینی بود مدینه تا امام باقر داشت ☑️دلم امشب شده زائر ✔️دخیلم اقا یا حضرت باقر دل زمین میسوزه از داغی که تا ابد تو سینه میمونه نشون غربت شما روی پیشونی مدینه میمونه امام عالمی و عمامت مدار اسمون و افلاکه اما جای گلدسته و گنبد تموم صحن مرقدت خاکه شده داغ دلم تازه یه روز شیعه مرقدت رو میسازه ☑️غریب آقام غریب آقام ✔️ دخیلم آقا یا حضرت باقر یه عمری روضه خوندی و روضه برای مکتبت رسالت بود میون روضه گریه های تو برای عمه سه سالت بود تو همسفر کنار زینب با سر شهید کربلا بودی تو هم شبیه عمه آماج بارون تازیانه ها بودی پر از اشک و تب و تابم پریشون کربلای اربابم صل الله علی الباکین علی ◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
135.7K
❣﷽❣ ▪️ ▪️ امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است جسم امام پنجمین در کوچه بی جان است صدآه وافغان است پنجم امام شیعیان در آه و افغان است ▪️صدآه وافغان است زهرجفای زین اسب، چشمان او بسته باقرشده خسته قاتل میان خانه اش،مسرور و خندان است ▪️صدآه وافغان است با قرمیان هجره ای ،داردبه لب غوغا جان میدهد تنها از کینه و ظلم عدو،اوسینه سوزان است ▪️صدآه وافغان است زهرجفابرپای او،ازکینه ی قاتل آتش گرفته دل کوچه برایَش گوشه ی تاریک زندان است ▪️صدآه وافغان است دارد دودیده اوبه در ،تاصادقش آید اشک ازررخش ساید چون وعده آخر نصیبش دردِ هجران است ▪️صدآه وافغان است لب تشنه میگوید: چرا! ، -در حجره ای بی کس- صادق به دادم رس یاد حسین وکربلا با کام عطشان است ▪️صدآه وافغان است دیدم تنش را میبرند تاسوی قبرستان -ای وای از آن مهمان درکربلاجسم حسین برسمِّ اسبان است؟ ▪️صدآه وافغان است
4_5917764321642810582.mp3
198.2K
❣﷽❣ ☑️ ☑️ خرابه چراغونه امشب همچو نی در نوایم شاهدِ کربلایم زائر قتلگاه و راس بر نیزه‌هایم باقر العلم زهرا میکنم روضه بر پا(۲) ☑️من غریبم غریبم دستِ بسته مرا تا شام و کوفه کشاندند کنج ویرانه‌ی شام خسته ما را رساندند عمه ام بال و پر زد بوسه دیدم به سر زد(۲) ☑️من غریبم غریبم زهر کین زد شراره جان من بر لب رسیده گریه‌ها میکنم من بر گلوی بریده میروم پیش بابا میهمانم به زهرا(۲) ☑️من غریبم غریبم () @majmaozakerine
4_5913656056575167693.mp3
6.28M
🥀 🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..» پا به پایِ پدر سفر کردم ، آه حسین در میان خرابه سر کردم ، آه حسین پدرم بین ریسمان بودُ ، آه حسین با رقیه پدر پدر کردم ، آه حسین در میان خرابه سرکردم‌ ، آه حسین پا به پای پدر سفر کردم ، آه حسین عمه ام تا به روی خاک افتاد ، آه حسین دیده ام را ز اشک تر کردم ، آه حسین از همان روز تلخ تا امروز ، آه حسین گریه هر روز تا سحر کردم ، آه حسین 🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..» تا سه ساله میان راه افتاد ، آه حسین پدرم را خودم خبر کردم ، آه حسین سُم مرکب بویِ گلاب گرفت ، آه حسین از تنی که به آن نظر کردم ، آه حسین آنقدر داغ دارم از آن دم ، آه حسین که از این زهر خون جگر کردم ، آه حسین 🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..» .🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 @majmaozakerine