eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :حاج منصور ارضی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نشد که غوره ی نارس شراب ناب شود ضریح دامن او دست این گدا نرسید نشد که فطرس آن آستانه باشم حیف شکسته باد ، پرم چون به سامرا نرسد غریب کرببلا لاأقل زهیری داشت *پای رکاب رهبری اینهمه جوان وایسادن، چجوری دارن از آقا حمایت میکنن، اما امام عسکری هیچکی رو نداشت، آدم داریم یازده امامی، یهو کفر میگیردش،جعفر کذاب ادعاکرد، دوازدهمی راقبول نکرد، خیلی بترسیم. چطور ازفساد و بی حجابی و... در جامعه می‌ترسیم از اینم بترسیم نکنه ماهم پامون لغزشی پیدا کنه، داری میگی ابی عبدالله یه زهیری داشت پا رکابش وایساده بود، به همه گفت برید به اباالفضل هم گفت تو هم برو،اینجا بود گفتن: کجا بریم تازه ما اومدیم.* غریب کربلا لااقل زهیری داشت کنار حضرت آقا حبیب بوده و هست همیشه هر شب جمعه حرم پر از زائر ولی مزار حسن ها غریب بوده و هست شبیه برگ گلی بین حجره می لرزید ز درد در وسط حجره دست و پا میزد برای مرهم زخمش برای تسکینش بلند مادر خود را فقط صدا میزد همین که بر جگرش زهر چنگ می انداخت شراره می زد و داغی دوباره شد تازه دوباره کوچه و نامحرم و فدک نامه و زخم گم شدن گوشواره شد تازه همین که او دم آخر لبش عطش نوشید برای تشنگی اش قدری آب آوردند هنوز خاطر او مانده است این روضه برای حضرت هادی شراب آوردند *برا باباش شراب آوردند ،اگر هزار مرد رو اینجوری ببرن تو مجلس شراب، میگن مرده و جواب میده، ولی عمه جان ما رو بردن ،این بچه کوچیک ها بهم دیگه نگاه میکردند، میگفتن این چیه تو دست یزیده؟ هی می‌ریزه کنار سر بابامون...* غریب بوده ولیکن امام بعد از او سحر به پیکر پاکش نماز می خواند کنار پیکر او تا سحر نمی خوابد شبیه ناحیه او روضۀ باز می خواند فدای تو پدر و مادرم حسین غریب فدای آن تن زخمی که بوریا شده بود شنیده ام که لباس تو را کسی دزدید سه روز روی زمین پیکرت رها شده بود *توی سامرا که میری، قشنگ دور امام عسکری، همسرشِ، خواهرشِ، عمه ی آقا هم هست ،پدر بزرگوارشون، همه یه ضریح دارند... آقاجان! یا امام عسکری! به عمه ی شما حکیمه خاتون بهش یه اهانت هم نشد ، نشنیدی کسی اهانت کنه به مادرِ امام زمان، بمیرم برای اون خانمی که تمام اون کسایی که قرآن ازش یاد گرفته بودن ، این خیلی درده، اومده بودن کنار ناقه ی زینب، هر چی از دهنشون در اومد گفتن، تازه یکی اومد گفتن این چیه آوردی؟گفت: نان و خرماست آوردم صدقه بدم...ای حسین...* @majmazakerinee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی حسین طاهری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سلام امام زمان عزیز همه منم مثه تو پیرهن سیاه تنمه صاحب عزا ما شریک غمتیم تو بیا که همه امون قربون قدمتیم صاحب عزا ما پای علمتیم روضه‌ها حرمته مهمون حرمتیم دیگه آخره نوکریِ دو ماهه مونه نگاه ما به دستای صاحب زمونه روزی فاطمیه‌ی ما رو میرسونه نوکریِ ما رو آقا می‌خری یا حجة ابن الحسن العسکری بگو بازم ما رو حرم میبری یا حجة ابن الحسن العسکری @majmazakerinee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی محمد حسین پویانفر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دلم تنگِ، بیا عزیز جونِ من که بی قرارم دلم تنگِ، تو دنیا هیچ کسی رو غیر تو ندارم دلم تنگِ، کار شب و روزم فقط گریه و آهه دلم تنگِ، نزدیک یک قرنِ که دنیا چشم براهه ببین دلم ز دوری خونه برای غربتت میخونه آقام آقام آقام آقام گاهی نگاهی دلم تنگِ، بیا عزیز جونِ من که بی قرارم دلم تنگِ، تو دنیا هیچ کسی رو غیر تو ندارم اباصالح! زینب تو رو صدا میزد میونِ بازار اباصالح! زهرا صدات میزد میون درب و دیوار اباصالح! آقام آقام آقام آقاجان مثل بغض از وسط حنجره برخاسته ایم همچو اشک از غم یک خاطره برخاسته ایم با دو صد حاجت و درد و گره برخاسته ایم به هواى حرم سامره برخاسته ایم روضه ی غربت تو حال عجیبى دارد هرکه نامش حسن است ارث غریبى دارد جان به قربان دلت، جان به فداى سر او فرق ها داشت نگاه تو و چشمِ تر او که تفاوت بکند , همسرتو، همسر او طعنه بسیار شنیده دل غم پرور او حسن سامره صحن حرمت محترم است حسنى بین بقیع است که او بى حرم است یاحسن! آه تو پرداختنى میخواهد یاحسن! داغ تو بر سر زدنى میخواهد یاحسن! نام تو دور از وطنى میخواهد یاحسن! روضه ی تو سوختنى میخواهد دل تو تنگ مدینه است که دلگیر شدى مادرى هستى عزیزم تو اگر پیر شدى *اگه خواستید حرم مشرف بشید به نیت آقا امام حسن عسکری بروید، این آقا جایی زیارت نرفته، چشم باز کرد تو حصار و زندان بود...* خانه ی کوچک تو هیچ کم از زندان نیست خالى از آمدن و رفتن زندانبان نیست بین یک مشت نگهبان که بوى ایمان نیست زندگى با زن و بچه بخدا آسان نیست خانه ات امنیت از دست نگهبانان داشت؟ واقعا ایمنى از حمله ی نااهلان داشت؟ اصلا این غصه به پیمانه ی تو ریخته اند؟ اصلا آقا سر پروانه ی تو ریخته اند؟ شعله بر دامن کاشانه ی تو ریخته اند؟ چل نفر در وسط خانه ی تو ریخته اند ؟ راه ناموس ترا بسته کسى در کوچه؟ همسرت را زده پیوسته کسى در کوچه؟ نذاشتن کفنش پیغمبر خشک بشه؛ اهل مدینه هیزم آوردن،خبردار شده بود یهودی، پیامبر از دنیا رفته، اومده بود محله ی بنی هاشم، عرب رسمشه ، تا عزادار میشن، تنور روشن نمیکنن، میگه: نزدیک محله ی بنی هاشم دیدم آتش روشنه، گفتم خبر مرگ پیامبر دروغِ، رسید نمیدونست چه خبره، دید گردن یه آقایی، با عمامه ی خودش، از یه طرف چهل نفر، از یه طرف یه خانوم...دیدن یهودیه گفت: اشهدان لا اله الاالله، مسلمان شد، گفت: من دیده بودم جنگیدن این آقا رو تو خیبر... اما امان از اون ساعتی که دومی صدا زد: قنفذ چرا ایستادی!....* کوچه اى بود مدینه، که زنى خورد زمین ناگهان مادرتان با زدنى خورد زمین فاطمه با لگد بد دهنى خورد زمین حسن عسکرى! آنجا حسنى خورد زمین قسمت این بود که او درد و محن جمع کند گوشوار از وسط کوچه حسن جمع کند قسمت این بود از این داغ تو را هم دادند به تو هم موى سپیدى و قدى خم دادند در جوانى پسر فاطمه را سَم دادند به لب خشک تو از جام مُحرم دادند عطش پیکر مسموم تو میگفت: حسین! نفس تشنه حلقوم تو میگفت: حسین ! پسرى داشتى و آب به لبهاى تو ریخت لحظه تشنگى ات گریه به غمهاى تو ریخت اشک بالاى سر پیکر تنهاى تو ریخت خاکها بر سرش از ماتم عظماى تو ریخت روى زانوى پسر بودى و عطشان نشدى حَسنِ فاطمه صد شکر که عریان نشدى محمد جواد پرچمی یا مظلوم!یا غریب!یا عطشان! رَحَمَ الله مَن نادیٰ: یا حسین! *پسرش مهدی آمد دید لبای باباش خشکِ، با دستای کوچیکش کاسه ی آب آورد، اثر زهر این بود لرزه به اندام افتاده بود، کاسه ی آب رو که به لب گذاشت، صدای به دندان خوردن امام عسکری می آمد، حتما امام زمان این کار رو کرده، با دست لب بابا رو تر کرده... صدای خوردن لبه ی کاسه ی آب به دندان، به گوش امام زمان رسید، تو مجلس یزید یه وقت دیدن یه صدایی بلند شد، بچه های قدو نیم قد توجهشون جمع شده چه میکنه؟ حرام زاده با چوب به لبه ی یه تشت میزد، هی میزد آنقدر که همه توجه ها جمع شد،آنقدر زد که امام زمان تو زیارت ناحیه سلام میده به دندانهای شکسته ... ای حسین.." بِالحُسَینِ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج" @majmazakerinee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی حسین طاهری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای ز حُسنت عیان،جلوه ی داوری طلعت احمدی، صولت حیدری دیو و حور و مَلَک،جن و انس و پری جمله در محضرت گرم فرمانبری «سیّدی یا حسن، ایهاالعسکری» ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای ز رخ داده نور، بر مه و آفتاب نجل ختم رسل، زاده ی بوتراب بیشتر از سوال داده ما را جواب دُرِّ دَه بحری و بحر یک دُرِّ ناب که در آن ده کند،دُرِّ تو گوهری «سیدی یا حسن،ایهاالعسکری» سینه ات مخزن، سرِّ سرو عَلن والد حضرت حجت ابن الحسن من کجا مدح تو،تو کجا مدح من مهر هر عاشقان، ماه هر انجمن والد حضرت حجت ابن الحسن در تمام وجود کرده روشنگری «سیّدی یا حسن،ایهاالعسکری» ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خال و خطّت حسن، خلق و خویت حسن خلق و خویت حسن، ماه رویت حسن ماه رویت حسن،عطر و بویت حسن عطر و بویت حسن، گفتگویت حسن داده از هر حسن، خالقت برتری «سیدی یا حسن، ایهاالعسکری» خلق در سایه و حق ثناگسترت هم مَلک عسکرت،هم بشر لشکرت برگرفته چو جان سامره در برت صورت و سیرت احمد و حیدرت ای دُرِ احمدی، ای گل حیدری سیدی یا حسن، ایهاالعسکری @majmazakerinee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:مهدی کبیری، عالیه رجبی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ جون به لب شد و زهر کینه زد به مغز استخون ماه فاطمه توی بستره به حال نیمه جون مثل مجتبی از لباش داره میریزه لخته خون پرنده قفس نشین، به فکر پروازه با رفتنش بازم میشه داغ دلا تازه غریبی که داغ دلش نداره اندازه عطر بقیع/ داره میاد/از کوچه های سامرا شش گوشه ی/آقام داره/ حال و هوای کربلا برا تسلای دل صاحبمون اللهم عجل فرج بخون ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ غصه میخوره اونکه کوه استوار و محکمه گریه میکنه اونکه صاحب تموم عالمه گریه میکنه اونکه وارث خلیل و آدمه وقتی فلک ازش گرفت تموم دنیاشو هیشکی نبود تا بگیره زیر بغل هاشو هیشکی نبود تا لااقل پاک کنه اشکاشو بعد پدر / چشمای تر / قسمت روز و شبشه بعد پدر / شب تا سحر / ذکر فرج رو لبشه برا تسلای دل صاحبمون اللهم عجل فرج بخون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴گریز به کربلا 🎤مداح :حجت الاسلام استاد میرزا محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن کسی تو سامرا به آقامون تسلیت نگفتا ▪️تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن میدونی دل آدم کجا میره؟ یه مرتبه یاد گودال افتادم ... اونجا هم به یتیمان ابی عبدالله کسی تسلیت نگفت ... ▪️زود بود، از بهر تو، داغ پدر یابن الحسن معمولا فامیلا جمع میشن ، عمو،دایی، عمه و دیگر بستگان نمیزارن بچه یتیم کنار پیکر پدربی تابی کنه اما برا امام زمان ما این اتفاق نیفتاد ... حتی کربلا هم اینجوری نبود ... اونجا هم عمه ی امام زمان بچه های ابی عبدالله رو سرپرستی کرد ... ▪️قلب باب ات از شرارِ زهر دشمن آب شد ▪️سوخت جسم و جانش از پاتا به سر یابن الحسن ▪️طفل بودی،پیش چشمت چشم بابا بسته شد ▪️طفل بودی،پیش چشمت چشم بابا بسته شد ▪️تو نِگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن آخ دلم یه جایی رفت نگی امشب چرا داره پریشون خوانی میکنه... به خدا دست من نیست؛ شاعر اینجا گفت«طفل بودی،پیش چشمت چشم بابا بسته شد» دلم با این یه بیت رفت کوچه بنی هاشم حسین جان ... ▪️طفل بودی پیش چشمت دست بابا بسته شد ▪️تو نگه کردی و قنفذ ...... ▪️کودک 6 ساله بودی بر پدر خواندی نماز ▪️ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن ▪️قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش ▪️از مدینه بین آن دیوار و در، یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن ▪️مادر؛کاش بودم تا علی را یار بودم ▪️من جای تو بین در و دیوار بودم ▪️مادر شنیدم بارها از پا فِتادی ▪️دیدی علی تنها بُوَد باز ایستادی ▪️یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا ▪️تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن یابن الحسن فرمود عقید، برو به اون کودکی که تو حجره هست بگو بیاد ... اومدم دیدم یه ماه شب چهارده ، گوشه ی حجره مشغول عبادته آقامون حجت ابن الحسن بود تا پیغام رو دادم سراسیمه اومد سر بابا رو بغل گرفت ... تا امام عسکری اون رو دید نفرمود پسرم، فرمود: یا سید أَهْلَ بَیْتِه إسْقِنِی المَاء .... یعنی تشنمه به من آب بنوشان ..... إسْقِنِی المَاء.... (آخ بمیرم ...) هر طوری بود نگذاشت بابا لب تشنه از دنیا بره .... امام جواد هم یه کودک 6،7 ساله بود نگذاشت باباش امام رضا تشنه لب جون بده ... اما لایوم کیومک یااباعبدالله ..... حسین ...... آخ بمیرم هر چی صدا زد جماعت جگرم داره میسوزه .... چجوری آبش دادن ؟؟ فَلَمْ یُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّیُوفِ ..... حسین ........ @majmazakerinee
342K
حسن که باشی روضه‌هات همینه هرجا باشی سامرا یا مدینه شبیه زندونه برا تو خونه خون دل از کنج لبت روونه حسن؛ مگه داریم اسمی غریب‌تر از این حسن؛ چه مظلومن این دو آقا رو زمین هِی؛ روزگارو ببین اگه دنبال رزق نوکری هستی اگه شیعۀ اثنی‌عشری هستی یه روز گریون داغ مجتبایی و یه روز گریون داغ عسکری هستی نحنُ شیعةُ الحسن ...................................... حسن که باشی یا حرم نداری یا از غریبی چیزی کم نداری یا گاهی گنبدت میشه ویرونه سقف حرم غبار آسمونه حرم؛ بقیع، سامرا فرق ندارن اصن حرم؛ فدای غریبیِ این دو حسن هِی؛ روزگارو ببین یه روز سامرا مثل کاظمین میشه یه روز بقیع مث صحن حسین میشه چهار گنبد و گلدسته می‌سازیم و بقیعم خودِ بین‌الحرمین میشه 🎤کربلایی مسلم نوشین آباد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا :سلامٌ علیٰ ساکن کربلا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلامٌ علــیٰ ســاکن ســامرا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســـلامی بر آن کشتـــهٔ زهـر کیــن بــه  داغ  دل  حـجـت  آخــــریـــن ســـلامی بــر آن غــربت عســکری که خون شدازاین غم دل مومنین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلامٌ علــیٰ ســاکن ســامرا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شــــده ســـامرا ، کــربـــلای دگـــر گل فاطمـــه گشتـــه خونیـن جگر بر این غربتــش ناله سـر می دهد امـــام  زمــان ، در  کنــــار  پـــدر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلامٌ علــیٰ ســاکن ســامرا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حـــسن های گلـــزار زهـــرا چــرا به درد غــریبـــی شـــدن مبتـــلا گرفتـــــار زهــــر جفـــا گشته اَن یکــی در مدینــــه یکــی ســامرا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلامٌ علــیٰ ســاکن ســامرا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کنـــار پدر ، حــجـت بن الحــسن نشــسته غــریبـــانه شـــاه زَمَــن ز سوز عطش نوحه سر می دهد بیــاد شَــــهِ تشنـــــهٔ بــی کــــفن 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســـلامٌ علــیٰ ســاکن کــربـلا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اگر چـــه ستمهـــای بســــیار دید جفـــاها ز  دسـت زمانه کشــــید ولیکــــن به لبهـــای عطــــشان او دَمِ آخــری جـُــرعه آبـــی رســــید 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلامٌ علــیٰ ســاکن ســامرا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بســـوزه دلامــون برای حسیـــــن غم آخرین لحظـــه های حسیــــن در اوج غریبی فلک خون گریست به "هَل مِن معیــنِ" صدای حسین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســـلامٌ علــیٰ ســاکن کـربــلا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی (ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃﷽❃ :موج پرچم به فرمان ام البنینه.... ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ مــوج دریــا بــه فـــرمان صـــاحبْ زمـــانه دشت و صحــرا به فرمان صــاحبْ زمـــانه وقتی می بینی عالــم ســـر جاشـــه یعـــنی کـــل دنیــــا بـه فـــرمـــان صــاحبْ زمـــانه به فرمان صاحبْ زمان ، عشــق ، معنا میشه به فرمان صاحبْ زمان ، درد ، درمـون میشه اگـه لحظـــه ای چشمـــشو بــرداره از عـــالم بیکبـــاره عالــم دگــرگــون میــشه برگرد ای حقیقت روشن ! العجل پرچمــــدار نهضـت ســـرخ کربلا محتـــاج نگــاهتـــیم از روز ازل برگرد و قدم بذار رو چشمای ما(۲) یا صاحب الزمان(۳) ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ بیا یابن زهرا که چشم انتظاریم آقا ، از غــم دوری ات بیقـراریم بتاب ای مَــهِ عــالم آرای زهـــرا که بی تو گرفتـــار شبهای تاریم گواهــی میـــده قلبـــم آقــا ! بزودی میـــای تو عصری که عطر ظهورت داره حس میشه چقـــد  دوست داریم خادم پا رکابت باشیم که دیگه حضــورت داره حس میشه دنیا رو به چشم ما زیبا می کنی چشمای عاشــق رو دریا می کنی با تیغ علــــی نشــان یکبـــار دگر در کوفه عــدالتـــو برپا می کنی(۲) یا صاحب الزمان(۳) ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ رقیه سعیدی(کیمیا) ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅