eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این روزها که روزی گریه فراهم است ای روضه‌خوان! بخوان که دوباره محرم است با عشق‌و‌شور در دل هر کوچه دیده‌ام در دست کودکانِ محل طبل و پرچم است مانند تیغه‌های علم از سَرِ ادب در محضر تو قامت گردن‌کشان خم است عالم تمام رخت عزا کرده بر تنش ((گویا عزای اشرف اولاد آدم است)) ما گریه می‌کنیم برای تو روز و شب تا اشک ما به زخم تنت مثل مرهم است تا روی نیزه موی تو آشفته شد حسین احوال نوکران تو عمری‌ست درهم است در من کسی به سینه و سر می‌زند مدام ((باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است)) کاری نکرده‌ایم برای عزای تو در داغ تو اگر که بمیریم هم کم است ✍
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 ما منتظریم تا به یکی جمعه بیایی امید دل منتظران گو که کجایی عمریست که ما هلهله داریم فرجت را ای یوسف گم گشته تو کی رخ بنمایی آقا دل ما گشته گرفتار مرامت بر در گهتان خیمه زده دل به گدایی با کس نگویم سخن و درد دلم را با تو بگویم که با درد دلم آشنایی بالا بگرفتم دو دستم به سویت به اجابت زیرا که تو معنای اجابت به قنوتی و دعایی تنها نه امید دل من بلکه امید همه عالم باشد به تو که حرمتی از خون خدایی از شال سیاه تو شده دل عزادار هنگام عزا رخ بنما چونکه صاحب عزایی خاکم شده بر سر که ندیدم تو را من ای یوسف زهرا به خرابات دلم کی بیایی خوانم تو را من به هر روضه و ماتم تو صاحب اندوه و عزای شه کرب و بلایی 🌴التماس دعا 🔸 شاعر: ذاکر اهلبیت مهندس حسین حاجیه نیاسری عَجّلََ اللهُ تعالی
کانال نوحه مجمع الذاکرین .opus
217.2K
زمینه یا شور مصائب آل الله... @majmaozakerine تو رفتی و زینب شد اسیر نامردا چیا سرم اومد بین دشت و صحرا ها با دستای بسته روی ناقه می رفتم دلم رو خون کردن دشمنای تو هرجا بذار برات بگم : چرا خمیده قامتم بذار برات بگم : چرا کبوده صورتم آه بعد تو به زخم ما نمک زدن بی بهونه زینب و کتک زدن اشکامو ببین حالم شد حزین عزیزم حسین عزیزم... ___ میون شهر شام مارو بی پناه دیدن داری خبر پیش چشم ما می رقصیدن با دست نشون دادن دونه دونه ماها رو مخدرات تو حرف خوبی نشنیدن به اهل بیت تو : تهمت و افترا زدن به اهل بیت تو : حرفای ناروا زدن آه بگم از محله ی یهودیا دیدنی شد حال و روز دخترا با سنگ میزدن وای از دل من عزیزم حسین عزیزم...
با سوز قلب پاره پاره گریه می کردی با چشم های پر ستاره گریه می کردی دل های نزدیکانتان که جای خود دارد که آب می شد سنگ خاره، گریه می کردی در وقت تجدید وضو تا آخر عمرت تا آب می دیدی دوباره گریه می کردی با یاد اکبر، تا که می آمد به گوش تو بانگ اذان از هر مناره گریه می کردی در کوچه و بازار می دیدی اگر بین آغوش مادر شیرخواره گریه می کردی در خواب اگر می رفت پیشت طفل سیرابی با هر تکان گاهواره گریه می کردی جایی که ننوشته است اما خوب می دانم با دیدن هر گوشواره گریه می کردی محمد رسولی
كوچه هاي مدينه و بوي زخمهاي تني كه مي آيد چشم هاي سپيد يعقوب و بوي پيراهني كه مي آيد مرد سجاده اي كه درك نكرد هيچ كس آيه ي مقامش را در هياهوي شهر كوفه نداد هيچ كس پاسخ سلامش را تا عزاداريش شروع شود ديدن شيرخواره اي كافيست تا صدايش به گوش ما برسد ديدن گوشواره اي كافيست وقت افطار كردنش هر شب تا كه چشمش به آب مي افتاد تشنگي ضريح لبهايش ياد طفل رباب مي افتاد من نميدانم اينكه خاكستر چه به روز سر امام آورد زير زنجير پيكر زردش معجزه بود اگر دوام آورد گيرم از دست كوفه راحت شد سنگ طفلان شام را چه كند؟ گيرم از دست كوچه سنگ نخورد مردم پشت بام را چه كند؟ تا كه اين مرد قافله زنده ست حرفي از طفل كاروان نزنيد پيش اين مرد گريه ، جانِ حسين حرفي از چوب خيزران نزنيد علي اكبر لطيفيان
دلسوخته،شبيه دل خيمه ها شده مانند پاره پيروهني نخ نما شده دارم هنوز بر سرم عمامه اي که سوخت بغض گلوي سوخته ام بي صدا شده دارم به روي گردن خود دست مي کشم ديدم که زخم کهنه ي سر بسته وا شده با ياد شام سينه ي من تير مي کشد اين سينه زخم خورده ي آن کوچه ها شده واي از کمان و حرمله و نيش خند او واي از رباب و اصغر از ني رها شده ديدم طناب دور گلوي رقيه را زنجير داغ مرحم يک زخم پا شده مانند خواهرم کمرم درد مي کند گويي که مهره ي کمرم جابه جا شده مسعود اصلانی
داغی نشانده بر جگرت ، یاد کربلا خون میرود ز چشم ترت ، یاد کربلا زینب ، سکینه ، گریه و طفل رباب و آب می آورند در نظرت ، یاد کربلا با زخمی از تسلَی ِ زنجیر ِ سلسله مانده به روی بال و پرت ، یاد کربلا با خطبه های بی بدلت زنده کرده ای در لحظه لحظـۀ سفرت ، یاد کربلا از قتل صبر روضه بخوان ای امام صبر با سوز ِ آه شعله ورت ، یاد کربلا از سجده های لشکر شمشیر و نیزه ها از خنجر و سر پدرت ، یاد کربلا از لحظه ای که غارت خیمه شروع شد آتش گرفت دور و برت ، یاد کربلا تا صبح حشر ضامن این دین و پرچم است یاد محرم و صفرت ، یاد کربلا این جلوه های اشک ِ عزا در صحیفه است یاد خدا ، شب و سحرت ، یاد کربلا محمد رضا رضائی
باید از کرب و بلا باز روایت بشود روضه امام سجاد(ع) باید از کرب و بلا باز روایت بشود روز و شب در غم ارباب ارادت بشود راوی کرب و بلا،سیّد سجّادم من بلکه از کوفه و تا شام، حکایت بشود خاطراتی که پر از تلخی ایّامم بود مجلسی باز به پا، ذکر مصیبت بشود منزلی نیست که داغ دل ما تازه نشد باید انگار که قسمت به اسارت بشود غل و زنجیر زده ضجّه بر احوال دلم بی هوا چوب زدن، عادت و عادت بشود هر نظر بر سرِ سرنیزه کنم، خون گریم باید انگار سری مهد جسارت بشود وقت بی حرمتی قوم یهودی مسلک سوره ای لیک، نوک نیزه تلاوت بشود من چه گویم ز غم معجر طفلان ای وای وَ همه منتظر هستند که غارت بشود مجلسی نیست که یادم برود طفل و عطش باز هم تا به ابد ذکر مصیبت بشو محمدمهدی عبادی
|⇦•ای یادگارِ مادرم... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام ناصر رفیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ حضرت زینب سلام الله خیلی مصائب دید زینب سلام الله کنار بدن پیغمبر ایستاده بود رسول خدا جان داد. میدید مادرش فاطمه چه جور کنار پیکر پیغمبر اشک‌می ریخت. زینب یه روزی شاهد بود بدن مادرش رو شبانه از خانه بیرون بردن.هی نگاه کرد وگریه کرد. یه روزی زینب نشسته در خانه منتظره باباست.یه وقت دید باباش رو با فرق شکافته آوردند. همه ی این صحنه ها رو زینب دیده..یه روزم تیر باران شدن جنازه ی برادرش رو‌دیده. همه این صحنه ها رو زینب دیده..اما همه ی دل خوشیش حسینه..زینب است وحسین. هرچی مصیبت دید، هر چی حادثه دید اما دلش خوش بودهنوز آخرین یادگار مانده. اما روز عاشورا وقتی دید این آخرین یادگارم داره میره. اگه حسین بره از پنج تن دیگه هیچ‌کس باقی نمی مانه.اگه حسین شهید بشه آل طاها، آل کسا موضوعیت ظاهریش از بین میره چون‌حسین یادگار پنج تنه...لذا وقتی حسین به سمت میدان حرکت کرد با اینکه قول داده بود صبر کنه، با اینکه قول داده بود بمانه .اما یه وقت به یاد وصیّت مادرش زهرا افتاد. دنبال حسینش دوید صدا زد..* مهلاً مهلا یابن الزهرا.. ای یادگارِ مادرم ای مهربان برادرم آهسته رو آهسته رو صبری نما تا خواهرت قرآن بگیرد بر سرت برادرم! عزیزم کرده وصیت مادرم تا من ببوسم حنجرت آهسته رو آهسته تر *داداش رو‌ متوقف کرد از اسب پیاده شد.برادر بذار زیر گلوت رو ببوسم ...بذار زیر گلوت رو بِبویم ..اینجا زیر گلوش رو بوسید اما یه وقتم بالای تل زینبیه دید همین بوسه گاه رو شمشیرگذاشتن، دستها رو، روی سر گذاشت، صدا زد: "وا محمدا! واعلیا..اَما فیکُمْ مُسْلِمْ.. "*
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1318.mp3
4.51M
|⇦ای یادگار مادرم.... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام ناصر رفیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
🏴 🎤مداح :کربلایی نریمان پناهی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ رفتی و حرم  شد آواره بی تو یا حسین ندارم چاره رفتی و دلِ حرمو خون کردن قامتمو کمون کردن .. شکستن حرمت منو .. میون کوچه ها میخندیدن یه عده‌ای به اشک دخترا نمی‌گذرم از اونی که چادرمو کشید غربتِ زینبُ و ببین از روی نیزه ها داری خبر حسین! شکسته شد سرم خاکستر از رو بام، ریختن رو چادرم «غریبِ مادرم .. غریبِ مادرم ..» با زخم زبون  منو آزردن اطفال حسین  هی کتک خوردن تو کوفه، حرمتو غریب دیدن میزدن و میرقصیدن .. تو کوفه حرفِ ناروا فقط شنیدمو بدون تو یه لحظه من خوشی ندیدمو گوشواره از تو گوش دخترات کشیدنو تو این سفر خدا می‌دونه که بریدمو با تازیونه‌ها ما رو کتک زدن به زخمای دلم همه نمک زدن «غریبِ مادرم .. غریبِ مادرم ..» یادِ غم تو، منو پیرم کرد موندم من حسین با یه دنیا درد دلخونم، یاد لب تو گریونم رسیده به لبم جونم یادم نمیره لحظه های آخرت جدا جدا شد همه‌ی بال و پرت حسین از رو بلندی دیدمت که دست و پا زدی بریده شد تشنه لبای حنجرت حسین رفتی و قاتلت با من شد همسفر ببین که زینبت نداره سایه سر «غریبِ مادرم .. غریبِ مادرم ..» @majmaozakerine
ا─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ا این سرِ بر نیزه ، جانِ زینب است ، آهسته تر آخر او ،روح  و روانِ  زینب است ، آهسته تر قـد  کشیـــده  دلبــر  زینب  به  روی  نیزه ها این همان سروِ چــمان زینب است ، آهسته تر ســـاربان ! آهسته تر ، تا  سـر نیفتد  بر  زمین جای  او در آســـمانِ   زیـنب است ، آهسته تر سمتِ من،سر را نچرخان،چون که از بالایِ نی شـــاهدِ قـدّ کـمانِ   زینـب است ، آهــسته تر بس که این سرنیزه بر رگها اصابت کرده است شرمســار از دیدگانِ  زینــب است ،آهســته تر ســایه دارد بر سَــــرِ این قافلـه ،رأس  حسین ســر پــناه  کاروانِ  زینـــب اسـت ،آهســته تر رَدّ زنجــیر ، آبـله ، خـار مغیـــلان ، زخـمِ  نِی روی پای کــودکانِ  زینـب اسـت ، آهـسـته تر ناخــدایِ  صــــبرم ، امّـا  دیدن  این  کـودکان خارج از صبـر و توانِ  زینب است،آهسـته تر کاش راهِ  مـا جـــدا می گشــت از  شــامِ  بلا آتشی دیگـر به جـانِ  زینب اســت،آهـسته تر آیه ی «أَمَّــن یُجیـب» و ذکـرِ «لا حَولَ وَ لا» دائـماً وِردِ زبـانِ  زینــب اســت ، آهـسـته تر :رقیه سعیدی(کیمیا) @majmaozakerine
❣﷽❣ 🔳 🔳 اى سلام خدا به قبر خاكى تو آتشم مى زند غربت حاكى تو سيد الساجدين ماه محمل نشين 🔳 وا اماما وا اماما يادگار شهيد كربلا ياعلى روضه خوان سر به نيزه ها ياعلى گرچه جان بر لبى ياور زينبى 🔳وا اماما وا اماما اين جماعت كه از صبر تو وا مانده اند پيكرت را به زهر كينه سوزانده اند مى روى اى امام چون پدر تشنه كام 🔳وا اماما وا اماما ديده اى تو به شام دلهره و اضطراب خواهران شما كجا و بزم شراب شده اى نوحه خوان ديده اى خيزران 🔳وا اماما وا اماما
4_6008242858614589859.mp3
2.13M
ع دست خالیم رو  اگه زدم به این قلب شکستم اگه اشکامو مثه دخیل به چشم خسته بستم واسه اینه که شاید یه روزی چشمتو بگیرم توی بین الحرمینت آخر روضه بمیرم دلیل حیات من برای تو مردنه همه آرزوهام خلاصه در به تو سر سپردنه وقتی دلگیرم اگه برا دلم روضه می خونم اگه هرجا روضه برپاست من خودم رو می رسونم واسه اینه که دلم خوشه به این روضه گرفتن میدونم تویی دلیل عاقبت به خیری من منو از خودم بگیر بذار از تو پر بشم تو راضی بشی  ازم که برات منم مثله حر بشم کل سالو اگه هستم بی قرار سرزمینت اگه خسته گیمو دوست دارم تو راه اربعینت واسه اینه که توهم بیای زمان احتضارم برسی لحظه ی آخر تو به داد حال زارم  اگه تشنه جون دادم فدا خشکی لبت اگه گریه کردم فدای اشکای چشم زینبت @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
س از هُرمِ تبِ حنجره‌ات تا جگرم سوخت در داغ تو آنقدر شدم موی سرم سوخت تا خیمه ز گودال دویدم چو شنیدم از هر طرفی عمـّه بیا عمـّه حرم سوخت بعد از تو عطش نیست ولی اشک هماره آتش زده بر جان و دلم، چشم ترم سوخت از من خبر اینست که بعد از تو فراقت آتش زد و هر خاطره شعله‌ورم سوخت در غربتِ ویرانه شبی شعلهٔ یک شمع پروانهٔ دردانه بی بال و پرم سوخت ای معنی هستی که دلم با تو بهشت است رفتی و جهان سر به سرش در نظرم سوخت تا اینکه معطّر کنم از نام تو فردا چون عود پراکنده شدم پا به سرم سوخت
علیه السلام عالی ترین طبیب دو عالم فقط یکیست غیر از حسین(ع)؛ دل به امید شفای کیست؟! در خیمۂ عزا به عبادت نشسته ایم گریه میان روضه به والله بندگیست زهرای أطهر(س) است که در محشرِ عظیم می گوید ای گدای حسینم(ع) نرو! بایست رو کرده به ملائکه می گوید این گدا- بی روضۂ حسینِ(ع) غریبم دمی نزیست سرمست و سربه زیر فقط عرض میکنیم: این جنّة الحسین(ع) دقیقاً سزای چیست؟ از عرش ِ حق به گوش می آید که این مقام از برکتِ دعای کریمانۂ علیست(ع) با داغ کربلا به سر و سینه میزنیم شکر خدا میانۂ ما با عزا قویست موی سیاه داده؛ جوانی گذاشتیم... این نوکری که مالِ همین چند روزه نیست
▪️زمزمه مناجات امام زمان و گریز به روضه سید الشهداء مهدی امید مایی منتظرم بیایی ذکرم شده شب و روز یابن الحسن کجایی یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی... در رنج و در ملالم منتظر وصالم از لطف و جود و رحمت نظر نما به حالم یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی ای نور چشم زهرا مولا در انتظارم در لحظه لحظه عمرم بهر تو بیقرارم تنها و زا رو خسته با یک دل شکسته سائل درگه تو منتظرت نشسته آقا مرا صدا کن از رنج و غم رهاکن ای مهربان عالم برای من دعا کن تنها تویی حبیبم به درد من، طبیبم خدا گواهه مهدی بدون تو غریبم ماه محرم آمد تنگه دلم برایت ای نورچشم حیدر کرده دلم هوایت از بس که با صفایی تنها امید مایی شب عزا و ماتم منتظرم بیایی تو شمس عالمینی بر همه نور عینی تا لحظه ی ظهورت گریه کن حسینی هستم به تاب و درتب جانم رسیده برلب افتاده ام به یاد غم حسین و زینب ای نور چشم زهرا در شور و در نوایم امشب دوباره مهدی به یاد کربلایم امشب دوباره یاد علیِ اکبرم من همچون حسین به یاد صد پاره پیکرم من یابن الحسن به یاد علی اصغرم من یاد رباب و طفل بریده حنجرم من یابن الحسن دوباره غربت نمودم احساس افتاده ام به یاد چشم و دو دست عباس یابن الحسن به یاد وداع آخرم من رفتن به سوی میدان گریه ی خواهرم من یابن الحسن ز جدت حرمت دریده دشمن دویده سوی مقتل سرش بریده دشمن بعداز شهادت او آتش زدند به خیمه به پیش چشم زینب سرش زدن به نیزه دشمن به کودکانش با تازیانه میزد به پیش چشم زینب چه ظالمانه میزد ✍حاج رضا یعقوبیان
یوسف زهرا مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ای نور چشم فاطمه مهدی کجایی عالم بود در انتظارت کی میایی خون شد دلم از. غم جدایی غریب عالم پس کی میایی ای یوسف زهرا دلم کرده هوایت جانم فدای دردها و غصه هایت خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی هر جمعه با ندبه کنم یاد تو مهدی هرجمعه باشد بهر من روز هم عهدی خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی هر جمعه هستم منتظر تا تو بیایی گره ز کار اهل عالم تو گشایی خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی از بهر دیدار تو مولا بیقرارم سوزم ز درد هجر تو چشم انتظارم خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی شیعه دگر تنها شده بی گل رویت برگرد تا گیرم دوباره عطر و بویت خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی تنها تویی با اذن حق یار و حبیبم بر درد بی درمان من تنها طبیبم خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی بار دگر مولای من بر تو پناهم حق رقیه یابن زهرا کن نگاهم خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا