eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است 🔸از دوری تو پاره گریبان شدن بس است یا بن الحسن کجایی آقا... در این شب قدر و... ایام شهادت امیرالمومنین... امام زمان... امشب میخوام اعتراف کنم... 🔸تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟! 🔸تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است نمیدونم تا کی قراره دلت رو بشکنم آقا... شرمنده ام مولای من... شرمنده ام آقای من... دیگه خجالت میکشم... از بس که گناه کردم و... گفتم خدایا... بالحجه الهی العفو... دیگه خجالت میکشم... از بس که گناه کردم و... هر شب قدری که رسید... گفتم خدایا به امام زمان... منو ببخش... امشب اومدم بگم آقای خوبم... 🔸اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا 🔸دل مردگی و این همه ویران شدن بس است دیگه بسمه آقا... یا بن الحسن... 🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی جان من و پدر و مادرم فدای علی... حالا که اسم امیرالمومنین اومد... بزار اینم بگم آقا... با همه بدی هام... این شبها برای جد غریب شما اشک ریختم... برا امیرالمومنین به سر و سینه زدم... آقا.. ما در عزای عزیزانمون... بیشتر از یک هفته و چهل روز سیاه نمیپوشیم... اما در عزای جد شما... یک عمره سیاهپوشیم... آقا ما محبت شما رو در سینه داریم... ما با محبت شما زنده ایم... آقا میشه امشب... نگاه به اعمال بدم نکنی... نگاه به کارهای بدم نکنی... امشب دستم خالیه... شب قدر میخوام برم در خونه خدا... میخوام بگم الهی العفو... اما آبرویی ندارم... آقا یک بار دیگه آبرو داری کن... امام زمان... شرمندتم هستم آقا... قول میدم آقا... دیگه دلت رو نشکنم... قول میدم دیگه گناه نکنم... 🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی 🔸از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است حالا هر چقدر با آقا کار داری صداش بزن... در این شب قدر همه به هم... یا صاحب الزمان... .
. هدیه نثار روح پر فتوح و منور، فاروق اعظم، یعسوب الدین، امام المسلمین، قاتل الناکثین و القاسطین و المارقین، قائد غر المحجلین، مرتضی، رئیس الموحدین، نفس الرسول، امن الرسول، زوج البتول، سیف الله، امیرالبرره، قاتل الفَجَره، صاحب اللواء، قسیم الجنة و النار، سید العرب، عین الله الناظره، مظهر العجائب، والد السبطین، کلام الله الناطق، المحامی عن حرم المسلمین، وارث علم النبیین، وجه الله الزاهره، صالح المومنین، رحمه الله الواسعه، کشاف الکب، صدیق الاکبر، هادی، باب المدینه العلم، خازن علم الله، میزان القسط، عروة الوثقی، مطهر، شاهد، نفس الله، حیاة العارفین، حبل الله المتین، صلوة المومنین، ولی المتقین، لسان الله، سید الوصیین، عون المومنین، بحر العلوم، ولد المحسنات، نعیم، ابن الصفا، نبأ العظیم، اسد الله الغالب، علی بن ابيطالب علیهما السلام عنایت کنید اجماعا صلوات.
🔸ﺷﺐ ﻗﺪﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﻗﺪﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ خدایا بازم بنده گنهکارت اومده... بازم بنده رو سیاهت اومده... در این شب قدر... اومدم بین بنده های خوبت نشستم... شاید یک نگاهی هم به من کنی... 🔸ﺷﺐ ﻗﺪﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﻗﺪﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ 🔸ﭼﻪ ﺳﺎﺯﻡ ﺗﻮﺷﻪ ﻗﺒﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ . اگه با اينهمه گناه منو داخل قبر بگذارند. ... بیچاره ام خدا... به چی دلم خوش باشه... خدایا چطوری با این همه گناه تو رو ملاقات کنم... 🔸شب قدر است و من کاری نکردم 🔸برای مرگ خود کاری نکردم برا شب اول قبرم کاری نکردم ... برا تنهایی قبرم کاری نکردم... اون لحظه ای که همه عزيزانم منو تنها میگذارند... پدر میره... مادر میره... برادرها و خواهرها میرند... بچه هایی که سالها براشون زحمت کشیدم میرند و... منو تنها میگزارند... اگه خیلی دوسم داشته باشند ساعتی کنار قبرم میشینند... ولی قبل از تاریکی... همشون میرند و... منو تنها میگذارند... خدایا... برای تنهایی قبرم کاری نکردم... بزار اینطور بگم ... 🔸شب قدر است و من کاری نکردم 🔸امام خویش را یاری نکردم چقدر با گناهانم دل امام زمانم رو شکستم... خدایا امشب اومدم بگم پشيمونم... اومدم بگم اشتباه کردم... اومدم بگم منو ببخش... اومدم بگم دیگه با گناهانم دل امام زمانم رو نمیشکنم... 🔸امام خویش را یاری نکردم خدایا اگه تو منو نبخشی کجا برم... من که جایی رو ندارم... امشب دست خالی نیومدم... امشب با آقام امیرالمومنین اومدم... منو از خونت دست خالی ردم نکن خدا... به مظلومیت امیرالمومنین الهی العفو... به ناله های خانم زینب کبری الهی العفو... .
🔸بنال ای دل که کوفه در عزا شد 🔸ز داغ مرتضی ماتم سرا شد ایام شهادت آقامون امیرالمومنین... خدا میدونه، این روزها، خانه مولا، چه خبره... نميدونم تا حالا دیدید خونه ای بابا از دست بده یا نه... داغ بابا خیلی سخته... خونه ای که بابا نداره، دیگه صفایی نداره.. این روزها خانه امیرالمومنین هم دیگه بابایی نداره... 🔸بنال ای دل که زینب خون جگر شد 🔸نصیبش ناله و آه سحر شد اگه الان بریم خانه امیرالمومنین میبینیم... هر کدوم از این بچه ها یه گوشه ای نشستند... زانوی غم بغل گرفتند... گریه میکنند... اما من ميگم شاید اون کسی که بیشتر گریه میکنه بی بی زینب باشه... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب عرضه بداریم بی بی جان... یا زینب کبری... در مصیبت بابای غریب تون... خیلی بهتون سخت گذشت... اما دیگه شما اینجا تنها نبودید... وقتی زنها خبردار شدند همه اومدند... به شما تسلیت گفتند... باهاتون همدردی کردند... اما دلها بسوزه برای دختر حسین... کربلا... دختر ابی عبدالله هم بابا از دست داده بود... بجای اینکه بهش تسلیت بگند... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر اومدند... کشان کشان... دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند... یک وقت صدای ناله اش بلند شد... 🔸نزنیدم که در این دشت، مرا کاری هست 🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست 🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل 🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست .
. به خاک تربتت بابا نهادم تا سر خود را شنیدم نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را نگه بر دیدۀ گریان مادر کردم و دیدم که می شوید زاشک دیده زخم شوهر خود را امامی مهربان بودی که کردی در شب قتلت به آب و دانۀ مرغان سفارش دختر خود را به یاد غربت مادر فتادم پای تابوتت چو دیدم گریه های بی صدای خواهر خود را ملاقات خدا رفتن عذار لاله گون خواهد از آن شستی به خون، در سجده روی انور خود را زتو پوشید دائم روی سیلی خورده را مادر تو هم امشب نشان او مده زخم سر خود را به گلزار جنان محسن در آغوشت چو بنشیند ببوس از جانب من روی تنها یاور خود را تو پیشانی سپر کردی به شمشیر عدو، من هم نهم با کام عطشان زیر خنجر حنجر خود را بود در خاطرم زخم جبینت خاصه آن ساعت که گیرم در بغل نعش علّی اکبر خود را یتیمان بر تو آوردند شیر و یاد من آمد که باید پیش تیر ، از شیر گیرم اصغر خود را زبان طبع (میثم) را به محفل ها دُر افشان کن که ریزد بر قدوم خاندانت گوهر خود را .
‍ ‍ 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول بعد تو بابا کار من تنها ناله و اشک و غمه بی تو من تنهام میون غم هام رفتی پیش فاطمه تو رفتی اما خالیه بابا جای تو در بینمون هنوزم عطر بوی تو داره همه جای خونمون چند روزی می شه نیستی بینمون دارم جون میدم بی تو باباجون بابا یاعلی (ع) 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم دوچشام بارون قلب من پر خون قدم از غم تا شده ندارم باور هنوزم این و زینب بی بابا شده تو رفتی بابا دلخوشی دیگه نداره معنا برام خیلی دلتنگم واسه روزایی که می کردی تو صدام بعد از تو که رفت خنده از لبم تنها گریه شد کار هر شبم بابایاعلی (ع) 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم با یه اهی سرد بادلی پر درد روضه خوندی واسه من گفتی یک روزی می بینی زینب (س) جگر خون حسن (ع) گفتی می بینی حسن و وقتی دلش از غم خون می شه گفتی می بینی حتی تابوتش روزی تیر بارون می شه می بینی توتشت لخته ی جگر داره می زنه حسن بال و پر بابایاعلی (ع) 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندچهارم قتلگاهی می بینی رو تل کناره مقتل بادوچشمای ترت با عصا باتیر نیزه و شمشیر می کشن برادرت می بینی روزی زیر دست و پا بدنی پا مال می شه می بینی زینب. حسین و وقتی که دیگه بی حال می شه تاکه شمر میاد از مقتل بیرون میشه قتلگه یک دریای خون واویلا حسین (ع) 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 نفس کربلایی جواد مقدم
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ که دیده بی کفنی کفن کند بدنی را که دیده دست حسینی مدد کند حسنی را حسین آب بریزد حسن به اشک بشوید که دیده غسل نهانی به نعش بت شکنی را شده خموش چه آسان زبان ناطق قرآن حسن حنوط ببندد عجب لب و دهنی را سرِ شکسته و خوناب زیر تابشِ مهتاب که دیده در همه عمرش بخود چنین محنی را فدای غربت مردی که خود ز غصه و دردی شبانه غسل و کفن کرد جسم خسته تنی را قسم به سینه شکسته قسم به فرقِ شکسته وصالِ حیدر و زهرا سرود، خوش سخنی را که نیست فاصله باقی میان کوثر و ساقی خدا نداده از اول به عشق، ما و منی را فدای دست شکسته که با تن و دل خسته برای بی کفنِ خود گذاشت پیرهنی را و آن امام اسیری که در میان حصیری گذاشت با تن بی سر غریبِ بی کفنی را به گریه از رگِ پاره گرفت بوسه دوباره شبیه عمه فنا کرد، کاخ خصمِ دنی را دعا ز جود و کرم کرد روی خود به حرم کرد که از قتیلِ قلیلت قبول کن بدنی را
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ تا جسم بو تراب نهان در تراب شد گردون به فرق خاک نشینان خراب شد با یک مدینه غربت و یک کوفه درد و غم مانند شمع سوخت و لب بست و آب شد وقتی که بازگشت حسن از کنار قبر از سوز ناله اش دل زینب کباب شد چندین ستاره در دل شب خون گریستند تا نیمه شب به خاک نهان آفتاب شد پاداش آن مروّت و مردانگیّ و عدل روی علی ز خون سر او خضاب شد کاش این چنین نبود و نباشد شنیده ام بین همه سلام علی بی جواب شد فریاد می زنند شب و نخل و چاه ها والله بر علی ستم بی حساب شد در مجلس شهید همه آورند گل امشب سرشگ دیده ی زینب گلا ب شد "میثم" سزد که نسل جوان گریه ها کنند بر رهبری که پیر به فصل شباب شد
‍ ⚜️🔸⚜️روضه و توسلِ جانسوز _ویژۀ شبهایِ احیا و شهادتِ امیرالمومنین علی علیه السلام _ حاج محمد طاهری⚜️🔸⚜️ ﺍﯾﻦ ﺷﺒﺎ ﮐﻪ ﺷﺐ ﺩﺭﺩِ ، ﺷﺐ ﻏﺼۀ ﯾﻪ ﻣﺮﺩِ ﺑﮕﻮ ﺑﺎ ﯾﺘﯿﻢِ ﮐﻮﻓﻪ ، ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﻩ ﻫﻨﻮﺯ ﭼﺸﻢ ﺑﺮﺍﻩِ ﺑﺎﺑﺎﺳﺖ ، ﻣﺮﮔشُ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺷﺒﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ، ﮐﻪ ﺭﻭﯼِ ﺩﻭﺷﺶ ﺳﻮﺍﺭﻩ *ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﻣﻨﻮ ﺭﻭ ﺩﻭﺵ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ .... * ﺑﺎﺑﺎ ﺣﯿﺪﺭ .... ﺑﺎﺑﺎ ﺣﯿﺪﺭ .... ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ﺷﺐ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽِ ﺻﺤﺮﺍ ، ﮐﻨﺎﺭِ ﻣﺰﺍﺭ ﻣﻮﻻ ﯾﺘﯿﻤﺎﺵ ﻋﺰﺍ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ، ﯾﺎﺩ ﻣﺎﺩﺭ ﯾﺎﺩ ﺑﺎﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﻗﺮﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﺧﺮﻣﺎ ، ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﮔﻼﺏ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﺯﯾﻨﺒﻢ ﺭﻭ ﺧﺎﮎِ ﻗﺒﺮﺵ ، ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﺧﻪ ﯾﺎﺱ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﻣﺒﺎﺭﮎ ، ﺗﻮ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﺕ ﺭﺳﯿﺪﯼ ﺑﮕﻮ ﭼﯽ ﺷﺪ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ، ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺎﺩﺭ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯼ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺗﻨﮓِ ﺑﺮﺍﯼ ، ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺎﺩﺭ ، ﻗﺎﻣﺘﺶ ﺍﺯ ﻏﻢ ﮐﻤﻮﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺣﯿﺪﺭ .... ﺑﺎﺑﺎ ﺣﯿﺪﺭ .... ✧✾═════✾🔶✾═════✾ *ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩ ، ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺍﺑﯽ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ، ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺍﺯ ﯾﻪ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺍﯼ ﺻﺪﺍﯼِ ﺁﻩ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻣﯿﺎﺩ . ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺣﺴﯿﻦ ﺟﺎﻥ ﺑﯿﺎ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﭼﻪ ﺧﺒﺮﻩ؟؟ ﺍﻭﻣﺪﻧﺪ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﯾﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎﺳﺖ ، ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺎﻻﯼِ ﺳﺮﺵ ﺑﺎﺑﺎ ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺭﯼ ﺁﻩ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﺷﮏ ﻣﯿﺮﯾﺰﯼ ؟ ﻋﺮﺿﻪ ﺩﺍﺷﺖ : ﭼﻨﺪ ﺷﺒﻪ ﺍﻭﻥ ﺭﻓﯿﻖِ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﺑﻬﻢ ﺳﺮ ﻣﯿﺰﺩ ﺳﺮﻡ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﻟﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺭﺩِ ﺩﻝ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻣﻦ ﺩﺭﺩ ﺩﻝ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ . (ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﻬﺎﯾﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﺯﺑﻮﻥ ﺣﺎﻟﻪ ) ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﺎ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﯾﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﯽ ﻣﯿﺰﺩ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ... ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﯾﮑﯽ ﺑﻮﺩ ﯾﮑﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﻮ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺁﺗﯿﺶ ﺯﺩﻧﺪ ، ﺩﺳﺘﺎﯼِ ﯾﻪ ﻣﺮﺩ ﺭﻭ ﻏﺮﯾﺒﻮﻧﻪ ﺑﺴﺘﻨﺪ ، ﺟﻠﻮﯼِ ﭼﺸﻤﺶ ﺧﺎﻧﻮﻣﺶ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ، ﻭﻗﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﺭ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﻬﺶ ﺳﻼﻡ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ . ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻣﺎ ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﺯ ﺗﺸﯿﯿﻊِ ﺟﻨﺎﺯۀ ﺍﻭﻥ ﺁﻗﺎ ﻣﯿﺎﯾﻢ ، ﺍﻭﻥ ﺁﻗﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ ... ﺍﮔﻪ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﮐﺴﯽ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﺨﻮﻧﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﺕ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﺨﻮﻧﻢ ... ﺁﺧﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﻣﻦ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ ... ﻧﺬﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺑﻔﻬﻤﻪ ... ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻭ ﺯﺩﻧﺪ .... ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ( ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﮔﻔﺘﯽ، ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﺮﺍ ﺭﻓﺘﯽ ) ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﻋﻠﯽ ﺟﺎﻥ ﮐﺎﺭﺕ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﯽ ﺳﺮ ﻣﯿﺰﺩﯼ ، ﺧﺮﺍﺑﻪ ﻧﺸﯿﻨﻬﺎ ﺭﻭ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﻦ ﻫﻢ ﯾﻪ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺭﻭ ﺳﺮﺍﻍ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﺮﺩﻧﺪ ، ﺗﺎ ﺻﺪﺍﺵ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎﺑﺎ ، ﮐﺠﺎ ﮐﺴﯽ ﺳﺮﺍﻍ ﺩﺍﺭﻩ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺍﻭﻥ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﮕﯿﺮﻩ ، ﺑﮕﻦ ﺳﺮ ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺑﺎﺑﺎﺷﻮ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﺒﺮﯾﺪ ... ﻫﺮ ﮐﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺣﺮﻡ ﺍﯾﻦ ﺑﯽ ﺑﯽ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﻪ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺭﻭ ﺿﺮﯾﺢ ﺭﯾﺨﺘﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺁﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﺎﻡ ، ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺁﺭﻭﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺳﺮ ﺑﺮﯾﺪۀ ﺑﺎﺑﺎ ....