بسم الله الرحمن الرحیم
#رمضان
#شهادت_حضرت_امام علی_ع
#یا_امیرالمومنین_
#کرمانشاه
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#شور
#شب_نوزدهم
#ضربت_خوردن_امیرالمومنین_ع
#شهید_محراب
.شور.لطمه زنی..(۱۵)
.برخیزکه شورمحشرآمد..
_____________________
بنداول..
برخیزکه هنگام سحرشد
داخل به مسجدگویاحیدرشد
گویابه محراب علی فداشد
ازتیغ ملجم.فرقش دوتاشد.
/حیدرمددیاحیدریاحیدر..۲
____________________
بند دوم...
برخیزکه وقت محشرآمد
گویاسوی مسجدحیدرآمد
برخیزوبانوای یاحیدر
آوای قدقتل ازدر آمد
حیدرمدد.یاحیدر.یاحیدر۲
______________________
بند سوم...
بغضی کشنده توی گلومه.
کار علی درمسجدتمومه
حیدرمیان بسترفتاده
زینب ازاین واقعه جان داده
/حیدرمدد.یاحیدریاحیدر.۲
_______________________
بندچهارم....
ای وای سر حیدرشکسته
دختربه چادرسر اوبسته
ماتم زینب تموم نداره
واسه سره بابا بیقراره
حیدرمدد.یاحیدریاحیدر..۲
مداح،،
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
متن روضه حضرت رباب
مداح..حاج آرمین غلامی
روضه ملیکه مخدره حضرت رباب سلام الله علیها🌹
درعزای شاه بی سر، مو پریشانی رباب
در کنار نعش پاره، دیده گریانی رباب
غرق درخون دیده جسم ،پاره ی شاه حرم
جان سپردی درعزایش ،ازچه ،بی جانی رباب
تو خزان باغ حیدر دیده ای درکربلا
شاهد افتادن جسمی به میدانی رباب
روی تل دیدی تو شمر بی حیا خنجر بدست
شدجدا سر از تن خورشید تابانی رباب
توحسین را دیده ای در علقمه با چشم تر
بی علمدار آن غریب عصر و دورانی رباب
دیده ای توکودکت را روی دستان پدر
سر زتن گشته جدا، با تیر برانی رباب
آمدی تو درپی فرزند زهرا دلغمین
تا ببوسی جای زهرا حلق عطشانی رباب
آمدی تو در میان قتلگه بهر وداع
جسم بی سردیده ای بر خاک غلتانی رباب
چیده ای اینگونه بوسه از رگ حلق شاه
دیده ای برپیکرش زخم فراوانی رباب
دیده ای تو بر لب قاری قرآن ،چوب کین
از فراز نیزه دیدی، صوت قرآنی رباب
دیده ای تودر مسیر کوفه تا شام خراب
بر فراز نیزه خورشید درخشانی رباب
دیده ای تو در کنار سفره ی قاتل مدام
رأس خونین حسین گردیده مهمانی رباب
دیده ای توطعنه و رقص زنان شام را
گرد سرهای شهیدان ازچه گریانی رباب
با لب محزون سرودی شرح غم «مجنون» چرا
غصه هاداری دگر از شام ویرانی رباب
#آرمین_ غلامی(مجنون)
روضه
جانم.یا حضرت رباب
امان از اون لحظه ای که مولامون امام حسین وقتی دید این طفل رو دستش داره پرپر میزنه عبا رو انداخت رو طفل هی میخواد به طرف خیمه برگرده ( اخه اقامون همه شهدا را به خیمه اورد) اما روای میگه نگاه میکردم( یا صاحب الزمان منو ببخش اقا) 😭چرا حسین مضطر شده ، هی میخواد به طرف خیمه بیاد ولی باز انگار پشیمون میشه ، میگه خوب نگاه کردم دیدم یه خانم جلوی خیمه منتظره ...فهمیدم خانم ربابه منتظره علی جانشه که سیراب برگرده😭
با هر زحمتی مولا علی رو اورد داره با نوک خنجر قبر کوچکی اماده میکنه (قربون بی کسی ات برم حسین) ..یه وقت شنید صدایی از پشت سرش داره میاد
صبر کن حسین جان ..آخه من مادرم ، من ربابم حسین ...اجازه بده برای آخرین بار علی جانم را در آغوش بگیرم
(مادرا هم ناله شوید با خانم رباب.. صدای ناله ات را ببر بالا . ..حالا که میتونی حالا که قوت داری وقتشه صدای ناله اتو ببری بالا ) 😭😭 امروز برای بی اولادین خیلی دعا کنید
ای وااای بی بی جااانم بمیرم برای ان لحظه ی عصر عاشورا ...ااااخخخ وقتی آب را برای این زن و بچه ها اوردن .. ااخخخخ وقتی چشمشان به آب افتاد ای وااای ای وااای
هر کسی ناله ای داره ..یکی میگه باباجون قربون اون لبای خشکیده و ترک خورده ات برم باباااا...بابا چطوری اب بنوشم بابااا... وقتی دیدم لبات از خشکی ترک خورده بود و خون ازش جاری بود😭
ااخخخ یکی صدا میزد عموجااانممم عمو عباس... بیا بین برامون آب آوردن ...عموجانم عموی باغیرتم عموعباسم عمو بیا عموجاااان ( یا باب الحوائج... شفای مریضا و ملتمسین دعا یادت نره)
اوج روضه*
ببین خانم رباب چیکار کرد ، ای واای بگم تو هم خوب ناله بزنیا همدردی کن با بی بی رباب
اومد گهواره خالی علی اصغرش رو برداشت داره هی صدا میزنه علی جااان علی اصغرم ، غنچه نشکفته ام علی ...بیا ببین برامون آب اوردن علی،
فقط بهم بگو علی جاان ... اگه من آب بنوشم..... اگه از سینه ام شیر جاری شه ... بگو به جای اشک خون از چشام جاری کنم اصغرممم😭😭
دشتی آخر روضه*👇👇
خداوندا اگر زهرا نمی سوخت
اگر مسمار در جسمش نمیدوخت
اگر درب حرم نشکسته بودن
اگر دست علی نابسته بودند
دگر تیری گلویی را نمی دوخت
شبانه دامن طفلی نمی سوخت
دگر زینب غریبانه نمی رفت
رقیه کنج ویرانه نمی رفت😭😭😭😭
از هویدای دلت بلند صدا بزن یااا حسیییین یاااا حسیبین
متن روضه حضرت رباب
مداح..حاج آرمین غلامی
🤞🤞متن روضه حضرت رباب
#یکشنبه۸/بهمن
#کرمانشاه
#،حسینیه کرم
مداح.حاج آرمین غلامی👇👇
روضه موسی ابن جعفر.ع...........mp3
3.85M
🏴#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🏴#روضه
#شام دوشنبه۱۶/بهمن
#کرمانشاه
#مسجدمعتضدی،
مداح.حاج آرمین غلامی👇👇
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🏴#روضه
#شام دوشنبه۱۶/بهمن
#کرمانشاه
#مسجدمعتضدی،
مداح.حاج آرمین غلامی👇👇
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
از زندگانی گردیده ام سیر
از ظلم ظالم گردیده ام پیر
یا رب کن خلاص مرا ز زندان
که باشد تنم در غل و زنجیر
*
به رخسارم نشسته تازیانه
ز سیلی بر رُخم مانده نشانه
کسی هرگز ملاقاتم نیامد
ولی آید عدو با تازیانه
بر روی دریا تخته پاره هست اما
بر روی تخته پاره کس دریا ندیده
یا باب الحوائج! خودت بغداد بودی،دخترت مدینه بود، میگن:چهارده سال حضرت معصومه هی نگاه به در کرد، هی منتظر شد یه خبری از باباش برسه،تا اینکه دید امام رضا لباس عزا به تن کرده، دید برادر سر و روش آشفته است،یه سئوال کرد:برادرم چیزی شده؟ امام رضا فرمود: خواهر! برو لباس عزا به تنت کن،بی بابا شدیم...یه خبر داد،نوشتن چند رو این خانوم تو تب سوخت،گریه کرد تو فراق باباش...
بگم: بی بی جان! یه خبر شمارو مریض کرد،کاشکی کربلام یکی فقط خبر میداد،نه اینکه دختر بیاد تو گودال قتلگاه....دید عمه اش نیزه هارو کنار زده،یه بدن قطعه قطعه رو بغل کرده،نمیدونم این چه سئوال بود؟هنوز این جواب برام حل نشده،چه سئوالی کرد سکینه؟ چه جوابی داد عمه جان...تا پرسید: عمه! "هذا نَعشُ مَن..؟" تا گفت:این بدنِ کیه؟ عمه صدا زد:: "هذا جَسَدُ اَبِیکَ العَطشان"... حسین....
دختر خبر شنید از باباش،از حال رفت، اینجا سکینه یه سئوال کرد،"هذا نَعشُ مَن..؟" عین این سئوال رو یه دختر دیگه هم کرد، اینجا دختر پرسید این بدنِ کیه؟ یه دختر دیگه هم گفت: "هذا رأسُ مَن..؟" این سرِ کیه عمه؟...
یکی تو گودال گفت:این بدنِ کیه؟ یکی تو خرابه گفت:این سرِ کیه؟ آخ بمیرم،هر دو یه وجهه مشترک داشتن، خرابه و گودال...هر دو وقتی به بدن و سر رسیدن،بین گودال و خرابه، وجهه مشترک اینه: هم سر، هم بدن، یه جای سالم نداشتن،بدن پر از تیر و نیزه و شمشیر،سر بریده اینقدر از بالای نیزه افتاده...یه وجه مشترک دیگه هم بود، هر دو رگ های نامرتب داشتن...
یه تفاوت، تو خرابه عمه دوید رقیه رو بغل کرد، اما تو گودال یه عده نا محرم ریختن تو گودال..." فَجَرّوها عَن جَسَدِ اَبِیها ..." به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن ....حسین....
#شام دوشنبه۱۶/بهمن
#کرمانشاه
#مسجدمعتضدی،
مداح.حاج آرمین غلامی👆👆
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بسم الله الرحمن الرحيم🤞🤞
-متن روضه وفات حضرت رباب(س)
#همسرامام حسین(ع)
#مداح..حاج آرمین غلامی
حوروقلمان وملک گرم پناهت یارباب
عشق بازی حسین اندر نگاهت یارباب
عفّت وحجب وحیا درسایه سارلطف توست
پرچم اسلام از چادر سیاهت یارباب
عزت و آزادگی مدیون صبرت بوده است
عفّت حُجب و حیا مدیون راهت یارباب
روضه ای برپا شده هرجا بنامت تا ابد
عالمی محتاج تسبیح و گواهت یارباب
بهره منداست از همان صوت حزینت عالمی
هرکجا اسباب گریه سوز و آهت یارباب
سوختی ازدوری طفل صغیر وکوچکت
عرش اعلای خداشد پایگاهت یارباب
گشته ویران کاخ ظلم شامیان با همّتت
بود ه پیرو ملتّی پیش سپاهت یارباب
باد آن دستی بریده بست دستان تورا
این اسارت رفتنت شددلبخواهت یارباب
آن گلوی پاره ی اصغرتورا آواره کرد
خاک قبر اصغرت شدسجده گاهت یارباب
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
#متن مدح ولادت حضرت_علی_اصغر_
اگه گرفتاری مشکل داری ناله بزن
((یا باب الحوائج... یا علی اصغر))
بخدا با دستای کوچولوش گره های بزرگی رو باز میکنه...
امروز بند قنداقه علی اصغرو بگیر...
آقا زاده ای که باب الحوائجه...
حالا هر حاجتی داری بسم الله...
((یا باب الحوائج یا علی اصغر))
(همه ناله بزنند)
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
✅ #بامداحی حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
🤞🤞 نوحه حضرت رباب
#یکشنبه۸/بهمن
#کرمانشاه
#،حسینیه کرم
مداح.حاج آرمین غلامی👇👇
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
متن روضه حضرت رباب
مداح..حاج آرمین غلامی
روضه ملیکه مخدره حضرت رباب سلام الله علیها🌹
درعزای شاه بی سر، مو پریشانی رباب
در کنار نعش پاره، دیده گریانی رباب
غرق درخون دیده جسم ،پاره ی شاه حرم
جان سپردی درعزایش ،ازچه ،بی جانی رباب
تو خزان باغ حیدر دیده ای درکربلا
شاهد افتادن جسمی به میدانی رباب
روی تل دیدی تو شمر بی حیا خنجر بدست
شدجدا سر از تن خورشید تابانی رباب
توحسین را دیده ای در علقمه با چشم تر
بی علمدار آن غریب عصر و دورانی رباب
دیده ای توکودکت را روی دستان پدر
سر زتن گشته جدا، با تیر برانی رباب
آمدی تو درپی فرزند زهرا دلغمین
تا ببوسی جای زهرا حلق عطشانی رباب
آمدی تو در میان قتلگه بهر وداع
جسم بی سردیده ای بر خاک غلتانی رباب
چیده ای اینگونه بوسه از رگ حلق شاه
دیده ای برپیکرش زخم فراوانی رباب
دیده ای تو بر لب قاری قرآن ،چوب کین
از فراز نیزه دیدی، صوت قرآنی رباب
دیده ای تودر مسیر کوفه تا شام خراب
بر فراز نیزه خورشید درخشانی رباب
دیده ای تو در کنار سفره ی قاتل مدام
رأس خونین حسین گردیده مهمانی رباب
دیده ای توطعنه و رقص زنان شام را
گرد سرهای شهیدان ازچه گریانی رباب
با لب محزون سرودی شرح غم «مجنون» چرا
غصه هاداری دگر از شام ویرانی رباب
#آرمین_ غلامی(مجنون)
روضه
جانم.یا حضرت رباب
امان از اون لحظه ای که مولامون امام حسین وقتی دید این طفل رو دستش داره پرپر میزنه عبا رو انداخت رو طفل هی میخواد به طرف خیمه برگرده ( اخه اقامون همه شهدا را به خیمه اورد) اما روای میگه نگاه میکردم( یا صاحب الزمان منو ببخش اقا) 😭چرا حسین مضطر شده ، هی میخواد به طرف خیمه بیاد ولی باز انگار پشیمون میشه ، میگه خوب نگاه کردم دیدم یه خانم جلوی خیمه منتظره ...فهمیدم خانم ربابه منتظره علی جانشه که سیراب برگرده😭
با هر زحمتی مولا علی رو اورد داره با نوک خنجر قبر کوچکی اماده میکنه (قربون بی کسی ات برم حسین) ..یه وقت شنید صدایی از پشت سرش داره میاد
صبر کن حسین جان ..آخه من مادرم ، من ربابم حسین ...اجازه بده برای آخرین بار علی جانم را در آغوش بگیرم
(مادرا هم ناله شوید با خانم رباب.. صدای ناله ات را ببر بالا . ..حالا که میتونی حالا که قوت داری وقتشه صدای ناله اتو ببری بالا ) 😭😭 امروز برای بی اولادین خیلی دعا کنید
ای وااای بی بی جااانم بمیرم برای ان لحظه ی عصر عاشورا ...ااااخخخ وقتی آب را برای این زن و بچه ها اوردن .. ااخخخخ وقتی چشمشان به آب افتاد ای وااای ای وااای
هر کسی ناله ای داره ..یکی میگه باباجون قربون اون لبای خشکیده و ترک خورده ات برم باباااا...بابا چطوری اب بنوشم بابااا... وقتی دیدم لبات از خشکی ترک خورده بود و خون ازش جاری بود😭
ااخخخ یکی صدا میزد عموجااانممم عمو عباس... بیا بین برامون آب آوردن ...عموجانم عموی باغیرتم عموعباسم عمو بیا عموجاااان ( یا باب الحوائج... شفای مریضا و ملتمسین دعا یادت نره)
اوج روضه*
ببین خانم رباب چیکار کرد ، ای واای بگم تو هم خوب ناله بزنیا همدردی کن با بی بی رباب
اومد گهواره خالی علی اصغرش رو برداشت داره هی صدا میزنه علی جااان علی اصغرم ، غنچه نشکفته ام علی ...بیا ببین برامون آب اوردن علی،
فقط بهم بگو علی جاان ... اگه من آب بنوشم..... اگه از سینه ام شیر جاری شه ... بگو به جای اشک خون از چشام جاری کنم اصغرممم😭😭
دشتی آخر روضه*👇👇
خداوندا اگر زهرا نمی سوخت
اگر مسمار در جسمش نمیدوخت
اگر درب حرم نشکسته بودن
اگر دست علی نابسته بودند
دگر تیری گلویی را نمی دوخت
شبانه دامن طفلی نمی سوخت
دگر زینب غریبانه نمی رفت
رقیه کنج ویرانه نمی رفت😭😭😭😭
از هویدای دلت بلند صدا بزن یااا حسیییین یاااا حسیبین
متن روضه حضرت رباب
مداح..حاج آرمین غلامی
🤞🤞متن روضه حضرت رباب
#یکشنبه۸/بهمن
#کرمانشاه
#،حسینیه کرم
مداح.حاج آرمین غلامی👇👇