بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_امام_هادی
تنهاشده است دور و بر م بین هجره ای
کم سوشده است چشم تر م بین هجره ای
گریان شده است بر من و بر حال و روز من
خیل ملائک و پسر م بین هجره ای
زهرِ ستم مرا،دگرازپای کرده سرنگون
خون میچکید از جگر م بین هجره ای
هرگزنبود حامیِ من کس میان شهر
تا شد ز غربتم کمر م بین هجره ای
معتزمرابه زهر ستم کرده مبتلا
شد ارغوان، بال و پر م بین هجره ای
طفل تو بود شاهد جان دادنت، ولی
آتش گرفت برگ و بر م بین هجره ای
لب تشنه بودم و خبر ی هم ز آب نیست
بگذشت شام وهر سحر م بین هجره ای
همواره یادِ جَدِ غریبم گریستم
بوده همیشه در نظر م بین هجره ای
جدم غریب بوده و تنها و بی سپه
خولی نبود همسفر م بین هجره ای
جدغریب نیزه شده مرکب سرت
بر خاک هجره ماند سر م بین هجره ای
زینب رسیده برسرجدم به قتلگاه
از زخم هم نبود اثر م بین هجره ای
هرجا میانِ هجرهی من یک حصیر بود
جَدِ م میانِ نیزه و شمشیر اسیر بود
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
🔹 #نشر_دهید
بسم الله الرحمن الرحيم🤞🤞
-متن روضه وفات حضرت رباب(س)
#همسرامام حسین(ع)
#مداح..حاج آرمین غلامی
حوروقلمان وملک گرم پناهت یارباب
عشق بازی حسین اندر نگاهت یارباب
عفّت وحجب وحیا درسایه سارلطف توست
پرچم اسلام از چادر سیاهت یارباب
عزت و آزادگی مدیون صبرت بوده است
عفّت حُجب و حیا مدیون راهت یارباب
روضه ای برپا شده هرجا بنامت تا ابد
عالمی محتاج تسبیح و گواهت یارباب
بهره منداست از همان صوت حزینت عالمی
هرکجا اسباب گریه سوز و آهت یارباب
سوختی ازدوری طفل صغیر وکوچکت
عرش اعلای خداشد پایگاهت یارباب
گشته ویران کاخ ظلم شامیان با همّتت
بود ه پیرو ملتّی پیش سپاهت یارباب
باد آن دستی بریده بست دستان تورا
این اسارت رفتنت شددلبخواهت یارباب
آن گلوی پاره ی اصغرتورا آواره کرد
خاک قبر اصغرت شدسجده گاهت یارباب
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
#متن مدح ولادت حضرت_علی_اصغر_
اگه گرفتاری مشکل داری ناله بزن
((یا باب الحوائج... یا علی اصغر))
بخدا با دستای کوچولوش گره های بزرگی رو باز میکنه...
امروز بند قنداقه علی اصغرو بگیر...
آقا زاده ای که باب الحوائجه...
حالا هر حاجتی داری بسم الله...
((یا باب الحوائج یا علی اصغر))
(همه ناله بزنند)
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
✅ #بامداحی حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
🤞🤞 نوحه حضرت رباب
#یکشنبه۸/بهمن
#کرمانشاه
#،حسینیه کرم
مداح.حاج آرمین غلامی👇👇
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
❃﷽❃
#متن روضه رباب/ حضرت_علی_اصغر_
#بامداحی حاج آرمین غلامی
سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
ربابه دلخسته ، چشاش براه مونده
سه ساله با غصه ،تواشک و آه مونده
نمــونــده از جونش، خدادیگه جونی
نمیره ازیادش،اون پیکره خونی
ربابه مظلومه (۴)
رفته دیگه یارب، خنده از این لبهاش
حسیـــن تورفتی و !ربابه وغمهاش
بی تو حسین دنیـــاش،مث یه زندونه
گــواه تنهـــاییش، چشمـــای گریونه
ربابه مظلومه (۴)
سه سال ک موندم ، بیــــای دَمِ آخـــر
سر بزنی امشب ! به غربت همسر
ربابه مظلومه (۴)
کناره قبرتو، مونده به اشک وآه
به وقت جــون دادن،میگه بیا ای شاه
پیـــرهن خـــونینت ،ارتو نشـــون داره
رباب داره بارون،ازدیده میبــاره
ربابه مظلومه (۴)
مصیبتی داره، برای یک همسر
ببینه تو گـــودال ، یه پیـــکر بی سر
رباب وگودال و ، پیکـــرتو بی سر
دیده سرخنجر ،،پاره کی حنجر
ربابه مظلومه (۴)
رباب وتنهایی، غـــروب عاشورا
خیمه هامی سوختن از آتیش اعدا
رباب دلخسته ، خیلی پریشونه
بیاد شـــش ماهــه لالایی میخونه
ربابه مظلومه (۴)
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
زخمــایی که دیدم، تو کربلا خوردی
چطور ی ،ای بانو، دووم تو آوردی
رباب دلخسته،کربلایی شد
دارم میرم زینب،فصل جدایی شد
ربابه مظلومه (۴)
✅ #بامداحی حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
حسینیه کرم/یکشنبه۸/بهمن۱۴۰۲
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
❃﷽❃
#متن روضه رباب/ حضرت_علی_اصغر_
#بامداحی حاج آرمین غلامی
سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
ربابه دلخسته ، چشاش براه مونده
سه ساله با غصه ،تواشک و آه مونده
نمــونــده از جونش، خدادیگه جونی
نمیره ازیادش،اون پیکره خونی
ربابه مظلومه (۴)
رفته دیگه یارب، خنده از این لبهاش
حسیـــن تورفتی و !ربابه وغمهاش
بی تو حسین دنیـــاش،مث یه زندونه
گــواه تنهـــاییش، چشمـــای گریونه
ربابه مظلومه (۴)
سه سال ک موندم ، بیــــای دَمِ آخـــر
سر بزنی امشب ! به غربت همسر
ربابه مظلومه (۴)
کناره قبرتو، مونده به اشک وآه
به وقت جــون دادن،میگه بیا ای شاه
پیـــرهن خـــونینت ،ارتو نشـــون داره
رباب داره بارون،ازدیده میبــاره
ربابه مظلومه (۴)
مصیبتی داره، برای یک همسر
ببینه تو گـــودال ، یه پیـــکر بی سر
رباب وگودال و ، پیکـــرتو بی سر
دیده سرخنجر ،،پاره کی حنجر
ربابه مظلومه (۴)
رباب وتنهایی، غـــروب عاشورا
خیمه هامی سوختن از آتیش اعدا
رباب دلخسته ، خیلی پریشونه
بیاد شـــش ماهــه لالایی میخونه
ربابه مظلومه (۴)
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
زخمــایی که دیدم، تو کربلا خوردی
چطور ی ،ای بانو، دووم تو آوردی
رباب دلخسته،کربلایی شد
دارم میرم زینب،فصل جدایی شد
ربابه مظلومه (۴)
✅ #بامداحی حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
حسینیه کرم/یکشنبه۸/بهمن۱۴۰۲
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعاردوبیتی_شهادت_امام_جواد
دلم از بیوفایی هاشکسته
شدم از زهرقاتل زار وخسته
میان هجره میسوزد تن من
الهی زهر برجانم نشسته
____
دمی که تکیه بر دیوار دادی
تکانی برتن تبدار دادی
نبخشدحق تو را ای. ام نافضل
مرا درخانه ام آزار دادی
_________
عجب نامهربانی داشتی تو
چه زهری برجگربگذاشتی تو
گل عمر مرا پرپر نمودی
جدایی رابه دل پنداشتی تو
__________
سیاهی در بره مهتاب رفته
تمام پیکره تو آب رفته
چو افتادی زبام خانه ارباب
شکسته استخوانت تاب رفته
__________
جگرپاره تنت از درد میسوخت
لب خشکت ز آهی سرد میسوخت
کسی درهجره یاری ات نمی کرد
به هجره چهره ای چون زرد میسوخت
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعار_شهادت_امام_جواد
اشک غربت زسره چشم ترت ریخته است
وقت پرواز شده بال و پرت ریخته است
زهرکینه بخداوند امانت ندهد
یک نفر نیست کمی آب به دستت بدهد
همسرت بود ولی برسرتو کف میزد
اوبرخص آمده وگرده شما دف میزد...
بین آن هجره . زنت بود که سویت ندوید
دست و پا میزدی و کسی بدادت نرسید
پیش قاتل سر خود رابه دره هجره مکوب
که بدادت نرسدهیچ کسی دلبر خوب
درمیان هجره ای وجگرت می ریزد
نیشخنداست که ظالم به سرت می ریزد
چقدر آب شدی ظرف دوساعت آقا
نای رفتن تونداری. ازچه افتادی ز پا
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعار_شهادت_امام_جواد
من از پيمانه ي جام تو مستم
اميدم را به دستان تو بستم
فروغ آسمانها از تو باشد
خوشم خاك تو از روز الستم
تو شمس آسمانها و زميني
ولي من خوار درگاه تو هستم
تو عطر و بوي گلهاي بهشتي
ولي من ذره اي ناچيز و پستم
الا اي آنكه در دل ريشه داري
اگر لايق نيم سائل كه هستم
گدايم مستمندم عاشقم من
در اين دنياي فاني گير دستم
جواد ابن الرضا شرمنده هستم
دلت را با گناهانم شکستم
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعار_شهادت_امام_جواد
ای زهربیا بر دل زارم گذری کن
براین جگرسوخته ی من نظری کن
جانم به لب آمدشده غمنامه نصیبم
درخانه ی خودهم بخداوند غریبم
یارب من از این خانه وهمسرگله دارم
جز زهر دراین خانه دگر یار ندارم
من ناله کنم او دره این خانه ببندد
اوگوشهدی این خانه به من سیربخندد
این بس که تنم رابه سره بام کشیدند
جانم به لب آمدولی افسوس ندیدند
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعار_شهادت_امام_جواد
ابالهادی ع .. میان شهربغداد
میان هجره اش لب تشنه جان داد
جواد آن زینت بیت رسالت
شده مسموم در آن شهرغربت
فتاده درمیان خانه بی یار
شده مسموم اززهرشرربار
نه فرزندی که باشد درکنارش
نه دلداری که باشدغمگسارش
عطش بر روی لبهایش نشسته
دلش زین غربت وغمها شکسته
کند رو بر مدینه بانوایی
که ای فرزندخوب من کجایی
نباشد درتنم تاب وتوانی
مراکشتند در اوج جوانی
ببین لب تشنه دربغداد مردم
به مظلومی در اینجا جان سپردم
دل من ازغمت ماتم سراشد
ببین (مجنون )برایت درنواشد
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعار_شهادت_امام_جواد
ز زهرکین دل پروانه سوزد
زهجرلاله ای گلخانه سوزد
شرار زهر کین ازپایش انداخت
ازاین ماتم دل بیگانه سوزد
چونوشید آب از آن پیمانه ی زهر
وجودش ازهمین پیمانه سوزد
میان حجره اش درپیچ وتاب است
به پیش چشم آن دردانه سوزد
زسوز ه ناله وفریاد آقا
الهی قلب هربیگانه سوزد
میان هجره ای برروی خاک است
میان زهرکین مردانه سوزد
جگرگوشه رضا فرزند زهرا س
میان هجره ای جانانه سوزد
جوادابن الرضا(مجنونت)هستم
زداغ تو دل پروانه سوزد
📕 #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعار_شهادت_امام_جواد
اي وجود لا محدد يا جواد
اي حبيب ذات سرمد يا جواد
جلوگاه رب اعلي در زمين
اي فروغ حي سرمد يا جواد
در بر كر و بيان نامت جواد
در زمين نامت محمد يا جواد
در مناجات شبت در سجده اي
اي گل دادار امجد يا جواد
اي جمال بي مثالت روي حق
اي ز رويت ، لاله خيزد يا جواد
برتر از عرش خدا شد كوي تو
خاك پايت گشته مقصد يا جواد
ورد اهل آسمانها نام تو
حور و جنت از تو گويد يا جواد
هر كه در سينه ندارد حب تو
مي شود در نزد حق رد يا جواد
آمدي جانم شده (مجنون )تو
اي صفاتت گشته بي حد يا جواد
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعار_شهادت_امام_جواد
تاکه کارمرا چو یکسره کرد
باکنیزان به دور من رقصید
خنده هاشان تمام شد گویا
بهر اشکم ب ريختن رقصید
برغریبی من زنی خندید
موقع دست و پا زدن رقصید
بودم اما جلونمی آمد
ناسزاگفت و بد دهن رقصید
بر زمین میکشم تن خود را
روبه رو با نگاه ِمن رقصید
پیکرم رابه بام خانه کشید
همسربی حیای من رقصید
تاسه روزی تنم بدون کفن
مانده و زن به دورمن رقصید
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی