#اسارت
#شام
گریه کن گریه، که احیای همه احکام است
التیام جگر سوختهی اسلام است
گریه کن، سینه بزن، آه بکش، مرگ بخواه
نوکر از روضه اگر جان ندهد ناکام است
لب دلسوخته ها را همه شب دوخته اند
گریه کن، گریه زبان همه ی ایتام است
آن قتیل العبراتی که به ما گفت حسین
گریهی زینب، در حال عبور از شام است
ای که باران به دعای تو می آمد...حالا
سنگ می بارد و هر سنگدلی بر بام است
نیستی تا که ببینی دم دروازه شام
دل بی تاب رباب تو چه ناآرام است
چوب میزد به دهانت پسر مرجانه
چوب در دستی و در دست دگر یک جام است
دختری داشتی ای شاه و کنیزش خواندند
چه بگویم...همه روضه همان الشام است
#مسعود_یوسف_پور
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل پیوسته خداحافظی با ماهِ محرّم و روضهیِ ماهِ صفر (حضرت زینب سلام اللّه علیها)
باز این چه شورش است که بر نیزه مَحرم است
ماهِ صفر... اِدامهیِ آهِ مُحرّم است
سرهایِ قدیسان همه خیره به نیزهها
بر رویِ نیزه قاریِ آیاتِ اعظم است
کشتی شکست خوردهیِ طوفانِ شهرِ شام
پایِ سرِ بریده که نَه... پایِ پرچم است
از آب هم مُضایقه کردند کوفیان
آهِ ربابه کنجِ خرابه پُر از غم است
این کُشتهیِ فِتاده به هامون که میزنند...
با خیزران به رویِ لبَش شاهِ عالم است
از کربلا و کوفه گُذر کرد قافله
حالا رسیده شام... حرم بینِ هلهله
سنگینتر است وزنِ نگاهِ حرامیان
از وزنِ بندها... غُل و زنجیر و سلسله
بر پیکرِ همه اثرِ تازیانههاست
تاول به دستها و رویِ پاست آبله
زخمِ زبان زدند به دُردانهیِ حرم
تنها برایِ خندهیِ خولی و حرمله
شد عمّهیِ سهسالهیِ سادات روضهخوان
هر نیمهشب میانِ قنوتش به نافله
زینب کجا و طعنهیِ نامحرم و طناب؟!
زینب کجا و کوچه و بازار و اضطراب؟!
سیلی و تازیانه به جایِ خودش ولی...
زخمِ زبان و طعنه مرا میدهد عذاب
این بدترین شکنجه و سنگینترین غم است
همراهِ شمر و حرملهها... زینب و رباب
ناموسِ مرتضی شده اَسبابِ خندهها
پایِ سرِ بریدهیِ در مجلسِ شراب
با نالههایِ دخترِ دردانهیِ حسین
شد کاخِ شام بر سرِ والیِ آن خراب
عالَم فدایِ نالهیِ دردانهیِ حسین
شد دخترِ سهساله که پروانهیِ حسین ....
کنجِ خرابه بویِ خوشِ سیبِ سرخ داشت
ویرانه زیر وُ رو شد و شد خانهیِ حسین
دختر زبان گرفت و همه ناله میزدند
جان میگرفت روضهیِ جانانهیِ حسین
با پشتِ دستِ کوچکِ خود رویِ لب زد و...
خوابید رویِ رگ... نَه سرِ شانهیِ حسین
دِق کرد و هِقهِقش دمِ جاءَالحقی شد و...
گفت العجل تمامیِ افسانهیِ حسین
#صفر #خداحافظ_محرم #کوفه #شام
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت شهادت حضرت رقیّه سلام اللّه علیها
پیشِ طبق دِق کردنم حتمیست امّا ....
در روضه مُردن اصلِ خوشبختیست بابا
امّا بگو از پیکرت کی سر بریده؟!
دردِ یتیمی غصّهیِ سختیست بابا
باید بدانی بر سرِ ما چه گذشته
خاک وُ خُلِ ویران عجب تختیست بابا
چشمَم نمیبیند ولی حس میکنم که ....
رویِ لبِ خشکیدهات لَختیست بابا
بر دامنم راحت بخواب اینجا اگر سنگ …
آمد به سویت مانعش دستیست بابا
جز من کسی پیشِ سرِ تو جان نداده
الحمداللّه این عجب بختیست بابا
آرام میگیرم کنارِ تو موقّت
آرامشِ قطعیِ من وقتیست بابا …
که یوسفِ زهرا بگیرد انتقامت
وقتی بیاید فصلِ خوشبختیست بابا
#سوم_محرم #شهادت #شام #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
زمان:
حجم:
725K
#شام غریبان آقا امیر المومنین علی علیه السلام
◾️کوفه در اندوه و واویلاست واویلا علی
#واحد
🎤 سید محمد کمالی(بلخابی)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه_اسارت
◾️#اسارت #شام
◾️#آقای_خمسه
◾️ ورود کاروان اسرا به شام
➖#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲
بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان)
خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید
اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن،
کف زدن،( بزن)
کف زدن پای سر (دست بزن)
کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست)
دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست
آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن
کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست
نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید
یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن
باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن
آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد
در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده
تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن
بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟
حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
زبانحال زینب س ایام اسارت
#زنجیرزنی #واحد #تک #زمینه #شور
منزل به منزل می روم واویلا
با ناله از دل می روم واویلا
سر تو روی نیزه ای برادر
با شمر قاتل می روم واویلا
وای وای حسینم
وای وای حسینم
از کربلایت می روم برادر
من از قفایت می روم برادر
از پیکرت جامانده ام دارم با
سر جدایت می روم برادر
گشتم اسیر قافله واویلا
دور و برَم شد هلهله واویلا
همسفرانم را ببین برادر
شمر و سنان و حرمله واویلا
وای وای حسینم
وای وای حسینم
این دشمن دریده با جسارت
بر اهلبیت تو کنند اهانت
این هم بدان عزیز من همین ها
بردند از ما خیمه را به غارت
بعد از تو یک دلخسته ام غریبم
با دست های بسته ام غریبم
پیش نگاه این همه حرامی
روی شتر نشسته ام غریبم
وای وای حسینم
وای وای حسینم
هم خواهر و هم مادرم به طفلان
هم مثل سایه ی سرم به طفلان
من تازیانه می خورم دَمادم
هم جان فدا هم یاورم به طفلان
جا ماند رقیه از همه واویلا
در قافله شد همهه واویلا
زَجر آمد و از مرکبش زمین زد
فریاد زد یا فاطمه واویلا
وای وای حسینم
وای وای حسینم
از کربلا گذشتم و در این راه
عمق دلم در کوفه شد پُر از آه
می دید هر کس آمده تماشا
بر نیزه ها خورشید بود و یک ماه
منزل به منزل بار غم کشیدم
آخر به این شام بلا رسیدم
دیدم بلاها و غمی که هرگز
جز شام در جای دگر ندیدم
وای وای حسینم
وای وای حسینم
قصد یزید بر جان ما عذاب است
این درد سنگین تر ز قحط آب است
لعنت به قاتلت شود که اینجا
راس تو بین مجلس شراب است
این آخرِ جنایت از یزیده
روی سر تو خیزران کشیده
ای وای از دندان و از لب تو
دیگر امان از خواهرت بُریده
وای وای حسینم
وای وای حسینم
ای نازنین برادرم حسینم
ای یادگار مادرم حسینم
جنگ تو پایانش نبود شهادت
من زنده ام در سنگرم حسینم
من ذولفقار حیدرم برادر
من زینبم من محشرم برادر
راحت نمی ماند یزید به خطبه
من آبرویش می برم برادر
ای شاه دین حسینم
ای نازنین حسینم
#هادی_همتی
#زینب_س #ایام_اسارت #شام
#زنجیرزنی #واحد #تک #زمینه #شور
زمان:
حجم:
2.12M
منزل به منزل می روم واویلا
با ناله از دل می روم واویلا
#هادی_همتی
#زینب_س #ایام_اسارت #شام
#زنجیرزنی #تک #واحد #زمینه #شور
اللهم عجل لولیک الفرج (486).mp3
زمان:
حجم:
3.16M
سبک زمینه و شور لطمه زنی
اللهم عجل لولیک الفرج
#ورود_به_شام5
#شام
#کوی_یهودی
#بزم_شراب
#زمزمه_روضه_واحد_زمینه
#لطمه_زنی
#ناله_ی_منتظر
غریب عالم
داری می بینی
مضطره توی کوچه ها عمّه ی سادات
تو رو میخونه
با دست بسته
میون ازدحام دروازه ی ساعات
دارن دورش می رقصند
به ناله هاش می خندند
روبه روش تو هر کوچه
مردم حنا می بندند
یک طرفه شمر پست
یک طرفه زجر مست
سر ِ راهشون هر جا
باده ی مجّانی هست
العجل یامنتقم....
🌸🌸🌸🌸🌸
غریب عالم
داری می بینی
فاطمه ها رو می برند میون بازار
سر تموم ِ
گلا شکسته
از وقتی که رفته رو نی سرعلمدار
چقد شنیدند دشنام
از یهودی های شام
ریختند سنگ و خاکستر
رو سرشون از رو بام
با سنگ چندین جلّاد
سرها از نیزه افتاد
آتیش و دود بلنده
از عمّامه ی سجاد
العجل یامنتقم....
🌸🌸🌸🌸🌸
غریب عالم
داری می بینی
دختر مرتضی' توی بزم شرابه
تو صدر ِمجلس
حرمله ی پست
خنده ی تلخش آتیش ِ دل ربابه
داره یزید ِ ملعون
میزنه با خیزرون
جوری که خون میچکه
از لابه لای دندون
بین خنده ی اعداء
جلوی چشم زهرا
پاره میشه واویلا
بوسه گاه مصطفی'
العجل یامنتقم....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
هدایت شده از روضه دفتری
👆(ورود اهل بیت ع به شام)
لبریز همه مردم(دروازه ی ساعات است)۲
ظلم و ستم دوران(بر عمه ی سادات است)۲
شهر شام در سرور و جشن و شادی
بر اهل حرم شد ظلم و بیدادی
وای از شام وای از شام داد از غریبی۲
بر اهل حرم کردند(ظلم و ستم بسیار)۲
هر لحظه ز کین دیدند(از مردم شام آزار)۲
دل ها خون گردیده زین ظلم و بیداد
در سینه غم دارد حضرت سجاد
وای از شام وای از شام داد از غریبی۲
در شام بلا هر دم(شد غربت شان معلوم)۲
چه ظلم و ستم ها شد(بر زینب و بر کلثوم)۲
در شام بلا بی جرم و بهانه
می زدند بر یتیمان تازیانه
وای از شام وای از شام داد از غریبی۲
از کینه سر نیزه(سرهای شهیدان بود)۲
با اهل حرم زینب(دلخون و پریشان بود)۲
بر روی نی سر ماه مدینه
خون شد دل رقیه و سکینه
وای از شام وای از شام داد از غریبی۲
رأس پسر زهرا(بر نیزه نمایان بود)۲
بر نیزه سر مولی(همچون مه تابان بود)۲
اهل حرم جان شان آمد بر لب
خون گریه می کردند کلثوم و زینب
وای از شام وای از شام داد از غریبی۲
از ظلم و ستم در شام(دستان همه بستند)۲
زین جور و جفا هر دم(قلب همه بشکستند)۲
امان از ظلم و کین مردم شام
بر اسیران زدند سنگ از لب بام
وای از شام وای از شام داد از غریبی۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_زینب_زینب_زینب
#شام
هدایت شده از روضه دفتری
زمان:
حجم:
312.9K