هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
بسم الله الرحمن الرحیم
یا صاحب الزمان آجرک الله
#شب_دهم_محرم_امام_زمان_عجلالله
کجایی که شبِ غم آخر اومد
ببین آهِ دوبیتی هم در اومد
دلت اونقدر خونِ که امشب
به داد حال و روزت مادر اومد
الهی دردِ آقا رو نبینیم
بمیریم و مداوا رو نبینیم
بگو با صبح عاشورا نیادش
دعایی کن که فردا رو نبینیم
الهی رویِ خاکی تو نبینم
تو روضه مویِ خاکی تو نبینم
شبیه مادرت از پا نیافتی
آقا پهلویِ خاکی تو نبینم
اگه از ذوالجناح با سر زمین خورد
اگه تو خیمهها دختر زمین خورد
همه تقصیرِ اون نامرده آقا
که آتیش زد در و مادر زمین خورد
(حسن لطفی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
🎋#سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
🎤 #امیر_عباسی
🎧#سید_مهدی_حسینی
🎬#پیشنهادم 👌👌
🎋علمدار علمدار
🎋چه شددست علمگیر بلندت
🎋برادر برادر
🎋چی اومد سرابروی کمندت
پاشو پشت وپناه حرم من
پاشو تنها سپاه حرم من
پاشو دشمناهستن
توی راه حرم من
کنارت برادر زمین خوردم
جلوچشم لشکرزمین خوردم
شده علقمه مثل پشت در
درست مثل مادرزمین خوردم
🎋علمدار چه شد..
🎋ابالفضل ابالفضل..2
نه دستی نه مشکی
نه چشمی که بیای به سوی خیمه
چه کرده بافرقت
عمود بی حیا عموی خیمه
غمی مثل غم توغم نمیشه
یه جور زدن سر توجمع نمیشه
برو اما بدون
بدون تو حرم حرم نمیشه
بمیرم برادر زمین خوردی
درست مثل مادر زمین خوردی
مگه تیر تو چشمت نبود آخه
چجوری تو با سر زمین خوردی
🎋علمدار چه شد..
🎋ابالفضل ابالفضل..2
پاشو غیرت الله
پاشو تا که برادرت نمرده
پاشو تا که دستی
روی صورت دخترم نخرده
پاشو صدای خنده ها بلنده
پاشو که حرمله بهم میخنده
پاشوکه دست خواهر منوالان میبنده
پاشو خواهر من زمین خورده
پاشو دختر من زمین خورده
پاشو تا نبینی که از نیزه
سر اصغر من زمین خورده
🎋یا قمررالعشیره ابالفضل ابالفضل🎋
🎋هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎋
⬅️#سینه_زنی #حضرت_عباس
⬅️ #زمینه
من زادۀ علی مرتضایم
من شاهباز ملک لافتایم
فخر و شرف همین بس از برایم
که خادمم به درگه حسینی
⬅️والله ان قطعتموا یمینی
خدمتگزار زادۀ بتولم
من باغبان گلشن رسولم
ز افسردگیِّ گلشنش ملولم
دارم دلِ شکسته و غمینی
⬅️والله ان..
سقّای تشنگانِ بیپناهم
دشمن اگر چه گشته خار راهم
من یکتنه حریف این سپاهم
انیّ اُحامی ابداً عن دینی
⬅️والله ان...
استادهام در بحر آب لغزان
پایم بر آب و قلب من فروزان
در آب و آتشم چو شمع سوزان
سوزم ز خاطرات آتشینی
⬅️والله ان...
یارب مدد کن تا فرس برانم
این آب را در خیمهگه رسانم
دیگر چه غم که بعد از این بمانم
جانم فدای عشق نازنینی
⬅️والله ان...
تنها میان تیر دشمنانم
ای کاش نیزهها خورد به جانم
در پیش کودکان خجل نمانم
ای تیر اگر بر مشک من نشینی
⬅️والله ان...
سقای تشنگان کربلایم
گر چه شده بریده دستهایم
با مرکبم کنار خیمه آیم
تا حال زارم یا اخا ببینی
⬅️والله ان...
در خاک و خون دلم از این غمین است
که تشنه پادشاه عالمین است
دستم جدا فتاده بر زمین است
در فرق من عمود آهنینی
⬅️والله ان...
#شب_نهم_محرم
اگر چه نوکری نکردم...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام و شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی سیدمهدی حسینی
@majmaozakerine
اگر چه نوکری نکردم
هوایِ کربلاتُ کردم
یه بار دیگه بگو بیامُ
دوباره دورِ تو بگردم
از این زمونه سیر شدم
یه برات امضاء کن
حالا که سر به زیر شدم
یه برات امضاء کن
تو روضه ی تو پیر شدم
یه برات امضاء کن
تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ
هر کی کربلا نره ناکامِ
حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ
ای آقا....
*شب بیست و یکم، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ"
بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت...
آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش...
دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد....
کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...*
خاک به سَرِ من
از غم حسین شکست کَمَرِ من
زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من
خاک به سَرِ من
مادرش صدا می زد:پسرِ من
تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من
نا نداشت،سقا نداشت
برایِ دست و پا زدن
تو قتلگاه جا نداشت
جون نداشت،سامون نداشت
طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت
*هر کجا نشستی صدابزن
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#ویژه_ایام_محرم
#شب_عاشورا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
پیمانه خالی است و ..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
پیمانه خالی است و کرم بینهایت است
اما همین گدایی ما، اوج عزت است
کودک به غیر خانۀ بابا نمیرود
یعنی همیشه خانۀ عشاق، هیئت است
*امشب وقتی خانم بچه های ابی عبدالله رو جمع کرد همشون سوخته بودن .. همۀ بچه هارو با یه دردسری با یه مکافاتی زیر یه خیمه نیم سوخته جمع کرد ، همه رو یکی یکی خوابوند برای همه یکی یکی لالایی خوند ، تا همه خوابیدند تا بی بی اومد یه کم استراحت کنه بشینه تا نشست رو زمین گفت کمرم چقدر از صبح تا حالا دویدم .. شام غریبان باید آروم بسوزی و گریه کنی ، تا اومد بشینه یهو دید از پشت خیمه ها صدای ضجه شیون بلند شد گفت ای بابا من که همه رو خوابوندم صدای کیه؟ اومد آروم آروم پشت خیمه ها دید رباب جان خانم جان شما اینجا چیکار میکنی ..
گفت زینبم خوابم نمیبره چرا آخه؟.. رباب جان کمک من باش میبینی که من با چه مکافاتی بچه هارو خوابوندم اومدی گریه میکنی ،گفت خانم جان میدونم اما دست خودم نیست از دم غروب که آب و آزاد کردن حواسم نبود یه کم آب خوردم ..
تا دستم را به زیر آب بردم
حلالم کن نبودی آب خوردم
خانم جان سینه هام شیر آورده یادم اومد ظهر همین چند ساعت پیش این بچه هی چنگ می انداخت ولی شیر نداشتم بهش بدم حلالم کن حلالم کن ..(زبانِ حال) گفت حالا چرا پشت خیمه ها ؟.. بیا تو بشین گفت نه آخه دیدم اون لحظه هم خیلی خودم و کنترل کردم دیدم آقام این بچه رو زیر عبا پنهان کرد منم نمیخواستم آقام خجالت زده بشه نرفتم جلو اما از لای پردۀ خیمه میدم اومد همینجا پشت خیمه ها نشست دیدم یه قبر کوچولو کند .. خودم دیدم زینب جان همین جا خاک کرد ولی هر چی میگردم پیداش نمیکنم ..*
اینجا حسینیه است، در این خانۀ حسین
حتی نفس کشیدن ما، هم عبادت است
آغوش اگر که باز کنی ، خوبها چرا
هرکس گناه بیشتر آورده ، دعوت است
خاکی شدم برای تو خاکم، درست شد
زحمت برای روضۀ تو، عین رحمت است
ما پرورش گرفتۀ ، زهرای اطهریم
از مادر آنچه میرسد اصلا، محبت است
روی در، خون سر انگشت مرا، میبینی
خانهات را، کسی اندازۀ من، در نزده
گر به زهرا برسد نامۀ من، نیست غمی
هرکسی بچۀ بد را زده، مادر نزده
محشر همه به دور حسین ، جمع میشویم
فردوس بیحضور تو خاموشُ خلوت است
نزدیک اربعین شده ، کاری بکن حسین
دیگر برات را بده ، وقت زیارت
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
@majmaozakerine
روضه حضرت ابالفضل
گلپونه ها
سبک،ای عمو تا ناله هل من معینت را شنیدم
✍به قلم مداح وشاعر مریم صالحی مرزیجرانی
@majmaozakerine
یااخا تا ناله ی هل من معینت راشنیدم
بهر یاری تو به علقم دویدم
دیدم تورا غرق به خون دست بریده
عباس من چشم تورا دشمن دریده
وای من داداش من
رفتی شکستی پشت من
عباس من۴
پاشوببین دشمن چقدر شاده ابالفضل
میدونه هستیمو به باد داده ابالفضل
من مانده ام بی کس خدا
عباس من رفتی کجا۲
من مانده ام تنها ویک لشگر ابالفضل
من مانده ام بی یار وبی یاور ابالفضل
دستم به دامانت ابالفضل
جانم به قربانت ابالفضل
@majmaozakerine
عباس من۴
صل الله علیک یااباعبدالله
#روضه
#از_های_حاج_بهزاد_جاوید
بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان یا رحیم
السلام علیک یا ابوالفضل العباس
علمدار وفادارم ابالفضل
پس از تو بی کس و یارم اباالفضل
قسم بر تشنگی شیر خواره
گره افتاده در کارم ابالفضل
#بو گون روز تاسوعادی ،روز توسل به باب الحوائج ، ان شاءالله دسته جمعی گیدخ کربلایه اوردا عرض ادب الیاخ ؛ در میان شهدای کربلا ایکی نفره باب الحوائج ، دئیوبلر
بیری سرباز شش ماهه حضرت علی اصغر(ع) بیری ده آقا اباالفضل ( ع )
آی مریض اولانلار ، حاجتی اولانلار
بوگون دست توسل وراقون آقا قمر
منیر بنی هاشمین دامانینه که ئوزی
سو بابتنیدن نا امید اولدی ولی هیچ
کسی ناامید ایلمز
آخرین لحظه لریدی ئوزون دولاندیردی
خیمه لر سمتینه ، حسین جان ئوزیوی
یتور منه قارداش دای ئولورم
ایله کی ارباب بی کفن ابوالفضلین سسین آلدی ئوزون یتوردی قارداش
بالینینه، نیلدی یاران ،نیلدی آی عزایه
گلنلر😭
باشی اوسته اگلشوب قویدی دیز اوسته باشینی
گوردی بیر حاذق طبیب اولچشم بیمار آختارور
گوشه عمامه سیله سیلدی قانلی گوزلرین
بلدی که قلبی تماشای رخ یار آختارور
بیلمورم نه گوردی یا زهرا حسین یومدی گوزین
مطلب روشن مگر بی پرده گفتار آختارور
سسلدی قارداش گوز آچ بیر چوخ یامان گون یاتموسان
قارداشون یالقز قالوب یار و مدد کار
آختارور
😭 الله هیچ کسی قارداشسیز ایله مسون
گرچه بو یاتماقدا چوخ حقون وار ای قربان حق
بو یاتان پرچم ولی سن تک نگهدار آختارور
#عباس آخی سن منیم بو لشگریمین
علمداری سن ، دور ایاقه قارداش ایندی خیمه لرده قیزلار یولووی گوزلور ، بیلورم یارالیسان 😭
سن ولی سوقولی ویرمشدون پریشان قیزلارا
ایندی مندن چوخ سنی اول تشنه قزلار آختارور
#سوزوم بودی،دردیم بودی
خیمیه قارداش نجه بو حالدا قارداشسز گیدیم
کیم منی تک گورسه الان کشف اسرار آختارور
#نه گوزل دئیوب منزوی الله اونا رحمت ایله سون
دور داغلدی لشگریم ای باوفا سرلشگربم
شه قشون جمع ایلسه اولده سردار آختارور
بو شکستونله ایکی یردن شکست
ایتدون منی
حیف حالدان گیتمشم دل حال اظهار
آختارور
#عباس
بیر بلیم سندی ایکیمجی اقتدار و شوکتیم
قارداشی الدن گیدن بیر قلب غمخوار
آختارور
قانلی لار ایچره ایاقه دورماقا گلمور بلیم
دشمنیم ال چالماقا بیر بیله اطوار آختارور
جمع اولور بیر بیر قاچانلار حمله ایتسون اوستومه
تک بلالی باشیمی بو قوم خونخوار
آختارور
دور اوتور زین اوسته قارداش من
جلودارون اولوم
دشمنیم اولمش جری بیر لحن اخطار
آختارور
گورسه لر سنلن منی آت اوسته اولمازلار جری
بو دل آزاران کوفه چون دل آزار آختارور
#عباس ده ده اوغلی قارداش
من داخی سندن صورا هیچ سروه تکیه ایتمرم
سایه یاری قویوب کیم وصل دلدار آختارور
دالدالانمشدی سنون سایونده قرلاریم منیم
ایندی بوش خیمون همین قزلار دل افکار آختارور
پاره مشگونده اولیدی کاش بش اون
قطره سو
مشگوی حتما رباب دیده خونبار آختارور
#ایکی بند اوخیوم وقتیم تمام اگر اورک لروز یانسا مریض لری ده یاد
الیون😭
اصغرین آلام گتورم من اودا آرام اولار
چونکه بیر تر تازه غنچه بزم دادار آختارور
من خدا حافظ آنام زهرایه قیل عرض سلام
بو گجه تز گل دینن اوغلون عزادار آختارور
#برداشت: از کتاب صد قافیه
استاد منزوی
التماس دعا
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
📋 «وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا»
#سبک_زمینه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قرآن فاطمه شد زیر و رو «وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا»
بارون سنگ ها از همه سو «وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا»
خدا داره میبینه چقدر شلوغه گودال
حسین گیر افتاده، تو وسط این جنجال
کمتر اذیتش کنید، نزدیک سه ساعته توی گوداله
کمتر اذیتش کنید، چشم مادرش خیره سوی گوداله
کمتر اذیتش کنید، این هزار و چندمین زخم شمشیره
کمتر اذیتش کنید این هزار و چندمین صوت تکبیره
«حسین جان، آقا، شهید عطشان آقا
تیرها دخیل بستند به گلو «وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا»
مقصد نیزه ها شد پهلو «وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا»
خدا داره میبینه، بلند شو از رو سینه
آبش نمیدید باشه، خنجر نکش از کینه
کمتر اذیتش کنید، خواهرش میبینه دست و پا میزنه
کمتر اذیتش کنید، پیمردی داره با عصا میزنه
کمتر اذیتش کنید، جای سالمی نمونده رو تنش
کمتر اذیتش کنید، لااقل به غارت نبرید پیراهنش
«حسین جان، آقا، شهید عطشان آقا»
وای از زندگی بعد از عمو «وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا»
روی صورت ها جای دست عدو«وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا»
خدا داره می بینه، دعوا سر گشواره ست
طفل یتیمی ای وای، گم شده و آواره ست
کمتر اذیتش کنید، این سه ساله که کتک نداره ای زجر!
کمتر اذیتش کنید این سه ساله فدک نداره ای زجر!
کمتر اذیتش کنید، صورتش شده کبود دیگه نزنید
کمتر اذیتش کنید، این صدای زینبه که میگه نزنید
«حسین جان، آقا، شهید عطشان آقا»
*شاعر: #حسین_حاجی
📋 شب شبِ عاشوراست
#سبک_واحد
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شب شب عاشوراست، تو کربلا غوغاست
امشب یه جورایی، زخمی تر از فرداست
این خیمه تاب و تب، اون خیمه جون برلب
هرکی یه جور اما، وای از دل زینب
از گونه ها رها شد، نم نم صدای پای بارون
چشم حسینی امشب، به خار و تیغ این بیابون
مونده حسین نگاهش، به خواهر به خواهر
زینب شده کلامش، برادر برادر
این گوش دل غم این، یه مادر یه مادر
اون گوشه بی قراره، یه دختر یه دختر
«واویلتا واویلتا»
زینب پریشون، غمگین و حیرونه
میبینه این صحرا، فردا پراز خون
میبینه از امشب، صحرای محشر رو
میبوسه فردا عصر، رگ های هنجر رو
میبینه ظهر فردا، گودال و یه کهنه پیرهن
قُرآنِش و میبینه، افتاده زیر پای دشمن
زینب که بی حسینش، نبوده نبوده
باید جدا بمونه، چه زود چه زود
امشب تو خیمه خوابه، رقیه رقیه
فردا تن سه سال، کبود کبود
«واویلتا واویلتا»
از خیمه تا گودال، زینب میره از حال
تو اون شلوغی ها، قرآن میشه پا مال
این روضه سنگین شد، زینب چه غمگین شد
سر نیزه ها از بس، بالا و پایین شد
این نور چشم زهراست، ای نیزه ها! اینو بفهمین
از رو تن حسینم، هی چکمه های بد! بلند شین
ای دست کینه رحمی، به ما کن به ما کن
موی برادرم رو، رها کن رها کن
اون جوری بر نگردون، تنش رو تنش رو
زهرا داره میبینه، حیا کن حیا کن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
#زمینه
#تاسوعا
بانوای حاج
#محمود_کریمی
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
تشنه بودیم، بوی آب می رسید از علقمه
از تو نخلا، می رسید رایحه ی فاطمه...
از میون، گرد و خاک سمت حرم می رسید
بابا گریون، قده خم روی لباش زمزمه
با این که غم داشتیم / صاحب علم داشتیم
عمومون و کشتن / همین و کم داشتیم...
عمو جونم، تا تو بودی، سر و سامونی داشتیم
تو که رفتی، چش گریونی داشتیم
بعد تو بیچاره شدیم، دنبال زینب همه آواره شدیم
بی هوش و گوشواره شدیم...
رفتی و رفت، دشمنت سمت حرم صف به صف
ناله ها و ضجه ها می رسید از هر طرف
تا عمود خیمت و، دستای بابا کشید
عمه میزد بر سرش، دستش و رو به نجف
عمه هزار بار مُرد / خیمه گرفت آتیش
همه میگن بابا / چرا نیاوردیش؟؟!
عمو جونم، تا تو بودی دشمنامون می ترسیدن
تا تو رفتی، چشم تو رو دور می دیدن
ماها گریون بودیم و، اونا همش می خندیدن
اشک باباس، که نشوند ما رو به روز سیاه
بی قرار و، تشنه و بی کسه و بی پناه
جای خالیت، میکِشه پنجه به زخم دلش
اون دمی که، قاتلش می رسه تو قتلگاه...
چشمت و دور دیدن / غارتمون کردن
سر بسته باید گفت / همه چیو بردن
عمو جونم، تا تو بودی چاره داشتیم
کی لباس، پاره داشتیم!!
تو که رفتی سر به صحرا ها گذاشتیم
پا برهنه، روی خارا پا گذاشتیم
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_6030869734172394840.mp3
17.65M
زمینه تاسوعا تشنه بودیم
محمود کریمی
4_6030572393586492546.mp3
6.19M
#شور
#تاسوعا
بانوای
#محمدحسین_حدادیان
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
روی لبم واویلا کسی ندیده توی دنیا
که با لبای تشنه سقا بمیره در کنار دریا
یار و عملدار من منو نذاری تنها ای کاش
به فکر غصه های من باش یه کاری کن غریبم داداش
پاشو ببین ای سقا که حرمله سه شعبه داره
میشه رباب دیگه بیچاره میره رو نی سره شیرخواره
پاشو ببین ای سقا چه نقشه ها دارن این لشگر
میان به پشت خیمه آخر برای نبش قبر اصغر
ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل
بعد تو عباس من تنم میمونه زیر مرکب
دیگه میره اسیری زینب نداره محرمی از امشب
از سر نی میبینی داره میره خرابه زینب
به دستو پاش تنابه زینب تو مجلس شرابه زینب
دستای نامحرم ها بلند میشه به روی زینب
یه بغضی تو گلوی زینب آتیش میگیره موی زینب
@majmaozakerine
ابالفضل ابالفضل ابالفضل ابالفضل
@majmaozakerine
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_977772991679038008.mp3
3.7M
#زمینه
#تاسوعا
بانوای
#حسین_طاهری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
یل صحرای کربلا امیر و شاه علقمه
رو بازو بندش یا علی رو سربندش یا فاطمه
تمام کس و کار حسین شدن محو سردار حسین
ابالفضل علمدار حسین
علمدار حسین
سفارش کرده عمو به لشکر علم باید بر جا باشه
باید پرچم بالا باشه
****
تموم لشکر اومدن برای بیعت با حسین
روی لبهاشون جاری فقط لبیک یا حسین
همه محمو چشمان حسین همه جان به قربان حسین
همه گوش به فرمان حسین
سفارش کرده حسین تو خیمه
علم باید بالا باشه تو دستای سقا باشه
*
بِنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی
وَ أَخیهِ أَسَدِ اللهِ مُسَمّا بِعَلی
بِنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی
وَ أَخیهِ أَسَدِ اللهِ مُسَمّا بِعَلی
وَ بِزَهراءَ بَتولٍ وَ بِأُمٍّ وَلَدَتها
وَ بِزَهراءَ بَتولٍ وَ بِأُمٍّ وَلَدَتها
وَ بِسَبطَیهِ وَ شِبلَیهِ هُما نَجلَاْ زَکیٍّ
وَ بِسَبطَیهِ وَ شِبلَیهِ هُما نَجلَاْ زَکیٍّ
وَ بِسَجّادِ وَ بِالْباقِرِ وَ اْلصّادِقِ حَقّا
وَ بِسَجّادِ وَ بِالْباقِرِ وَ اْلصّادِقِ حَقّا
وَ بِموسی وَ عَلیٍّ وَ تَقیٍّ وَ نَقی
وَ بِموسی وَ عَلیٍّ وَ تَقیٍّ وَ نَقی
@majmaozakerine
وَ بِذِی الْعَسکَرِ وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ بِالْحَق
وَ بِذِی الْعَسکَرِ وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ بِالْحَق
أَلَّذی یَضرِبُ بِالسَّیفِ بِحُکمٍ أَزَلی
أَلَّذی یَضرِبُ بِالسَّیفِ بِحُکمٍ أَزَلی
@majmaozakerine
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@majmaozakerine
📋 «یَوم لا یَنفَعُ مالَ بَنون»
#سبک_شور
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تویی که یه عمره آقا، تو دلم شیش گوشه داری
تو شلوغیای محشر، منو تنها نمیذاری
منو تنها نمیذاری، همیشه هوای نوکراتو داری
منو تنها نمیذاری، نمیذاری بمونم تو بیقراری
منو تنها نمیذاری، حسین...
«یوم لا یَنفَعُ مال بَنون»
جان زهرا تو کنار من بمون
«یوم لا یَنفَعُ مال بَنون»
«إنَّ خُدّامَ الحسین لَفائزون»
«یا وَجیهاً عند الله، إشْفَع لی عِند الله»
شب و روز خیلی به فکرِ، سختی روز معادم
اعتقادمه که اون روز، آقا میرسی به دادم
آقا میرسی به دادم، مثِ هر وقتی که من صدات میکردم
آقا میرسی به دادم،میرسم به آرزوم دورت بگردم
آقا میرسی به دادم، حسین....
«یوم لا یَنفَعُ مال بَنون»
غم نداریم میرسی به دادمون
«یوم لا یَنفَعُ مال بَنون»
تو رو داریم کشتی نجاتمون
«یا وَجیهاً عند الله، إشْفَع لی عِند الله»
محاله روز قیامت، سراغ منو نگیری
منی که نوکرت هستم، اونجا دستامو نگیری
اونجا دستامو میگیری، قیامت پیدا میشه قیمت اشکا
اونجا دستامو میگیری، اونجا هم گریه میکنم برات میکنم آقا
اونجا دستامو میگیری، حسین...
«یوم لا یَنفَعُ مال بَنون»
دست تو فقط میگیره دستمون
«یوم لا یَنفَعُ مال بَنون»
به تو محتاجم امام مهربون
«یا وَجیهاً عند الله، إشْفَع لی عِند الله»
*شاعر: #حسین_حاجی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋امروز ارباب ما رو تو گودال نگران کشتند
#متن_روضه (بخش اول صوت)
#روضه_امام_حسین (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امروز ارباب ما رو تو گودال نگران کشتنش. میدونین نگران چی بود؟ روایت میگه همینطور که افتاده بود با گوشه های چشمش خیمه ها رو نگاه میکرد. ای خدا الآن زن و بچشم چی میشن؟ تو این بیابونا تنها. نه محرمی. نه کس و کاری.
امشب ناموس ارباب ما تو بیابوناست. انقدر نامحرم تو این بیابونا هست من چی بگم؟ فقط همینو بگم. بین یه عده اراذل و اوباش... خدا نیاره برا کسی تو بیابونی گیر بیفتی؛ مجبور بشی زن و بچت رو رها کنی؛ بدونی تو اون بیایون اراذل و اوباش هستند.
امروز از دم غروب خیمه ها رو آتیش زدند. اون نامرد وقتی اومد خیمه ها رو آتیش بزنه صدا زد: خیمه ها رو با اهلش به آتش بکشید. امشب روضه عجیب آمیخته با روضه مادرم فاطمه است.)
یادم افتاد اون لحظه ای که اون نامرد اومد پشت در خونه. علی یا بیرون میای یا خونه رو به آتیش میکشم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 عمه جان! پهلو هام درد میکنه
#متن_روضه (بخش دوم صوت)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(امشب اروم گریه کنید. کسی داد نزنه. شأن غرببان ه. باید آروم آروم گریه کنیم.)آخه بی بی با یه مکافاتی بچهها رو آروم کرده. همچین که خیمه رو آتیش زدند دیدند بی بی داره بال بال میزنه دم یه خیمه. هی می ره تو. هی میاد بیرون. _چی شده بی بی جان ؟ فرمود من تو این خیمه یه مریض دارم. نمیدونم چجوری بیارمش بیرون یه وقتی تو آتیش نسوزه.
(امشب بی بی با یه مکافاتی خوابوند. چه خوابی؟ از خواب می پرند این بچه ها. دیدین... مخصوصا اگه دختر داشته باشید این حرف منو میفهمید. دخترت اگه تو روز به صحنه بدی ببینه تو شب هی از خواب میپره میگه خواب بد دیدم.) هی از خواب می پریدند. عمه جان! گوشم درد میکنه. اون یک میگفت:« عمه جان! پهلو هام درد میکنه.» اون یکی هی میگفت: «عمه جان! صورتم میسوزه.»
میگه همه این بچه ها رو که بی بی یکی یکی شمرد؛ دید دوتا از بچه ها کمن؛ با ام کلثوم تو بیابون دنبال این بچه ها میگشتند. لای این بوته ها رو هی گشتند. یه وقت دیدند یکی از این بچه ها لای این بوته ها جوون داده. انگار زیر پاهای اسب ها مونده. گرفت بغلش کرد آورد تو خیمه دید جوون داده و مُرده. اما هنوز یکی دیگه از بچه ها کمه. ای خدا کجا رفته؟ این طرف رو بگرد. اونطرف رو بگرد. یهو ام کلثوم صدا زد: زینب جان! من میدونم کجا رفته. آخه هی دم غروب بابا بابا میکنه؛ شاید رفته تو گودال. اومدند تو گودال دیدند آره این بچه خودش رو انداخته رو بدن بابا. دست این بچه رو گرفت؛ بلندش کرد. عمه جان! چجوری تو این نیمه شب تو این تاریکی ها بدن بابات رو پیدا کردی؟ صدا زد عمه جان! خیلی دلم هوای بابام رو کرده بود. میخواستم براش آب بیارم. آخه دیدم هی میگه:« جگرم میسوزه.» همینجور که تو این بیابون میگشتم بابا بابا میکردم دیدم از یه جایی صدا میاد«اِلَیَّ...»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ