#امام_رضا_علیه_السلام
◼️ مقتل حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام
امام رضا علیه السلام روز قبل از اینکه وارد کاخ مأمون ملعون شود، رو به اباصلت نمود و فرمود:
فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ مَکْشُوفَ الرَّأْسِ فَتَکَلَّمْ أُکَلِّمْکَ وَ إِنْ خَرَجْتُ وَ أَنَا مُغَطَّی الرَّأْسِ فَلَا تُکَلِّمْنِی
▪️وقتی خارج شدم اگر سرم پوشیده نبود، با من حرف بزن، جواب میدهم. چنان چه سرم پوشیده بود، با من صحبت مکن.
بعد از اینکه حضرت وارد کاخ مامون شدند و از آن انگور مسموم خوردند،
ابا صلت گوید:
وقتی خارج شد، عبا را بر سر کشیده بود. چیزی عرض نکردم تا داخل خانه شد و دستور داد درها را ببندم و در رختخواب خوابید. من با حزن و اندوه داخل حیاط ایستاده بودم.
در همین موقع مشاهده کردم جوانی خوش روی با مویهای مجعد شبیه به حضرت رضا علیه السّلام وارد شد. پیش رفتم و عرض کردم: از کجا آمدی؟ درها که بسته بود!! فرمود: کسی که در این ساعت مرا از مدینه به طوس آورده، از درهای بسته نیز داخلم کرده. گفتم: شما کیستی؟ فرمود: ای ابا صلت! من حجت خدایم بر تو. من محمّد بن علی هستم، و به طرف اطاق علی بن موسی الرضا علیهما السّلام رفت.
به من نیز فرمود: وارد شوم.
فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهِ الرِّضَا علیه السلام وَثَبَ إِلَیْهِ فَعَانَقَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَی صَدْرِهِ وَ قَبَّلَ مَا بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ سَحَبَهُ سَحْباً فِی فِرَاشِهِ وَ أَکَبَّ عَلَیْهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام یُقَبِّلُهُ وَ یُسَارُّهُ بِشَیْ ءٍ لَمْ أَفْهَمْهُ
▪️همین که چشم حضرت رضا علیه السّلام به اوافتاد، از جای جست و فرزندش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید و پیشانی اش را بوسید و به جانب خود کشاند. امام جواد علیه السّلام پیوسته پدر را میبوسید و آرام با او سخنانی میگفت که من نفهمیدم.
در این هنگام کفی سفیدتر از برف بر دهان حضرت رضا علیه السّلام آشکار شد. حضرت جواد علیه السّلام آن کف را مکید. امام دست در گریبان خود کرد و چیزی شبیه گنجشک خارج کرد و به حضرت جواد داد و حضرت آن را بلعید. در این موقع حضرت رضا علیه السّلام از دنیا رفت. حضرت جواد علیه السّلام فرمود: ابا صلت! حرکت کن از انبار تخت با آب بیاور تا پدرم را غسل دهم! عرض کردم: در انبار تخت و آب نیست! فرمود: هر چه میگویم بجای آور! داخل انبار شدم؛ در آنجا تخت و آب بود. آنها را بیرون آوردم و دامن به کمر زدم تا امام را غسل دهم. فرمود: تو یک طرف برو. کسی هست که به من کمک کند و حضرت رضا علیه السّلام را غسل داد.
باز فرمود داخل انبار شو و زنبیلی که در آن کفن و حنوط پدرم هست را بیاور! وارد شدم؛ زنبیلی دیدم که قبلا در آنجا ندیده بودم و خدمت ایشان آوردم. ایشان پدر خود را کفن کرد و بر بدنش نماز خواند.
آنگاه فرمود:
تابوت بیاور!
عرض کردم: بروم پیش نجار بگویم تابوت بسازد!
فرمود: داخل انبار تابوت هست! وارد شدم؛ تابوتی دیدم که در آنجا قبلا ندیده بودم! جسم پاک امام را در آن تابوت نهاد و دو رکعت نماز خواند؛ هنوز تمام نشده بود که تابوت بلند شد، سقف شکافته گردید و از خانه خارج شد.
عرض کردم:
یا ابن رسول اللَّه! هم اکنون مأمون میآید و حضرت رضا علیه السّلام را از من میخواهد! چه کنم؟
فرمود: ساکت باش، الان بر میگردد! هر پیغمبری اگر چه در مشرق بمیرد و وصی او در مغرب باشد، خداوند بین ارواح و اجساد آنها جمع خواهد کرد.
هنوز سخن امام جواد علیه السّلام تمام نشده بود که سقف شکافته شد و تابوت بر زمین آمد. ایشان از جای حرکت کرد، پیکر پاک امام را از تابوت بیرون آورد و در رختخوابش گذاشت، مثل اینکه نه غسل داده شد و نه کفن گردیده.
سپس به من فرمود:
حرکت کن و در را برای مأمون بگشا! همین که در را گشودم، دیدم مأمون و غلامان ایستاده اند!
📚امالی شیخ صدوق: ص۶۶۱
📚 عیون اخبارالرضاعلیه ج ۲:ص ۲۴۲
📚بحارالانوار ج ۴۹، صفحه ۳۰۱
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#امام_رضا_علیه_السلام
◼️ مقتل حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام
امام رضا علیه السلام روز قبل از اینکه وارد کاخ مأمون ملعون شود، رو به اباصلت نمود و فرمود:
فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ مَکْشُوفَ الرَّأْسِ فَتَکَلَّمْ أُکَلِّمْکَ وَ إِنْ خَرَجْتُ وَ أَنَا مُغَطَّی الرَّأْسِ فَلَا تُکَلِّمْنِی
▪️وقتی خارج شدم اگر سرم پوشیده نبود، با من حرف بزن، جواب میدهم. چنان چه سرم پوشیده بود، با من صحبت مکن.
بعد از اینکه حضرت وارد کاخ مامون شدند و از آن انگور مسموم خوردند،
ابا صلت گوید:
وقتی خارج شد، عبا را بر سر کشیده بود. چیزی عرض نکردم تا داخل خانه شد و دستور داد درها را ببندم و در رختخواب خوابید. من با حزن و اندوه داخل حیاط ایستاده بودم.
در همین موقع مشاهده کردم جوانی خوش روی با مویهای مجعد شبیه به حضرت رضا علیه السّلام وارد شد. پیش رفتم و عرض کردم: از کجا آمدی؟ درها که بسته بود!! فرمود: کسی که در این ساعت مرا از مدینه به طوس آورده، از درهای بسته نیز داخلم کرده. گفتم: شما کیستی؟ فرمود: ای ابا صلت! من حجت خدایم بر تو. من محمّد بن علی هستم، و به طرف اطاق علی بن موسی الرضا علیهما السّلام رفت.
به من نیز فرمود: وارد شوم.
فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهِ الرِّضَا علیه السلام وَثَبَ إِلَیْهِ فَعَانَقَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَی صَدْرِهِ وَ قَبَّلَ مَا بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ سَحَبَهُ سَحْباً فِی فِرَاشِهِ وَ أَکَبَّ عَلَیْهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام یُقَبِّلُهُ وَ یُسَارُّهُ بِشَیْ ءٍ لَمْ أَفْهَمْهُ
▪️همین که چشم حضرت رضا علیه السّلام به اوافتاد، از جای جست و فرزندش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید و پیشانی اش را بوسید و به جانب خود کشاند. امام جواد علیه السّلام پیوسته پدر را میبوسید و آرام با او سخنانی میگفت که من نفهمیدم.
در این هنگام کفی سفیدتر از برف بر دهان حضرت رضا علیه السّلام آشکار شد. حضرت جواد علیه السّلام آن کف را مکید. امام دست در گریبان خود کرد و چیزی شبیه گنجشک خارج کرد و به حضرت جواد داد و حضرت آن را بلعید. در این موقع حضرت رضا علیه السّلام از دنیا رفت. حضرت جواد علیه السّلام فرمود: ابا صلت! حرکت کن از انبار تخت با آب بیاور تا پدرم را غسل دهم! عرض کردم: در انبار تخت و آب نیست! فرمود: هر چه میگویم بجای آور! داخل انبار شدم؛ در آنجا تخت و آب بود. آنها را بیرون آوردم و دامن به کمر زدم تا امام را غسل دهم. فرمود: تو یک طرف برو. کسی هست که به من کمک کند و حضرت رضا علیه السّلام را غسل داد.
باز فرمود داخل انبار شو و زنبیلی که در آن کفن و حنوط پدرم هست را بیاور! وارد شدم؛ زنبیلی دیدم که قبلا در آنجا ندیده بودم و خدمت ایشان آوردم. ایشان پدر خود را کفن کرد و بر بدنش نماز خواند.
آنگاه فرمود:
تابوت بیاور!
عرض کردم: بروم پیش نجار بگویم تابوت بسازد!
فرمود: داخل انبار تابوت هست! وارد شدم؛ تابوتی دیدم که در آنجا قبلا ندیده بودم! جسم پاک امام را در آن تابوت نهاد و دو رکعت نماز خواند؛ هنوز تمام نشده بود که تابوت بلند شد، سقف شکافته گردید و از خانه خارج شد.
عرض کردم:
یا ابن رسول اللَّه! هم اکنون مأمون میآید و حضرت رضا علیه السّلام را از من میخواهد! چه کنم؟
فرمود: ساکت باش، الان بر میگردد! هر پیغمبری اگر چه در مشرق بمیرد و وصی او در مغرب باشد، خداوند بین ارواح و اجساد آنها جمع خواهد کرد.
هنوز سخن امام جواد علیه السّلام تمام نشده بود که سقف شکافته شد و تابوت بر زمین آمد. ایشان از جای حرکت کرد، پیکر پاک امام را از تابوت بیرون آورد و در رختخوابش گذاشت، مثل اینکه نه غسل داده شد و نه کفن گردیده.
سپس به من فرمود:
حرکت کن و در را برای مأمون بگشا! همین که در را گشودم، دیدم مأمون و غلامان ایستاده اند!
📚امالی شیخ صدوق: ص۶۶۱
📚 عیون اخبارالرضاعلیه ج ۲:ص ۲۴۲
📚بحارالانوار ج ۴۹، صفحه ۳۰۱
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
روضه امام رضا .مومنی.mp3
3.28M
🏴 السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
#روضه
🎤استاد#مومنی
📝روضه امام رضا علیه السلام
#صفر
▪️ویژه شهادت #پیامبر_اکرم و #امام_حسن و #امام_رضا
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
رئوف بودن امام رضا .mp3
3.57M
🔖منبر کوتاه 🔖
#امام_رضا علیه السلام
#استاد_عالی
💠 رئوف بودن امام رضا علیه السلام 💠
#شهادت_امام_رضا علیه السلام
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
_pouyanfar.mp3
7.42M
◾️#شهادت_امام_رضا علیه السلام
❇️ نماهنگ| کبوتر گنبد
❣ یا امام رضا
🕌 هوایی مشهد توام
🕊 کبوتر گنبد توام
❣ تویی تو همیشه یاورم
🎙 محمد حسین پویانفر
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
خسته خسته ام ای یار چه باید بکنم؟
*یه کم امروز ناز کن…خستگیتُ بگو به آقا…آقا دو ماهه دیگه*…
خسته خسته ام ای یار چه باید بکنم؟
رفتم از یادِ تو انگار چه باید بکنم؟
*دقیقا حس الان من و تو مثل حسیِّ که چندروزی کربلا بودی،حرم بودی…میخوای برگردی…تو مسیر هی پشت سرت رو نگاه میکنی….برمیگردی…سلام میدی…دوباره یه تیکه راه میری….آقا دارم میرما…*
خسته خسته ام ای یار چه باید بکنم؟
رفتم از یادِ تو انگار چه باید بکنم؟
این دو ماه از کف من رفت و نکردم کاری
وای از غفلت بسیار چه باید بکنم؟
اهلِ دل با تو شبِ خویش سحر می کردند
منِ محروم ز دیدار چه باید بکنم؟
امروز بیا یه خودی به ما نشون بده….مُردیم…ندیدیمت آقاجان…امروز اگه میای دست مادرتم بگیر بیار….بی بی سفره رو جمع کنه….دیدی؟وقتی میری خونه مادرت،نمیگذاره دست به سیاه و سفید بزنی…میگه اومدی خونه ی من دیگه…خودش سفره پهن میکنه…غذا میاره…خودش جمع میکنه…*
با همه خوب شدم با تو ولی بد بودم
چشم من بود به اغیار، چه باید بکنم؟
*امروز بیا تو یه راهی پیشِ پایِ من بذار…*
هر چه گفتی تو به من گوش ندادم، الحق
شدم امروز گنهکار چه باید بکنم؟
مثل هر بار زدم زیرِ قرارم با تو
تو بگو،تو آقا که من این بار چه باید بکنم؟
نروم کرب و بلا خاک به سر خواهم شد
تا روم محضر دلدار چه باید بکنم؟
*السلام علیک یا اباعبدالله…به همین راحتی میری کربلا…*
در این حرم چیزی ندیدم غیرِ زیبایی
کم نیستند درصحنت،نفس هایِ مسیحایی
هر کس به دیدار تو آمد کربلایی شد
اینگونه خواهی کرد از مهمان پذیرایی
از کودکی با پنجره فولاد مأنوسم
وقت گرفتاری نخواهم رفت هرجایی
*اصلا جایی رو بلد نیستم برم….دلم می گیره بلیط می گیرم میرم مشهد…تو رو خدا ما رو تحویل بگیر امروز….“و تَصَدَّق علینا…”
از کودکی با پنجره فولاد مأنوسم
وقت گرفتاری نخواهم رفت هرجایی
از آب سقاخانه هر کس خورده می فهمد
زمزم ندارد این چنین آبِ گوارایی
وقتی که نام مادرت را میبرد زائر
در صحن غوغایی شود آن هم چه غوغایی!
*به خدا همین جوره….نام بی بی رو تو حرم می بری،به هم میریزه….*
{می روم مشهد،خیابان ها شلوغ
می روم در قم،شبستان ها شلوغ
کربلا هم کل ایوان ها شلوغ
هیچ کس مثل تو بی زوار نیست
*یا امام حسن!…*}
وقتی که نام مادرت را میبرد زائر
در صحن غوغایی شود آن هم چه غوغایی!
وقتی برای دستگیری می رسی از راه
صحرای محشر تازه خواهد شد تماشایی
*اونجا که میاد تازه روضه شروع میشه….همه جا روضه….حتی قیامت هم روضه….فلذا حتی انبیا هم سرهاشون رو پایین میندازن….“غُضّوا ابصارکم…”هیچ کس نباید ببینه…*
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این نقطه پایان محرم صفر ماست
امضا بنما تذکره کرببلا را✍🕌
نزدیک دو ماه است که عزادار شماییم😔
سخت است در آریم ز تن رخت عزا را💔
در روز سیه پوشیمان مادرمان بست
با دست خودش دگمه پیراهن ما را
ای حضرت سلطان بنگر حال گدا را
از من بخر این ناله و این اشک و بکا را😭
در باز نکردی ز کرم لااقل آقا🙏
واکن به روی من یکی از پنجره هارا
السلام علیک یا اباعبدالله(ع) 🙏
السلام علیک یا ماه بنی هاشم (ع)🙏
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (ع)🙏
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
😢🏴
عاقبت از زَهرِ مأمون، پاره شد قلب #رضا 💔
دَر میانِ حُجرۀ دَر بَسته، میزد دَست و پا 😭
گَه، جَوادَش را، گَهی معصومه را میزد صِدا 💔
داغِ او تا صبحِ محشر، بر دلِ سوزان ما 😭
#جان_عالم_به_فدایت_که_غریب_الغربایی 😢🏴
شهادت #امام_رضا (ع) تسلیت 💔🏴
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5888753578494920357.mp3
3.76M
🌹خداحافظ دوماهه گریه و ماتم
🌹خداحافظ لباس مشکی وپرچم
🎤بانوای حاج منصور ارضی🎤
🌹خداحافظ.دوماهه گریه وماتم
🌷خداحافظ.لباس مشکی وپرچم
💔حسین جانم💔
🌹خداحافظ.حسینی ها عزادارا
🌷میون ما.میومد ناله زهرا
💔حسین جانم💔
🌹حلالم کن .میدونم خیلی آقایی
🌷دم مرگم.به دیدارم تومی آیی
💔حسین جانم💔
🌹حلالم کن.ببین کوهی زدردم من
🌷حلالم کن.برات کاری نکردم من
💔حسین جانم💔
🌹حلالم کن میدونم که گنه کارم
🌷ولی آقامی دونی که دوست دارم
💔حسین جانم💔
🌹ببین زهرا.همیشه دستم وپرکرد
🌷به قدی خم.زنوکرها تشکر کرد
💔حسین جانم💔
🌹سلام آقا.امام مهربان من
🌷سلام آقا.ببین اشک روان من
💚رضاجانم💚
🌹سلام آقا.پناه بی پناهانی
🌷ازاون اول.منم نوکرتوسلطانی
💚رضاجانم💚
🌹دلم تنگه.برای صحن گوهرشاد
🌷دخیل بستم.کنار پنجره فولاد
💚رضاجانم💚
🌹رئوف آقا. ببین خیلی کم آوردم
🌷یه کاری کن.دوباره من زمین خوردم
💚رضاجانم💚
🌹توی حجره.زپاافتاده ای تنها
🌷به گوش تورسیده ناله زهرا
💚رضا جانم💚
🌹جواد اومد.کنارتو به چشم تر
🌷زدی بوسه.به لبهاش لحظه آخر
💚رضا جانم💚
🌹ولی آقا.شده کرببلا غوغا
🌷زمین خورده.کناریک پسربابا
💚رضا جانم💚
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
.
#مناجات
#امام_زمان علیه السلام
#وداع_با_محرم_صفر
امیر ارض و سما از تو عذر می خواهم
عزیز اهل کسا ، از تو عذر می خواهم
نه شرمی و نه حیایی نه عذر ِ تقصیری
بیا بیا بخدا از تو عذر میخواهم
نه توبه ای که مرا از گناه برگیرد ...!
نه خلوت و نه بکاء از تو عذر مي خواهم
تو بودی و در هر خانه ای زدم هر بار...!
بد است حال ِ گدا از تو عذر می خواهم
چراغ دارم و بی راهه می روم افسوس
شدم چه بی سروپا از تو عذر می خواهم
اگر به جای نماز شبم ، شده گاهی...!
نماز صبح قضا ، از تو عذر می خواهم
من از شلمچه دوکوهه هویزه جا ماندم
بخاطر شهدا از تو عذر می خواهم
نمردم از غم اجداد طاهرین ِ شما...!
به جای اجر عزا از تو عذر می خواهم
قرار بعدی مان فاطمیه - تا آن روز ...
"من" التماس دعا - از تو عذر می خواهم
#روح_الله_قناعتیان ✍
............................................................
Moghadam_Babolharam_net.mp3
1.89M
🏴#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح : کربلایی جواد مقدم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حرمت پناه و ملجأ فقیرانِ
قبله قلب همه مردم ایرانِ
واسه من یه افتخاره سند خاکِ
وطنم به نام سلطان خراسانِ
این شبها تو صحنت پره زائر پره حاجتمنده
باز داره یک زائر با هزار امید دخیل میبنده
از راه دوری اومده و از همه جا دل کنده
دوست دارم، حضرت سلطان
دوست دارم، شاه خراسان
ـــــــــ
سایۀ محبتت رو سرمه همیشه
تو دلم مهربونیت زده یه عمری ریشه
تو خودت از همه بهتر میدونی که نوکر
سالی یکبار نره مشهدالرضا نمیشه
میباره بارون کرمت روی سر زوّارا
باز دارن نقاره میزنن به عشق تو ای آقا
کاش باشه روزیمون اربعین کربُبَلا ان شاءالله
دوست دارم، حضرت سلطان
دوست دارم، شاه خراسان
ـــــــــ
با تو میشه تو هوای عاشقی قدم زد
میشه از یه حس خیلی فوق العاده دم زد
من به جرأت میتونم بگم که با تو میشه
لحظه لحظه خاطرات خوبی رو رقم زد
دستم تو دستاته میشه گفت آخرتم تضمینه
وقتی تو اربابی چقده نوکریتون شیرینه
میدونم این شبها مادرت داره منو میبینه
دوست دارم، حضرت سلطان
دوست دارم، شاه خراسان
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
•
برا محرم دلتنگم..
#سینه_زنی #وداع_با_محرم_صفر _ کربلایی حسین سیب سرخی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
حالا گمون کنم باید
زحمتُ آقا کم کنیم
سیاهیارو جمع کنیم
حلالمون کن آقا ..
از همین حالا
برا محرم دلتنگم
میباره اشکم دلتنگم
دیگه دمادم دلتنگم
حلالم کن ارباب .. حلالم کن ارباب ..
دو ماه نوکراتُ پذیرایی کردی
ما بد بودیم اما تو آقایی کردی
چه روز و شب هایی گذشت
تو جمعِ نوکرایِ تو
میونِ روضه هایِ تو
چقدر برات سینه زدم
خودت منو صدا زدی
که اومدم تو این دو ماه
با کوله باری از گناه
تو خوبی کن که من بدم
از همین حالا
برایِ هیئت دلتنگم
برا رقیه ت دلتنگم
برا روضه ت دلتنگم
حلالم کن ارباب .. حلالم کن ارباب ..
حالا گمون کنم باید
زحمتُ آقا کم کنیم
سیاهیارو جمع کنیم
حلالمون کن آقاجون ..
ان شالله بعد از این دو ماه
مادرت از ما راضیِ
وقتِ خداحافظیِ
حلالمون کن آقاجون ..
سینه زنی هامو بزار کنار
برا شبِ اول قبر من
سوزِ ناله هامو بزار کنار
برا شبِ اول قبر من
پیرهن سیاهمُ بزار کنار
برا شبِ اول قبر من
سینه ی کبودمُ بزار کنار
برا شبِ اول قبر من
عشقِ تو و جودتُ بزار کنار
برا شبِ اول قبر من
نوکر تو بودمُ بزار کنار
برا شبِ اول قبر من
تو لحظه هایِ آخرم
بیا به من سری بزنم
به سینه ی کبودِ من
تو مهر نوکری بزن
ما حلقه به گوشانِ این خیمه و درگاهیم
ما مزدِ عزاداری از فاطمه می خواهیم
دو ماه از غم تو چنین غرقِ دردیم
با لطفِ تو آقا عزاداری کردیم
دلم گرفته به خدا ، به من یه مهلتی بده
دوباره فرصتی بده اشک بریزم برا غمت
تو رو جونِ امام رضا
نوکرتُ خجل نکن
دستای منو ول نکن
تا باز بیاد محرمت
از همین حالا
دم غروبا دلتنگم
برا تو آقا دلتنگم
تموم شبها دلتنگم
رنج و غم و دردمُ بزار کنار
برا شبِ اول قبر من
اشک و آهِ سردمُ بزار کنار
برا شبِ اول قبر من
هرچی گریه کردمُ بزار کنار
برا شبِ اول قبر من
تو لحظه هایِ احتضار
برس به داد نوکرت
روی سرم دستی بکش
قسم به چشمایِ ترت
تا جان به بدن داریم ما پیروِ این راهیم
ما مزدِ عزاداری از فاطمه می خواهیم
چشایِ پر آبُ بزار کنار
برا شبِ اول قبرِ من
این حال خرابُ بزار کنار
برا شبِ اول قبرِ من
گریه به اربابُ بزار کنار
برا شبِ اول قبرِ من
این نفسِ خسته مو بزار کنار
برا شبِ اول قبرِ من
این دلِ شکسته مو بزار کنار
برا شبِ اول قبرِ من
پایِ تو نشسته مو بزار کنار
برا شبِ اول قبرِ من
ندارم هیچ کسی رو من خدا میدونه غیرِ تو
تمامیِ امیدمه فقط دعایِ خیرِ تو
تا ذکرِ حسین باشد آماده و همراهیم
ما مزد عزاداری از فاطمه میخواهیم
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#سینه_زنی
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
•┄┅══༻○༺══┅┄•
/
🏴#غزل_مناجات - امام حسین علیه السلام و آخرماه صفر
✍شاعر:حسین ایمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بعد از دو ماه خانهخرابم نکن حسین
بد بودهام ولی تو عِتابم نکن حسین
حالا که پا به خانهیِ عشقت گذاشتم
مابینِ عاشقان تو خرابم نکن حسین
قلبم شبیهِ شمع شد و پایِ روضه سوخت
جایی به غیرِ روضه مُذابم نکن حسین
صـد بار آبرویِ غـلامت خریدهای
جایی نگو چه کردم و آبم نکن حسین
صحرایِ محشر است همه آبروبَرَند
تو آبرو بخر... تو جـوابم نکن حسین
جـز تو تمـَلـُّق اَحـَدی را نمیکنم
هیچم ولی تو هیچ حسابم نکن حسین
من با دعایِ خیرِ شما پا گرفتهام
هرچند مُجرمم تو عِقابم نکن حسین
زیبـاترین حـکایتِ دنیا و آخرت
غائب که آمد اهلِ غِیابم نکن حسین
#شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین