eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ 🌟بعضی از اعمال شب جمعه 🌟 💚 شب جمعه بسیار شب با فضیلتی می باشد که ان شاء الله با دعا و نیایش و عبادت به بهترین نحو سپری کنیم 💚 💚 برخی از اعمال شب جمعه عبارتست از : ( یک یا چند یا همه آن ها را برحسب وقت و توانمان انجام بدهیم ان شاءالله ) 🌷 دعای کمیل 🌷 بسیار تسبیحات اربعه گفتن ( سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر ) 🌷 صلوات 🌷 قرائت این سوره ها در شب جمعه سفارش شده : اسراء، کهف، ص، سجده، یس، واقعه، دخان، احقاف، جمعه، شعرا، نمل، قصص، زخرف، طور و . .. 🌷 طلب آمرزش و دعا در حق مومنان 🌷 قرائت سوره جمعه در رکعت اول نماز مغرب و عشاء و قرائت سوره توحید در رکعت دوم نماز مغرب و سوره اعلی در رکعت دوم نماز عشاء. 🌷 نماز والدین: دو رکعت است. در رکعت اول بعد از حمد 10 مرتبه آِیه ی زیر تلاوت شود: 🔹رَبِّ اغفِرلِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِلمُؤمِنیِنَ یَومَ یَقُومُ الحِسَاب در رکعت دوم بعد از حمد آیه ی زیر 10 مرتبه تلاوت شود: 🔹رَبِّ اغفِرلِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِمَن دَخَلَ بَیتِی مُؤمِناً وَ لِلمُؤمِنِینَ وَالمُؤمِناَتِ بعد از سلام نماز 10 مرتبه گفته شود: 🔹رَبِّ ارحَمهُمَا کَمَا رَبَیَّانِی صَغِیراً 🌷 نماز امام زمان عج : (دو رکعت است. در هر رکعت حمد که خوانده میشود، آیه ی شریفه ی {ایَّاکَ نَعبُدُ وَ اِ یَّاکَ نَستَعِینُ} 100 مرتبه تکرار می شود و بعد از 100 مرتبه حمد تمام می شود و سوره ی توحید خوانده خواهد شد. اذکار رکوع و سجود هر کدام 7 مرتبه تکرار می شوند. در قنوت و بعد از نماز نیز برای ظهور حضرت بسیار دعا باید شود. ( 👈 در این نماز و سایر نماز ها کمک خواستن از غیر خدا جایز نیست.... @majmaozakerine
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم حرارتی است قدیمی که در دلم دارم مرا به حُرمتِ موسی الرضاست بخشیدن خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم به امرِ حضرت سلطان، حسین می گویم به لطف فاطمه ارباب محترم دارم حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد دلم خوش است میان دلم حرم دارم @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝 💝 🍃 یعنـی یک غروب وعده دار 🍃وعدۀ ترمیم قلب یاس زار 🍂 یعنـے مادر چشم انتظار 🍂در هوای دیدن روی نگار 🍃 یعنی یاد در صلات 🍃ندبه ها و آل یاسین و سِمات 🍂 یعنـی یک سَمـا دلواپسـی 🍂کی شـود مولا به داد ما رَسـی؟😔 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج ❣اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سحر نوید دهد، صبح نور نزدیک است زمان غم به سر آمد، سرور نزدیک است شفق زده است ز مشرق، فروغ صبح امید دهید مژده که روز ظهور نزدیک است گذشته موسی عمران از آن سوی دریا بگو به لشکر فرعون، گور نزدیک است حجاب ها ز میان رخت بسته اند همه الا که لحظه ی فیض حضور نزدیک است رسد ز سینهء سینا ندا به اوج فلک که پای موسی عمران به طور نزدیک است چگونه از حرم یار دور افتادید!؟ برای اهل دل این راه دور نزدیک است طلایه دار عدالت ز راه می آید زوال سلطنت ظلم و زور نزدیک است ظهور یوسف زهرا قیامت کبراست یقین کنید که روز نشور نزدیک است 👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷زیارت #امام_زمان (عج) در روز جمعه 🎤با نوای استاد #فرهمند 📡 حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر امام زمان(عج) -(آقا دلم چقدر گرفته براي تو) آقا دلم چقدر گرفته براي تو اين جمعه هم گذشت و نيامد صداي تو تقويم من پر است از این جمعه های سرد طي شد بهار زندگي من به پاي تو آشفته ام چنان که به فردا نمي رسم دیگر اميد وصل ندارد گداي تو از من نمانده است بجز این دو روز عمر اين روزهاي آخر من هم فداي تو مردن هزار مرتبه بهتر از این فراق ای کاش پر زند نفسم در هواي تو یا تو قدم به دیده من نِه سحرگهی یا من به دشت سر بگذارم برای تو شاعر:
امام زمان(عج)-مناجات فاطمی-روز شهادت باز عطر یار آمد و دنیا به کام شد یعنی دوباره موقع عرض سلام شد این لطف هیئت است که حتی کسی چو من با تو میان روضه فقط همکلام شد  شکر خدا که سایه ی الطاف مادرت با دست تو به روی سرم مستدام شد  باز آمدم که گریه کنم شاید اشک من بر زخم های مادری ات التیام شد  روضه بخوان ز غربت مولا که بعد از این خورشید عمر فاطمه اش روی بام شد  تازه مصیبت دل حیدر شروع شد هرچند درد پهلوی مادر تمام شد ای منتقم به پهلوی زخمی مادرت دیگر بیا، بیا که زمان قیام شد 
حضرت فاطمه زهرا سلام_الله_علیها فاطمیه غزل فاطمه سرچشمه‌ی وحی است، کوثر شاهد است باء بسم‌اللهِ قرآن تا به آخر شاهد است فاطمه سوغاتی عرش است، در تندیس سیب لیلة‌المعراج، می‌داند؛ پیمبر شاهد است «اشهد انَّ علیّاً حجة‌ الله» است، نیست ؟! فاطمه آیینه‌ی مولاست، حیدر شاهد است شأنش از هر مأذنه گویاست، با شعرِ اذان نیست بالاتر از آن؛ الله‌اکبر شاهد است روضه‌اش اشکِ قلم را ریخت، کاغذ گُر گرفت داغش آتش زد به جانِ شعر، دفتر شاهد است لشکرِ هیزم به دستان آب را آتش زدند آتش از هرمِ خجالت آب شد؛ در شاهد است سنگ‌های کوچه بارِ شیشه را انداختند غنچه‌ی نشکفته پرپر؛ روزِ محشر شاهد است گریه‌اش انداخت، مسجد را به هق‌هق عاقبت شانه‌ی محراب هم لرزید، منبر شاهد است بال‌هایش ریخت، در شمعِ مریضی ذوب شد محو شد خاکسترِ پروانه؛ بستر شاهد است تا نوشتم کاشکی این روضه‌ها افسانه بود روضه‌خوان فریاد ‌زد «نه نیست»، مادر شاهد است عاشقان حضرت ابا عبدالله الحسین @majmaozakerine
اجرای مراسم سفره ابوالفضل ع اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً ، بِرَحْمَتِکَ‏ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ ... همه قرار من این است یارِ تو باشم قرار سوزِ دلِ بی قرارِ تو باشم به غیرِ اشک ندارم متاعِ بالایی که مرهمِ نگهِ اشک بارِ تو باشم برایِ یاریِ دین روز و شب دعایم کن که روزِ یاریِ عترت کنارِ تو باشم غم غریبیِ آلِ تو می کُشد مارا دلم خوش است که من جان نثارِ تو باشم تویی اسیرِ غمِ اهل بیتِ پیغمبر و من اسیرِ غمِ قلبِ زارِ تو باشم تو در مدارِ حسینی و من به دنبالت بگیر دستِ مرا در مدارِ تو باشم در آن زمان که شعارِ تو یالثارات است الهی از کرمت پایِ کارِ تو باشم در آن سحر که می آیی به یاریِ زهرا خدا کند که من ای یار ، یارِ تو باشم اگر چه با تو ام امروز در مقامِ حرف سزاست هم قدمِ روزگارِ تو باشم به خونِ سرخِ حسین انتقام می آید خدا نوشته که چشم انتظارِ تو باشم *حضرت فرمود هر جا روضۀ عموجانم خوانده بشه ، من سراسیمه میام ... آقا و مولاتون رو همه صدا بزنید ؛ یا صاحب الزمان ....... دلم تنگ است و غم بسیاردارم من امشب با ابوالفضل کاردارم من امشب از ابوالفضل توشه گیرم زیارت کردن شش گوشه گیرم در اینجا عطر بوی یاس گیرم من امشب دامن عباس گیرم غریق منتم کرده ابوالفضل که اینجا دعوتم کرده ابوالفضل دراینجا با دلی محزون و خسته نشسته بانوی پهلوی شکسته بدستش شاخه های یاس دارد به لب هم ذکر یا عباس دارد شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چون طفلان این سخن ها رو شنیدند همه از هم خجالت می کشیدند وای بمیرم برات آقا جان اومد دم خیمه طفلان دید بچه ها شکمشون رو روی زمین مرطوب گذاشتند تا از تشنگی شان کم بشه غیرتش به جوش آمد صدا زد:سیدی ، مولای من ، سینه ام تنگ شده اجازه بده برم میدان امام حسین فرمود: می خواهی بروی برو ، اما اول برای بچه هایم قدری آب بیار خودش را به طرف شریعه فرات رسانید مقداری اب به کف دست گرفت اما یاد لب تشنه برادر ، یاد تشنگی بچه های برادر افتاد اب را روی اب ریخت به سوی خیمه ها حرکت کرد اما دشمنان دستهای نازنینش را جدا کردند اما هنوز امید داره هنوز اب داره وای بمیرم امان از اون لحظه ای که تیر به مشکش زدند وقتی تیر به مشک اباالفضل اصابت کرد همه اب روی زمین ریخت امیدش نا امید شد الهی امیدت نا امید نباشه عزیز دلم یک عمود اهن هم به فرق نازنینش زدند از روی اسب به زمین افتاد صدا زد : برادر برادرت را در یاب اه امان از اون لحظه ای که حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش و بریدن تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم (آه برآر توه بمیرم) کنار علقمه غوغا بَهِیّه دِتا دَست از بدن جِدا بَهِیّه علمدارِ حسین، عَبّاسِ فِدا که وِ نِه  فرقِ سر دِتا بَهِیّه دست عمو هر ده جدا بهییه خیمه دله غوغا به پا بهییه راه دکته عمو سوی علقمه شط کنار بوین غوغا بهییه آخ مه کمر توه دتا بهییه ×××××××× الهي به اين سفره بركت بده ..... به اين مائده شكر نعمت بده همه شاد گردیم در اين زندگي ..... به باني اين سفره رحمت بده به آشپز و ميزبان و هم ميهمان ..... تن سالم و شان و شوكت بده نصيب همه دوستان علي‌(ع) ..... زحق سفره ي خير قسمت بده الهي به روز جزا بهر ما ...... طعام بهشتي ز جنت بده @majmaozakerine
‍ توسل به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام امشب گشودم لب به ذکر یا ابالفضل تا درد دل ها را بگویم با ابالفضل هم کاشف الکرب است و هم باب الحوائج سرلشگر و صاحب لوا ، سقّا ابالفضل با دستِ خود ، از دوستانش دست گیرد محشر کند ، در محشرِ کبری ابالفضل هر کس که گردد نوکرِ او ، رستگار است پرونده اش را گر کند امضا ابالفضل ای زاده ی اُمّ البنین ! دردم دوا کن من بی کسم ، دارم تو را تنها ابالفضل از کودکی در روضه هایت گریه کردم هر جا که رفتم ، آمدم اینجا ابالفضل راضی مشُو نومید از این در باز گردم چون شاد می گردند دشمن ها ابالفضل افتاده ام از پا بگیر ای دوست ، دستم ای دستگیرِ مردمِ دنیا ابالفضل آقا ! یکی از هیئتی هامان ، مریض است بهر شفای او دعا فرما ابالفضل بی خانمانم ، خانه ای خواهم که در آن دَه شب نمایم روضه ات بر پا ابالفضل دیشب میانِ هیئتِ ما عالمی بود نام تو را بردیم و شد غوغا ابالفضل دیدم یکی از سینه زن ها ، وقت روضه می گفت : از کارم گره بگشا ابالفضل انگار عزّ و آبرویش در خطر بود بر او نظر کن ، حُرمتِ زهرا ابالفضل آن دیگری می گفت : فرزندی عطا کن تا سفره اندازم به عاشورا ابالفضل مولای محبوبم ، دل ما تنگ گشته کن کربلایی مجمعِ ما را ابالفضل ای ناخدایِ کشتیِ رحمت ، مدد کن من مانده ام در موجِ مشکل ها ابالفضل گر چه گنه کارم ، شما را دوست دارم بر بابِ احسانت دخیلم یا ابالفضل حاجت روایم کن ، که بهر هیئتِ تو قربانی آرم روزِ تاسوعا ابالفضل سوزد دلم ز این غم که با لب های عطشان جان باختی در ساحلِ دریا ابالفضل شد قطعه قطعه پیکر پاکت به شمشیر شد لاله زار از خونِ تو صحرا ابالفضل وقتی که بر چشم تو ، دشمن تیرِ کین زد هفت آسمان گفتند : واویلا ! ابالفضل فریاد از این غم کز عمودِ آهنین شد نقشِ زمین ، آن قامتِ رعنا ابالفضل پشت حسین از داغِ جانسوزِ تو ، خم گشت شد بسته راهِ چاره ی مولا ، ابالفضل وقتی حسین از جا عمودِ خیمه ات کَند کردند شادی ، لشگرِ اعدا ابالفضل هر جا که باشد (( ایزدی )) با فخر گوید : من نوکرت هستم ، تویی آقا ابالفضل اقای حاج حیدرازتهران سبک سنتی @majmaozakerine
‍ متن روضه جان سوز.... 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 🍀 متن روضه شهادت حضرت زهرا (س) - زیر باران دوشنبه بعداز ظهر - محمود کریمی زیر باران دوشنبه بعداز ظهر اتفاقی مقابلم رخ داد وسط کوچه ناگهان دیدم زن همسایه بر زمین افتاد سیبها روی خاک غلطیدند چادرش در میان گردوغبار قبلاً این صحنه را نمی دانم در من انگار می شود تکرار آه سردی کشید حس کردم کوچه آتش گرفت از این آه و سراسیمه گریه در گریه  پسر کوچکش رسید از راه طفلكی چند بار خورد زمین دو قدم مانده بود تا مادر گفت:برخیر خانه نزدیك است جان بابا بلند شو دیگر گفت: آرام باش چیزی نیست به گمانم فقط کمی کمرم دست من را بگیر گریه نکن مرد گریه نمی کند پسرم چادرش را تکاند با سختی یا علی گفت از زمین پا شد پیش چشمان بی تفاوت ما ناله هایش فقط تماشا شد     صبح فردا به مادرم گفتم  گوش کن این صدای روضه ی کیست؟ طرف کوچه رفتم و دیدم در و دیوار خانه ای مشکی ست با خودم فکر می کنم حالا کوچه ی ما چقدر تاریک است گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه راستی فاطمیه نزدیک است این روضه امام حسن بود برات خوندم، مادربخواد بره بیرون، بچه، اثبات شده پسر بچه زمانی كه به دنیا می آد، نسبت به مادر غیوره، غیور، امام حسن علیه السلام، امام حسنی كه مولا(امام علی علیه السلام)داشت به محمد حنفیه، می گفت:چرا برگشتی، عیبی نداره، این ترس و از مادرت به ارث بردی، می گه داشتم می شنیدم، دیدم شتر  پی شد، پرچم اسلام وسط میدان به اهتزاز درآمد، علم دیگه به دست من نیست، دیدم برادرم امام مجتبی وسط میدون، غیرت امام مجتبی از بچه گی، تمام اهلبیت، همه به مادراشون حساسند، بابا، جوجه به مادرش حساسه، مرو كه كوچه برای پرت خطر دارد مرو كه رد شدن امروز درد سر دارد مگرنگفت : خداوند خلقتت حتی برای صورت تو برگ گل ضرر دارد گمان نمی كنم این مرد بی حیا این جا بدون حادثه دست از سر تو بردارد ز روی پوشیه زد تازه این چنین شده ای كه چشمهات فقط دید مختصر دارد بزرگ بانوی این شهر باورت می شد زخاك كوچه حسن گوشواره بر دارد نوشته اند كه پیشانی ات به جایی خورد خلاصه ضربه ی بد این چنین اثر دارد میان كوچه بدون رمق، بدون فدك نشسته فاطمه یعنی علی خبر دارد؟ زنی كه زمین بخوره،  فوری بخوان، بلندش كنند، می گه دست بهم نزنید، بلند می شم، اول چادرش و میزون می كنه، اگه توان بلند شدن هم نداشته باشه، همین طور رو زمین میشینه آروم آروم نشسته فاطمه یعنی علی خبر دارد؟ فرمود روضه ی من پاره های جگر و  طشت ولخته های خون نیست، روضه ی من اینه، تا تو كوچه مادرم دست منو گرفته بود، بعد اون حادثه دیگه من دست مادرم و گرفتم، ای وای..اگه تونستی خودت روضه بخونی . ای مادر مادر مادر، همشون گریه می كردند، یه روز هركار كردند، امام مجتبی از حجره بیرون نیومد، مولا اُمد بابا جان، اینهام داغ دیدن، تو باید خواهر و برادرتو ساكت كنی، بیا بیرون، یه گوشه ای از حجره نشسته بود، زار می زد امام مجتبی، آخ آخ . فضه اُمد، اسماء اُمد، چرا نمیای بیرون همه می گن گریه نكن  اما می خوام زار بزنم همه می گن آروم بگیر  ولی دیگه نمی تونم آقا مگه فقط شما مادر از دست دادید، نه، ولی یه چیز دیگه است، غروب ها همه می گن  غروب اون كوچه رو از یاد ببرم،  اما نمی شه پیش چشم های منه برا همیشه  منو آتیش می زنه برا همیشه كسی نمی دونه من می دونم  كه میون كوچه پیش چشام، مادرم، مادرم كسی نمی بینه، من می بینم  تو كابوس شبام، بغض صدام، مادرم مادرم ☘ 🌷🍃 🌾🌷🍂@majmaozakerine 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾
گریز روضه حضرت زهرا س 7. علی زهرا را غسل می دهد ! :  حضرت علی علیه السلام در شام غریبان با غسل دادن حضرت زهرا سلام الله علیها چه دردهایی را که نکشید ، چون غسل نبود ، مرور مصیبت ها بود . دوره کردن درد و تداعی محنت ها بود . بازو و پهلو و سینه و صورت همه ضربه خورده و کبودند . ای وای از حکایت محسن ! حکایت فاطمه و آن در و دیوار ! حکایت آن میخ های آهنین با بدن نحیف و خسته و بیمار ! حکایت آن آتش ، آن تن تبدار ! حکایت آن دست پلید با این گونه و رخسار ! حکایت آن همه مصیبت با این دل بی قرار ! آرام تر اسماء ! دست به سادگی از این همه جراهت عبور نمی کند ، دل چطور این همه مصیبت را مرور کند ؟ این که جسم است این همه جراهت دارد . اگر قرار به تغسیل دل بود چه می شد ؟ این دل شرحه شرحه ، این دل زخم دیده ، این دل جراحت کشیده … این ظلم و ستم به حضرت زهرا سلام الله علیها باعث شد ، یک روزی همین درد و همین مرور مصیبت ها را زینب سلام الله علیها تحمل کند ، همان وقتی که نازدانه اباعبدالله را غسل می داد. آن زن غساله تا بدن را دید از روی تعجب سوال کرد : این دختر به چه بیماری مبتلا بوده که همه ی بدنش ضرب دیده و کبود است ؟(1) . ای زن ! دست روی دل داغ دیده زینب نگذار . آتش به دل زینب نزن ، تو چه می دانی که :  کودکان در دشت و صحرا ، پا برهنه زار و تنها          اشک غم ریزند و گویند ، آه بابا آه بابا  آن طرف طفلی نشسته ، خار در پایش نشسته          دختری با کعب نیزه ، دست و بازویش شکسته  آن طرف راه گلی را ، دشمن سرکش گرفته           صورتش نیلی ز سیلی ، دامنش آتش گرفته  آن طرف جلاد مردی ، مشت او پر گوشواره           این طرف مردی شتابان ، روی دوشش گاهواره پاورقی : الوقایع و الحوادث :ج5ص81 (محمد باقر ملبوبی) . گریزهای مداحی @majmaozakerine
4_5839202119894174684.mp3
2.93M
چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا چرا یک شب نمی آیی به خوابم یابن زهرا #حاج_عبدالله_داداشی ▪️مناجات زیبا با امام زمان (عج) ▪️#جمعه_های #دلتنگی #فارسی#ترکی
#فدائیان_رهبر چشم من و فرمان شما حضرت آقا جانم سپرت روز بلا حضرت آقا الحق و الانصاف برازنده تان است فرماندهی کل قوا حضرت آقا  🕊اَللّـٰهُـمَّ احْفَظْ سِیِّدِنٰا وَ قٰائِدِنٰا وَ وَليِّ اَمْرِنٰا اِمٰامَ الْخٰامِنِہ اي🕊 سلامتیِ مقامِ معظمِ دلبری،صلوات 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
✨﷽✨ ✍🏻سه دسته از زنان عذاب قبر ندارند و با فاطمه زهرا(س) محشور خواهند شد: ①←زنی که سخت گیری های همسرش را تحمل کند و صابر باشد؛ ②←زنی که در برابر بد خُلقی شوهرش صبور باشد؛ ③←زنی که مهریه خود را به همسرش ببخشد. ✍🏻خداوند در برابر انجام هر یک ثواب هزارشهیدو یک سال عبادت به او خواهد داد. 📗وسائل الشیعه، ج 21، ص 285
13981027_35351_128k.mp3
16.52M
♦️صوت - خطبه اول/ بیانات بسیار مهم رهبر انقلاب در نماز جمعه تاریخ‌ساز: اراده خداوند بر پیروزی ملت ایران است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13981027_35352_128k.mp3
5.79M
🎙 بشنوید | صوت خطبه دوم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه تهران. 🏷
📋تیره و تاره روزم از غم تو میسوزم ✔️ 🎤با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ تیره و تاره روزم، از غم تو می سوزم این که دیگه کنارم، نباشی و باور ندارم هنوزم عمرِ این شب درازه، داغ تو جانگدازه تو نگفتی بری، پس علی با فراقت چه‌جوری بسازه آخ نمیدونی حال کسی رو که رفته تموم قرارش آخ چقدر آرزو داشتی باشی عروسی زینب کنارش این آخرا حال خسته‌ت و دیدم نماز شبای نشسته‌ت و دیدم درد دلم اینه که چرا تازه گوشواره‌های شکسته‌ت و دیدم " علی غریبه، بمون حبیبه " ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ وقت غروبی، هی به قلبم می‌کوبید هیچی از من نخواستی تووی زندگی جز یه تابوت چوبی جنس گریه بهونه‌ست، در خودش یک نشونه‌ست جای اون لکه‌ی خون پهلوت روی دیوار خونه‌ست دیدی آخر چه جوری جدایی شده سهم حیدر عزیزم من چه جوری با دست خودم باید آب رو تن تو بریزم چرا عزیزم کبوده بازوهات داره هنوز خون تازه پهلوها بگو چه‌قدر غصه توو دلت داشتی چرا عزیزم سفید شده موهات " علی غریبه، بمون حبیبه " ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ زندگیت در محاق بود، شرح حالت فراق بود اما حرف دل تو لا تَنسی قَتیل البِطَف العراق بود سینه‌هات غرق آه بود، غصه‌هات تووی راه بود روضه‌های شب جمعه‌ی تو فقط روضه‌ی قتلگاه بود با همون دستای پُر ورم پیراهن دوختی واسه حسینت جبرئیل روضه میخواند و با روضه‌هاش سوختی واسه حسینت پیراهنی که دوختی غارتش کردن چقدر توو گودال جسارتش کردن زینبی که زینت علی بوده زینت به رخت اسارتش