eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.9هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
👆🏼✨سلام دادن کامل به ائمه(ع) بعد از مداحی (پایان مجلس)✋🏼
تنم بی رمق وچشام چشمه خون خدایا حسن وبه مادربرسون مگه یادم میره چی اومدبه سرم مگه یادم میره چی اومد به سرش وسط کوچه ها غرورش روشکست جلوی پسرش میسوزم این دمای آخرم میشینم جلوچشم مادرم 🏴🏴🏴🏴 ببین اشک منو ببین آه منو نمیدونه کسی غمای حسنو چه کنم باغم طعنه این مردم چه کنم باغم مصیبت دنیا سلامم بی جواب بغض گلوسنگین شبیه بابا چه غمی اخه سنگین ترازاین که میگن یامذل المومنین 🖤غریب آقام حسن عریب آقام حسن🖤 🏴🏴🏴🏴 دلم تنگ برا تماشای حسین میخوام گریه کنم به چشمای حسین بخدازجراین پیراهن به تنم وقتی غارت میشه آخه پیراهنت بی کفن میشی و یه بوریا آخر میشه کفنت مگه یادم میره اون کوچه اون گل پرپر مگه یادم میره خون روی بال کبوتر مگه یادم میره من بودم ویه دل شاکی مگه یادم میره اون کوچه وچادرخاکی مگه یادم میره اون کوچه اون روزودودو مگه یادم میره اون کوچه ورخ کبوده مگه یادم میره اون کوچه وآتیش وهیزم مگه یادم میره اون خنده های تلخ مردم 🖤 حسن غریب مادر حسن غریب مادر🖤 التماس دعا🙏 خادم کانال @majmaozakerine
4_295666137067163883.mp3
13.31M
دور خواب نازیدن باجی یاندی جگرلریم ئوز منزلینده اولدی دچار جفا حسن سوزناک مجتبی :حاج امیر بالایی @majmaozakerine
4_321818832882631145.mp3
2.22M
ای خاک بقیع،صحن و رواقه نه نیازون دفن اولدی حسن سنده، چراغه نه نیازون مهدی سنه زائردی،قوناقه نه نیازون آقالار بوگون زهرا گلور شور و نوایه ائدور ناله اوز اوغلی مجتبایه یادحاج محمد باقر منصوری مجتبی(ع) @majmaozakerine
5d3212a37e8c6b15daeeb7b8_-7180503134266223580.mp3
4.25M
ای بال و پریم زینب،نور بصریم زینب بیر طشت ایله آماده،یاندی جگریم زینب گل گؤر نجه گولوم صولوبدی باجی منه اولان اولوبدی دوداقلاریما قان دولوبدی زینب زینب عمرومون گلشنی،صولدی زینب اویان دور ایاقه حسن،ئولدی زینب اویان زینب زینب (ع ) زبانحال نوای :حاج رحیم ملکی :ای قافله سالار من @majmaozakerine
روضه حضرت زینب سلام الله علیها *** کاروان می رسد از راه‌، ولی آه چه دلگیر چه دلتنگ چه بی تاب دل سنگ شده آب ، از این ناله‌ی جانکاه زنی مویه کنان ، موی کنان خسته، پریشان، پریشان و پریشان شکسته ، نشسته‌ ، سر تربت سالار شهیدان شده مرثیه خوان غم جانان همان حضرت عطشان همان کعبه‌ی ایمان همان قاری قرآن ، سر نیزه‌ی خونبار همان یار ، همان یار ، همان کشته‌ی اعدا. کاروان می رسد از راه ، ولی آه نه صبری نه شکیبی نه مرهم نه طبیبی عجب حال غریبی ندارند به جز ماتم و اندوه حبیبی ندارند به جز خاطر مجروح نصیبی ز داغ غم این دشت بلاپوش به دلهاست لهیبی به هر سوی که رفتند نه قبری نه نشانی فقط می وزد از تربت محبوبهمان نفحه‌ی سیبی که کشانده ست دل اهل حرم را. کاروان می رسد از راهد و هرکس به کناری پر از شیون و زاری کنار غم یاری سر قبر و مزاری یکی با تب و دلواپسی و زمزمه رفته به دنبال مزار پسر فاطمه رفته یکی با دل مجروح و با کوهی از اندوه به دنبال مه علقمه رفته یکی کرب و بلا پیش نگاهش سراب است و سراب است دلش در تب و تاب است و این خاک پر از خاطره هایی ست که یک یک همگی عین عذاب است و این بانوی دلسوخته‌ی خسته رباب است که با دیده‌ی خونبار و عزاپوش خدایا به گمانش که گرفته ست گلش را در آغوش و با مویه و لالایی خود می رود از هوش: «گلم تاب ندارد حرم آب ندارد علی خواب ندارد» یکی بی پر و بی بال دل افسرده و بی حال که انگار گذشته ست چهل روز بر او مثل چهل سال و بوده ست پناه همه اطفال پس از این همه غربت رسیده ست به گودال همان جا که عزیزش همان جا که امیدش همان جا که جوانان رشیدش همان جا که شهیدش در امواج پریشان نی و دشنه و شمشیر در آن غربت دلگیر شده مصحف پرپر و رفته ست سرش بر سر نیزه و تن بی کفن او، سه شب در دل صحرا رها مانده خدایا چهل روز شکستن چهل روز بریدن چهل روز پی ناقه دویدن چهل روز فقط طعنه و دشنام شنیدن چه بگویم؟ چهل روز اسارت چهل روز جسارت چهل روز غم و غربت و غارت چهل روز پریشانی و حسرت چهل روز مصیبت چه بگویم؟ چهل روز نه صبری نه قراری نه یک محرم و یاری ز دیاری به دیاری عجب ناقه سواری فقط بود سرت بر سر نی قاری زینب چه بگویم؟ چهل روز تب و شیون و ناله ز خاکستر و دشنام ز هر بام حواله و از شدت اندوه و با خاطر مجروح جگر گوشه‌ی تو کنج خرابه همان آینه‌ی فاطمه جا ماند سه ساله چه بگویم؟ چهل روز فقط شیون و داغ و غم و درد فراق و فراق و ... فراق و ... چه بگویم؟ بگویم، کدامین گله ها را؟ غم فاصله ها را؟ تب آبله ها را؟ و یا زخم گلوگیر ترین سلسله ها را؟ و یا طعنه‌ی بی رحم ترین هلهله ها را؟ و یا مرحمت دم به دم حرمله ها را؟ چهل روز صبوری و صبوری غم و ماتم دوری و صبوری و تا صبح سری کنج تنوری و صبوری نه سلامی نه درودی کبودی و کبودی عجب آتش و خاکستر و دودی و کبودی به آن شهر پر از کینه و ماتم چه ورودی و کبودی در آن بارش خونرنگ سر نیزه تو بودی و کبودی گذر از وسط کوچه‌ی سنگی یهودی و کبودی و در طشت طلا گرم شهودی و چه ناگاه چه دلتنگ غروبی ، چه چوبی عجب اوج و فرودی و کبودی خدایا چه کند زینب کبری!
. ◾️ مرثیه و روضه حضرت زینب سلام الله علیها دو تا رخسار نیلی دیده زینب دو جا آثار سیلی دیده زینب دو گوش پاره دید و گوشواره دوتا دست جدا یک مشک پاره دو تا دست بریده کرده پیدا دو پیکان دیده بر چشمان سقا به صحرا دیده زیر نور مهتاب دوتا بلبل که هر دو رفته در خواب گل پرپر شده بوییده زینب رخ خاکستری بوییده زینب دوبار از کوفه تا شام بلا رفت دو بار از کربلا تا کربلا رفت دو تشت پر زخون در بر گرفته دوتا تابوت روی سر گرفته دو دفعه بعد داغ دو پسر سوخت دوجا بیش از همه جا از جگر سوخت یکی بر تربت خاموش مادر یکی هم در کنار نعش بی سر دو تا بازوی بسته دیده زینب دو پهلوی شکسته دیده زینب دریغ از لاله های پرپر من رفتار و دو خونین اختر من دریغ از آن عزیزانی که خفتند به خون در پیش چشمان تر من خودم دیدم سر پاک حسینم جدا شد پیش چشمان تر من
سبک زمزمه شهادت امام حسن مجتبی (ع) -( ای کریم بی منت (غریب مادر) ) ای کریم بی منت (غریب مادر)3 دست ما و دامانَت (غریب مادر )3 آه ... دلم می سوزه برات میمیرم تو روضه هات منو کشته گریه هات تویی همون آقایی که - در خونه اش نشد بسته چقد گدا اومد بازم - نشد خسته حسن - (کریم آل عبا)3 پیکرت سرد و بی جون (میون بستر)3 زهر تو رو کرده پر خون (میون بستر)3 آه ... شده پر خون سرفه هات می لرزه دست و پاهات منو کشته گریه هات تو هم غریبی آقاجون - نه گنبد و حرم داری شبیه مادرت هستی - کرم داری حسن - (کریم آل عبا)3 خون دل شد قوت تو (ز تیر کینه)3 پر شده تابوت تو (ز تیر کینه)3 آه ... می سوزی از غصه ها ولی شد ذکرت آقا امون از کرب و بلا اگر چه زهر منو کشته - ولی به تن کفن دارم بمیرم از غمت داداش - حسین جانم حسین - (غریب و تنها حسین)3 شاعر:
4. ای پور شاه لا فتا.mp3
2.48M
(عیه السلام ) مدح خوانی بسیار زیبا : اى كعبه دلهاى ما مولا على موسى الرضا ذكر لب ارض و سما مولا على موسى الرضا دل بر تو بستم از ازل از اين و ان ببريده ام اندر ميان دلبران عشق تو را بگزيده ام زيرا به درگاه تو من درياى رافت ديده ام اى هشتمين مولاى مولا على موسى الرضا بسپرده ام دل را به تو من عاشق دلداده ام اسب دلم را با شعف تا استانت را نده ام اندر شدائد بى ريا مولاى خود را خوانده ام شاهنشهى و من گدا مولا على موسى الرضا عاقل ندانم دلبرا هر كس نشد ديوانه ات عارف ندانم سرورا هر كس نشد پروانه ات خواهم نشينم سالها چون گرد بر كاشانه ات كن گوشه چشمى به ما مولا على موسى الرضا هر دم به باغ ارزو شوق وصالت سرزند هر لحظه اين شيدا دلم همچون كبوتر پر زند شايد كه يك بوسه لبم بر پاى ان دلبر زند اى نور چشم مصطفى مولا على موسى الرضا محراب جانم ساختم آن حلقه ابروى تو باغى ز جنت يافتم شهر و ديار و كوى تو سوى مشامم ميرسد عطر گل خوشبوى تو اى مظهر نور خدا مولا على موسى الرضا عشق جمال بو الحسن تابد ز بام سينه ام من اين پسر را چون پدر باب الحوائج ديده ام بنگر دل آشفته را چون واله ديرينه ام اى قبله حاجات ما مولا على موسى الرضا ۸عنوان : اشعار دودمه شهادت امام رضا(ع) در حجره غریبانه بسوزد جگر من کجایی پسر من من چشم به راهم که بیایی به بر من کجایی پسر من لاله ی باغ ولا می سوزد از زهر جفا شد خراسان کربلا بر سر بالین او آمد ز ره ابن الرضا شد خراسان کربلا در غریبی جان سپارم کو جوادم ای خدا آه و واویلا خدا من ز زهر کینه سوزم مادرم در شعله ها آه و واویلا