آرزو داشتم، دُردونه ی من
چشم سرت و ببند،چشم دل تو باز كن، ببین فاطمه نشسته، گوشه ی خونش، كنار قبر محسن، داره حرف می زنه
آرزو داشتم، دُردونه ی من
گریه می كردی، صدات می پیچید
تو خونه ی من، دُردونه ی من
واست می خوندم، لالایی مادر
تا كه بخوابی سر می ذاشتی روی شونم
لالایی مادر
این خاكارو زیر و رو می كرد
كجایی مادر، نمی تونم بعد تو من ،زنده بمونم
كاشكی صداتو می شنیدم
باگریه ات از خواب می پریدم
اسم تو رو محسن می ذاشتم
چه آرزوها كه نداشتم
دوردونه ی من
برگ گل من، خزون گرفتی
مگه تو خوابم ،تو رو ببینم
كه جون گرفتی، خزون گرفتی
كاشكی می دیدم ،راه رفتنت رو
کاشکی میدیدم اون موقعی كه دست تو می گذاشتی رو زمین، منم بهت می گفتم ،پسرم یا علی بگو بلند شو
كاشكی می دیدم، راه رفتنت رو
آرزو داشتم ببینم، شكفتنت رو
اون روزای پا گرفتنت رو
كاشكی می دیدم، راه رفتنت رو
آرزو داشتم ببینم، شكفتنت رو
اون روزای پا گرفتنت رو
كاشكی علی می شنیده، بابا گفتنت رو
مدینه مردمش حسودن
نام خود را خصم داغ ننگ زد
دید بار شیشه دارد سنگ زد
مدینه مردمش حسودن
منتظر این روزها بودند
اینها نقشه داشتند، علی مو خونه نشین كنن، منو پهلو شكسته، بعد تورو بكشند
مدینه مردمش حسودن
منتظر این روزها بودند
غنچه ی ناشكفته پر پر
الهی كه بمیره مادر
بمیره مادر
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
26042.mp3
2.3M
روضه حضرت محسن
حاج حسن خلج
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
1_1887565842.mp3
6.54M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
﷽
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح : حاج سید مجید بنی فاطمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
توی آسمون چشمات مادر
دل من می خواد کبوتر باشه
بهترین حس تو دنیا اینه
رو سرم سایه ی مادر باشه
تو قنوتای نمازت
اون نمازای نشسته
برا نوکرا دعا کن
با همون دست شکسته
میرسه روزی که
روزگار با دردای دلم بسازه
میرسه روزی که
پسرت بیاد برات حرم بسازه
نور دل طاها
انسیه الحورا
فاطمه الزهرا
تو دلم حس عجیبی دارم
اگه بارون چشام می باره.
آره اون چادری که خاکی شد
برا من عطر بهشتو داره
مثل بارون نگاهت
واسه این دل کویری
میشه اشکامو ببینی
میشه دستامو بگیری
به تو مدیونم من
شور عشق و راز رمز بندگی مو
به تو مدیونم من
همه لحظه لحظه های زندگی مو
ذکر لب مولا
زمزمه ی دریا
فاطمه الزهرا
فاطمه الزهرا
یادمه وقتی زمین افتادم
توخودت یاد دلم افتادی
آره دنیامو عوض کردی تو
راه عشقو تو نشونم دادی
اگه دلداده ی عشقم
اگه نوکر حسینم
تا همیشه زیر دِین
لطف مادر حسینم
به تومحتاجم من
به دل شکسته منم نگاه کن
به تومحتاجم من
شب جمعه کربلا برام دعا کن
جلوه ی اعطینا
مادر عاشورا
فاطمه الزهرا
فاطمه الزهرا
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#امام_حسین_علیه_السلام
#ایران
#شهدا
#غزل
خسته شدم از غربت و دربدری ها
دارم فقط شوق حرم این آخری ها
شوق لقاء الله، دیدار حسین است
شوق بغل دارند علیِّ اصغری ها
عمرم فدای تاری از گیسوی ارباب
ارباب دارد تا قیامت دلبری ها
ما را برای گریه کردن آفریدند
زیباست اصلاً زندگی با نوکری ها
سربند یازهرا به سر بستند عشاق
سهمیه ها دارند اینجا مادری ها
صد فتنه را کوبد بهم در جنگ احزاب
عهدی که می بندند با هم حیدری ها
روزی که مولا لشکری را زیر و رو کرد
یادآوری شد بر تمام خیبری ها
ای مرگ بر وجدان آنکس که نفهمید
خاری به چشم دشمن است این رهبری ها
رفتند یک عده میان آتش و سنگ
خوردند سهم الارث شان را دیگری ها
دیگر خجالت می کشم من از شهیدان
کو خاطرات جبهه و هم سنگری ها!
دیدیم این چل روز تا پای شهادت...
ماندند پای دین شان پامنبری ها
این روزها مثل غروب کربلا بود
برداشت هایی داشتیم از روسری ها!
روزی که از ناموس ما چادر کشیدند
شد حالشان در روضه بدتر، دختری ها
حرمت نگهدارید! چون زهرا شهیده است
نذر شفای اوست جانِ بستری ها
سیلی زدند و ضربه بر عرش برین خورد
یک زن زمین خورد و علی با او زمین خورد
رضا دین پرور
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بستر_پردرد
#وداع
#مثنوی
ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها ص مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ....
در بین بستری و مداوا نمی شوی
بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟
برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام
برخیز ای توسلِ شبزندهداری ام
برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن
با چشم کَم سویات به علی هم نگاه کُن
زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام
من کم محلی از همه ی شهر دیدهام
تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است
جای تمام شهر سلامم کُنی بس است
برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت
آلاله کاشتی وسط باغ بسترت
خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی
این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی!
مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود
ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود
دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر
با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر
حجم غم تو در دل من بی حساب شد
آن بانویِ رشیدهی من آبِ آب شد
ثانیه های رفتن تو تند می شود
دارد نفس نفس زدنت کُند می شود
با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند
آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند
در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت
آن تکّهگوشوارِ تو را مجتبی گرفت
لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من
زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟
مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟
شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟
گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن
زهرا بمان و زینبمان را عروس کن
خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود
خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود
آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد
آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد
لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را
بگذار روبه راه کنم وضع خانه را
من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم
آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم
ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند
جارو نزن..،تمام پرت درد می کند
این آسیا ست گریه نموده به حال تو
دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو
من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم
نانی که پختهای بخدا لب نمی زنم
دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن
این قدر خون به قلبِ حسین و حسن نکن
بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد
این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد
باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه
باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه
بردیا محمدی
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) همراه با آموزش مداحی
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌😍
🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه......