#مناجات_مهدوی_عصر_عاشورا_و_شام_غریبان1
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
عزیز حضرت زهرا حبیبی یا اباصالح
تویی تنهاترین تنها حبیبی یا اباصالح
حیات کلّ هستی بر حیاتت بستگی دارد
دلیل خلقت دنیا حبیبی یا اباصالح
تو هستی زندگی بخش و مسیحایی دمت آقا
مسیح ِحضرت عیسی حبیبی یا اباصالح
ببخش ای یوسف زهرا فقط یک جلوه از رویت
به یعقوب نگاه ما حبیبی یا اباصالح
نبودم لایق این که ببینم لحظه ای حتی
تو را در عالم رویا حبیبی یا اباصالح
حضور تو گنه کردم نیاوردی به روی من
منم شرمنده ات آقا حبیبی یا اباصالح
نبودم نوکر خوبی ز دست نوکری چون من
شدی آواره ی صحرا حبیبی یا اباصالح
شده از روضه هایی که تو هر صبح و مسا داری
همیشه دیده ات دریا حبیبی یا اباصالح
تو را خونین جگر کرده مصیبت های زینب در
غروب روز عاشورا حبیبی یا اباصالح
سر جدّت جدا و شدبه پیش عمه های تو
سر عمامه اش دعوا حبیبی یا اباصالح
سرش بر روی نی رفت وتن او پاره پاره شد
به زیر نعل مرکب ها حبیبی یا اباصالح
امان از آتش کینه،امان از غارت خیمه
به وقت حمله ی اعدا ،حبیبی یا اباصالح
بمیرم عمه ات زینب ،اسیر دشمنان گردد
به کوفه می رود فردا حبیبی یا اباصالح
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_مهدوی_عصر_عاشورا_و_شام_غریبان2
#شام_غریبان
مهدی بیا که شام غریبان ِعمه هاست
وقت مرور داغ اسیران کربلاست
هشتاد و چار کودک و زن بین خیمه ای
مجلس گرفته اند بیا روضه ها به پاست
آقا ببین شبیه تو خون گریه می کنند
اما ببین که گریه ی آنها چه بی صداست
هر کس که ناله ای بزند می خورد کتک
بنگر جواب آه ِغریبانه، ناسزاست
مشغول سرشماری اطفال، زینب است
از داغ ِ روی داغ، اگر جان دهد رواست
پیش فرات ناله ای بر گوش می رسد
من شیر دارم،اصغر شش ماهه ام کجاست
رفته رقیه نیمه ی شب سمت قتلگاه
دیده به روی خاک بیابان تنی رهاست
در زیر تیر و سنگ و سنان دفن گشته است
بر روی کلّ پیکر او نقش ِردّ پاست
می خواست بر لبان پدر بوسه ای زند
اما نگاه کرد سر از پیکرش جداست
بوسه به روی حنجر صدپاره اش زد و
گفت ای پدر: رقیه به مرگ خودش رضاست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#فردا
#شب_عاشورا
فردا زمین ِ کرب وبلا ،پُر بلا شود
مهد ِبکای حضرت خیرالنسا شود
بر روی تل روی و ببینی که پیکرم
تنها نشان حرمله ی بی حیا شود
بین هزار کوفی و شامی اسیرم و
جسمم اسیر نیزه و تیغ جفا شود
داده مرا سلام به کرّات مصطفی
اما سلام ِدشمن من ناسزا شود
طوفان سرخ می وزد و روبروی تو
رأس عزیز فاطمه از تن جدا شود
مویی که شانه خورده ی دستان فاطمه ست
اول سپید و بعد ز خونم حنا شود
جای هزار و نهصد و پنجاه زخم ِکین
با جای بوسه های نبی جابه جا شود
قرآن ِ پیکرم بشود آیه آیه و
مخفی به زیر نیزه وسنگ وعصا شود
این پیکری که زینت دوش نبی شده
در زیر نعل تازه ی دشمن رها شود
وقتی که روز، شب شود و قیرگون هوا
رأس جدای من قمر ِ نیزه ها شود
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
سروده ی شب عاشورا در کربلا😭😭😭
#مقتل
#در_بین_گودال
#روز_عاشورا
ای بی پناه کربلا در بین گودال
رفتی به زیر دست و پا در بین گودال
یک جای سالم که نداری خورده از بس
نیزه به جای نیزه ها در بین گودال
یک پیرمرد بد دهن آمد تو را زد
با بغض حیدر با عصا در بین گودال
آمد سنان و شد تداعی داغ کوچه
زد بر تو سیلی بی هوا در بین گودال
هر استخوان سینه ی تو جابه جا شد
از چکمه ی یک بی حیا در بین گودال
هرنقطه ای که بوسه زد احمد شده زخم
با بوسه ی تیغ جفا در بین گودال
یک گوشه افتاده تن صدپاره ی تو
یک گوشه انگشت جدا در بین گودال
هر کس به تو زخمی زده هم با سلاحش
هم با زبان ِ ناسزا در بین گودال
با ضربه های خنجر کُندی به زحمت
رأست جدا شد از قفا در بین گودال
چل نعل تازه آمد و چل سو تنت رفت
شد عضوعضوت جا به جا در بین گودال
در کربلا هر کافری غسل و کفن شد
اما تن تو شد رها در بین گودال
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
ذوالجناح آمد و بی صاحب بود
ای وای، ای وای، ای وای، امان از گودال
مرکبش خونی و بی راکب بود
ای وای، ای وای، ای وای، امان از گودال
مادرش گریهکنان میگوید
ای وای، ای وای، ای وای، نزن ای نامرد
خواهرش لطمه زنان میگوید
ای وای، ای وای، ای وای، نزن ای نامرد
امان از گودال، به پا شد جنجال
سرت رو بردن، تنت شد پامال
عدهای پیراهنش را بردن
ای وای، ای وای، ای وای، امان از گودال
نیزهها حجم تنش را بردند
حسین، حسین، حسین
*
یکی ته گودال لباستو پرت کرد
شلوغی خیمه حواستو پرت کرد
عذاب کردنت، منع آب کردنت
شبیه گندم ری آسیاب کردنت
به خون گلو خضاب کردنت
شبیه گندم ری آسیاب کردنت
نفس بکش حتی برای چند لحظه
بودن تو واسم آرامش محضه
قرارم حسین، گریه دارم حسین
نیزه شکستههارو درمیارم حسین
سیاه شد همه روزگارم حسین
نیزه شکستههارو درمیارم حسین
واعطشا، واعطشا، واعطشا
حسین، حسین، حسین
*
نمیبرم از یاد نگاه آخر رو
حق بده نشناسم پیکر بی سر رو
تموم حسین رو به رومه حسین
خودت بگو که پیکرت کدومه حسین
هنوز دیدنت آرزومه حسین
خودت بگو که پیکرت کدومه حسین
مرکبا سیراب بودن اما هنوز
تشنه بودی سه روز، تشنه بودی
وسط مقتل با آه سینهسوز تشنه بودی
تشنه جنگیدی، تشنه جون دادی
سر پیری به چه روزی آخه افتادی
مسخرهات کردن اهل آبادی
سر پیری به چه روزی آخه افتادی
من بمیرم که واسهی گریههات خنده کردن
برات خنده کردن دختراشون به اشکای دخترا
ظهر عاشورا قاتلت ای کاش
حرمت ریش سفیدتو نگه میداشت
سختمه حرفاش کاش میشد داداش
حرمت ریش سفیدتو نگه میداشت
با لبای تشنه بی لشکر ته قتلگاهی
بمیرم الهی بیهوا افتادی فهمیدم
چشات رفت سیاهی، بمیرم الهی
خوندی رو خاکا چه مناجاتی
دست به دست میشه سرت شبیه خیراتی
پیکرت داره چه جراحاتی
دست به دست میشه سرت شبیه خیراتی
*
واویلا چه شلوغ شده میون گودال
چه سیاهه آسمون گودال
یکی کشته شد درون گودال، واویلا
شمر ملعونه بی حیا اومد
واسهی بریدن سر از قفا اومد
شنیدم ای وای پیرمردی هم
نیت قربتو کرد و با عصا اومد
با عصا میزننت، بیهوا میزننت
واویلا ساربون بالاسرت ایستاده
دندون از تو دهنت افتاده
نمیبینه مادرت ایستاده، واویلا
واویلا بی حیا رو بدنت افتاده
جای نعلا به تنت افتاده
به تنت نیزه جا به جا کردن
با دوازده ضربه سرو جدا کردن
تورو مقتول بالدماء کردن
تورو قطعه قطعه کردن و رها کردن
واویلا به دل صبر میکشه خنجر رو
جای بوسهگاه پیغمبر رو
ضربه میزنه میبره سر رو
واویلا، واویلا
این چه بلاییه سرت آوردن
چجوری از گودال درت آوردن
این چه بلاییه سرم آوردن
خلاصهی جنگو حرم آوردن
به خاک سیاه نشستم
چقدر چشم به راهش نشستم
برا دیدنت سه ساعت جلو قتلگاه نشستم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین moh01-sh10-shoor5.mp3
زمان:
حجم:
26.76M
#شور
#عاشورا😭
بسیار سنگین
لطفا با حال معنوی گوش بدهید
🎤کربلایی حسین ستوده
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_6001119492145421359.mp3
زمان:
حجم:
2.25M
#عاشورا_زمزمه
غم بی کسی هات ، غم زینبه
تو افتادی از زین، بلند مرتبه ...
همون سینه ای که نبی بوسه زد
حالا فرش زیر سم مرکبه ....
لگد مال شدی پیش چشم رباب
می ریختن جلوی چشای تو آب
ما از روضه ی نعل فقط می شنویم
بزار سنگ، زیر نعل میشه آسیاب
این سینه گهواره ی نابه
آرامش طفل ربابه
جای بچه وقتی بشه نرم
میخوابه
بند دوم
ته قصه رو بد رقم می زنی
آتیشی به قلب حرم می زنی
مگه توی مقتل وضو داری که
با چکمه رو سینه ش قدم می زنی
هیاهو و جنجال تو مقتل نکن
غم قتلگاهو مفصل نکن
با یه خنجر تیز بیا لااقل
قراره ببُِرّی ، معطل نکن ...
دست و پا زدن هاشو دیدی
بی مروت بازم بریدی
بنیه های مادرش رو
شنیدی
#ناصر_دودانگه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5814166716871087094.mp3
زمان:
حجم:
1.08M
#امام_حسین_شور
#گودال
#عاشورا
#قتلگاه
تن عریان تو پوشونده گرد و غبار
زیارت کردن سینت رو ده تا سوار
نمیزارن تو گودال تا کنار تو بیام
زیر پای مرکب رفتی پیش چشام
حرمت عرش شکست
وقتی که روی سینت نشست
دلواپس جون دادی کاشکی شمر
قبل از کشتن چشمت رو میبست
دیر رسید خواهرت
بوسید از رگ های حنجرت
به خورشید آسمون سپرد
کمتر بتابه رو پیکرت
روبرو بودی با تیغ صدتا سپاه
دست پر میرفت حتی شمر از قتلگاه
تو رو برگردوندن ذبحت راحت نبود
تو که جون دادی کاش لااقل تشنت نبود
خیلی خالیه جات
دق کردن تو صحرا بچه هات
تو رو توو حصیر کهنه ای
جمعت کردن بمیرم برات
دریای در خروش
گریه کردن واسه تو وحوش
از بازار شام یه پیرهن
واسه تو میفرستم بپوش
#ناصر_دودانگه
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا