eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.8هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
WWW.EMAM8.COM56552_1398531131915_841177.mp3
زمان: حجم: 841.2K
. شب هفتم روی دستام عزیزم ، آروم آروم میمیری کاشکی یک جرعه آب بود ، تا کمی جون بگیری تنت میون تب داره می سوزه بی آبی جونتو گرفت یه روزه لالا لالا گلم لالا ببین با گریه میخونم لبات خونه دلم خونه پریشونی پریشونم لالا لالا گل لاله لالا لالا گل پونه زدی آتیش به جونم ای علی جونم علی جونم علی لالای علی لالای... کربلا دشت غمهاست، زمینش شوره زاره هوای خیمه داغه، کاشکی بارون بباره عمو قراره واست آب بیاره میدونی قول او نشد نداره لالایی باباش اومد با قد خم زارو گریونه عمو تو علقمه جون داد دل خیمه هراسونه دیگه بعد عمو عباس خدا میدونه چی میشه دیدم عمه میگفت معجر رو سرهامون نمی مونه علی لالای علی لالای... دادمت دست بابا، خدا پشت و پناهت داره غم می باره از ، غربت تو نگاهت گناه تو مگه چی بود عزیزم اشکامو پای گهوارت می ریزم لالا لالا دلم لرزید صدای هلهله اومد به قلب من سه شعبه از کمون حرمله اومد بابا شرمنده شد خیلی ، خجالت می کشم مادر با قنداقه ی خونیت از میون غائله اومد لالا لالا بخواب آروم لالا لالا گل پرپر شدی راحت شدم مضطر علی اصغر علی اصغر روی نیزه روی پای خودت وایسادی ای مادر کنار نیزه ی سقا کنار نیزه ی اکبر شاعر: @wwwmajmazakrin
📻 بشنوید | روضه 🕌 مجمع یاس کبود 🎙حاج محمد فراهانی 🗓 یکشنبه ۹۸/۹/۳ گهواره بیتابی چرا، علی نمیخوابی چرا پر شده از صدای تو تموم دشت کربلا ترک ترک شده لبات، الهی بارون بگیره غنچه نشکفته من، دوباره باز جون بگیره لالالالایی دیگه من طاقت ندارم لالالالایی چه جوری من آب بيارم لالالالا مي سوزم از لبهاي داغت لالالالا حرمله کی اومد سراغت واویلا حرمله در کمینته ، حرمله نامرده علی گمون کنم تیرو کمون، با خودش آورده علی کسی بهت آب نمیده، آه همه بی اثره نکن تلظی پسرم، ببین بابا تشنه تره! لالالالا سقایی نیست تا آب بیاره لالالالایی الهی بارون بباره لالالالا کاشکی این دشمنها بدونن گلوی تو طاقت این نیزه نداره واویلا
چقد سخته یک مرد غریب گیر بیافته جلو چشم نامردا یک شیر بیافته ببین پشت من بدتر از تو خمیده امید حسینت دیگه ناامیده کحا رفته دستات چی شد پرچم تو پر از خون شده چشمای پر غم تو بلند شو که بی تو جری میشه دشمن نباشی همه میریزن رو سر من رو فرقت میبینم جا پای عموده سرت منشق از ضربه های عموده با این وضعی که داره حالا سر تو بعیده رو نیزه بشه جا سر تو شکاف سرت اومده تا به ابرو سرت میره رو نیزه اما ز پهلو تا اینکه بسوزند دل خواهرت رو می بندن با پارچه به نیزه سرت رو باید که بسازی با نیزه نشینی شاید که علی مو رو نیزه ببینی الهی کنار تو از پا نیافتم جلو چشم این بی حیاها نیافتم چه کردی تو با قلب مجروح بابا بهم ریخته نظم تنت توی صحرا یه لشکر شریکن توی کشتن تو چقد نیزه کاری شده رو تن تو سرم رو میخوام روی سینه ت بزارم چقد نیزه از پیکرت در بیارم؟ زخم شمشیرا رو تنت بی شماره یکی و دوتا نیست بیشتر از هزاره بلند شو ببین غم تو قلبم نهفته نزار چشم لشکر به عمه بیافته میدونی چه داغی به قلبم نهادی کاشکی روی دست خودم جون میدادی سه شعبه سرت رو بهم ریخته خیلی حال مادرت رو بهم ریخته خیلی حالا مردم کوفه رو خوب شناختی چی میشد یه کم دیگه با من میساختی بزار تا یه بار دیگه روتو ببوسم میخوام هر طوری هست گلوتو ببوسم الهی که چشمی نگیره نشونت الهی که نیزه نیافته به جونت خوبه دستام و تو اسیری نبندن برات وقتی لالا می خونم نخندن می خونم با دستای خالی لالایی الهی نبینم که رو نیزه هایی چه خیری به من میرسه یکسر از تو برای من اقا کیه بهتر از تو منی که نفس هامو خرج تو کردم تا وقتی که زنده م به دورت می گردم از اون روزی که دارم این نوکری رو نذاشتی گدایی کنم هر دری رو یه شب روضه روزیم نباشه می میرم تا میگم حسین جانم اروم می گیرم اگرچه دل من به دنیا اسیره نزاشتی که دنیا به من سخت بگیره اگه روزی عشقت ز قلبم جداشه میخوام دیگه یک لحظه دنیا نباشه نمیره ز قلبم هرانچه که دیدم که او می دوید و منم می دویدم یکی کاش ز گودال تو رو دربیاره میخواد شمر سرت رو رو سینت بزاره داره خواهرت میره بالا سر از حال نزن اینقده دست و پا توی گودال پیچیده تو موهای تو پنجه هاشو بلند کرده حالا براتو صداشو میزد خنجر و به گلوتو با ضربه یه ضربه دو ضربه دوازده تا ضربه چه اشفته گیسو شدی نازنینم چشای قشنگت رو زخمی نبینم چقد کم شده این روزا گیسوانت خبر دارم افتاده اتیش به جانت خبر دارم اشک تو رو در اورده یکی از ما که هر دفه سیلی خورده تو رفتی و گوشواره ی دخترا رفت تو رفتی و امنیت معجرا رفت همون لحظه که بردن انگشترت رو یکی داشت می زد خلخال دخترت رو همونکه سرت رو جدا کرده از تن رد پنجه ش افتاده رو صورت من همونکه به باد کتک من رو بسته می دونم تو گودال رو سینه ت نشسته مداح.جناب آقای غفاری
ای کسی که هر گره با دست تو وا می شود* دردهای بی دوا با تو مداوا می شود راه بیرون آمدن از سختی و غم یاد توست در شدائد، رحمت و لطف تو پیدا می شود این گرفتاری زبان شکر من را هم گرفت زشتی این روزها، با شکر زیبا می شود ترس تنگی نفس یا ترسْ از تنگی قبر ترس دارد بنده از وقتی که تنها می شود التماست می کنم فوراً گناهم را ببخش گر نبخشی قامتم زیر گنه تا می شود زحمت من را فقط مادر تقبل می کند بچه بد، دست بر دامان زهرا می شود هر مریضی را به درگاه رضا می آورند خوش بحال ما که خوشحال است و بابا می شود آمدم باب الجواد و می روم باب الحسین با علی اصغر نمی دانی چه غوغا می شود جای خواب شیرخواره نرم باشد بهتر است زیر پا ارباب افتاده است و بلوا می شود می کشد خنجر ولی اصلاً نمی بُرّد سرش پیش چشم خواهرش از سینه اش پا می شود پیش چشم مادرخود از قفا افتاده و نعل های تازه ای پایین و بالا می شود *برداشتی کوتاه از دعای هفتم صحیفه سجادیه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هر پدری آرزوش همینه جوونیِ بچه‌شو ببینه سخته بخدا که دست دنیا بیاد و گُلش رو زود بچینه انگار پسرم قسمت همینه باید داغتو بابات ببینه با حسرت و غم باید کنار قبرت بشینه قد علی اکبر میشدی ای کاش آئینه‌ی حیدر میشدی ای کاش مث عمو عباست تو هم یک روز یه تنه یه لشگر میشدی ای کاش 🔺️علی اصغرم ، علی اصغرم🔻 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کاش می‌دیدم قد کشیدنت رو به آرزوها رسیدنت رو کاشکی میشد آخرش ببینم لباس دومادیِ تنت رو کاشکی واسه من همدم میشدی یک روز عصای دستم میشدی امید دل خسته‌م توی هر ماتم میشدی میشدی پناه مادرت ای کاش حامیِ سکینه خواهرت ای کاش پشت و پناه اهل حرم بودی تو هم مث داداش اکبرت ای کاش 🔺️علی اصغرم ، علی اصغرم🔻 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ صورت ماهت شده پر از خون مادرت اومد از خیمه بیرون اگه حالتو ازم بپرسه جوابشو چی بدم علی جون دیدی که رسید کارم به کجا بازم یه علی بازم یه عبا اون روی عبا تو زیر عبا من صاحب عزا دم آخری میخوردی آب ای کاش تو رو نمی‌دید اینجور رباب ای کاش تو راه حرم هی با خودم میگم همه‌ی اینا می‌بود یه خواب ای کاش 🔺️علی اصغرم ، علی اصغرم🔻 ✍شعر و سبک محمدجواد ابوتراب‌زاده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ هر پدری آرزوش همینه جوونیِ بچه‌شو ببینه سخته بخدا که دست دنیا بیاد و گُلش رو زود بچینه انگار پسرم قسمت همینه باید داغتو بابات ببینه با حسرت و غم باید کنار قبرت بشینه قد علی اکبر میشدی ای کاش آئینه‌ی حیدر میشدی ای کاش مث عمو عباست تو هم یک روز یه تنه یه لشگر میشدی ای کاش 🔺️علی اصغرم ، علی اصغرم🔻 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ کاش می‌دیدم قد کشیدنت رو به آرزوها رسیدنت رو کاشکی میشد آخرش ببینم لباس دومادیِ تنت رو کاشکی واسه من همدم میشدی یک روز عصای دستم میشدی امید دل خسته‌م توی هر ماتم میشدی میشدی پناه مادرت ای کاش حامیِ سکینه خواهرت ای کاش پشت و پناه اهل حرم بودی تو هم مث داداش اکبرت ای کاش 🔺️علی اصغرم ، علی اصغرم🔻 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ صورت ماهت شده پر از خون مادرت اومد از خیمه بیرون اگه حالتو ازم بپرسه جوابشو چی بدم علی جون دیدی که رسید کارم به کجا بازم یه علی بازم یه عبا اون روی عبا تو زیر عبا من صاحب عزا دم آخری میخوردی آب ای کاش تو رو نمی‌دید اینجور رباب ای کاش تو راه حرم هی با خودم میگم همه‌ی اینا می‌بود یه خواب ای کاش 🔺️علی اصغرم ، علی اصغرم🔻 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ ✍شعر و سبک محمدجواد ابوتراب‌زاده