کانال متن روضه مجمع الذاکرین 09-00-7821-03 - SAZVAR(1).mp3
زمان:
حجم:
2.5M
نوحه امام جواد
#جوادالائمه
#امام_جواد
#نوحه_امام_جواد_علیه_السلام
سبک نسیمی جانفزا می آید
گل ياس رضا پرپر شد
در جوانى چونان مادر شد
واويلا واويلا واويلا
ميان حجره از پا افتاد
بى کس و يارو تنها افتاد
انقدر کف زدن نامردان
تا که اقا ز اوا افتاد
واويلا واويلا واويلا
کو پدر بوسد اين لبها را
بشنود ناله اى زهرا را
دست و پا ميزنم لب تشنه
بسته دشمن بر او درها را
واويلا واويلا واويلا
خون لبهاى او ميديدند
براى ناله اش خنديدند
تا برند پيکرش را تا بام
ريسمان دور پا پيچيدند
واويلا واويلا واويلا
کبوترها که پر وا کردند
سايه بانى مهيا کردند
بعد از ان گريه بر جسمى که
مانده بر خاک صحرا کردند
واويلا واويلا واويلا
نيزه از هر طرف بالا رفت
بر سر نيزه ها سرها رفت
بعد از ان ايه هاى قران
اى خدا زير دست و پا رفت
واويلا واويلا واويلا
#قاسم_نعمتی
🎤حاج حسین سازور
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#نوحه_شبهای_محرم
#شب_اول
#طلیعه
#مسلم_بن_عقیل
صدای ارباب به گوش آید
خون محبان به جوش آید
أنا قتیل العبرات
منم سفینه نجات
ای اهل عالم
اجازه دادم سیه بپوشی
به این سیاهی گنه بپوشی
شده ضیافتم به پا
رسیده موسم عزا
شده محرم
ز شهر کوفه رسد نوایی
الهی آقا کوفه میایی
خداکند نیاوری
به همرت تو دختری
عزیز زهرا
در انتظارت نشسته کوفه
ببین غرورم شکسته کوفه
قسم به جان مادرت
میاوری تو خواهرت
عزیز زهرا
#قاسم_نعمتی
#نوحه_شبهای_محرم
#شب_اول
#مسلم_بن_عقیل
#کانال_سبک_و_شعر_محرم_مجمع_الذاکرین
#شهادت_امام_جواد علیه السلام
#نوحه_امام_جواد علیه السلام
#امام_جواد علیه السلام
🎙نوحه به سبک منم آواره بین کوفه
توآرامِ جانِ رضایی*عزیزِ آل مرتضایی
جوادی و مشگل گشائی *واویلا
بهاری همرنگ خزانی*زپا افتادی درجوانی
شبیهِ مادر قدکمانی*واویلا
واویلا-تو درخانه هم بی کس وبی یاری
به خاک غریبی سرت بگذاری- چرا بی قراری
زکنج حجره *آید صدایِ تو
فتاده لرزه *بردست و پایِ تو
گوشة خانه*شدکربلایِ تو
واغریبا*آه و واویلتا
در حجره بسته به رویت*گرفته خون راه گلویت
شده خیلی آشفته مویت*عزیزم
مگر جان دادن خنده دارد*زدیده اشکِ خون ببارد
یکی رفته آبی بیارد*عزیزم
واویلا- زسوزِ عطش خسته و بی حالی
فقط یادِ تشنه لبِ گودالی-توآشفته بالی
جدا نگشته *باضربه هاسرت
نرفته غارت*یک عضو پیکرت
نخورده سیلی*درکوچه دخترت
واغریبا*آه و واویلتا
#قاسم_نعمتی
#روضه_دفتری
#شهادت_امام_جواد علیه السلام
#نوحه_امام_جواد علیه السلام
#امام_جواد علیه السلام
گوشه ی حجره ،جان سپاری
یک نفر یاور،هم نداری
تو علیِ اکبر رضایی
می زنی ناله باباکجایی
یادِ مظلومِ کرببلایی
آه و واویلا
همچنان مادر ،درجوانی
پیکرِخودرا،میکشانی
میکش خودرا باناله هرسو
همچنان مادرآشفته گیسو
هردوست تو مانده به پهلو
آه و واویلا
بال وپرهاشد،سایه بانت
کس نداده با،پا تکانت
کربلا درپیشِ چشمِ زینب
پیکرِ جدت شد نامرتب
زیرو ورو میشد با سُمِ مرکب
آه و واویلا
#قاسم_نعمتی
#شهادت_امام_جواد علیه السلام
#نوحه_امام_جواد علیه السلام
#امام_جواد علیه السلام
🎙نوحه به سبک من واشکی مثل بارون
تمام هستِ رضایم*شهیدِ زهرِ جفایم
به کامِ عطشان بیادِ*ذبیحِ کرببلایم
جوادم-قرارِ قلبِ بابا
دهم جان – ولی تنهایِ تنها
شدم در-جوانی مثلِ زهرا
گرفته آتش سر تا به پایم
غریب وبی یار وآشنایم
میانِ خنده ها گم شده دیگر صدایم
واویلا جوادابن الرضا
----------------------------------
عطش افتاده به جانم*ترک خورده این لبانم
ولی چون جدِ غریبم*نخورده ضربه دهانم
امان از –شهی که بین گودال
تمام تنِ –اوگشته پامال
رود با-شتابِ ضربه ازحال
به پیش چشمان ِ خواهر او
بریده میشد از تن سرِ او
اسیرِ گرگ کوفه شده بود پیکراو
واویلا جواد ابن الرضا
#قاسم_نعمتی
✅ عرفه در حال و هواى مسلميه
🔻 شاعر: قاسم نعمتى
هواى وصل تو ما را کشانده تا اینجا
کریم شهر گدا را کشیده تا اینجا
ز بسکه دست گرفتى همین بزرگى تو
گداى بى سر و پا را کشیده تا اینجا
همینکه گفت گنهکار یا کریم العفو
دل شکسته خدا را کشیده تا اینجا
شمیم پیرهن یوسف اید از عرفات
صداى روضه شما را کشیده تا اینجا
یقین کنم که تا دسته ها به راه افتاد
نواى ما شهدا را کشیده تا اینجا
حسین گفتن ما مسلمیه هر سال
نسیم کرب و بلا را کشید تا اینجا
صداى پاى محرم به گوش مى آید
حسین قافله ها را کشیده تا اینجا
بنى گفتن یک مادرى شب جمعه
چقدر اهل بکا را کشیده تا اینجا
سخن ز موى پریشان زینب کبرى
امام صاحب عزا را کشیده تا اینجا
به یار نیزه سوارش به گریه زینب گفت
کمند زلف تو ما را کشیده تا اینجا
ز روى بام کسى ناله زد حسین ببخش
که نامه هام شما را کشیده تا اینجا
عزیز من نگرانم دلم چه بى تاب است
دگر زمانۀ آوارگى ارباب است
#قاسم_نعمتی
#روز_عرفه
#ایام_مسلمیه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
شهادت امام محمد باقر علیه السلام - حاج حسین سازور.mp3
زمان:
حجم:
9.23M
#زمینه
#امام_باقر
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
#زمینه_امام_باقر
🎤حاج حسین سازور
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️
اسیر رنج وبلا ؛ شاهد کرببلا ؛ باقرآل عبا
کشته ی زهرِ جفا ؛ سفیر خون خدا ؛ باقرآل عبا
سلام ما بر تو ومزار ویرانت
به آن دل پر غم و دوچشم گریانت
وای وای واویلا
-----------------------------
غم غریبی شاه ؛ به گودی قتلگاه ؛ به چشم خود دیدی
قد خمیده شده ؛ سربریده شده ؛ به چشم خود دیدی
تو دیده ای روی تل به سر زند زینب
تن عزیز خدا زیر سم مرکب
وای وای واویلا
---------------------------
به روضه های منا ، تو گفته ای همه جا ؛ زتشنگی حسین
عزا نمودی بپا ؛ صدا زدی هرنوا ؛ زتشنگی حسین
به چشم خود دیده ای لبش بهم میخورد
در آن میانه یکی پیراهنش میبرد
نهاده دستان خود به روی سر دختر
صدا زد الامان زغارت معجر
وای وای واویلا
#قاسم_نعمتی ✍
.
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣
⏺ #دودمه_حضرت_قاسم_ع
⏺ #کانالروضهدفتری
♻️🔰♻️🔰♻️🔰
ای عمو بنگر تنم اندازه سقا شده
قاسمت رعنا شده
بند بندم زیر نعل اسب از هم وا شده
قاسمت رعنا شده
🔳🎆🔳🎆🔳
پسر ارشد شیر جمل انداز منم
قاسم ابن الحسنم
آمدم گردن یَل های عرب را بزنم
قاسم ابن الحسنم
🥀❇️🥀❇️🥀⬛️
نوهٔ شیر عرب شیرهٔ جان حسنم
نوجوان حسنم
صاحب خاطرهٔ نام و نشان حسنم
نوجوان حسنم
🔆💢🔆💢🔆
من که شاگرد علمدار و علیِ اکبرم
یادگار حیدرم
من کریمِ ابنِ کریمم ، غرقه خون شد پیکرم
یادگار حیدرم
(#حاج_مرتضی_محمودپور)
⭕️❌⭕️❌⭕️❌
ذکر یا حیدره عباس نموده مددم
تو نزن دست ردم
حسنی ام من و شمشیر کشیدن بلدم
تو نزن دست ردم
#قاسم_نعمتی
🔘🔳🔘🔳🔘🔳
پسرشیر به تاراج سپاه آمده است
قرص ماه آمده است
بانیابت ز حسن یاری شاه آمده است
قرص ماه آمده است
#قاسم_نعمتی
💢♨️💢♨️💢♨️
می شود بر ماه پاره وقت جلوه ماه گفت
حسن کرببلا
گردن ازرق زد و عباس ایوالله گفت
#قاسم_نعمتی
⏺🌿⏺🌿⏺🌿
ای شکسته زیر سم اسبها آیینه ات
قاسمم ای قاسمم
تا حرم آمد صدای استخوان سینه ات
قاسمم ای قاسمم
🔳☑️🔳☑️🔳
تو میان خیمه هستی من به زیر دست و پا
🔲ای عمو جانم بیا
تیرباران شد تنم همچون امام مجتبی
🔲ای عمو جانم بیا
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی
🔳یتیمی خاری دوران یتیمی
🔳الهی طفل بی بابا نباشه
🔳اگر باشه در این مجلس نباشه
♨️وای گل یاسمنم
♨️ وای یتیم حسنم
☑️عمو حسین ..
🥀وای حسین وای حسین
⚜وای حسن وای حسن
🥀حسن غریب مادر
🔆🔅🔆🔅🔆🔅
قاسمم دارم عسل در کف جوانانِ رشید
میشوم آخر شهید
میدهم نسلِ جوان را ای عمو جان این نوید
میشوم آخر شهید
🔆🔅🔆🔅🔆🔅
یادگار مجتبایم در شجاعت حیدرم
قاسم ابن الحسنم
میروم با روی خونین نزد زهرا مادرم
قاسم ابن الحسنم
پیش از قبل من امروز شبیه حسنم
قاسم ابن الحسنم
پدرم شیر جمل بوده و نامش به لبم
قاسم ابن الحسنم
حسنی زاده ام ای قوم حسینی نَسَبَم
قاسم ابن الحسنم
🔹🔳🔹🔳🔹🔳
♨️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)♨️
کانال روضه دفتری👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
غزل 2
امام رضا(ع)
من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی
غم دیده آمدم که تو غم خوار من شوی
شادم که در حریم تو افتاده بار من
آیا شود ز لطف خریدار من شوی
خود را ز راه دور کشاندم به کوی تو
دل خسته آمدم که مددکار من شوی
هر طور راحتی، بزن، اما نمی روم
این بار آمدم که فقط یار من شوی
من ورشکستهٔ گنهم، می شود شبی
یوسف شوی و گرمی بازار من شوی
عمرم به باد رفته به داد دلم برس
من آمدم که مونس من یار من شوی
آقاییم همیشه ز سلطانی شماست
یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی
خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین
گویا که از وفا تو گرفتار من شوی
پیچیده باز در حرمِ تو صدای من
دست شماست روزیِ کرب و بلای من
#قاسم_نعمتی
غزل 3
اشعار مناجات با امام رضا (علیه السلام)
کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده
مهمان تو با دیده ی گریان رسیده
سرمایه ای که داده بودی باختم من
یا ذالکرم هنگامه ی احسان رسیده
حرف دل هر نوکری اینست عمری
هر چه رسیده از سوی سلطان رسیده
باور کن آقا تا حرم خود را کِشیدم
از این جدایی بر لبانم جان رسیده
افتاده بارم آمدم دستم بگیری
با چشم گریان عبد سرگَردان رسیده
مانند زهرا مادرت سائل نوازی
لطف تو بر داد گنهکاران رسیده
هنگام جان دادن قرار ما دوتا شد
جانِ خودت صبرم دگر پایان رسیده
گویا هنوز از گوشه ی صحنت سحرها
آه کسی جامانده از گُردان رسیده
چه ارتباطی بین اینجا با شلمچه ست
اینجا به پایان دوره ی هجران رسیده
امضای تو پای شهادت نامه ها بود
با دست تو این فیض بر یاران رسیده
تو سفره دار گریه کن های حسینی
با گریه هایت روضه تا ایران رسیده
من آمدم رزق عطایم را بگیرم
از تو برات کربلایم را بگیرم
#قاسم_نعمتی
غزل 4
امام رضا(ع)-مدح و مناجات
مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو
زِ راه دور رسیدم برای دیدن تو
مرا به دِرهم و دینار وا مکن زِ سرت
از این به بعد گدایم، گدای دیدن تو
همیشه روزی رَعیَت به دست سلطان است
چه چیز پُر کُنَدْ ای دوست جای دیدن تو؟
کبوتر حرم و صحن و گنبدت زیباست
ولی ندارد عزیزم صفای دیدن تو
تَب وصال تو افتاده در دلم چه کنم؟
در این سفر شده ام مبتلای دیدن تو
بِریز خونم و زُلف از رُخَتْ کنار بزن
من آمدم که بِمیرم به پای دیدن تو
طواف کعبه ی ما بوسه از ضریح شماست
گرفته دست دلم را دعای دیدن تو
از این حرم شهدا بَرگه ها گرفتند و
شدند عازم کربُبَلای دیدن تو
به گریه ها و نماز تو در شلمچه قسم
تمام جبهه ی ما شد مِنای دیدن تو
قسم به جان جوادت مرا خدایی کن
به دست خویش مرا باز کربلایی کن
#قاسم_نعمتی
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
خواب ديدم سحري پاي ضريحت هستم - حاج منصور ارضی.mp3
زمان:
حجم:
1.12M
#اربعین
#زیارت
خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم
چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند
چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن
بشود دوستی آن دم که کهن می ماند
بوی سیب از همه ی کرببلا می آید
اشک مادر اثرش روی بدن می ماند
هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود
پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند
صدهزاران چواویس خاک ره زینب نیست
عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند
گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق
چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند...
یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت
بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت
🎤حاج منصور ارضی
#زیارت_عاشورا
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#نوحه #زمزمه #آواز_شورمحلی
#بازگشت_به_مدینه
مدینه کاروان از ره رسیده
غریب و بیکس و مِحنت کشیده
تماشا کن که زینب بی حسین است
رسیده از سفر قامت خمیده
دم پیری بی یاور شد – عزادار برادر شد
دو چشمانش از غم تر شد
زدم ناله – خودم دیدم – غم دلبر
زدم بوسه – به قدی خم – بر آن حنجر
وای حسین وای ۳
برای جد خود روضه بخوانم
نما گریه بر آن قد کمانم
کنار قتله گه کردم صدایت
تماشا کرده ای اشک روانت
دمی که سینه سنگین شد – محاسن از خون رنگین شد
جسارت بر همه دین شد
نمی گویم – چه شد از آن – همه غوغا
همین پیراهن از او مانده یا جدا
وای حسین وای ۳
انیس سینه ام آهی حزین است
به یاد علقمه قلبم غمین است
دگر سوغاتیم یک مشک پاره / برای مادرم ام البنین است
کجا بودی ام البنین – که با عمود آهنین
شده سقا نقش زمین
ز بعد او – عدو رویش – به ما وا شد
شبیه خارجی ها با – حرم تا شد
شعر #قاسم_نعمتی ✍
نغمه پردازی: #حاج_اسماعیلی
#ورود_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مناجات
#قاسم_نعمتی
آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته
درد دل با تو سخنها بر زبانم ریخته
بند می آید زبانم تا به صحنت میرسم
گوئیا ظرف عسل روی زبانم ریخته
جنس من جور است کوهی از گناه آورده ام
آبرویم پای اجناس دکانم ریخته
دوره گردم آبرویم میفروشم میخری
پیش سلطان ترسم از سود و زیانم ریخته
پهن کردم سفره ای از عرش کنج خانه ات
روی سنگ صحنهایت خرده نانم ریخته
مُسطتیعم حاجیم چون آمدم بیت الرضا
دوور تا دور حرم اشک روانم ریخته
من نمیبینم تو هر دفعه بقل کردی مرا
عطر دستان تو لای گیسوانم ریخته
صحن گوهرشاد چیزی کم ندارد از بهشت
بوی سیب از هر کجایی می تکانم ریخته
در میان صحنهایت عشق من باب الجواد
صد هزاران بوسه اینجا از دهانم ریخته
هرکسی کرببلایی گشت مدیون شماست
این حکایت در میان دوستانم ریخته
آخر ماهی جواب ناله هایم را بده
جان بابای غریبت کربلایم را بده