❣﷽❣
🔳 #سینه_زنی
🏴 #اربعین #جامانده اربعین
🔳#آقای_مطیعی
🏴#عربی_فارسی
ندارم آروم که اربعین شد
خبری داری که عاشقت
خونه نشین شد
به دل میگفتم میریم زیارت
یه دلخوشی داشتیم و بس
آخرش این شد
نگو که مهمون نمیخوای
مهربون آقا
نگو که بد زائرایی بودیم برات ما
خودت بگو بغضمونو کجا بباریم
خودت بگو چیکار کنیم با دل شیدا
عراقیا یادش بخیر صوت شما
اهل و سهلا
راه نجف تا کربلا تو موکبا
اهل و سهلا
یه روز میایم باز با همون شور و نوا
اهل و سهلا
از راه دور سلام آقا سلام دلشکسته ها
خدا بخیر بگذرونه این اربعین دور از شما
«زوروا عنّا فی الاربعين»
لو كنتَ مَيتاً، كِلمَةْ هلا بيك
كِلمَةْ هلا بزوّار ابو السجّادِ تُحييك
هاكَ اشرَب الماي، الله يخلّيك
من كفِّ طفلٍ تَحسَبُ العباسَ يَسقيك
خيماتُهم صارَت سَما والصدرُ كفّين
يهواكُمُ القلبُ كما تهواكُمُ العين
عمري أبيعُ أشتري صوتَ عجوزٍ
صاحَت هلا بريحِةْ علي بزوّار لِحسين
يا زائرينَ لي قسَمْ باللهِ يا أهلَ العراقِ
قبلَ الوصولِ للحَرَم مُرّوا على بابِ الزقاقِ
تَلقوا بهِ قلبي الذي منذُ الأزلْ للحشر باقي
فبِحقِّ أمِّ البنين زوروا عنّا فی الاربعين
والطُموا بالنّيابة عن صدورٍ بها حنين
(زوروا عنّا فی الاربعین)
ساعه بساعه، طالَ انتظاري
أعُدُّ ميقاتَ السُّرى نحو الغريبِ
من دارِ أهلی، أمشي لداري
فدارُ مذبوحِ الهوى دارُ الحبيبِ
لو جفَّ ماءُ الأرضِ ما جفَّت دُموعي
شَعَّ بِيَ العشقُ لذا سُمّيتُ شيعي
ماذا أُجيبُ الروحَ عن هذا السؤالِ
هل كربلاءُ أصبَحَت أرضَ البقيعِ
يا روحُ مولاكِ ارادَ أن يواسي مُجتباهُ
عباسُ منهُ عُلِّمَ عندَ الحِمى يَفدي أخاهُ
لكن اتَرضى فاطِمه أن أُحرَمَ شوقاً لِقاهُ
قُل لِمولاتي إنّني، كنتُ معهُ يا ليتني
وبأنَّ حبَّ الحسين، مثلَ عابسْ أجنَّني.
«زوروا عنّا فی الاربعين»
(شاعر فارسی: دکتر محمدمهدی سیار)
(شاعر عربی: نورآملی از لبنان)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔲#سینه_زنی_حضرت_خدیجه س
🔲 #آقای_مطیعی
@majmaozakerine
تو اُم المؤمنینی یا خدیجه
نبوت را نگینی یا خدیجه
شفاعت آفرینی یا خدیجه
برایم مادری کن روز محشر
🔲تو ام المؤمنینی یا خدیجه
🔲خدیجه یاخدیجه یاخدیجه
تو داری آنچنان حق عظیمی
که در ایمان و دین ما سهیمی
نه تنها دخترت! بعد از تو دیدند
مسلمانان همه داغ یتیمی
🔲تو ام المؤمنینی یا خدیجه
🔲خدیجه یاخدیجه یاخدیجه
نگاهت از غمی جانکاه می گفت
ز صدها داغ با هر آه می گفت
میان کوچه خالی بود جایت
که زهرای تو «وا اُماه» می گفت
🔲 مرو مادر 2 خدیجه
🔲مرو مادر 2 یا زهرا
( یوسف رحیمی)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
@majmaozakerine
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🍂 #سینه_زنی_امام_باقر_ع
🍁#آقای_مطیعی
با غم و غربت شبای آه اومده
بوی محرم میگن از راه اومده
صدای یوسف از دل چاه اومده
دادازغریبی2
(شکسته قلب عالم وآدم
نشسته تو دلای ما ماتم)2
کشتن امام مارو باز با سم
با سم کینه...
آه ای مدینه...
(تو این داغ، اگه بمیریمم کمه
این شبها، شروع ماه ماتمه
آی عشاق! محرمه محرمه)2
🍂ای آقا، شهید شام وکربلا
(دلا میسوزه برا غربت شما2
برای قبر زار و خلوت شما
چرا نمردیم تو شهادت شما
ای وای بر ما
صد وای بر ما)2
(با زهر کینه گشته ای مسموم
ز غربتت زهرا شده مغموم
مولای کربلائی مظلوم
مظلوم و تنها...
مانند زهرا...)2
(این شبها، بقیع تو اوج غربته
قبر تو، مث همیشه خلوته
با اینکه، امشب شب شهادته)2
🍂یامولا، شهید شام وکربلا
دلا گرفته برای کرب وبلا
رو لبمونه نوای کرب وبلا
ما هم بشیم کاش فدای کرب و بلا
فدای اکبر...
فدای اصغر...
(همونجایی که لاله شد پرپر2
شد پاره پاره مشک آب آور)2
از روی تل صدای وای مادر
حسین غریبه2
شد زنده، دوباره روضه ی فدک2
شما و رقیه رو زدن کتک
🍂یامولا یا لیتنا کنا معک
◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
❣﷽❣
🔳 #آقای_مطیعی
🔳 #واحد #اسارت #کوچ از قتلگاه
بریده حنجر خداحافظ
عزیز بی سر خدا حافظ
علی اکبر خدا حافظ
علی اصغر خدا حافظ
تو را می سپارم به آغوش صحرا
فتاده ز نی سایه ات بر سرما
من و گریه ها همسفر در بیابان
تو مویه های پر از سوز زهرا
مانده، خاکستری از خیمه ها
مانده، از قتلگه داغی با ما
افتد، بر روی ما چشم اعدا
🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء)
ببین از امشب برادر جان
شروع کرب و بلای من
ملائک را خیره خواهد کرد
شکوه صبر و رضای من
فتد آتش خطبه هایم پس از این
به شام سیه روی این قوم بی دین
به لحن کلامم شود زنده حیدر
به سعی مدامم شود زنده آئین
بردم، بعد از تو صحرا به صحرا با خود
پیغام کرب و بلا را
زینب، فدای تو یا بن الزهراء
🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء)
(آقای محمد مهدی سیار)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔳 #سینه_زنی
🏴 #اربعین #جامانده اربعین
🔳#آقای_مطیعی
🏴#عربی_فارسی
ندارم آروم که اربعین شد
خبری داری که عاشقت
خونه نشین شد
به دل میگفتم میریم زیارت
یه دلخوشی داشتیم و بس
آخرش این شد
نگو که مهمون نمیخوای
مهربون آقا
نگو که بد زائرایی بودیم برات ما
خودت بگو بغضمونو کجا بباریم
خودت بگو چیکار کنیم با دل شیدا
عراقیا یادش بخیر صوت شما
اهل و سهلا
راه نجف تا کربلا تو موکبا
اهل و سهلا
یه روز میایم باز با همون شور و نوا
اهل و سهلا
از راه دور سلام آقا سلام دلشکسته ها
خدا بخیر بگذرونه این اربعین دور از شما
«زوروا عنّا فی الاربعين»
لو كنتَ مَيتاً، كِلمَةْ هلا بيك
كِلمَةْ هلا بزوّار ابو السجّادِ تُحييك
هاكَ اشرَب الماي، الله يخلّيك
من كفِّ طفلٍ تَحسَبُ العباسَ يَسقيك
خيماتُهم صارَت سَما والصدرُ كفّين
يهواكُمُ القلبُ كما تهواكُمُ العين
عمري أبيعُ أشتري صوتَ عجوزٍ
صاحَت هلا بريحِةْ علي بزوّار لِحسين
يا زائرينَ لي قسَمْ باللهِ يا أهلَ العراقِ
قبلَ الوصولِ للحَرَم مُرّوا على بابِ الزقاقِ
تَلقوا بهِ قلبي الذي منذُ الأزلْ للحشر باقي
فبِحقِّ أمِّ البنين زوروا عنّا فی الاربعين
والطُموا بالنّيابة عن صدورٍ بها حنين
(زوروا عنّا فی الاربعین)
ساعه بساعه، طالَ انتظاري
أعُدُّ ميقاتَ السُّرى نحو الغريبِ
من دارِ أهلی، أمشي لداري
فدارُ مذبوحِ الهوى دارُ الحبيبِ
لو جفَّ ماءُ الأرضِ ما جفَّت دُموعي
شَعَّ بِيَ العشقُ لذا سُمّيتُ شيعي
ماذا أُجيبُ الروحَ عن هذا السؤالِ
هل كربلاءُ أصبَحَت أرضَ البقيعِ
يا روحُ مولاكِ ارادَ أن يواسي مُجتباهُ
عباسُ منهُ عُلِّمَ عندَ الحِمى يَفدي أخاهُ
لكن اتَرضى فاطِمه أن أُحرَمَ شوقاً لِقاهُ
قُل لِمولاتي إنّني، كنتُ معهُ يا ليتني
وبأنَّ حبَّ الحسين، مثلَ عابسْ أجنَّني.
«زوروا عنّا فی الاربعين»
(شاعر فارسی: دکتر محمدمهدی سیار)
(شاعر عربی: نورآملی از لبنان)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔲 #روضه_حضرت_ام_البنین س
◼️ #آقای_مطیعی
@roze_daftari
✨یادته اون لحظۀ آخر بابات
✨گفت به جز،بچههای فاطمه
✨باقی برن، اما تو عبّاس بمون
✨یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه
*ام البنین داره با پسر صحبت میکنه.... یادته به همه گفت برن بیرون؛عباس بمونه...*
✨یادته اون لحظۀ آخر بابات
✨گفت به جز،بچههای فاطمه
✨باقی برن، اما تو عبّاس بمون
✨یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه
✨مُزد کنیزیهام بود
✨فاطمه شد مادرت
*آخه میگن علقمه مادرِ عباس اومد، اما زهرا بود...زهرا اومد بغل باز کرد گفت:پسرم...
✨علقمه بوی گل یاس میاد
✨صدایِ مادر عباس میاد
✨مُزد کنیزیهام بود
✨فاطمه شد مادرت
✨چه افتخاری کردم
✨شاید نشه باورت
✨فخرم این بود، میگفتن
✨بچّههای علی بِت برادر
✨مادر هستم،برای،اونکه
✨زهرا براش بوده مادر
✨واویلا....واویلا...
@roze_daftari
*قربونت برم با چه افتخاری بچه هاتو فرستادی کربلا... تو هم اگر زرنگ باشی همین امشب اربعینتو میگیری و میری کربلا....*
💥کنار قدم هایِ جابر
💥سوی نینوا رهسپاریم
💥ستون های این جاده را ما
💥به شوق حرم میشماریم
💥 شبیه رباب و سکینه
💥برای شما بی قراریم
💥از این سختی و دوری راه
💥به شوق تو باکی نداریم
💥فدایی زینب،پر ازشوق و عشقیم
💥اگرکه خدا خواست،بزودی دمشقیم
لبیکَ یابن الحیدر ..
⬅️*اونجایی که گفتم «شبیه رباب و سکینه،برای شما بی قراریم» یکی از بی قراریای سکینه رو بگم .... بی بی جان ام البنین ! مقاتل نوشتن امام حسین به هزار زحمت از کنار علقمه بلند شد .... تنها برگشت ...
⏺آخه سعی کرد این بدنُ جمع کنه ... نشد .... عباس لحظه های آخر صدا زد : «یا اَخی ماتُرید منّی» میخوای با من چه کنی ؟ منو به خیمه ها نبر .... میدونید امام حسین چه جوری برگشت؟ «و رَجَعَ الحسَین منکَسِراً، حزیناً، باکیاً....» دیدند آقا داره برمیگرده سمت خیمه ها .... کمرش خم شده .... داره گریه ...
⬅️«یُکَفکِفُ دُموعَه بِکُمِّه...» هی با آستین اشکاشُ پاک میکنه ... زن ها اومدن دورشو گرفتن .... سکینه آمد یه سوال کرد .... «وَ سألَتهُ عَن عَمِّها ...» بابا عمو کجاست؟
🔰«فَاَخبَرَها بِقَتلِه...» دخترم! دستای عموتو بریدن .... دخترم تیر به چشماش زدن .... دخترم! تیر به مشکش زدن .... دخترم ! با عمود آهن به سرش زدن ....
(چی فکر کردی؟! اگر در مقاتل معتبر ندیده بودم نمیگفتم ....) پاشو قطع کردن .... (میدونید چی شد؟)
میگه زن ها شروع کردن بلند بلند گریه کردن .... (خب این طبیعیه ... اشکالی هم نداره ... زن ها دلشون رقیقه .... اما نوشته)
⚜«وَ بَکَی الحُسَین مَعَهُنَّ ....» لشکر دشمن نگاه کرد .... دید امام حسین بین زن ها ایستاده داره بلند بلند گریه میکنه ....حسین.....*
وقتی گرفت دستتو اون روز بابات، یادته؟، گریه ش گرفت آسمون
گفت که حسینم رو سپردم به تو،بعد از این،جون تو و جون اون
حالا بگو کو حسین؟، زینب برا چی تنهاست؟
*عباس! قرارمون این نبود....قرار نبود زینب تنها برگرده....*
حالا بگو کو حسین؟،زینب برا چی تنهاست؟
به دختر پیمبر، بگم عزیزش کجاست؟
کاش نپرسه،پیمبر، پس کجاست روشنیِ دو دیده ام؟
کاشکی حیدر، نخواد که، بِش بگم تو مدینه چی دیدم؟
واویلا....واویلا....
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#روضه_دفتری
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔳 #آقای_مطیعی
🔳 #واحد #اسارت #کوچ از قتلگاه
بریده حنجر خداحافظ
عزیز بی سر خدا حافظ
علی اکبر خدا حافظ
علی اصغر خدا حافظ
تو را می سپارم به آغوش صحرا
فتاده ز نی سایه ات بر سرما
من و گریه ها همسفر در بیابان
تو مویه های پر از سوز زهرا
مانده، خاکستری از خیمه ها
مانده، از قتلگه داغی با ما
افتد، بر روی ما چشم اعدا
🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء)
ببین از امشب برادر جان
شروع کرب و بلای من
ملائک را خیره خواهد کرد
شکوه صبر و رضای من
فتد آتش خطبه هایم پس از این
به شام سیه روی این قوم بی دین
به لحن کلامم شود زنده حیدر
به سعی مدامم شود زنده آئین
بردم، بعد از تو صحرا به صحرا با خود
پیغام کرب و بلا را
زینب، فدای تو یا بن الزهراء
🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء)
(آقای محمد مهدی سیار)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣
🔲 #روضه_حضرت_ام_البنین س
◼️ #آقای_مطیعی
@roze_daftari
✨یادته اون لحظۀ آخر بابات
✨گفت به جز،بچههای فاطمه
✨باقی برن، اما تو عبّاس بمون
✨یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه
*ام البنین داره با پسر صحبت میکنه.... یادته به همه گفت برن بیرون؛عباس بمونه...*
✨یادته اون لحظۀ آخر بابات
✨گفت به جز،بچههای فاطمه
✨باقی برن، اما تو عبّاس بمون
✨یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه
✨مُزد کنیزیهام بود
✨فاطمه شد مادرت
*آخه میگن علقمه مادرِ عباس اومد، اما زهرا بود...زهرا اومد بغل باز کرد گفت:پسرم...
✨علقمه بوی گل یاس میاد
✨صدایِ مادر عباس میاد
✨مُزد کنیزیهام بود
✨فاطمه شد مادرت
✨چه افتخاری کردم
✨شاید نشه باورت
✨فخرم این بود، میگفتن
✨بچّههای علی بِت برادر
✨مادر هستم،برای،اونکه
✨زهرا براش بوده مادر
✨واویلا....واویلا...
@roze_daftari
*قربونت برم با چه افتخاری بچه هاتو فرستادی کربلا... تو هم اگر زرنگ باشی همین امشب اربعینتو میگیری و میری کربلا....*
💥کنار قدم هایِ جابر
💥سوی نینوا رهسپاریم
💥ستون های این جاده را ما
💥به شوق حرم میشماریم
💥 شبیه رباب و سکینه
💥برای شما بی قراریم
💥از این سختی و دوری راه
💥به شوق تو باکی نداریم
💥فدایی زینب،پر ازشوق و عشقیم
💥اگرکه خدا خواست،بزودی دمشقیم
لبیکَ یابن الحیدر ..
⬅️*اونجایی که گفتم «شبیه رباب و سکینه،برای شما بی قراریم» یکی از بی قراریای سکینه رو بگم .... بی بی جان ام البنین ! مقاتل نوشتن امام حسین به هزار زحمت از کنار علقمه بلند شد .... تنها برگشت ...
⏺آخه سعی کرد این بدنُ جمع کنه ... نشد .... عباس لحظه های آخر صدا زد : «یا اَخی ماتُرید منّی» میخوای با من چه کنی ؟ منو به خیمه ها نبر .... میدونید امام حسین چه جوری برگشت؟ «و رَجَعَ الحسَین منکَسِراً، حزیناً، باکیاً....» دیدند آقا داره برمیگرده سمت خیمه ها .... کمرش خم شده .... داره گریه ...
⬅️«یُکَفکِفُ دُموعَه بِکُمِّه...» هی با آستین اشکاشُ پاک میکنه ... زن ها اومدن دورشو گرفتن .... سکینه آمد یه سوال کرد .... «وَ سألَتهُ عَن عَمِّها ...» بابا عمو کجاست؟
🔰«فَاَخبَرَها بِقَتلِه...» دخترم! دستای عموتو بریدن .... دخترم تیر به چشماش زدن .... دخترم! تیر به مشکش زدن .... دخترم ! با عمود آهن به سرش زدن ....
(چی فکر کردی؟! اگر در مقاتل معتبر ندیده بودم نمیگفتم ....) پاشو قطع کردن .... (میدونید چی شد؟)
میگه زن ها شروع کردن بلند بلند گریه کردن .... (خب این طبیعیه ... اشکالی هم نداره ... زن ها دلشون رقیقه .... اما نوشته)
⚜«وَ بَکَی الحُسَین مَعَهُنَّ ....» لشکر دشمن نگاه کرد .... دید امام حسین بین زن ها ایستاده داره بلند بلند گریه میکنه ....حسین.....*
وقتی گرفت دستتو اون روز بابات، یادته؟، گریه ش گرفت آسمون
گفت که حسینم رو سپردم به تو،بعد از این،جون تو و جون اون
حالا بگو کو حسین؟، زینب برا چی تنهاست؟
*عباس! قرارمون این نبود....قرار نبود زینب تنها برگرده....*
حالا بگو کو حسین؟،زینب برا چی تنهاست؟
به دختر پیمبر، بگم عزیزش کجاست؟
کاش نپرسه،پیمبر، پس کجاست روشنیِ دو دیده ام؟
کاشکی حیدر، نخواد که، بِش بگم تو مدینه چی دیدم؟
واویلا....واویلا....
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#روضه_دفتری
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🏴#روضه_حضرت_خدیجه_س
🏴 #آقای_مطیعی
▪️بهشت را مبر از خانه ناگهان بانو
▪️برای بی کسی فاطمه بمان بانو
*پیغمبر داره با خدیجه سلام الله علیهما صحبت میکنه*
▪️به جان دختر مظلومه ات مرو از دست
▪️مساز اشک یتیمانه را روان بانو
⬅️*خیلی پیش خدا ارزش و مقام داره مرحوم مجلسی از تفسیر عیاشی نقل کرده" ُّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ إِنَّ جَبْرَئِیلَ ع قَالَ لِی لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی حِینَ رَجَعْتُ"پیغمبر فرمود:اون شبی که به معراج رفتم موقع برگشت جبرییل به من یه چیزی گفت"وَ قُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ هَلْ لَكَ مِنْ حَاجَةٍ " ای امین وحی آیا درخواستی داری یا نه؟!"قَالَ حَاجَتِی أَنْ تَقْرَأَ عَلَى خَدِیجَةَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنِّی السَّلَامَ "یا رسول الله از سوی خدا و از طرف من به خدیجه سلام برسون،پیغمبر اومد سلام خدا رو به خدیجه رسوند چی جواب داد؟ "فَقَالَتْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَیْهِ السَّلَامُ وَ عَلَى جَبْرَئِیلَ السَّلَامُ"اینو داشته باش تا یه چیز دیگه هم برات بگم*
▪️برای غربت من جان به لب شدی اما
▪️بدان که غربت زهراست بعد از آن بانو
▪️به باغ یاس تو سیلی زنند باور کن 2
▪️بمان 3 که یاس نمیرد جوان جوان بانو
⬅️*یه روزی میرسه میان در همون خونه ای که هر روز پیغمبر دست به آستانه در میگرفت،نمیگم در این خونه چه کردند ... اما شما که دیده بودید پیغمبر هر روز میاد سلام میده ... اگه خواستید در خونه ای رو بزنید اول به اهل خونه سلام بده اگه رفتی در خونه اگه خانوم خونه اومد دم در-اگه دین نداری مرد باش-اگه با مرد خونه دعوا داشتی،مشکلم که داشتی بگو خانوم تو برو کنار من با تو کاری ندارم،اگه فهمیدی خانوم بار شیشه داره اصلا برگرد،کارتو بنداز به بعد،بی بی جان"مرحوم شیخ طوسی در امالی نقل کرده از استاد شیخ مفید اون بزرگوار از استادش ابن قولویه که امام صادق علیه السلام فرمود" قال لمّا توفّیت خدیجة رضی الله عنها"وقتی خدیجه از دنیا رفت، "جعلت فاطمه سلام الله علیها تلوذ برسول الله صلی الله علیه و آله و سلم "فاطمه زهرا به پیغمبر پناه آورد-این فرازش من رو یاد خیلی چیزا میندازه-"و تدور حوله"هی دور بابا میگشت....-آی حسین...آی حسین...- "و تقول أبت این اُمّی؟"بابا مادرم کجاست؟"قال فنزل جبرئیل علیه السلام"جبرییل نازل شد "فقال له ربک یامرک أن تُقری فاطمة السلام "عرضه داشت یا رسول الله خدا امر کرده به فاطمه سلام برسونی بهش بگی مادرت در قصرهای بهشتیه "بین آسیة و مریم بنت عمران"همراه آسیه و مریم-این دخترم تربیت شده همون مادره مثل مادرش سلام کرد-" فقالت فاطمة سلام الله علیها ان الله هو السلام و منه السلام و الیه السلام"
این یه بیتم بگم و رد شم ، خدیجه جانم ...*
میان این درو دیوار فضه را طلبید ..." یا فضه خذینی ...
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❣﷽❣
🔳 #آقای_مطیعی
🔳 #واحد #اسارت
بریده حنجر خداحافظ
عزیز بی سر خدا حافظ
علی اکبر خدا حافظ
علی اصغر خدا حافظ
تو را می سپارم به آغوش صحرا
فتاده ز نی سایه ات بر سرما
من و گریه ها همسفر در بیابان
تو مویه های پر از سوز زهرا
مانده، خاکستری از خیمه ها
مانده، از قتلگه داغی با ما
افتد، بر روی ما چشم اعدا
🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء)
ببین از امشب برادر جان
شروع کرب و بلای من
ملائک را خیره خواهد کرد
شکوه صبر و رضای من
فتد آتش خطبه هایم پس از این
به شام سیه روی این قوم بی دین
به لحن کلامم شود زنده حیدر
به سعی مدامم شود زنده آئین
بردم، بعد از تو صحرا به صحرا با خود
پیغام کرب و بلا را
زینب، فدای تو یا بن الزهراء
🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء)
(آقای محمد مهدی سیار)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈