توی ظلمت نور مطلق یا حیدر
ذکر پیغمبر شده حق با حیدر یا حیدر
میبری دلمو تا کجا علی
میرسونی منو تا خدا علی
تا ابد الهی که نشم ازت جدا علی
من خاک قدمتم بی تابه حرمتم
مدیون کرمتم
علی علی یا علی علی
****
عاشقت امشب میخواد مجنون باشه یا حیدر
زیر ایوونه طلات مهمون باشه یا حیدر
سائل تو بودن شهرته منه
حرم باصفات جنته منه
ذکر علی علی بهترین عبادته منه
محتاجم به تو فقط مشتاقم به زیارت
خیلی ممنونم ازت
علی علی یا علی علی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
➰➰➰➰➰➰➰➰➰
💠احیا ونماز درشب سوم ماهرمضان💠
✨♥️ امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود:
هر کس شب سوم ماه رمضان، ۱۰ رکعت نماز بخواند، در هر رکعت یک حمد و پنجاه مرتبه سوره توحید، منادی از جانب خداوند با عزت و جلال ندا میکند:
همانا فلانی آزاد شده خدا از آتش جهنم میباشد و درهای آسمان برای وی گشوده میشود.
💠پاداش احیاء شب سوم ماهرمضان💠
✨♥️ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
هرکس شب سوم ماه رمضان را احیا نگاه دارد ، خداوند او را میآمرزد.
📗 بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۸۲
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5987557192310459350.mp3
814.2K
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#شب_قدر
🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد
🎤مداح :حاج محمود کریمی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#شب_قدر
🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد
🎤مداح :حاج محمود کریمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
میره به سوی صحرا
تابوت ولی الله
ملائکه میخونن
لااله الاالله
وقتی که زیر چوبه تابوت
پر نسیم زهرا شد
سوره درد سینه زینب
آیه به آیه معنا شد
اشکای بارون دونه دونه
میریزه امشب بی بهونه
آقام اباالفضل نیمه جونه
حضرت زهرا توی راه
قبری که زیر نور ماهه
دل ستاره پره خونه
عمه سادات بی قراره
غصه و غم هاش بیشماره
ذکر لبش ای روزگاره
ارباب تشنه پریشونه
کسی غمش رو نمیدونه
تموم غصه اش غم یاره
ذکر آسمونا
وای حیدر
ذکر کهکشونا
وای حیدر
تو دل تاریکی نور فاطمه پیداست
گریه میکنه مادر
برای دل عباس
زخمی یتیمی به روی دوش
گلای زهرا میتابه
برای رفتن همراه بابا
حسنش امشب بی تایه
بارون میباره رو مزار
مسافری که خونه داره
توی دلای پر شراره
نگاه ابرا ناامیده
خدای دلها پر کشیده
دل سپیده شده پاره
آقام اباالفضل پریشونه
ارباب تشنه پریشونه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
شب_۱۹_رمضان
دلگویه مازنی
مصیبت_روضه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقدمه :
اون لحظهای که امیرالمومنین (ع) رو از مسجد کوفه به خانه برگرداندند
آقا رو به پسران خود فرمودند: که زیر بازوهای من رو رها کنید تا زینب(س) من را در این حال نبیند زیرا دختر من طاقت ندارد من را در این حالت ببیند
اما زمانی که حضرت زینب(س) پدر را با دستمالی که بر سر بسته بودند دیدند شروع به گریه و ناله و زاری کردند
اما حضرت علی(ع) دختر خود را دعوت به صبر فرمودند و ...
زبانحال حضرت امیرالمومنین (ع) با زینب کبری(س):
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انده برمه نکــن عزیز بابا ای جان زینب
دل ندارمه برمه بکنی بابا " "
دتر ناله نزن به جان زهرا
بابا راحت بیه از درد دنیا
عزیز من نکن ناله و زاری
شه برارونِّ تو هده دلداری
مسه ناله نزن عزیز زهرا
دتر مصیبتها دارنی کربلا
داغ عزیزون و داغ برارزا
ته پیش پرپر بونه ته دتا ریکا
دتر کرببلا دارنی غصهها
ته برار عباسِ دست بونه جدا
زینب بلندی سر کنی تماشا
برار حسین بونه تنهای تنها
دتر شه برمه ره بَوِر کربلا
حسینِ کنار گودالِ قتلگاه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعیب_علمدار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️🎤« دلگویه مازنی شب نوزدهم»
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بمیرم شه بابای نازنینه
مظلومترین بابا روی زمینه
بابا چه راه شونی دس گیرنی دیوار
دوباره تازه بیّه داغ مه مار
اینجوری راه نشو ته غم مه سینه
مره یاد اِنه کوچه ی مدینه
ته تن چه لرزنه زینب ته قروون
سروریش ره خضاب هاکردی ازخون
ته نازنین صدا بهیّه خاموش
جان حسین نکن مره کفن پوش
کوفه آخر ته جا وفا نکرده
غصه نخر مگه زینب بمرده؟
علی اکبراسفندیار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مناجات زیبا و حکایت جوان توبه کار _ حجت الاسلام میرزامحمدی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
◻️◼️◻️◼️◻️◼️◻️◼️
تو بصره یه جوونی بود مشهوره به فسق و فجور ، مردم دیگه از دستش به ستوه اومده بودن ، ما چی بگیم ؟ من میگم؛ شما ها رو جسارت نمی کنم ، آقامون از دستمون دیگه به ستوه اومده ... اخه آگه نوکری ،نوکر که اینجور نمیشه ! تو اومدی اربابی کنی ..." نوکر که انقده پیمان نمیشکنه ، نوکر که انقده توبه نمیشکنه ..." مردم از دستش به ستوه اومدن ، خوش به حال اونایی که آخر عمری دیگه توبه می کنن ...حالا چه جوری این واسطه حاصل میشه ، خودش اول الکلامه" روزای آخر که از چشم مردم افتاده بود ، یه جور دیگه توبه کرد ، حق الناس به گردنش نبود ، مادرش رو صدا زد ، مادر" سه تا وصیت بهت می کنم تو که میدونی مردم از من بدشون میاد ،
وصیت اول : وقتی من مردم یه طنابی به پای من ببند ، دور خونه بگردون بگو: "الهی ... هذا عَبْدُکَ الآبقَ" خدایا این بنده ی فراری تو آوردم ..."
وصیت دوم : شبانه دفنم کن ، نمیخوام این مردم زیر جنازه ام ناسزا بگن ، کسی نیاد تشییع جنازه ام لعن و نفرین کنه دل تو رو بسوزونه ...
وصیت سوم : خودت منو تو قبر بزار ، شاید خدا به گیسوان سفید تو رحم کنه منو ببخشه ...."
جوونش از دنیا رفت میخواد به سه تا وصیت عمل کنه ؛ طنابی به پاهای جوونش بست شروع کرد این بدن رو کشون ، کشون دور خونه گردوندن ، هی میگفت خدایا این بنده ی فراریه تو ... (تو هم میتونی بگیا...) دیگه چیزی نمونده به ماه رمضان ... "َأَنَا هَارِبٌ مِنْكَ إِلَيْكَ" امروز اومدم در خونه ی تو ، همین که داشت این دعا رو میکرد یه وقت دید یه صدایی اومد ، یه منادی میگی : "اِنَّ اَوْلِياء اللّه هُمُ الْفائِزُون" مادر چی کارش داری ؟ اون ولی ماست ..." وصیت دوم ، چهار غلام گرفت ، بهشون پول داد ، گفت نیمه شب بدن پسرمو ببرین قبرستان دفن کنید ، نیمه شب اومدن ؛ کسی خبر نداره ، شیخ نجیب الدین از علمای بزرگ بصره س ،میگه شبانه از کنار قبرستان رد می شدم ، به نظر اهل ریاضته" میگه دیدم یه بدنی رو دارن چهار غلام دارن میبرن ، یه پیرزنی هم دنبال بدن داره به سر میزنه ؛ گفتن حتما این بدن رو حتما اینا کشتن ، نیمه شب دارن دفن میکنن کسی خبر دار نشه ، اومدم مانع شدم ، پیرزنه گفت اینجوری نیست ، ظن و گمان بد نبر" این جنازه ی پسرمه ، وصیت کرده نیمه شب دفنش کنم ؛ همچنین وصیت کرده خودم تو قبر بزارمش ، شیخ میگه دلم سوخت بعد از اینکه ماجرای "عبدالآبق" رو شنیدم ، گفتم مادر اجازه بده من خودم دفنش کنم ... بدن رو گذاشتن تو قبر لحد و چیدم ، آخرین قطعه سنگ لحد رو که میخواستم بچینم ، یه وقت دیدم این جون به اذن خدا به زبون اومد ، به من گفت شیخ نجیب الدین ، برو به همه بگو ، خدا اونقده مهربونه ... اونقده آمرزنده س که منو آمرزید ..." شیخ میگه لحد رو چیدم ، گفتم نیمه شبه حتما یه صدایی تو خیالم شنیدم ، با خودم گفتم بزار خودم سوال کنم ، سر رو که پایین آوردم دیدم یه ندایی بلند شد شیخ نجیب الدین چرا حبیب ما رو داری اذیت می کنی ؟ باورت نمیشه ما اونو آمرزیدیم ؟!! امروز این عبد فراری اومده در خونت ... به حق اون آقایی که راوی میگه مثل دهانه ی مشک باز شده چنان اشک از چشمان سید الشهدا جاری بود ... اینجوری با خدا حرف می زد ... ما رو بیامرز ...
الهی العفو ...
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#مناجات_دعا
#حکایت_توبه_مناجات
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین