Sh 6 Moharram 1444 - Oshagholhosein[7].mp3
11.47M
#تک
#شب_ششم_محرم_۱۴۰۱
#حضرت_قاسم_بن_حسن
🎤حاج مهدی حسینی
قیام میکنم کار همه دشمنا رو تمام میکنم
نهایتاً جونمو قربون امام میکنم
قیام میکنم قیام میکنم
من پسر حسنمو بدون واهمه
من پسر حسنمو نوه ی فاطمه
من پسر حسنمو میون کربلا
قوت بازوهای علی توی دستمه
هم پسر حسنم هم پسر حسین
هم قمر حسنم هم قمر حسین
◾️◾️◾️
تلاش میکنم تا بالاخره که جونمو فداش میکنم
اماممه هرکاری اون بخواد براش میکنم
تلاش میکنم تلاش میکنم
من پسر حسنمو دلشو میبرم
من پسر حسنمو نوه ی حیدرم
من پسر حسنمو میون کربلا
سینه ی همه ی حرومیا رو میدرم
هم پسر حسنم هم پسر حسین
هم قمر حسنم هم قمر حسین
◾️◾️◾️◾️◾️
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
عمریه دل دخیل پرچمه
فقط سر سفره ی حرمه
حرم اباعبدالله
مهمون کرم اباعبدالله
تَنَزَلُ المَلائِکَةِ وَالروح
حسینُ بابُ الله المفتوح
حسینُ شاهدُ کُلِ غائب
پسر علی ابن ابیطالب
ای کشته ی راه خدا یا لَیتَنا کُنا مَعَک
ای عاشق بی ادعا یا لَیتَنا کُنا مَعَک
◾️◾️◾️
خون تو اینقده مقدسه
واسه هدایت همه بسه
حسین یعنی آرامش
یعنی کسی که خیلی میخوامش
تَنَزَلُ المَلائِکَةِ وَالروح
حسینُ بابُ الله المفتوح
حسینُ شافعُ کُلِ مُذنِب
پسر علی ابن ابیطالب
در کربلای پر بلا یا لَیتَنا کُنا مَعَک
بر روی خاک بر نیزه ها یا لَیتَنا کُنا مَعَک
◾️◾️◾️◾️◾️
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هُرم نجف حرارتمان را زیاد کرد
گرمایِ عشق، طاقتمان را زیاد کرد
مانند بوذر از کرمش زر گرفتهایم
مِهر علیست ثروتمان را زیاد کرد
عنوان ماست عبد کرمخانهی نجف
عبدش شدیم، شُهرتمان را زیاد کرد
از وادی السلامِ علی تا که رَد شدیم
شوقِ به مرگ جرأتمان را زیاد کرد
با #یاعلی زمین و زمان را بِهَم زدیم
تأثیر ذکر، قدرتمان را زیاد کرد
گفتیم شیعهایم، طرفدار حیدریم
این گفته خوب عزتمان را زیاد کرد
بودیم مستِ بوسه به دربِ حرم ولی
ایوان طلاش، لذتمان را زیاد کرد
مارا سحر به صحن رساند و غروب بُرد
سهمیهی زیارتمان را زیاد کرد
بی قیمت آمدیم به بازارِ مرتضی
دستش رسید، قیمتمان را زیاد کرد
آری همین مسیر نجف تا به کربلاست
هر ساله باز همتمان را زیاد کرد
#نـوكــر_نـوشـت:
#یاعلی_جـان
ما را ببر نجف، به دَمِ ما دوا بریز
امشب بیا به کاسهی ما کربلا بریز
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حسن_ترک
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
#سلام_امام_زمانم
سر【فدای】قدمت
ای مَه کنعانی من
قَدَمی رنجه کن
ای دوست به【مهمانی】من
عمرمان رفت به
【تکرار】نبودن هایت
غیبتت سخت شد
از دست【مسلمانی】من
#گره_کور_ظهور_تو_منم_میدانم😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
#حال_دل
دست از طلبِ نگاه جانان نکشم
من منــــت ایــــن و منت آن نکشـــــم
عمریست که زیر دِین شـــــاه نجفــــم
فریاد بجز ذکر "علــــی جــــان" نکشم
🌹❤️🌹
#مولا_امیر_المومنین
#یکشنبه_های_علوی
📖 تقویم شیعه🌾
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۲۸ خرداد ۱۴۰۲
میلادی: Sunday - 18 June 2023
قمری: الأحد، 29 ذو القعدة 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️8 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️10 روز تا روز عرفه
▪️11 روز تا عید سعید قربان
▪️16 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
💠نماز یکشنبه ذی القعده
دوستان عزیز و گرامی ؛ امروز اخرین یکشنبه ذیقعده است و تا سال دیگر این فرصت گرانبها از دسترس ما خارج است .
حتما امروز بخوانید.✅
التماس دعا دارم 🤲💚
#نماز_یکشنبه_ذی_القعده
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🔸🔶《السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَرَّ التَّقِيَّ الْإِمَامَ الْوَفِيَّ، السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الرَّضِيُّ الزَّكِيُ التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ(ص)》🔶🔸
✅در بین ائمه اطهار(ع) امام جواد(ع) جوانترین امامی بودند که شهید شدند.
یعنی در سن ۲۵ سالگی!(۱)
بعد از شهادت امام رضا(ع) به اصرار مامون، دخترش ام فضل به ازدواج امام جواد(ع) در آمد.
مامون با فرستادن دختر خود به خانه امام(ع)، آن حضرت(ع) را براى هميشه زيرنظر داشت و از كارهاى او بي خبر نمی ماند.
سرانجام مامون در سال ۲۱۸ قمری مُرد و برادرش معتصم جای او نشست.
امام جواد(ع) با امّ الفضل به جانب عراق آمد.
مسعودی می نویسد ؛
📋《فَلَمَّا انصَرفَ أَبُوجَعفَرِِ(ع) اِلَى العَرَاقِ لَم يَزَلِ المُعتَصَمُ وَ جَعفَرُ بنُ المَأمُونِ يُدَبِّرونَ وَ يَعمَلونَ فِي الحَيلَةِ فِي قَتلِهِ!
فَقَالَ جَعفَرُ لِاُختِهِ أُمِّ الفَضلِ وَ كَانَت لِاُمِّهِ وَ أَبِيِهِ فِي ذَلِكَ؛ لِأَنَّه وَقَفَ عَلَى انحِرَافِهَا عَنهُ وَ غَيرتهَا عَليِهِ لِتَفضِيلِهِ أَم أَبِي الحَسَنِ ابنِهِ عَلَيهَا مَعَ شِدَّةِ مَحَبَّتِهَا لَه وَ لِأَنَّهَا لَم تَرزُق مِنهُ وَلَدَاً!
فَأَجَابَت أَخَاهَا جَعفَرَا وَ جَعَلُوا سَمَّا فِي شَيءِِ مِن عِنَبِِ رَازِقِيِِّ وَ كَانَ يُعجِبُهُ العِنبَ الرَازِقي!
فَلَمَّا أَكَلَ مِنهُ نَدَمَت وَ جَعَلَت تَبكِي!
فَقَالَ لَهَا : مَا بُكاؤُكَ؟
وَ اللّهِ لَيَضرِبَنَّكَ اللّهُ بِفَقرِِ لَا يَنجِي وَ بَلاءِِ لَا يَنسَتِرُ》
♦️وقتى امام جواد(ع) به عراق آمد، معتصم و جعفر بن مأمون درباره كشتن امام جواد(ع) مكر و حيله كردند.
جعفر به امّ الفضل كه خواهر او بود پيشنهاد قتل امام جواد(ع) را داد، زيرا جعفر مي دانست كه امّ الفضل به جهت اين كه امام جواد(ع) مادر امام هادی(ع) را از او بيشتر مي خواهد، با آن حضرت(ع) ميانه خوبى ندارد، از طرفى هم امّ الفضل از امام جواد(ع) فرزندى ندارد!
لذا امّ الفضل حرف برادر خود را گوش كرد، انگوری را به زهر رازقى آغشته کرد و به امام(ع) داد و ایشان هم انگور رازقى را دوست مي داشت.
وقتى امام(ع) از آن انگور خورد، امّ الفضل از عمل خود پشيمان شد، بناى گريه و زارى را نهاد، امام جواد(ع) به او فرمود :
چرا گريه ميكنى؟!
و الله! خدا تو را به فقرى دچار مي كند كه از آن نجات نخواهى يافت و به بلائى مبتلاء می شوى كه مخفى و پوشيده نخواهد ماند.(۲)
در برخی از منابع به مسمومیت امام جواد(ع) اشاره شده، ولی از ام الفضل نامی به میان نیامده است.
ابن شهر آشوب نقل می کند :
📋《وَ قُبِضَ بِبَغْدَادَ مَسْمُوماً》
♦️امام جواد(ع) در بغداد در حالی که مسموم شد، از دنیا رفت.(۳)
حتی شیخ مفید، این مسمومیت امام جواد(ع) را رد می کند و در این باره می گوید :
📋《وَ قِيلَ إِنَّهُ مَضَى مَسْمُوماً وَ لَمْ يَثْبُتْ بِذَلِكَ عِنْدِي خَبَرٌ فَأَشْهَدُ بِهِ》
♦️و گفته شده که امام جواد(ع) با سمّ درگذشته است؛ اما این مطلب برای من ثابت نشده است که بتوانم بدان شهادت دهم.(۴)
اما برخی منابع شهادت امام جواد(ع) را بر اثر سخنچینی قاضی بغداد، نزد معتصم دانستهاند.
روزي معتصم در مجلسي كه براي تعيين محل قطع دست دزد تشكيل داده بود، امام(ع) را شركت داد و قاضي بغداد، ابن ابي داود و ديگران در اين مجلس شكست خورده و شرمنده گرديدند.
چند روز بعد، ابن ابي داود نزد معتصم رفت و از روی حسد و كينه توزی به وی گفت :
از باب خيرخواهی به شما تذكر مي دهم كه جريان چند روز قبل به صلاح حكومت شما نبود؛ زيرا در حضور همه دانشمندان و مقامات عالي مملكتي فتواي ابوجعفر(ع) ، يعني فتواي كسي كه نيمي از مسلمانان او را خليفه و شما را غاصب حق او مي دانند،را بر فتواي ديگران ترجيح دادي!
اين خبر ميان مردم منتشر گرديد و خود دليل قاطعي بر حقانيت او نزد شيعيان شد.
معتصم كه مايه ي ابراز هر نوع دشمني با امام(ع) را در نهاد خود داشت، از سخنان قاضي بغداد، بيشتر تحريك شد و درصدد قتل امام(ع) برآمد و سرانجام منظور پليد خود را عملي كرد و او را توسط منشي يكي از وزرايش مسموم و شهيد نمود.(۵)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
در میان حجره یارب کیست غوغا مى کند
شکوه زیر لب ز بى رحمى دنیا مى کند
خاک عالم بر سرم گویى جواد ابن الرضاست
کز عطش مى سوزد و خون، قلب زهرا مى کند
آب را مى ریزد آن بیدادگر روى زمین
هر چه آب آن تشنه لب از او تمنا مى کند
تشنه لب با قلب سوزان جان به جانان مى دهد
قاتلش جان دادن او را تماشا مى کند
👤نیشابوری
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۷۳
۲)اثبات الوصية مسعودی، ص۲۲۷
۳)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۷۹
۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۹۵
۵)التفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۲۰
سید حسن حسینی فاضل
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از روضه دفتری
# روضه _ شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
در حجرۀ در بسته تنی در تَب و تاب است
جان می دهد و تشنۀ یک جرعۀ آب است
ناله ها زند کنج حجره
دست پا زند کنجِ حجره ...
چون مار گزیده تنم از کینه بسوزد
از لعلِ لبم تا جگرُ سینه بسوزد
از جفا شده خون دلِ من
همسرم شده قاتلِ من .... (آقا جانم ...)
نه مادرُ نه خواهرُ نه همدمُ یاری
تا بهرِ من خسته کند ناله و زاری
ای هم نفس نا نجیبم
کف نزن ببین من غریبم ...
*روضه بخونم براتون السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ التَّقِيَّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ ....
یا علی بن موسی الرضا ... چهل سال امام رضا منتظر بود ، خدا بهش یه جون داد ...ای رفقا اینقدر علی بن موسی الرضا دوسِش داشت جواد الائمه رو ... می فرمود : با برکت تر از این جوان تو اسلام نیومده ... میگن این شب ها هرکی میزه زیارت امام رضا همه باب هایِ دیگر رها می کنن همه از بابُ الجواد واردِ حرم میشن ... آخه وقتی میان بابُ الجواد یه آقازاده آغوش باز کرده ....*
مرهم حریفِ زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه هات هیچ مداوا نمی شود
خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود
اینقدر پیشِ چشم کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود
گیسو مَکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود
باور کنم به در نگرفته ست صورتت؟
این جایِ تنگ و این قد و بالا نمی شود ...
با ضربِ دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود ...
خوبیِ پشت بام همین است ای غریب
پایِ کسی به سینۀ تو وا نمی شود ....
حسین ......
*در حجره رو بست ، جواد الائمه 25 سالِشه مجلس جوون باید شلوغ باشع ... دمِ در امام رضا ایستاده برا شماها گریه میکنه ... خدا لعنت کنه همه قاتلین آل الله رو ... خدا لعنت کنه جعدۀ ملعونه رو وقتی زهر به امام حسن داد ، میگن تا دستُ پا زدن امام حسن رو دید گریه کرد ، پشیمون شد گفت عجب غلتی کردم ... اما این اُم الفضل نانجیب نمی دونم چه زنی بوده ، همچین که صدایِ نالۀ جواد الائمه بلند شد ، بعضی از کنیزا دلشون به رحم اومد ...
رفت همه رو خبر کرد ، گفت: یه عده ای پا بزنند ... یه عده ای دست بزنن ... یه عده ای طشت بزنن ... صدایِ آقا رو کسی نشنوه ... عرضم تمام یا الله ...
یه وقت دیدن دیگه صداش نمیاد ... در حجره رو باز کردن دیدن گرد غبار همۀ حجره رو فرا گرفته ... حضرت صورت رو خاک گذاشته ... یه ریسمان آوردن پایِ حضرتُ بستن چند نفر سر ریسمانُ گرفتن از پله ها بردن بالایِ بام ... وای وای وای .... بدنُ بالایِ بام زیر آفتاب گذاشتن ...
آخ بنازم به معرفتِ کبوترا ... اومدن بالهاشون باز کردند ... سایبون برا بدنِ عزیز زهرا درست کردند ...
این یه بدن بود کبوترا سایه کردن ، لا یوم کَیومکَ یا اباعبدالله .... ای حسین .....
یه جمله روضه بخونم، یه کاری کردن با بدنِ اربابتون ، زینب که نشناخت بماند" دختری که سال ها تو آغوشِِ ابی عبدالله بود یه وقت رو پا بلند شد ، گفت عمه این سر بریده مال کیه ؟ ... عمه چشماش خون آلوده .... دندان هاش خون آلوده .... پیشانیش خون آلوده ... گیسوانش خون آلوده .... جلو چشمِ دختر چوب برداشت ....
آی حسین .....
هدایت شده از روضه دفتری
#روضه_امام_جواد ع
زسوز غم پر پروانه می سوخت ز داغ لاله ای گلخانه می سوخت
وجودش را شرر زد آشنایی که از جور دل بیگانه می سوخت
بنوشید آب از پیمانه زهر دل پاکش از این پیمانه می سوخت
ز آوای جواد آن جان زهرا نهان گلشن جانانه می سوخت
میان حجره بود و ناله می کرد به حال وی دلی آنجا نمی سوخت
از همین جا دلت را روانه آن حجره ای کن که امام جواد میان آن حجره افتاده ، از سوز زهر به خود
می پیچید ، اما کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفایی همسرش بود ، بمیرم برات آقا محرمی نداشتی ، چه کشید جواد الائمه ، آن ساعتی که دید اُمالفضل در حجره را بست کنیزانش را جمع کرد گفت : شادی کنید تا کسی صدای ناله امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب بیندازند ، اما کبوترها می آمدند بالهاشون را بهم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد ، اما عاشقان امام جواد این بدن دیگر برهنه نبود ، بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود .
رحمت خدا بر این ناله ها ، ای دلهای آماده ، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین ، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه درد دل می کنی ؟ فرمود : سکینه جان این بدن بابایت حسینِ ، همه صدا بزنید حسین حسین .
#متن_روضه_شهادت_امام_جواد_علیه_السلام🔰🔰
آي کبوترايي که بالاتونو بهم داديد
رو تن پاک جواد من يه سايبون زديد
سايه اي شديد براي نعش گل به روي بام
تا نسوزونه تن عزيزشو از صبح تا شام
کربلا کجا بوديد تا که بيايد بال بزنيد
که با هم پر بزنيد يه سر به گودال بزنيد
تا که سايه اي بشيد براي پاره ي تنم
زير آفتاب نمونه يوسف بي پيرهنم
رو تن جواد من پر کبوتراست
اما نعل تازه سينه ي حسينمو شکست
آسمون گريه کن پيکر هر دو لاله بود
کار حوري و ملک کنار هر دو ناله بود
من کنار هر دو گل زدم به سينه و سرم
اومدم ناله زدم گفتم غريب مادرم
#زمزمه #شعر
#امام_جواد_علیه_السلام
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ای انس و جان گدای تو یا حضرت جواد شرمنده ی عطای تو یا حضرت جواد
دائـــم ز کـــار خلــق گره بـــاز میکند دست گرهگشـای تو یا حضرت جواد
زیباتریــن دعــــای سماواتیــان بــــود مـدح تـو و ثنـای تـو یــا حضرت جواد
پیش از شب ولادتــم ای آشنــای دل دل بــود آشنــای تـو یا حضرت جواد
چون آیههــای نـــور، پدر بوسه میزند بـر روی دلربــای تــو یا حضرت جواد
زوار پـــا نهنـــد بــــه بــــال ملایکــــه در صحـن باصفای تو یا حضرت جواد
پــر میزنــد کبوتــر دلهــا ز هـر طرف پیوستـه در هـوای تو یا حضرت جواد
جود ازتو جودگشت وکرامت نهاده است رخ بـر در ســرای تـو یا حضرت جواد
تو کیستـی؟ همیشـه ـجواد الائمهای من کیستم؟ گدای تو یا حضرت جواد
بایــد هـزار زاده ی اکثم بـه وقت بحث صـورت نهد به پای تو یا حضرت جواد
مامـون در آتش حسـدش آب میشود چون بشنود صدای تو یا حضرت جواد
بخشـی بــه قاتل پــدرت حــرز مادرت ای جـان مـا فـدای تو یا حضرت جواد
بگشای لب که لحظه به لحظه اجابت است دلــداده ی دعـای تـو یا حضرت جواد
هر کس زده است دست توسل به دامنی مــا را بــود ولای تــو یـا حضرت جواد
قبــر مطهــر تــو در آغـــوش کاظمیـن دلهای ماست جای تویا حضرت جواد
بالله قســم هــر آنچــه بگوییم نارسات بـر قــامت رســای تو یا حضرت جواد
هرگـــز رضا ز کس نشــود حضرت رضا یک لحظه بیرضای تو یا حضرت جواد
این غم کجابرم که بسی برتو شدستم از یــار بیوفــای تــو یــا حضرت جواد
باتو هرآنچه شد ستم وظلم بیحساب دانــد فقط خــدای تــو یا حضرت جواد
تو در میـان حجـره زدی نالـه و گریست قاتـل هــم از بـرای تـو یا حضرت جواد
آتش گرفت حجره ی دربسته چون دلت از اشک بیصـدای تـو یا حضرت جواد
قلب تــو پارهپاره شـد و شهر کاظمین گردیــد کربــلای تــو یــا حضرت جواد
بالله قسم رواست کــه مرغـان آسمان گرینــد در عــزای تــو یـا حضرت جواد
بــا آن همه وفــا و محبت کــه داشتی شد زهر کین سزای تو یا حضرت جواد
«میثم» به نالههای دلت بود آشنا
شد مرثیهسرای تو یا حضرت جواد
#مدح
غلامرضا سازگار
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اشعار شهادت جوادالائمه..
✏شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
📴📴📴📴📴📴📴📴📴
بر زمین ای زاده ی زهرا چرا افتاده ای
روی خاک هجره از زهره جفا افتاده ای
آن زن قاتل به اشک دیدگانت خنده کرد
بس که نالیدی تو از صوت ونوا افتاده ای
دست وپا درپیش قاتل میزدی .اوخنده کرد
درمیان هجره ات بی کس زپا افتاده ای
ماند جسم تو سه روزی زیر نور آفتاب
بر روی خاشاک وخاک بام ها افتاد ه ای
همچوجدت استخوانهایت همه بشکسته شد
نیمه شب از پشت بام خانه ها. افتاده ای
مردم این شهر گویابی خبر ازتوشدند
درمیان کوچه ها ابن الرضا افتاد ه ای
بهر دیدار پسر چشم انتظاری میکند
تابیاید هادی از در.ازنوا افتاده ای
کاش (مجنون )جان سپاری درعزای دلبرت
چون گل باغ رضا ع بی همنوا افتاده ای
شاعراهل بیت (ع)-آرمین غلامی (مجنون)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
شهادت امام جواد(ع)
زهرکین یکسره کارت راساخت
..که چنین رنگ ز رخسارت باخت..
چه به روزجگرت آمده است
..که پسرآمدورویت نشناخت.
.قاتلی که به شما زهر خوراند
..همسرت بودکه زپایت انداخت..
دیدی اش دروسط هلهله بود..
زن قاتل که تورا دست انداخت.
.دست وپادروسط خانه مزن..
که سراپاشده خون، پیروهنت.
.بارغم کی کمرت خم میکرد..
عاقبت زهر زپایت انداخت..
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین