بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم
"يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين"
"يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اِشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة "
*شب ششم ماه محرم، شبِ آقازاده امام حسن، شب سيزده ساله ي كربلا...*
اي شهادت تو را شهد شيرين به كام
به جلالت درود به جمالت سلام
بر مه عارضت بوسه ي چهار امام
نسل صبر و سكوت، مرد خون و قيام
با رُخ غرقِ خون، ماهِ هر انجم
سيدي سيدي، قاسم بن الحسن
يوسف فاطمه سبط خير البشر
هم برايت عمو، هم برايت پدر
او به جاي پدر، تو به جاي پسر
تو از او سرفراز، تو به او مفتخر
او تو را جانِ پاك، تو بر او عضوِ تن
سيدي سيدي، قاسم بن الحسن
سيزده ساله اي در دلِ كارزار
*ياد همه ي سيزده چهارده ساله هاي جنگ بخير...*
سيزده ساله اي در دلِ كارزار
زخم ها بي حساب، قاتلان بي شمار
* توي فتنه هاي اخير، اين چند تا شهيد كه همه ي شما ميشناسيد، آرمان علي وِردي و روح الله عجميان، بارها همه ي شما فيلم هارو ديديد، چند نفر به يه نفر اين شهدارو ميزدند، هفده نفر در قتل روح الله عجميان دست داشتن، مدينه هم همينجوري بوده، چند نفر به يه نفر زهرارو مي زدن، چند نفر به يه نفر كربلا ابي عبدالله رو توي قتلگاه مي زدند، قاسم رو هم همينجوري زدن، هم با شمشير ميزدن و هم با اسباشون از روي بدنش رد ميشدن، خيلي روضه ي امشب روضه ي سختي است، ابي عبدالله كنار بدن قاسم يه جمله اي گفته، كنار هيچ بدني نگفت، گفت: سخته برا عمو تورو جلوش ببينه دست و پا ميزني...*
سيزده ساله اي در دلِ كارزار
زخم ها بي حساب، قاتلان بي شمار
*قاسم نه كلاه خود داشت، نه زره داشت، نه سپر داشت...*
تن چو گُل برگ برگ، دل پُر از نيشِ خار
استخوانها شكست، با هزاران سوار
خونِ سر آبِ غسل، خاكِ صحرا كفن
سيدي سيدي، قاسم بن الحسن
*وقتي رفت ميدان، لباس مناسبِ رزم نداشت، رجز خوند، رجزي كه خوند خيلي دشمن رو تحريك كرد، تا اون موقع نميشناختنش، تا گفت:" اَنَا بن الحسن" يهو همه به خودشون اومدن، خيلي ها توي لشكر دشمن عثماني مذهب بودن، از اميرالمؤمنين كينه داشتن، فكر ميكردن اميرالمؤمنين در قتل عثمان دخيل بوده، خيلي هاشون هم از جنگ جمل از امام مجتبي كينه داشتن، وقتي امام حسن توي جنگ جمل اون نيزه رو زد، اون شتر رو زد زمين، اون كينه توي دلِ اينا موند، تا فهميدن نوه ي اميرالمؤمنينِ، تا فهميدن پسرِ امام حسنِ، اول كاري كه كردن سنگ بارونش كردن...*
عضو عضوش همه گشته از هم جدا
بارها زيرِ تيغ كرده جان را فدا
*قاسم بعد از علي اكبر رفت ميدان، يعني ابي عبدالله يه داغِ سنگيني رو ديده، علي اكبري رو از دست داده كه شيخ جعفر شوشتري ميگه: نگيد روضه ي علي اكبر، بگيد روضه ي جون دادنِ حسين... ابي عبدالله يه بار داغ ديده، نميخواد يه داغ ديگه ببينه، لذا تا از وسط ميدان يه ناله ي ضعيف بلند شد: "یَا عَمَّاهْ!" عمو! به دادم برس... نوشتن: ابي عبدالله مثل بازِ شكاري، يعني خيلي سريع رفت ميدان، لا إله إلّا اللّه، اما اين ميدان رفتن با ميداني كه برا علي اكبر رفت خيلي فرق داشت، وقتي رسيد بالا سَرِ علي اكبر، از بالاي ذوالجناح بدن قطعه قطعه رو ديد، ميدان رو ديد، از بالاي اسب افتاد، اما بالاي سر قاسم ديد صداش مياد اما خودش رو پيدا نكرد، ديد يكي بين غبار اسب ها هي ميگه: عمو! استخونام شكست... عمو به دادم برس... اي حسين!...*
ميپيچه تو گوشم صدايي
نمي دونم اما كجايي
صدات غرقِ درده، خدايي نكرده
ببينم زيرِ دست و پايي
برام سخته دردِ جدايي
بلند شو دلم رو نسوزون
دوباره صدام كن عمو جون
*آخه رسيد بالا سَرِ علي اكبر، دلش ميخواست يه بار ديگه علي اكبر بگه: بابا! اما هرچي منتظر شد يه بار ديگه نگفت، اما قاسم تلافي كرد، هي مي گفت: عمو جان! عموجان!... چيكار كرد ابي عبدالله؟ يه نگاه كرد، تا گرد و خاك خوابيد، ديد قاسم رو زمينه، " وَهُوَ یَفْحَصُ بِرِجْلَیْه " ديد اين بچه داره پاهش رو از درد به زمين ميكِشه، هي از درد به خودش ميپيچه...
من اينجوري روضه بخونم امشب، اين شهادت همه ي روضه هارو برا ابي عبدالله تكرار كرد، شباهت روضه اش اينجوريه، هم به جدش پيغمبر، همه به جدش اميرالمؤمنين، همه به مادرش فاطمه، همه به باباش امام حسن، همه به ابي عبدالله، بگم برات با هم ضجه بزنيم، شباهتش به پيغمبر، هر دو رو سنگ باران كردن، هر دو بر اثر سنگ باران زخمي شدن، پيشاني شكست، پيغمبر هم توي اُحد زخمي شد هم توي طائف، تاريخ ميگه: قاسم رو هم سنگ باران كردن...*
شباهتش با مادرش زهرا، فقط همين رو بگم: وقتي ابي عبدالله سينه ي قاسم رو چسبوند به سينه اش، گودال بوي مدينه گرفت، همون كاري كه نعل اسب ها با سينه ي قاسم كرد، اون لگد و مسمار بين در و ديوار با سينه ي زهرا كرد، سينه شكست، الان بگو: يازهرا!...
قاسم با باباش امام حسن هم شباهت داشت، هر دو رو تيربارون كردن، جنازه ي باباش رو تيربارون كردن، اما قاسم زنده بود، هنوز جون داشت تيربارون شد...
اما شباهت آخر، يا اباعبدالله، اجازه ميديد من روضه بخونم؟ اونم شبِ شيشم، شباهت اول اين بود، قاسم رو از روي اسب رو زمين انداختن، بعضي ها نوشتن نيزه زدن به پهلوش، ابي عبدالله هم خودش نيوفتاد، مرحومِ شيخ مفيد ميگه: تيربه پيشانيِ ابي عبدالله زدن، وقتي پيراهنش رو بالا زد تا خون صورت رو پاك كنه تير به قلبش زدن، نتونست خودش رو نگه داره، نيزه به پهلوش زدن، از بالاي ذوالجناح رو زمين افتاد، ببرمت جلوتر، معلوم نيست ما عاشورا باشيم، فقط يه جمله بگم، اين حرف مالِ ظهر عاشوراست، اين شباهت آخر يه اما داره، تنها بدني كه زنده بود زيرِ سُم اسب ها رفت بدن قاسم بود، اين بلاي عظيمش بود، آخه ابي عبدالله شب عاشورا بهش گفت به بلاي عظيمي دچار ميشي، اما توي زيارت ناحيه امام زمان ميگه:" فَهَوَيْتَ إِلَى الْأَرْضِ جَريحاً" اون ساعتي كه حسين از اسب مجروح روي زمين افتاد" وأثْخَنُوكَ بِالجِّرَاح، فَأحْدَقُوا بِكَ مِنْ كِلِّ الجِّهَاتِ،تَطَأُكَ الخُيولُ بِحَوَافِرِهَا" حسين وقتي زمين افتاد، زنده بود مثل قاسم، لشكر با اسب ها از روش رد شدن، حسين مجروح بود، اي حسين...
اما تفاوت شهادت ابي عبدالله و قاسم، برا قاسم حسين تونست بدن رو برگردونه، تونست بدن رو برداره، اما وقتي خودش افتاد كسي نبود بدن حسين رو برداره، كسي نبود بدن حسين رو برگردونه، شمر اومد، سنان اومد، خولي اومد، لشكر اومد، همه حسين رو غارت كردن، بلند همه بگن: حسين!... اللهم عجل لوليك الفرج
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سلامنا حسین امامنا حسین
حیاتنا حسین مماتنا حسین
ما نباشیم بقیه هستن
کار تو لنگ نمیمونه
همه کربلاتو میبینن
هیچکی دلتنگ نمیمونه
دور و برت شلوغه همیشه ماشاالله
دور و بر تو خلوت نمیشه ماشاالله
ماشاالله اباعبدالله راه اباعبدالله
ماه اباعبدالله پناه اباعبدالله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ای یار که به دل داری عشق کربلا
ای یار نکند دیر بیایی به منا
ای یار الوعده وفا
اگر دلت امید میخواهد
بیا حسین شهید میخواهد
حبیب زهیر سعید میخواهد
الوعده وفا با خونِ خدا
راهی میشویم مقصد کربلا
ای جانم حسین
****
باید که شوی راهی سوی آسمان
باید برسانی خود را به کاروان
جمع است جمع عاشقان
نفس نفس بخوان با مولا
قدم قدم بمان با مولا
بُوَد جهان جنان با مولا
حُر باش و بمان در بند حسین
نور عالم است لبخند حسین
ای جانم حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
از میان خیمه گاه میرسد چو قرص ماه
با دم حسن حسن زد به قلب این سپاه
نه زره داره نه تیغ و سپر داره
ولی جگر داره
آخه معلومه مثل علی فاتح پیکاره
هَل مِن مُبارِز یا اَیُهَاالناس
قاسم فدای حسین و عباس
اِنی اَنَا القاسِمُ مِن نَسلِ عَلی
نَحنُ وَ بَیتِ الله اَولی بِالنَبی
****
من غزال لشکرم شیر نجل حیدرم
من به یاری عموم میروم از این حرم
سرِ من بادا نذر سرِ تو شاها
هم عمویی و بابا قد و قامتم
شده مثل قامت سقا
شکسته سینم به زیر مرکب
میرم بمونه چادر زینب
هَل مِن مُبارِز یا اَیُهَاالناس
قاسم فدای حسین و عباس
اِنی اَنَا القاسِمُ مِن نَسلِ عَلی
نَحنُ وَ بَیتِ الله اَولی بِالنَبی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
پا بر زمین مکوب عمو در کنار توست
این سرو قد خمیده که دار و ندار توست
.
ای ماه سیزده شبه ی دشت کربلا
ماه شب چهاردهم بی قرار توست
.
دل بردن از امام و سراپا عسل شدن
این کار کار بی هنران نیست ، کار توست
.
ای جان فدای نغمه ی ” إن تُنکرون ” ات
هر کس شهید عشق شود از تبار توست
.
” لا تَجزعی ” بخوان و برو تا خود بهشت
وقتی بهشت این همه چشم انتظار توست
.
من فکر می کنم که خدا از در بهشت
هرچه کلید ساخته در اختیار توست
.
دارد زره به قامت تو گریه می کند
حتی کلاهخود تو هم داغدار توست
.
حتی به بند کفش تو باید دخیل بست
این بندِ باز مانده گره ؛ یادگار توست
.
قاسم شدی که روی زمین قسمتت کنند
این تکه های تن سند افتخار توست
.
در کربلا ضریح برایت نساختند
در سینه های مردم عاشق مزار توست
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
عالم محرم است سلام علی الحسین
این ذکر عالم است سلامُ علی الحسین
این جمله واجب است بگوییم و بشنویم
هرجا که پرچم است سلامُ علی الحسین
بعد از خدا و قبله سوال درون قبر
تنها همین دم است سلامُ علی الحسین
هر ثانیه اگر چه بگوییم این سلام
نه؛ بازهم کم است سلامُ علی الحسین
هم ذکر فاطمه است سلام علی الغریب
هم ذکر خاتم است سلامُ علی الحسین
بر زخم های پیکر آقای تشنگان
این ذکر مرهم است سلامُ علی الحسین
هر کس ز بهترین دم عالم سوال کرد
گویید این دم است سلامُ علی الحسین
واجب شده است در همه جا شعر محتشم
باز این چه ماتم است سلامُ علی الحسین
هرکس شده است محرم حق هر کسی که هست
مدیون این دم است سلامُ علی الحسین
وقتی خدا نوشته به عرشش غم تو پس
این اسم اعظم است سلامُ علی الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بقیع و باید مثل عرش کنن
خادمات اون حرمو فرش کن
اسم تو رو پرچما نقش کنن
پرچم یا حسنو پخش کنن
می زنه نفس که
بوزن نسیم ها
قربونت برم ای
سید کریم ها
ای وارث دلیران
یک کلمه طوفان
حضرت حسن جان
ای جان
استاد علی اکبر
حامی دلاور
حیدر. در حیدر
ای جان
حسن مولا
تو غرنده به میدانی
تو الحق شیر شیرانی
علی وقت نبردت گفت حسن جانم چه طوفانی
چه طوفانی به پا کردی
تو حق مطلب را ادا کردی
تو با قاسم با عبدالله
چه غوغایی در کربلا کردی
حسن مولا ....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
باحضور اساتید وشاعران گرامی
✔️محرم نزدیکه
🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه دارید
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac
📣📣📣📣📣