eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
377 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ روضه و توسل جانسوز ویژه فاطمیه️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ نام تو را نوشتمُ پشت جهان شکست 2 آهسته ازغم تو،زمین و زمان شکست پرسید آسمان چه نوشتی که اینچنین گفتم که فاطمه،کمر آسمان شکست هجده بهار دیدی و درسوگ تو،دلم بعد ازهزاروسیصد وچندین خزان شکست ای دل بسوز و بشکن،تا باوارت شود حتما دری که سوخته را می توان شکست باهر دری که بعد نگاه تو باز شد انگار در گلویِ علی استخوان شکست2 حسینِ،ثمرۀ وجود مادرِ،تو حدیث کساء وقتی ابی عبدالله اومد محضر بی بی،اجازه بگیره،سوال کرد کیا هستن؟* اِنّي اَشَمُّ رايَحَهَ جَدّي*بی بی وقتی فرستادش بااین خطالب:* یا ثَمَرَةَ فُؤادی * حسینشُ اینجوری صدا زد"و*یاقُرَّةَ عَیْنی*مادر همۀ بچه هاشو دوست داره، اما هر کدومُ یه جور دوست داره" همه رو یجور دوست داره همه رو یه اندازه دوست داره؛ اما بعضی دوست داشتنا فرق داره" من از مدینه می خوام *ببرمت کربلا ..* چند جا تو مدینه بی بی یادِ کربلا کرد" (حسینِ شش هفت سالِ هنوز نه کربلایی هست نه) اما بی بی یاد کربلا کرد، چند جا یاد کرد . کجاها یادِ کرد؟ اون وقتی که زینبش رو صدا کرد،کفن ها رو داد به زینب؛کفن اول مالِ منِ دخترم، میدی بابات علی، (تصور کن یه دختر چهارساله) کفن دوم مالِ بابات علیِ، میدی داداش حسنت یه روزی؛ کفن سوم مالِ برادرت حسنِ ؛ وقتی بقچه رو بست زینب مات و متحیّر(اینو من میگما : خوب خدا رو شکر حسینم سالمِ ... حسینم هست ، حتما من زودتر ازحسین میرم که کفنِ حسینُ به من نسپرده)اما یه مرتبه دید یه پیراهن رو داد تو بقل زینب . زینبم یه روزی میاد کربلا .. الله اکبر .. حسینت ازت جدا میشه،به جایِ من پیراهنُ بهش بده ... زیر گلوشُ ببوس زینب ..." این یه جا یاد کربلا کرد ... یه جا دیگه ش رو بگم معطلت نکنم ... یه جا دیگه هم یاد کربلا کرد وقتی شبِ آخر همه حرف هاشو به علی زد ... همه وصیتاشو گفت ... مادرِ ما همه حرفاشو زد ... همه وصیت هاشو به علی گفت ... یه نفسی کشید ... یه آهی کشید ... صدا زد لاتَنسی قَتیلِ الاعَدا حسینمُ تشنه می کشن .... حواست به حسینم باشه علی ... از بابام شنیدم بین دو نهر آب ... هی صدا میزنه العطش ... حسین ... بریم کربلا . میان عاشق ومعشوق رمز بسیاراست چو یار ناز نماید شما نیاز کنید ... مادر مدینه دو جا یاد کربلا کرد و یاد حسین کرد حسینشم تلافی کرد ... دو جا سراغ دارم یادِ مادرش افتاد ... یاد مدینه افتاد بگم یا نه؟ یه جا اون لحظه ای بود ... (یا صاحب الزمان من معذرت میخوام) یه جا وقتی پیراهن عربیش رو بالا زد .... وقتی تیر حرمله به قلبش خورد فَرَمَاه حَرملَةُ سَهمٌ مَسمومٌ محدَّدُ ثَلاثُ شُعَبٍ.. هر کاری کرد تیرُ از روبرو دربیارِ نشد .... کمرشُ خم کرد .... (حالا چرا حرف مدینه شد؟؟؟) وقتی سینه ش سوراخ شد ... مقتل میگه : فَجَرّدَ کَلمیزاب .... عین ناودون از سینه ش خون میریزه ..... دیدن دو دستی زیر خون ها رو گرفت ... هی میمالید به محاسنش .... (چی می گفت ؟؟) می گفت منُ مدینه کشتن .... اون روزی که مادرمُ تو کوچه ها زدن ..... وای ....... خدایا همین یه دونه آدمُ میکشه ... رحمت خدا به این ناله ها .... یه جا دیگه هم یاد مادرش کرد .....بگذریم ...بزار ادامه ش رو بگم هی محاسنش رو به خون خودش خضاب کرد ... اما دیگه نتونست رو اسب بمونه ... همچین که اومد از رو اسب بیفته دیدن زیر لب میگه :*بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ...* هوا زجور مخالف چو قیر گون گردید عزیز فاطمه از اسب ...... حسین ...... ای خدا به این مادرُ پسر ... به زائر پهلو شکستۀ کربلا فرج امام زمان را برسان ..... ▫️سید مهدی میرداماد
مجلس امروز ما به احترام یه مادره امروز دعوت شدین مجلس مادر بریم ملاقات یه مادر مریضه تو مدینه که از پشت در شروع شد پرستار مادر مون یه دختر 4 ساله الهی هیچ دختری کنار بستر مادر مریضش نشینه الهی هیچ دختری برای شفای مادرش امن یجیب نخونه اگه مادر دارین قدر مادراتونو بدونین مادر عزیزه مادر غمخوار اولاده اگه دنیا رو بگردیم هیچکی جای مادر و برات پر نمیکنه دختری که مادر نداره میگه حاضرم همه زندگیمو بدم فقط یه بار دیگه مادرمو ببینم اگه ازش بپرسی بدترین لحظه عمرت چه زمانی بود میگه اون لحظه ای که بدن مادرم تشییع کردن لحظه ای که بدن مادرمو داخل خونه قبر گذاشتن سنگ لحد و چیدن دیگه مادرم اسیر خاک ها شد میگن مادر زیرخاکم باشه دعاش مستجابه بگو مادر امروز برام دعا کن به دعات محتاجم مادر روزایی شده که مردم مدینه به مولا علی جواب سلام نمیدن اما وقتی مولا علی (ع) در خونه رو میزد صدای زهرا (س) رو میشنید دلش آروم می‌گرفت بذار همه دنیا همه مدینه جواب سلام مولا رو ندن مولای ما زهرا (س) داره ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ زهرای (س) من خانومم همین که بهتری الحمدلله جدا از بستری الحمدلله همین که در زدم دیدم دوباره تو در پشت دری الحمدلله امروز بگو مادر من خادم بی بی رقیه ام (س) اجازه بده دعوت کنم بی بی سه ساله بیاد تو مجلس ما اگه مدینه مادر مارو سیلی زدن کربلا هم سه ساله رو سیلی زدند آی سیلی خورده کربلا امروز برای مادرمون زهرا (س) که پهلوش شکسته بیا آی تازیانه خورده کربلا امروز برای تازیانه خورده مدینه بیا آی دختر ارباب حسین (ع) بابا تو کشتن نمک به زخم های دلت زدن بیا برا بانویی که خیلی نمک به زخم دلش تو مدینه زدن سری بزن هر مجلسی که سه ساله حسین (ع)بیاد عموش ابوالفضل (ع) هم میاد یا ابوالفضل (ع) آقاامروز با یه امیدی اومدم ناامیدم نکنی آقا امروز میخاد بی دست کربلا دستو بگیره مادر بگو یا ابوالفضل (ع) مریض دار بگه یا ابوالفضل (ع) گرفتار جوون دار بسم الله حرفای نگفتنی داری مادر بگو یا ابوالفضل (ع) امروز آبرو گرو گذاشتم جلوی در و همسایه آبرو دارم امروز بیا آبرومو نبر آبرومو بخر امروز بیا تو مجلس ما من نوکرو کربلایی کن یا ابوالفضل (ع) دلتنگ کربلا شدی مادر این دل تنگم عقده ها دارد گوییا میل کربلا دارد ای خدا ما رو کربلایی کن بعد از با ما هر چی خواهی کن حسین (ع) دلم رو بردی اما یه بارم منو کربلا نبردی حسین جانم حسین (ع) @majmaozakerine
🍃🌷 خورشید هم به زردے گنبد نمےرسد چیزی بده ڪه ازتو بہ ما بد نمےرسد موسے نہ قدر احمد و هارون نہ قدر توسٺ جز تو علے,ڪسے بہ محمد نمےرسد 🌷 🌷
ما از دعای فاطمه در بند حیدریم این ذره ای از آن همه الطاف مادر است☝️ 🏴
─┅─═ ﷽ ═─┅─ 🔹حــدیــث روز🔹 ☀️ یـکشـنبه ۱۲ دی ۱۴۰۰☀️ 🌙 ۲۷ جمادی الاول ۱۴۴۳🌙  حضرت فاطمه الزهرا عليهاالسلام :  حُبِّبَ إلَىَّ من دُنياكُم ثَلاثٌ : تِلاوَةُ كِتابِ اللّه ِ و النَّظَرُ في وَجهِ رَسولِ اللّه ِ و الإنفاقُ في سَبيلِ اللّه ِ از دنياى شما محبّت سه چيز در دل من نهاده شد : تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پيامبر خدا و انفاق در راه خدا 🔸️  نهج الحياة ، ح ۱۶۴ 🔸️ 🌿🤲یـــا ذا الجـلال و الاکـرام 🤲
روضه بستر حضرت زهرا سلام الله علیها 😭😭😭😭🥀🥀🥀 زمانی که فاطمه(ع) در بستر بیماری آخرین روزهای زندگی خود را می گذراند به اسماء گفت «ای اسما همانا من دوست ندارم که پس از مرگم چنان کنند که با زنان انجام می هند، یعنی پارچه ای بر روی بدن زن می اندازند، ولی حجم بدن او پیدا می باشد.» اسما گفت: ای دختر رسول خدا! در سرزمین حبشه چیزی برای میت درست می کنند، آیا می توانم آن را به شما نشان دهم؟ سپس مقداری برگ مرطوب  خرما را به یکدیگر پیچید و پارچه ای بر روی آن ها انداخت. فاطمه(ع) فرمود: «این تابوت چه زیبا و نیکو  است؛ زیرا میت در آن مشخص نیست که زن است یا مرد. زمانی که من از دنیا رفتم تو و علی(ع) مرا غسل دهید و اجازه ورود به هیچ کس ندهید.»[۱] محدث قمی چنین نقل می کند که: فاطمه تابوت را پسندید و به اسما فرمود: خدا تو را از اتش دوزخ محفوظ دارد، مانند همین تابوت را برای من بساز و مرا با آن بپوشان. و نقل شده که وقتی حضرت زهرا(ع) آن تابوت را دید خندید [در حالی که بعد از رحلت پیامبر(ص) هرگز نخندیده بود] و فرمود: این تابوت چقدر زیبا و نیکو است که مانع مشخص شدن زن و مرد می شود![۲] گریزی به کربلا اما دل ها بسوزد برای آن امام شهیدی که پیکر مطهرش و بی سرش سه روز به روی زمین افتاده بود، آفتاب بر آن ها می تابید و باد بر اجساد پاکشان  از خار و خاشاک بیابان، کف می پوشانید نه تشییعی و نه تابوت و کفنی، بدن ها سر نداشتند و برای قبیله بنی اسد شناسایی مشکل بود، ناگاه امام سجاد(ع)  (به قدرت امامت و ولایت) حاضر شد شهیدان را به آنان معرفی کرد و سپس قبری برای امام حسین(ع) تهیه نمود، دست ها را زیر بدن قرار داد و به تنهایی درون قبر گذاشت و .. [۳]  [۱]              - ذخائر العقبی، محب الدین طبری، ص ۵۳. [۲]              - ترجمه بیت الاحزان، ص ۲۳۶. [۳]              - مقتل مقرم، ص ۳۹۸. منبع: كتاب آتش در حرم
  بیمار چندین روزه ی این خانه دارد در پیش چشمان علی جان می سپارد برو مدینه این جا نباش، مرحبا به تو شیعه ی مادری، شیعه مادری ، آی اونایی که با کنایه بهتر گریه می کنید، ببینم با کنایه پیدا می کنید، شخص مورد نظر این بیتُ. شب ها کنار بستر او یک فرشته کیه این فرشته؟آی کربلایی ها، گرفتی کیه؟ وقتی مادرش می خوابه ، آروم آروم میاد کنار بستر مادر، آروم ملحفه رو از رو صورت مادر کنار می زنه، بابا من دارم  می گم، آروم ملحفه رو کنار میزنه، شما بلند بلند گریه میکنید، مگه شما می دونید زینب چی میدیده؟ خوب چه میکنه این فرشته؟بگم یا نه؟آره میگم شب شهادت ، امشب مُردیم هم ، مُردیم، خوب چی می خوای بگی، بگو راحتم کن؟ شب ها کنار بستر او یک فرشته می آید و زخم تنش را می شمارد این مشتت رو گره کن بکوب به سینه ات،  بگو وای مادر، تا چشمش به  صورت مادر می افتاد، ناله اش در می اومد، تا دستش به بازوی مادر می رسه، اشکش سرازیر میشه، وای از اون زمانی که چشمش می افتاد به سینه ی مادر.این ها دارن میشنوند بعد هزار و چهارصد سال، طاقت نمیارن، چه کردی با دل علی، بگم رفقا؟ پهلو به پهلو آدمی که دنده اش شکسته باشه، نفس کشیدن براش مرگ ، وقتی می خواد بخوابه چند نفر باید بگیرن، آروم بخوابوننش، هر وقت می خواد از این پهلو به اون پهلو بشه:فضه، اسماء، زینب نفهمه، بیا، بیایید زیر پهلوم رو بگیرید، این پهلو فقط شکسته نبوده، این پهلو مجروح بوده. پهلو به پهلو می شود وقتی به بستر امکان ندارد لاله ی سرخی نکارد روضه ی بی بی می خونیم اما بعضی ها ناخداگاه میگن حسین، زینب رو این یه زخم پهلو بیچاره کرد، هی لباس مادر رو عوض میکنه، تا مادر پهلو به پلو میشه لباس دوباره غرق خون میشه، اما لا یوم کیومک یا ابا عبدالله، حسین.....
روضه کوتاه بعد از شهادت حضرت زهرا بمیرم برای اون خانمی که،نیم شب در خونش باز شد،چهار نفر زیر جنازشو گرفته بودند،چند تا بچه ام دنبال جنازه می دویدند،هی مادر مادر می گفتند،هر چی دستشونو بلند می کردند،به تابوت مادر نمی رسید،همدیگرو دلداری می دادند،این بچه ها اجازه گرفتند،از بابا ،بابا اجازه بده ما تشییع جنازه مادرشرکت کنیم،امیرالمومنین علیه السلام فرمود :بیایید،اما آهسته آهسته گریه کنید،اما یه وقت دیدند امام حسن داره داد می زنه،بلند بلند داره گریه می کنه،سلمان دوید حسن جان،بابات می گه یه خورده آهسته تر،گفت:سلمان دست از دلم بردار،آخه اونی که من دیدم،حسین ندید،خودم دیدم،بین کوچه ،آخ به مادرم جسارت کردند،درسته غریبانه،اما بدن رو نگذاشتن رو زمین بمونه،باالاخره تشییع جنازه ای کردند،یه کفنی آوردند بدن بی بی رو کفن کردند،علی غسلش داد،اما بمیرم،برای اون آقایی که ۳روز بدن بی غسل و کفن،رو زمین گرم کربلا،دیدید موقعی که میت و دارن تلقین می دن،یه نفر میت و تو قبر تکون می ده،آدم یاد این منظره می اُفته،امام سجاد دیدند تو قبر نالش بلند شد،گریبان چاک زد،آقا جان چرا این جور بی تاب شدی،فرمود نگاه می کنم می خوام صورت و رو خاک بزارم،اما بابام سر در بدن نداره…  
4_5845915832382655111.mp3
9.95M
🔳 🔳 هوای تو کرده دل زارم امشب مثه ابر تیره چه میبارم امشب سفر کرده یارم بگو کی میایی بیا ای طبیبم که بیمارم امشب بیا ای بهارم بیا ای نگارم یه عمره سیاهه بی تو روزگارم بیاصاحب من مه غایب من بدونت آقا جون دل خوش ندارم من عاشق شدم بی تو دنیا نمیخوام یه مجنونم وغیر لیلا نمیخوام ⚜بیا یوسف فاطمه العجل صدات میزنم تا بدی توجوابم چی میشه یه امشب بیایی به خوابم گذشت زمان وشب و روزم آقا بدون حضور تو میده عذابم بیا عشق زهرا بیا یابن طاها جدابودن ازتو برام سخته آقا میترسم بمیرم و روتو نبینم منی که ندارم امیدی به فردا بیاحق مادر تا رو توببینم بذارتا نمردم کنارت بشینم ⚜بیا یوسف فاطمه العجل سحرخیز شهر مدینه کجایی آقای بی مثل وقرینه کجایی کجا روضه میخونی و بیقراری الا مرهم زخم سینه کجایی مادرحال نداره علی بیقراره حسن سر به دیوارگذاشته میباره حسینش گرفته سرش رو به زانو شبای وداعه مادر حال نداره داره سایش از خونه کم میشه آروم یه دختر گرفتار غم میشه آروم ⚜مرو مادرم وای مرو @majmaozakerine 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹