📚روضه و توسل جانسوز به مسلم ابن عقیل علیه السلام
سید مجید بنی فاطمه 🔴
#شب_اول_محرم
┏━━━🔴😭😭😭🔴━━┓
@majmaozakerine
*السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین*
*هرکی یقین داره آقا جواب سلامشو میده:*
"السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین"
دوباره دست گرفتی دوباره فرصتم دادی
هزار شکر که بر گریه رخصتم دادی
به پیش مادر سادات نام من بردی
دوباره ماه محرم خجالتم دادی
بهشت را به کسی که حرم نرفته دهی2
مرا فقط به همین خانه عادتم دادی..
*یه سال انتظار می کشیدم،می گفتم یعنی می شه محرمو ببینم،یعنی می شه لباس سیاه اربابو بپوشم؟!!نمردم و سیاهیارو دیدم،نمردم و کتیبه های روضه هاتو دیدم*
همین که مادر من شد مریض یادم هست
مرا جواب نکردید و تربتم دادی
کسی که مُحرم این خیمه گشت مَحرم شد
میان روضه نشستم سیادتم دادی
مرا که رانده ام از هر دری صدا کردی
حسین گفتم و دیدم که قیمتم دادی ...
*یه وقت هست برا مستمع روضه باید بچینی،یه وقت هست مثل شماها که انتظار می کشید اصلا احتیاج نیست که
یعنی اصلا خواننده ای که برا شماها مقدمه بچینه اون خواننده داره توهین می کنه به فهم این مستمع چون این مستمع الحمدالله ایقدر عاشق بوده که یه عمر تو بساط سیدالشهدا نوکری کرده خودش می دونه،پس منم آروم آروم میرم جلو،ان شاءالله خدا منم کمک کنه*
بازاین چه شورش است که درخلق عالم است
بازاین چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
بازاین چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
گویا طلوع می کند از مغرب،آفتاب
گاه شور در تمامی ذرات عالم است
*حسین ...*
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
که این رستخیز آه که نامش محرم است
*فقط من و توایم مگه گریه می کنیم؟*
دربارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
*تو عالم رویا دید،منبری از نور اولیا،انبیا از آدم تا خاتم همه جمع اند،چه خبره؟
گفتند پیغمبر اکرم برا حسینش روضه گرفته(نمی خوام بگم گریه کنیا خودت می دونی)تا نگاه کرد،داره تو عالم رویا می بینه مقبل کاشانی،کسی که جذامی بود؛به نگاه ابی عبدالله شفا گرفت و اول بیتی که گفت تا امروز همه جا می خونن:
شب عاشوراست امشب
کربلا غوغاست امشب
یک مرتبه دید همه اومدن،اولیا و انبیا همه بلند شدن گفتند چه خبر شده؟گفتند علی و زهرا دارن میان،مادر روضه داره میاد؛همه نشستند،مقبل میگه گفتم الان چه خبر می شه؟یه وقت دیدم پیغمبر صدا زد محتشم کاشانی بیا،میگه تا محتشم اومد،پیغمبر فرمود: بخون اون شعری که برای حسین من گفتی شروع کرد به خوندن،پیغمبر فرمود:برو بالا منبر،اول پله ایستاد :
*بازاین چه شورش است که در خلق عالم است*
پیغمبر گریه کرد و فرمود محتشم یه پله بالاتر برو،مقام گرفت،شروع کرد به خوندن :
کشتی شکت خورده طوفان کربلا
*ببخشید شب اولی نمک می خوام به زخمت بزنم*
در خاک و خون ، تپیده ....
می دونی یعنی چی؟
شاید همون غلتیدنه ...
در خاک و خون تپیده به میدان کربلا...
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب،سلیمان کربلا ...
*ناله پیغمبر بلند شد،همه دارن گریه می کنن؛یک مرتبه پیغمبر فرمود:محتشم یه پله بالاتر برو،(مقام بعدی)،شروع کرد خوندن:*
بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا بر سلسله ی انبیا زدند
*همچین شروع کرد به همه اینا خواندن یک مقامی دیگه داد فکر می کنم آخر، بیتش بود دوازده بندشو نتونست بخونه،
رفت بالا شروع کرد یه روضه ای گفتن ...*
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
*یک مرتبه،این روضه رو خواند،ندا اومد بس کن،گفت خود پیغمبر فرمودند بخوانم گفتند بس کن به خدا فاطمه غش کرد ..."
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
📚روضه و توسل جانسوز به مسلم ابن عقیل علیه السلام
#شب_اول_محرم
┏━━━🔴😭😭😭🔴━━┓
@majmaozakerine
🔘روضه و مناجات جانسوز_حضرت اباعبدالله علیه السلام_شب عاشورا
_حاج میثم مطیعی
➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️
(لبها معطر است سلام علی الحسین
ساعات آخر است سلام علی الحسین)۲
این خاک، رستخیز تمام مصایب است
صحرای محشر است سلام علی الحسین
ظهر دهم رسیده و چشمان خواهری
سوی برادر است، سلام علی الحسین
*حسین ... آی ...*
ظهر دهم رسیده و از سیب سرخ عشق
عالم معطر است سلام علی الحسین
این سوی، نعش اکبر و سوی دگر، رباب۲
دنبال اصغر است سلام علی الحسین
*آخه اهل حرم یه وقت دیدند آقا رفت پشت خیمه شروع کرد با غلاف شمشیر خاک رو کندن،علی اصغرم"*
این سوی، نعش اکبر و سوی دگر، رباب
دنبال اصغر است سلام علی الحسین
هم دست ها بریده و هم آب ریخته است
عباس، مضطر است سلام علی الحسین
*اون لحظه که آب روی زمین ریخت عباس مضطر شد،قربونت برم سقای حسین،علمدار عشق من یه مضطر دیگه هم میشناسم که روز یازدهم وقتی همه رو سوار کرد،کاروانش رو مرتب کرد،نمیدونم زینب با دختر بچه هایی که مرده بودند چه کرد؟! همه به دست و پا غل و زنجیر جامعه دارند،همه رو سوار ناقه های بی جهاز کرد،زین العابدین رو سوار کرد،سی هزار نامرد دارند نگاه میکنند"یا مجیب المضطر اَجب المضطر" زینب به داد برس،الان زین العابدین قالب تهی میکنه،صدا زد "یا حجة الباقین و یا ثمال الماضین" ای یادگار گذشتگان و ای امید آیندگان "مالی اراک تجود بنفسک؟! "چرا داری با جون خودت بازی میکنی؟ تو حجت خدایی! عمه مگر این بدن حجت خدا نیست؟
میکشی مرا...
کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون
تا نگویند حسین بن علی بی کفن است
حسین ....
امشب شهادتنامه عشاق امضا میشود
فردا زخون عاشقان این دشت دریامیشود
امشب باید خودمونو برسونیم وگرنه جا میمونیم...
امشب شبشه...
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع...
عصر فردا....
همون لحظه ای که آسمون تیره و تار شد،همون لحظه ای که صدای بانویی قدشکسته بلند شد...
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است...
زینب بچه ها رو جمع کن...
امشب کارو تموم کن،امشب به کی قسمت بدم؟اگر به مادرت قسمت بدم دیگران چی میگن؟اینم یاد گرفته هر وقت گیر میفته به حضرت زهرا قسم میده.به حق اون مادرت که بین در و دیوار صورتش سوخت امشب جواب ما رو بده...
آتش زبانه میکشید...
حسین حسین حسین...*
بر آن گلو که بوسه برآن زد پیامبر
امروز خنجر است،سلام علی الحسین
والعصر، عصر اگر برسد چشم زینبش
حیران یک سر است،سلام علی الحسین
*سری به نیزه بلند است...
حسین جان قراره سرت رو وارد کوفه کنند؛زینب معلم قرآن دختران اینا بوده، من بهشون یاد دادم اگر کسی قرآن خواند ماشاء الله بگید،بارک الله بگید ولی اینا سنگ میزنند،من بهشون یاد ندادم وقتی کسی قرآن میخونه هلهله کنند و کف بزنند...
حسین جان...*
این بوی سوختن ز خیامش رسیده است؟
یا بوی معجر است سلام علی الحسین
*بوی موی سوخته میاد"صداتو برسون کربلا،اربعین همدیگه رو کربلا ببینیم،حسین جان ...*
شاعر: میلاد عرفان پور
#شب_دهم
حاج میثم مطیعی
@majmaozakerine
4_5841353447537902779.mp3
1.8M
#شب_دهم
حاج میثم مطیعی
@majmaozakerine
▫️ زمزمه امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و کربلا▫️
ای یوسف کنعان زهرا
مجنون همه هستی تو لیلا
ای مهر و ماهم دیده به راهم
پس کی میآیی
بی تو خرابم دیده پر آبم
وای از جدایی
ای سید و امیرم بر زلف تو اسیرم
روی تو را ندیده ای وای اگر بمیرم
بیا عزیز زهرا
بی تو نمانده صبر و تابم
یکشب بیا آقا به خوابم
بینم جمالت بر چهره خالت
ای آرزویم
افتم بپایت جانم فدایت
ای آبرویم
کاش از غمت فداشم از غصه ها رهاشم
چه میشود که با تو راهی کربلا شم
بیا عزیز زهرا
کرب و بلا غوغای محشر
لب تشنه شاهی زیر خنجر
در پیش خواهر جسم برادر
شد پاره پاره
پستی زکینه بر روی سینه
پا میگذاره
ساقی پی سبو رفت با خشکی گلو رفت
یک نیزه بین مقتل در حلق او فرو رفت
وای از خیام گر گرفته
آتش پر چادر گرفته
زینب پریشان دنبال طفلان
میبیند آزار
وای از جسارت لحظه غارت
پس کو علمدار
خون چهره آسمان است زینب بریده جان است
انگشتر حسین در انگشت ساربان است
▫️🔘▫️🔘▫️🔘▫️🔘
ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر.mp3
792.7K
ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر
نغمه ی تو از همه پرشورتر
با همه ی لحن خوش آوایی ام
در به در کوچه ی تنهایی ام
کاش که همسایه ی ما میشدی
مایه ی آسایه ی ما میشدی
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید، شاید
پرده از چهره گشاید، شاید
مرحوم حاج محمدرضا آقاسی
#روضه #امام_زمان عجل الله فرجه #حاج_محمود_کریمی #آقاسی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
شهادت امام رضا علیه السلام
حاج آرمین غلامی
زنده شدگیتی به اقبالت رضا
قرعه ام افتاده درفالت رضا
چرخش پرگارهستی تا ابد
روز وشب برمحورخالت رضا
شوربلبل هیچ دانی ازکجاست
میکندتوصیف احوالت رضا
می ستایم هرکجادر هرمکان
عترت پیغمبر وآلت رضا
لوح وکرسی عرش وفرش آسمان
ماتم و مبهوت اند ازحالت رضا
وقتی خواست از مدینه حرکت کنه، زن وبچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد، فرمود: من دارم میرم، همتون پشت سر من گریه کنید، وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه، آقا سر انداخت پایین، فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم، می خوام عرض کنم آقاجان، هرکی می خواد بره سفر، اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو و خانواد ه اش و دعوت به گریه و ناله کنه، درستشم شاید همین باشه، یه سوال دارم از شما، می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد، حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه، گفت: زینب جان گریه نکن، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز.
یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه، عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین.... لذا وقتی برگشت مدینه، این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل، باورش برا، آدم سخت بود، مگه می شه، دو تا همسر، دو ماه همدیگر رو ندیدند، همدیگر رو نشناسند، عبدالله چشم تو چشم زینب، گفت: تو خانم منو ندیدی، گفت عبدالله حق داری منو نشناسی، خودم دیدم بین دو نهر آب.... حسین....
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
@majmaozakerine
#۲۳_ذی_القعده
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#امام_رضا #شهادت_امام_رضا_۲۳ذیقعده
#مجنون کرمانشاهی
وسط هجره دعااز لب باران میریخت
زهره کین برجگرشاه خراسان میريخت
هر چه درد است به جان تونشسته است رضا
اینچنین دست اجل برسره دامان میريخت
زهرکین ازدهنت برهمه جا می پاشید
غصه بر دوش تواززلف پريشان میريخت
زهر،هرلحظه به روی جگرت گل میكاشت
از نگاه تو وازچشم توباران میريخت
ازلب وازدهنت خون هلاهل آمد
از ضريح چهره ات آيۀ احسان میريخت
نقش بر روی زمین است تنت درهجره
برتن برگ گلت وای چه طوفان میريخت
جزاباصلت کسی نیست بدادت برسد
غم وغصه به سره حضرت جانان میريخت
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
❣﷽❣
🖤#روضه_امام_جواد_ع🖤
⚫️#آقای_خمسه ⚫️
دمِ تو گرم نبُوَد آدمی نمی ماند
نه آدمی که مَلک هم دمی نمی ماند
نیازِ هر دو عالم به یک اشارۀ توست
*این یعنی چی ؟ یعنی کربلا دست توِ ... یعنی بازیم نده ... دلت میاد منو سر بدونی؟؟ آدم که رفیقشُ اینقد سر نمی دوانه ... من که به تو بد نکردم ... حسین*
نیازِ هر دو عالم به یک اشارۀ توست
اگر تو ناز کنی عالمی نمی ماند ...
*هی دارم این در و اون در می زنم قبلِ محرم یه کربلا ... هی دارم به این ور اون ور متوسل میشم،اون اهلِ منبر میگفت علی بن موسی الرضا علیه سلام به آقازاده اش امر کرد پسرم به دِینی که من گردنت دارم کسی رو نزار از درِ خونت بره ...
یا جواد الائمه،من کربلا میخوام ... دیگه خسته شدم،تکراری شده خواستم ... من هوایِ بین الحرمینُ میخوام ... من دلم تنگ شده عقب عقب از بالا سر بیام ... دیدی،دستتُ میزاری رو سینه ات هی مگی السَلامُ علیکَ یا ابا عَبدِالله ... حسین ...*
به گریۀ شبِ هجران کشیدگان سوگند
اگر دمی تو بِخندی غمی نمی ماند
*گفت حاج عباس کِشوانیه،تو عراق کلید دارِ حرمِ عباسِ،گفت با یه سیدِ بزرگوار نشسته بودیم کنارِ ضریح،یه عرب پا برهنه درب و داغون خیلی بهم ریخته معلومه از این چادرنشیناست ، بیابونا ، عشایر " راس اومد تو حرم،اومد کنارِ ضریح نشست شروع کرد به حرف زدن ..
اومدم بگم،برو یه حمامی بعد بیا زیارت،یهو دیدم پاهاشو آورد چسبوند به ضریح ... حرف میزد این سید بزرگوار هم همینطور نگاش میکرد گفت دیدم اومد عقب بلند شد یه تشکر هم کرد و رفت" دویدیم صداش زدم چکار کردی؟ اول حرف زدی بعد پاتو چسبوندی رو ضریح از کی تشکر کردی ؟...
گفت بابا چند وقتی بود پاهام زخم شده بود،هرکاری کردم خوب نشد اومدم حرم به عباس گفتم،گفت بیار پاهاتو بالا ... پاهامو دست کشید مرحم گذاشت ... خوب شد ... پاشدم مگه عباس و نمی بینید شما ؟... گفت زدیم تو سرمون واویلا ...
آقا یه عرب پیرِ عشایرِ راه دلت نیومد زخم هایِ پاشو ببینی،مرحم گذاشتی روش ... تو که مرحم داشتی،پاهایِ پر آبله،هرچی زینب مرحم گذاشت خوب نشد ... آخ بمیرم اینقده خار تو پاهاش رفت ...*
هزار بار شهادت دهد قبیلۀ طی
دیگه برم تو روضه دیگه مدح نمیخونم ... امروز کار کارِ زن هاست برن کاظمین ... برن وسطِ حیاط حرم ضَجه بزنن ... به زن هایِ بغداد بگن یه جوون داره بال بال میزنه نمی خندن ... یه جوون داره جون،میده کسی کف نمیزنه ... بده یکی گریه کنه،صدا گریه شو با رقصیدن پنهان کنند ... ای وای مادرم برات بمیره ...
برخیز ای جوان سرِ خود بر زمین نکش
تو زخم خورده ای پَر خود را زمین نکش
*سیدا برن بیرون من روضه میخوام بگم ...*
ای مادر ی تر از همه کم دستُ پا بزن
*من دستُ پا زدنِ بغدادُ میگم ... من دستُ پا زدنِ کربلا رو نگفتم ... یه زن بیاد بینِ مردا به برادرش التماس کنه ... کم دست و پا بزن ... الله اکبر ... آقاجان من معذرت میخوام ، من هر وقت برا بچه هایِ زهرا گریه میکنم دلم باز میشه ... هی فک میکنم تو حرمم ... من برات روضه میخونم انگار حرمتم ...*
ای مادری تر از همه کم دستُ پا بزن
پهلو شبیهِ مادرِ خود بر زمین نکش
اسبابِ رقص و شادیِ زنها شدی چرا
صورت به پیشِ همسر خود بر زمین نکش
*بزار روضه بگم،کنیزه ته دلش هنوز یه خرده رحم هست،اونا می زدن و می رقصیدن. دید صدا نفسایِ آقا خس خس افتاده،گفت من فردا جوابِ مادرشُ چی بدم؟ دوید یه ظرف آب آورد،گفت الان دلِ زهرا رو شاد میکنم ... دمِ در اُم فضل رسید گفت کجا داری؟ گفت آب میبرم براش،بد خندید ... گفت بده خودم براش میبرم ... اومد داخل حجره ... دید دوردونۀ امام رضا رو زمین افتاده،پا رو زمین می کشه یه گه گدار میگه جیگرم،یه گه گدار میگه ای وای حسین ...
اما هر کی دیگه بود بابا بی رحم ترین آدم خب آب نمیخوای بدی،چرا این کارا رو میکنی ... ظرفِ آبُ گرفت جلوش ریخت رو زمین گفت تشنته؟ ... نمیزارم یه قطره اش به لبت بخوره ... آقا شما آبُ دیدی،یه جا دیگه هم یه امام صدا نفس هاش خس خس افتاد ...
هلال دلش سوخت،سپرشُ آب کرد دیر رسید یه خرده دیر رسید ... دید شمر داره بیرون میاد ... سر تا پاهاش خونی ... گفت دیر اومدی هلال ... الان آبش دادم*
حسین ..
❤️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)❤️
@majmaozakerine┈••
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
📃 #وای_از_آن_لحظه_ای_که
🎙 #شور
⬛️ "
🕌 هیئت ماتمکده حضرت زینب "سلام الله"
وای ازآن لحظه ای که زینب بود
سَرمن رابِبُربه جای حسین
آنقدرخواهرش کتک خورد
سَرانگشت وعبای حسین
حسین...
ته گودال نگاهت به حرم دوخته بود
پیش چشم توکسی قصدجسارت کرده
باخداوندمناجات توراقطع نمود
چکمه ی شمربه لبهات اصابت کرده
حسین....
ته گودال به پیراهن تورحم نشد
هرکسی هرچقدردلش خواسته غارت کرده
آقاجان ماروخونی واردحرم امام حسین کن
چشمش ازتشنگی سیاهی رفت
مادرش رافقط صدامیزد
آتشی زدبه قلب زهراآن
پیرمردی که باعصا میزد
گرگ ها تکه تکه اش کردن
تاکه ازاسب برزمین افتاد
گریه کن ،لطمه زدشنیدارباب
نیزه ای خوردوباجبین افتاد
آه ازآن دم که خواهرش آمد
دیدقاتل گرفته مویش را
ناله زد،دورشوکه جان دارد
شمر،خنجر،خداگلویش را
@majmaozakerine📁