از اینکه بی وفایم،خیلی دلم گرفته
باید به خود بیایم،خیلی دلم گرفته
أُدعونی أَستجب راخواندم ولی ازاینکه
لنگ است هردوپایم،خیلی دلم گرفته
درخودشکستم ازبغض،گفتم میانِ سجده:
با اشکِ بی صدایم،خیلی دلم گرفته
یارب ظَلمتُ نفسي،یارب إلهی ٱلعفو
درمانده و گـدایم،خیلی دلم گرفته
یک عده باچه شوقی زائرشدندامّا
من تحبسُ الدّعایم،خیلی دلم گرفته
دل ذکرِ لاطبیبَ مَن لاطبیبَ دارد
قدری بده شفایم،خیلی دلم گرفته
ردّم نکن به وٱلله جزتوکسی ندارم
کاری بکن برایم،خیلی دلـم گرفته
دست ازطلب ندارم اینهاهمه بهانه ست
دلتنگِ کـربلایم،خیلی دلـم گرفته
شبهای جمعه،ایکاش بیتاب سمتِ مقتل
بامادرت بیایم،خیلی دلـم گرفته
روضه بخواندومن گریه کنان بگویم:
اربابِ سرجدایم،خیلی دلـم گرفته
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
در دیاری که تویی، بودنم آنجا کافیست
آرزوهـای دگـر غـایتِ بیانصـافیست
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلاي_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدهادی_سلطان_زاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم