4_5879489303972693151.mp3
2.21M
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#شهادت
#زمزمه
#زمینه
#شور
#به_سبک:
(دیگه از گریه هام معلومه حسین ستوده)
🏴بند اول:
دیگه از گریه هام، معلومه حالم بده
کبوده صورتم، زجر انقدر، سیلی زده
سرمم زخمیه، از بس موهامو کشید
بابایی اون که سرت، رو با نامردی برید
بی هوا میزدن
تا میگفتم «بابا» میزدن
بی بهونه تو راه و تو خواب
با مشت و ضرب پا میزدن
جون دادم با یه چیز
وقتی میگفتن بهم کنیز
تو کشته شدی و ما اسیر
اما شد دشمنمون عزیز
وای
نبودی بابا توی بازار
ما رو بردن تو چشم انظار
یهودی ها با حرفای زشت
خیلی ماها رو دادن آزار
وای (کجا بودی بابا حسینم ۴)
🏴بند دوم:
از همون شب که بابا تو صحرا گم شدم
شبا میترسم حتی از سایه ی خودم
اگه لکنت زبون، دارم وقت صحبتم
از ترس زجر بوده که، اینطور غرق وحشتم
رنگ از چهرم پرید
تا دیدم بالاسرم رسید
فریاد کشید و قلبم گرفت
از ترس اونجا نفسم برید
خیلی نامهربون
بود و میزد منو بی امون
انقد به پهلوهام زد لگد
مثل زهرا قدم شد کمون
وای
هرچی گفتم بابایی بابا
عمو هم حتی نبود اونجا
هیچکسی واسه کمک به من
نیومد اون شب توی صحرا
وای (کجا بودی بابا حسینم ۴)
✍️به قلم: #طاها_تحقیقی
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_فارسی_عربی
🏴#سبک_واحد_شلاقی
✍شاعر:طاها تحقیقی، ناصر (البو عبید بند عربی)
سال ۱۴۰۳
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#به_سبک: (زینب زینب زینب کنز حیا)
مادر، مادر، مادر
اُمّ النجبا، مادر
الگوی حیا، مادر
ناموس خدا، مادر
مادر، مادر، مادر
ای انسیة الحورا
ای روح و تن طاها
آرام دل مولا
جانِ جانانی
نور ایمانی
ای دردیمَه درمان
جانیم سنه گوربان
بند دوم:
نَبْضِ الْوِجدان اُمي
دَمّ الشّريان امي
نَبْعِ الرّيحان امي
يا فاطمه يا امي
نَظْرَتْکِ ضْوِه للِرُّوح
بَسْمَتْکِ شِفِه لِجْروح
شَيْلَتْکِ جنانِ اتْفُوح
يا فاطمه يا امي
اِسْمِکْ قرآنى
تسبيحِ الْسانى
اِنْتي شمسِ الْاَكوان
جانيم سنه گوربان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مادر، مادر، مادر
ای دُرِّ صدف مادر
ای بحر شرف مادر
ای اصل هدف مادر
مادر، مادر، مادر
ای جوهره ی خلقت
شمس و قمره جنت
تاج شرف اُمّت
روح و ریحانی
قدرِ قرآنی
ای رحمتِ رحمان
جانسم سنه گوربان
بند چهارم:
خُبْزَة اَيدِیکْ اِلنَّه
رَحْمَةْ زِيحِ الْمِحْنَه
حينَ الْغِبْتِ ضِعْنَه
يا فاطمه يا امي
بَعدِکْ مجروحِ الْعِين
ظِلْ يَطْعَنْ بِينَ الْبِين
حُضْنِکْ يا يُمْاه وِين
يا فاطمه يا امي
هِجرِکْ آذّاني
اِنْحَبْ خَلّاني
بَعدِکْ غروبي حان
جانيم سنه گوربان