گرهم را بده در دست علی اصغر او
انکه با اشک خودش رود پر آبم کرده
غنچه خشک تلنگر بخورد میریزد
حنجر پاره او آه مذابم کرده
آب که بود چرا تیر به خوردش دادند
حرمله سوخته طفل ربابم
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[💔]
تافرصتاستکودکخودرابغـلبگیر
چیزینماندهاستکهبیاصغرتکنند
#آهیارباب
#شب_هفتم
لالا لالا مثل تو گریونه رباب
لالا لالا گریه نکن جون رباب
خدا میدونه بعد تو
زنده نمیمونه رباب
یه ذره طاقت بیاری میاد عموجون
مَرده و قولش عزیزم قول داد عموجون
رفتی اما غمت فراموش نمیشه
داغ تو خاموش نمیشه
بابات به سوی خیمه ها
میخواد بیاد روش نمیشه
مونده تو میدون چه کنه با پیکر تو
تنت رو دستشه میفته هی سر تو
مادر مادر گریه امونم نمیده
رنگ رقیه پریده میون حنجر یه طفل
تیر سه شعبه کی دیده
رو دست بابا زدی دست و پا بمیرم
بعد تو آب نمیخورم من تا بمیرم
بین میدون رنگ رخ بابات پرید
وقتی سرت رو تیر برید
مِنَ الاُذُن اِلَی الاُذُن
مِنَ الوَرید اِلَی الوَرید
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
یه گوشه خیمه لالایی میخونم کجایی مادر
صدات تو گوشم هست
ولی نمیدونم کجایی مادر
کجای این صحرایی هرجا هستی لالایی
پیش عمو یا بابایی هرجا هستی لالایی
از همون لحظه که رفتی
مادرت تو رو ندیده
هی سراغتو میگیرم
هیچکسی جواب نمیده
◾️◾️◾️
کجایی تو آخه
من خیلی ترسیدم کجایی مادر
لباستو دستِ
یه نیزه دار دیدم کجایی مادر
دارم خودم تنهایی هی میخونم لالایی
تو اون بالا بالایی من میخونم لالایی
من که باورم نمیشه
سرت رو نیزه جا شه
یه سرِ کوچیک رو نیزه است
خدا اصغرم نباشه
◾️◾️◾️◾️◾️
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
لالا خشک لبهات تو با اشک چشمات
داری میگی بابا غریب رباب
نگی که نگفته نذار که بیوفته
به منت کشیدن به خاطر آب
با غصه سر کن علی فکر پدر کن
علی حنجر سپر کن علی
با غصه سر کن علی
سه شعبه بی حیا وقتی رسید بی هوا
مادر نزن دست و پا . . .
تیر و یه وقت نگیری با دستات
دردو اگر ببینه تو چشمات
خیلی خجالت می کشه بابات
علی بالام علی بالام علی بالام
⬅️آبش ندید میمیره،آبشم بدید میمیره
⬅️تیر و کمون لازم نیست، از تب شدید میمیره
🔻#نا_نداره_پسرم_آب_نداریم_تو_حرم
💢دوسه روزه بیقرار، رو دست مادرش، ربابه
💢اگه هلهله بزاره شاید،لحظه ای بخوابه
✅** باید بین وسیله ی بُرنده و مذبوح، مطابقت باشه
یعنی اگه یه پرنده ی کوچیکو میخوای سر ببری، چاقویی که انتخاب میشه باید کوچیک باشه
☑️داغ دلم بدتر شد،غنچه ی رباب پرپر شد
☑️این حنجر صدپاره،مثل پیکر اکبر شد
😔رنگ حسین پریده، گوش تا گوشت بریده
😭یه وقت دستاش گرم شده، یه نگاه کرد
فذبح الطفل من الاذن الی الاذن
تیر 3شعبه، گوش تا گوش علی اصغر رو بریده
♦️رنگ حسین پریده، گوش تا گوشت بریده
با عبا حالا که قنداقه ات رو مخفی کرده بابا
♦️یه قدم به خیمه یک قدم باز برمیگرده بابا
🔷قنداقه رو گرفت. فرمود اگه به زعم شما من گنهکارم، تو هیچ دین و مذهبی بچه ی شیرخواره گنهکار به حساب نمیاد
👌اصلا خودتون ببرید سیرابش کنید.
🔷لشکر به هیاهو افتاد، همه میگن حسین راست میگه
ما با حسین جنگ داریم، با این طفل شیرخواره که جنگ نداریم
😡تو این هیاهو صدا زد حرمله چرا بیکار نشستی؟؟
✔️ظالم ترین آدم ها،شقی ترین آدم ها میگه دلم برا حسین سوخت
😔علی اکبر افتاد، خندیدم
😔قاسم افتاد،هلهله کردم
😔ابالفضل افتاد،خندیدم
اما اینجا دلم سوخت
🔆دیدم حسین چند قدم میره سمت خیمه، دوباره...
گفت دیدم مادرش رباب،دم خیمه منتظره
#حسین_خجالت_میکشه
🌱اشکام سرازیر میشه،زانوهام زمین گیر میشه
🌱باید که زود خاکت کرد،چاره نیست داره دیر میشه
🔥حسین داره میگه
من چجوری عزیزم خاک روی تو بریزم
هنوز چشماش بازه...
☄غیر بدن ابالفضل ، همه بدن هارو نزدیک خیمه ها آورد حسین
هیچکدوم از شهدای کربلارو حسین دفن نکرد
⚡️بدن علی امبر،قاسم،عون،جعفر...
غیر بدن ابالفضل که نمیتونست بدن رو برگردونه
یاریم نداره حسین که کمکش کنه
🍁همه ی بدن هارو آورد تو خیمه ی دار الحرب، ولی بدن علی اصغرو دفن کرد
🍂شاید بپرسی چرا بدن علی اصغرو دفن کرد؟؟
شاید میدونست قراره اسب ها بر بدن ها بتازن
این بدن کوچیکه، طاقت نداره
شاید میدونست قراره سرهارو به نیزه بزنن
این سر کوچیکه، طاقت نیزه هارو نداره
#غریب_آقا
🍀شایدم برا این باشه،مادرش فاطمه میاد گودال ...
🍀شایدم برا این باشه مادرش میاد کربلا،چشمش به قنداقه ی خونیه علی اصغر نیفته
چرا؟؟
داغ محسن شش ماهش براش تازه نشه
😭😭😭😭
آخه یه شش ماهه ام بین در و دیوار...
😭😭😭😭
🥀یقینا علی اصغر با عموجانش محسن،چشم تو چشم میشه
یقیناً یه حرفایی میزنن
❇️تورا با تیر آتشبار کشتند
❇️مرا بین در و دیوار کشتند
❇️چه میشد حلقه بر آن در نمیزد
❇️لگد بر پهلوی مادر نمیزد
❇️نبودی ماه شد همرنگ نیلی
❇️نبودی مادر من خورد سیلی
😭😭
واحد شب هفتم آقا علی الاصغر
کیه توجمع دلبرا دلبره
یک سرموش از همه عالم سره
چیزی که برپا می کنه محشرو
یک نظره علیُّ الاصغره
وقتی که تو آغوش مادرشه
آسمون وزمین زیرسرشه
حضرت جبریل امین از عرش
دخیل قنداق مطهرشه
به قامت اگر چه صغیره
امیر صغیر وکبیره
علی علی اصغر یاعلی علی اصغر
____________________
اونکه بایک غمزه دل رومی بره
دلبر دلبرا علی اصغره
کوچیک این خونم بزرگه به خدا
اگرچه اصغره ولی اکبره
نهایت ملاحت ونمکه
قبله ی جنو انسه وملکه
حیدرقنداقه نشین حسین
هدیّه ی حسین از فلکه
تموم قرار ربابه
توگهواره وقتی می خوابه
علی علی اصغر یاعلی علی اصغر
______________________
طلوع کرده توی آغوش رباب
غصه شده دیگه فراموش رباب
انگاری کعبه رو دارن می پوشونن
وقتی تنش لباس می پوشه رباب
تموم هست ونیست مادرشه
برا ارباب امید آخرشه
یه روزی قدمیکشه مثل حسین
تاسایه ی رباب روسرشه
ولی حیف که اینا خیاله
میگه حرمله که محاله
علی علی اصغر یاعلی علی اصغر
سعید پیغمبری
امشب برات کرب و بلا را طلب کنید
از کودک رباب، که "باب الحوائج" است...
#یا_علیاصغر
#یا_بابالحوائج
#التماس_دعا