فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شنبه_های_نبوی
#کلیپ_تصویری
👤 با صدای مهدی صدقی
✨ زیارت پیامبر (ص) درروزشنبه
4_541760994259501496.mp3
2.27M
دلتنگ حرم:
باصدای #حاج_منصورارضی منصور ارضی⬆️⬆️⬆️
شعر مرثیه حضرت زهرا (س)
****
#این_تن_که_غسل_می_دهم اینجا، تن من است
جان داده است، لحظه جان دادن من است
بی جوشن است گرچه ولی جوشن من است
این قدکمان که رفته ز دنیا زن من است
با حوصله بدون تماس است شستنش
اسماء ببین به روی لباس است شستنش
تا می خورم به زخم سرش می خورم زمین
دستش شکسته مثل پرش می خورم زمین
همراه جسم مختصرش می خورم زمین
از داغ حالت کمرش می خورم زمین
لاغر شده است حال تنش فرق کرده است
ماندم چرا لب و دهنش فرق کرده است
با اضطراب دست به زانوش می کشم
گاهش به روی گونه و ابروش می کشم
با چشم بسته دست به پهلوش می کشم
من هر چه می کشم سر بازوش می کشم
یک ضربه غلاف غرور مرا شکست
یک ضربه بود بازویش از چند جا شکست
از داغ یاس من دل هر خاک گریه کرد
تا خورد بر زمین در و دیوار گریه کرد
زد زیر گریه آتش و مسمار گریه کرد
یک بار نه، دو بار نه، صد بار گریه کرد
خاکسترم ولی ز وجودم گدازه ریخت
هی آب ریختم ز تنش خون تازه ریخت
گر چه شکسته بود، ولیکن بدن که داشت
گر چه شبانه، فرصت تشییع تن که داشت
زهرای من غریب شد، اما کفن که داشت
حتی اگر نبود کفن، پیرهن که داشت
داغ دل شکسته من این سخن شده
برعکس مادری پسرش بی کفن شده
________________________
@majmaozakerine
.
مرحوم انور اردبیلی
.
حاجتون واردور اگر آل عبایه اول دخیل
هر قدر اولسا حیاتون اولماسن افسرده دل
.
صاحب باب کرمدور هر بری صاحب عطا
سائل در گهلرین سالمازلا هرگز بوش بولا
.
هر بریندن مطلب آلماق یوخدی سوز مقدور دور
بش نفر باب الحوائج دهر ده مشهور دور
.
مطلبون وارایندی گل اخلاص قلبیله دیک
دردلر درمانی بوبش نفردن ایستیک
.
اوّلی زهرادی بی همتا مقام صبریده
گزلدوب سیلی دگن رخساری گزلین قبرده
.
ظلمیله صدمه یتشمش قامت دلجوسینه
ایندیده فکر ایلورم قویمش الین پهلوسینه
.
دوّمی زینبدی زهرادن باش اولدی غملری
بیلمورم من بیله دیلر غارت اولدی معجری
.
روز عاشورا چکلدی قلبنه داغلار اونون
حضرت زهرا اوزی احوالنه آغلار اونون
.
سوّمی موسی بن جعفر دور امام خسته دل
گوشه سردابنده زندانی اولدی اون بیرایل
.
جان ویرن وقته بویوردی حال پر تأثیریلن
سیز منی دفن ایلیون بوینومدا که زنجیریلن
.
محبس مرطوبده سولدی وجودیم گلشنی
ایستورم زهرا آنام زنجیریلن گورسون منی
.
چارمی عبّاسیدور شرمنده لیک جامین ایچوب
کربلا دشتنده بر باشدان ایکی قولدان کچوب
.
ساغر آمالنی اهل عداوت سندیروب
بلمورم دشمن قباقنده نجه قولسوز دوروب
.
پنجمین خونین گلو دل آچمیان بر صودامر
ساخلیوب دورت مین یارا اوسته حسین لایلای دیر
.
غنچه وقتنده سولوب گل آچساداسو ایستمز
حرمله چوخ قور خودوب دل آچساداسو ایستمز
.
گل بوغازینده او طفلون واربلورسوز بریارا
بلمسوز امّا بوغازین اوخ بچوب هاردان هارا
#توسل_به_پنج_باب_الحوائج
اشعار مجالس مولودی و عروسی مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف برای شما اعضای محترم ((کانال مجمع الذاکرین ع ))شادوسر افراز باشید🌺
بزن روگل هاواردکانال مولودی بشو😍
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃
💐🍃
@ewwmajmamolodi
آیدی مدیر👇
@Ssss_113
باسلام و عرض ارادت به شما خوبان🙏
کانال #مولودی_و_عروسی_مجمع_الذاکرین
لطفا دوستان خود رو دعوت کنید و از مطالب کامل بارگذاری شده این کانال استفاده کنید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1696595994C786d9241b8
🌿🍀🌿🍀🌿🍀🌿🍀🌿
[WWW.FOTROS.IR]Nohe-HazratZahra[30].mp3
5.93M
زمینه « یه شبی با غم بابا بوی غم »
نوحه های حضرت زهرا سـلام الله علـیها
هـیـئت رایة العباس عـلـیه السـلام
با مـداحـى حـاج مـحـمود کـریمـی
.
#فاطمیه
#محمود_کریمی 🎤
یه شبی با غم بابا بوی غم میون خونه
مادرم کنار من بود موی من میون شونه
گل بی نشونمونو آتیش زدن
چرا در خونمونو آتیش زدن ؟
چرا آشیونمونو آتیش زدن ؟
واااای ، علی رو می کِشن تو کوچه ها
می سوزه خونمون ای وای خدا
کسی نمی رسه به داد ما
واویلا
می سوزه بال و پر من
می زنم ناله و فریاد
جلوی چشای بابا
مادرم رو خاکا افتاد
مادرمونو می بینم که پشت در
خودشو میکنه برا بابام سپر
یه نفر رو نمی زنن چهل نفر وااااای
رو در خونمون یه رد پا ، ناله ی مادرم چه بی صدا
کسی نمی رسه به داد ما
واویلا
علی رو می کِشن تو کوچه ها
می سوزه خونمون ای وای خدا
کسی نمی رسه به داد ما
واویلا
دلامون داره میسوزه
غم دل چه بی حسابه
دور دستای بابامون
خداجون چرا طنابه؟
تا که علی رو نَبَرن، نامَردُما
می کشونه خودشو ، زیر دست و پا
می چکه خون مادرم تو کوچه ها
واویلا
رو لب مادرم یا مرتضی
رو لب مرتضی زهرا نیا
کسی نمی رسه به داد ما
واویلا
علی رو می کِشن تو کوچه ها
می سوزه خونمون ای وای خدا
کسی نمی رسه به داد ما
واویلا
وا اماه ، وا اماه ، وا اماه.....
علی رو می کِشن تو کوچه ها
می سوزه خونمون ای وای خدا
کسی نمی رسه به داد ما
واویلا
.
#سخن_عارفانه_روز 🌷
🌹آیت الله بجت(ره)🌹
✍ هر وقت نیمه شب بی اختیار بیدار شدید، سریع نخوابید، چون ملکی به اذن خدا شما را بیدار کرده است تا با خدا هم صحبت بشی....،
اگه برات خیلی سخته بیدار شدن، لااقل بلند شو بهشون سلام کن، بعد دوباره بخواب.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💔
─┅─═🍃🌹🍃═─┅─
نزن که مادرم جوانِ..
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری
نزن که مادرم جوانِ
نزن که بی گناهِ
خالی نکن دقّ و دلیتُ
نزن که غرق اشک و آهِ
رفت آبروم ببین چشای ترمُ
بگو چطور بلند کنم من سرمُ
بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ
«وای مادرم .. وای مادرم ..»
به کی بگم که چی کشیدم
از همه ناسزا شنیدم
به کی بگم که توی مسجد
زیر عبا زره پوشیدم
میخوام که جام زهرمُ سر بکشم
از سرزمین مادری پر بکشم
آخه چقدر از داغ مادری بکشم
«ای وایِ من .. ای وایِ من ..»
از من به جز کرم ندیدن
ولی همه ازم بریدن
این نانجیبا جانمازُ
از زیر پایِ من کشیدن
موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین
به کی بگم که کار دنیا رُ ببین
به من میگن سلام مضلَّ المومنین
*نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! *
یه عمر غریب بودم تو این شهر
خیلی به من سخت گذشته
خونِ دلایی رو که خوردم
حالا دیگه میون طشتِ
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
*یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟!
خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره... امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..*
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم
از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم
یادم نرفته....
*فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون :
دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد .. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد..
اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه:
یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک.."*
ذستِ داییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#فاطمیه