eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.8هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸آخرین جمعه ی ماه رمضان است بیا 🌸خون هر کشته ی مظلوم تو را می خواند...
⬜️◻️◽️▫️⭐️➰⭐️ جمعه تموم شد و ...نیامدی ..😔 نمیدانم در کجا خیمه زدی ..و برای جدت اشک😭 میریزی کی ..؟ میشود ..بیایی و برایمان 😭 بخوانی دلتنگم😭 مولا جان دلتنگ ندیدنت دلتنگ کربلا بیقرار اربعین...😭 بیقرارم ..😭😭😭😭 میشود گره ها را باز کنید مولا و آقای من ▫️نگاهی ...😭 ▫️ترحمی ...😭 ▫️محتاجم ...😭 .......💔💔💔💔):
⬜️◻️◽️▫️⭐️➰⭐️ جمعه تموم شد و ...نیامدی ..😔 نمیدانم در کجا خیمه زدی ..و برای جدت اشک😭 میریزی کی ..؟ میشود ..بیایی و برایمان 😭 بخوانی دلتنگم😭 مولا جان دلتنگ ندیدنت دلتنگ کربلا بیقرار اربعین...😭 بیقرارم ..😭😭😭😭 میشود گره ها را باز کنید مولا و آقای من ▫️نگاهی ...😭 ▫️ترحمی ...😭 ▫️محتاجم ...😭 .......💔💔💔💔):
قسمت سوم : ( علیه السلام ) آیا برای غم های آقایی گریه کردی که 35 سال گریه کرد ؟ طفل شیرخواره می دید ،گریه میکرد ، جوان می دید ،گریه میکرد ، آتش می دید ، گریه میکرد ، می دید قصابی داره گوسفند ذبح میکنه ، می اومد جلو سئوال میکرد مرد قصاب ، آیا به این گوسفند آب دادی میخواهی ذبحش کنی ؟ میگفت : آقا جان این سئوال چیه میفرمائید ، من مسلمانم ، تا آب ندم ، سرش رو نمی برم ... آقا بلند بلند گریه میکرد ، می فرمود : مرد قصاب ، بابای منو کربلا ، با لب تشنه سر بریدند ... ؟ (3) بیمارم و پشت ناقه شد بستر من بر نیزه بوَد راس پدر در برِمن ما آل علی ، کجا و زنجیر ستم ای کاش نمیزاد ، مرا مادر من دمِ دروازه ی شام ، یک جمله ای فرمود ، که حتی کنار بدنِ بی سرِ بابا هم این جمله رو نفرمود ، نمیدونم چه صحنه هایی دید ، زینُ العابدین علیه السلام ، دمِ دروازه شام ... فرمود : ای کاش مادر مرا نزائیده بود ، چرا ؟ آخه یه نگاه میکرد می دید عمه هاشو دارند تازیانه میزنند ، یه نگاه میکرد می دید خواهراشو دارند سنگ باران میکنند ، نگاه میکرد می دید سرِ بریده ی باباش بالا نیزه است ، اما یه صحنه ای دید ، جگر آقا سوخت ، یه پیرزن نانجیبه ای ، سنگی پرتاب کرد ، این سنگ به سرِ بریده ی ابی عبدالله اثابت کرد ، سرِ بریده از بالای نیزه رو زمین افتاد ... همه برا ابی عبدالله گریه کردند ، پیغمبرخدا گریه کرده ، امام حسن سفارش کرد روضه خوند ، برا ابی عبدالله ، فرمود: لَا يَوْمَ‏ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ... اُم البنین برا حسین روضه خوند گریه کرد ، تو هم با این اشک ها امضای کربلا بگیر ... من نگویم ظلم بر من کم کنید بلکه زنجیر مرا محکم کُنید ظلم بر من بیش از اینها کنید ( اگر میخواهید تازیانه بزنید ، به من بزنید ، اگر میخواهید سنگ بزنید ، به من بزنید ) ظلم بر من بیش از اینها کنید لیک دستِ عمّه ام را وا کنید عمّه ام چون مادرم زهرا شده پشتش از بارِ مصیبت تا شده 7/5/1398
( علیه السلام ) تا ابد بانیِ کل مهربانی ها ، حسن لافتی الا علی و لا کریم ، الا حسن شب کربلا مثل روز است روشن ( کربلا رفته ها ، بینُ الحرمین رو نگاه کنید ، مثل روز روشنه ، حرم امام حسین ... ) شب کربلا مثل روز است روشن بقیع تو اما ، شبی تار دارد ضریح حسین است شش گوشه اما ولی دورِ قبر تو دیوار دارد تو در کوچه های مدینه غریبی ( گفت با امام حسن « علیه السلام » میرفتیم ، یه مرتبه دیدم ، رنگ آقا تغییر کرد ، بدنش شروع کرد به لرزیدن ، تکیه به دیوار داد ، گفتم آقا چی شد ؟ چرا بدنتون می لرزه ؟ چرا رنگتون تغییر کرد ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میاد ، این مُغیره یک روز تو این کوچه ها ، مادر مارو میزد ؟ الهی بشکند دست مُغیره که بینِ کوچه ها ، بی مادرم کرد ... مپرس از ماجرای کوچه با کس هم نخواهم گفت ولی آنقدر میگویم آرزوی مرگ خود کرد ( اصلا فکر این که ، کسی مادرت رو بزنه ، آزارت میده ، چه برسه به اینکه ببینی کسی مادرت رو میزنه ؟ یه عمر همین فکر آزارت میده ... ) ای کاش من حسن را با خود نبرده بودم تا پیشِ چشم این طفل سیلی نخورده بودم ... چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی من آن جا را نمی دیدم توهم سیلی نمی خوردی ؟ امام حسن ، مادریه ، مادریه ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ... به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا ، چرا روضه مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه مارو نخوندی ... گفت آقا روضه شما کدومه که من نخوندم ؟ فرمود : روضه ی ما اون وقتی بود که مادرمون رو میزدند ... همین که چشمت اشک آلود شد ، پیغمبر خدا (ص) فرمود : هر چشمی که برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ... مرغ پریده دلم خدا خدا خدا کند گِرد مدینه گردد و حسن حسن ، صدا کند تیغ فلک هزار بار اگر سرم جدا کند به حقِ حق ، نمیشوم ز کوی تو جدا حسن ...
3. ای دو عالم حریم.mp3
زمان: حجم: 11.43M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَنیسَ النُّفوس با نفس گرم مداح اهلبیت (ع) ای دو عالم حریم محترمت من و لطف و عنایت و کرمت بس‌ که آقا و مهربان استی دل آلوده‌ام شده حرمت جز تو اُلفت به کس نمی‌گیرم دلِ خود از تو پس نمی‌گیرم خوش‌ترین ذکر من حکایت توست مدح تو، وصف تو، روایت توست کس نگوید که من فقیر استم همه دارایی‌ام ولایت توست اگر آلوده‌ام ، اگر پستم به شما خانواده دل بستم تو به چشمان بسته‌ام نوری تو به اُنسِ فقیر، مَسروری در میان ائمۀ اطهار بـه امام رئوف، مشهوری تو به افتاده بال می‌بخشی تو نکرده سؤال ، می‌بخشی دل ما هر چه هست خانۀ توست کوه غم‌های ما به شانۀ توست گر چه بار گناه آوردم بـه حریمت پناه آوردم شاعر : ۲۵ مهرماه ۱۳۹۹ تکیه آقا سیدحسن قم
1. چارم علی ع.mp3
زمان: حجم: 6.32M
🏴 🏴 🎤مداح :استاد حیدرزاده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چارم علی ز عترت پیغمبر کِرام نورِ دل جواد و جگر گوشه ی رضا شایسته عبدِ خالق و مولایِ خاص و عام ای حضرتت وسیله ی بینِ خدا و خلق وی رحمتت نصیب عوالِم علَی الدَوام درهشت سالگی به امامت جلوس کرد چون شرطِ سن و سال نباشد در این مقام هادی تویی و مهدیِ غایب ز نسل توست کز قاتلان آل علی گیرد انتقام ... در عصرِ دولتِ متوکل که بوده است از پستی و لِئامت سر دسته ی لِئام روزی سواره بود و تو پیاده از عقب میخواست زین طریق کند کسب اِحتشام اما به تیرِ آه ِ دعای تو تا سه روز بنمود کاخ هستی او رو به انهدام ... @majmaozakerine
🏴 🏴 🎤مداح :استاد حیدر زاده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای دهم حجّت خدای وَدود هادیِ مُلک خالق معبود آفرینش یمِ عنایت تو هادی آن بنده ی هدایت تو ای فدایّی تو اَب و اُم ما ای تو ابنُ الرّضای دوّم ما همه عالم یم عنایت تو اولیا تشنه ی ولایت تو ای تو بابُ المراد اهلُ البیت نورِ چشمِ جوادِ اهلُ البیت آفتابِ رخِ هوُ القیّوم همه ی حُسنِ چارده معصوم معرفت سایه ای ز قامت تو نور، یک جلوه از کرامت تو روی تو آیت هوُالموجود به وجود تو بسته کُلِ وجود حِلم ها لاله ای ز گُلشن تو علم ها خوشه ای ز خَرمن تو ابرِ بارنده فیضی از جامت شیرِ درّنده در قفس رامت چشمِ دشمن به لطف و رحمت توست متوکّل ، حقیرِ عزّت توست نورُ الانوارِ کُلِ اجدادی سیّدی یا علیُناَ الهادی جامعه سطری از عبارت تو انبیا عاشق زیارت تو در خراسان ، مدینه ، سامرّا نجف و کاظمین و کرب و بلا زائرین هر کجا که مهمانند جامعه با دَمِ تو می خوانند زده بر سر ، هوای سامره ام خاکِ پای گدای سامره ام کربلای من و مدینه ی من سامره آفتابِ سینه ی من هم تو گفتیّ و هم خداست گواه من اَطاکُم فَقَد اَطاعَ الله ذکرحق چیست ، ذکر خیر شما کیست میزانِ حق به غیرِ شما مَن اَتاکُم نَجا سرود سرود به شما خاندان ، درود درود @majmaozakerine
راه را گم کرده ام آواره و تنها شدم یاد آقایم نبودم غرق در دنیا شدم دل سپردم به همه الا عزیز فاطمه حق من بوده دچار غصه و غمـها شدم روز و شب را طی کنم با معصیتهای زیاد گریه کرد آقا برایم چون که بی تقوا شدم با تمام بی وفایی ها مرا رسوا نکرد در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم تا زمین خوردم فقط آقا به فریادم رسید زود دستم را گرفت و از زمین من پا شدم دیدگانم تر شده حالا که بین روضه ام مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم آرزو دارم کنار علقمه من ببینم میهمان سفره ی سقا شدم صحن عباس و حسین اصلا بهشت نوکر است قطـره بودم در حـریم کـربلا دریا شدم : 💔 خیمه‌ات را در بیابانها زدی، آقا چرا؟ خانه ای مَحرم ندیدی، تا شوی مهمان او؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
( علیه السلام ) تا ابد بانیِ کل مهربانی ها ، حسن لافتی الا علی و لا کریم ، الا حسن شب کربلا مثل روز است روشن ( کربلا رفته ها ، بینُ الحرمین رو نگاه کنید ، مثل روز روشنه ، حرم امام حسین ... ) شب کربلا مثل روز است روشن بقیع تو اما ، شبی تار دارد ضریح حسین است شش گوشه اما ولی دورِ قبر تو دیوار دارد تو در کوچه های مدینه غریبی ( گفت با امام حسن « علیه السلام » میرفتیم ، یه مرتبه دیدم ، رنگ آقا تغییر کرد ، بدنش شروع کرد به لرزیدن ، تکیه به دیوار داد ، گفتم آقا چی شد ؟ چرا بدنتون می لرزه ؟ چرا رنگتون تغییر کرد ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میاد ، این مُغیره یک روز تو این کوچه ها ، مادر مارو میزد ؟ الهی بشکند دست مُغیره که بینِ کوچه ها ، بی مادرم کرد ... مپرس از ماجرای کوچه با کس هم نخواهم گفت ولی آنقدر میگویم آرزوی مرگ خود کرد ( اصلا فکر این که ، کسی مادرت رو بزنه ، آزارت میده ، چه برسه به اینکه ببینی کسی مادرت رو میزنه ؟ یه عمر همین فکر آزارت میده ... ) ای کاش من حسن را با خود نبرده بودم تا پیشِ چشم این طفل سیلی نخورده بودم ... چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی من آن جا را نمی دیدم توهم سیلی نمی خوردی ؟ امام حسن ، مادریه ، مادریه ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ... به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا ، چرا روضه مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه مارو نخوندی ... گفت آقا روضه شما کدومه که من نخوندم ؟ فرمود : روضه ی ما اون وقتی بود که مادرمون رو میزدند ... همین که چشمت اشک آلود شد ، پیغمبر خدا (ص) فرمود : هر چشمی که برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ... مرغ پریده دلم خدا خدا خدا کند گِرد مدینه گردد و حسن حسن ، صدا کند تیغ فلک هزار بار اگر سرم جدا کند به حقِ حق ، نمیشوم ز کوی تو جدا حسن ...
قسمت سوم ( علیه السلام ) الهی باکه گویم همسرِمن قاتلم بوده که باور میکند ، از یار آزاری که من دارم ... امشب باید بهتر ناله بزنی ها ، چون حضرت زهرا ، امام حسن رو خیلی دوست داره ، بگو مادر ببین ، دارم برا حسنت ناله میزنم ، آی غریب ، غریب غریب ... از کجای غربتش بگم ؟ از توو خونه اش بگم ، زنش قاتلشه ، از توو کوچه ها بگم ، تا مُغیره رو میدید ، رنگش می پرید ، میگفت این همون کَسیه که مادر مارو زد ، از توو مسجد بگم ، جلو چشمش ، خطیب معاویه میرفت بالا منبر ، سَبِّ امیرالمومنین میکرد ؟؟ ... جان امام حسن ، خودمون طاقت داریم ببینیم جلو چشممون کسی به بابامون ناسزا میگه ، صبر کنیم ؟ امام حسن می شنید و خون دل میخورد ... خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت و آن طشت را زِخونِ جگر باغِ لاله کرد های بارکَ الله ...غریب آقا ... خدا نفس بهت داده ، اگه نفَست رو توو مجلس امام حسن خرج نکنی ، کجا میخواهی خرج کنی ؟ بزار صداتو حضرت زهرا بشناسه ، بشنوه ...دمِ آخرت که میگی یافاطمه ، بی بی بگه این صدارو ، ما میشناسیم ، ...غریب آقا ، غریب آقا ، غریب آقا ... بعضیاتون تازه از کربلا برگشتین ، اربعین کربلا بودین ، دیدین چه جمعیتی بود ؟ دیدید شبای کربلا چقدر نورانی بود ؟ چقدر روشن بود ، الانم یه نگاه کنیم مدینه ، ببینید یه دونه چراغ کنار قبرش روشن نیست ... شبِ کربلا ، مثل روز است روشن بقیع تو اما شب تار دارد ضریح حسین است شش گوشه ، اما فقط دورِ قبر تو دیوار دارد ... 3/7/1401
قسمت سوم ( علیه السلام ) الهی باکه گویم همسرِمن قاتلم بوده که باور میکند ، از یار آزاری که من دارم ... امشب باید بهتر ناله بزنی ها ، چون حضرت زهرا ، امام حسن رو خیلی دوست داره ، بگو مادر ببین ، دارم برا حسنت ناله میزنم ، آی غریب ، غریب غریب ... از کجای غربتش بگم ؟ از توو خونه اش بگم ، زنش قاتلشه ، از توو کوچه ها بگم ، تا مُغیره رو میدید ، رنگش می پرید ، میگفت این همون کَسیه که مادر مارو زد ، از توو مسجد بگم ، جلو چشمش ، خطیب معاویه میرفت بالا منبر ، سَبِّ امیرالمومنین میکرد ؟؟ ... جان امام حسن ، خودمون طاقت داریم ببینیم جلو چشممون کسی به بابامون ناسزا میگه ، صبر کنیم ؟ امام حسن می شنید و خون دل میخورد ... خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت و آن طشت را زِخونِ جگر باغِ لاله کرد های بارکَ الله ...غریب آقا ... خدا نفس بهت داده ، اگه نفَست رو توو مجلس امام حسن خرج نکنی ، کجا میخواهی خرج کنی ؟ بزار صداتو حضرت زهرا بشناسه ، بشنوه ...دمِ آخرت که میگی یافاطمه ، بی بی بگه این صدارو ، ما میشناسیم ، ...غریب آقا ، غریب آقا ، غریب آقا ... بعضیاتون تازه از کربلا برگشتین ، اربعین کربلا بودین ، دیدین چه جمعیتی بود ؟ دیدید شبای کربلا چقدر نورانی بود ؟ چقدر روشن بود ، الانم یه نگاه کنیم مدینه ، ببینید یه دونه چراغ کنار قبرش روشن نیست ... شبِ کربلا ، مثل روز است روشن بقیع تو اما شب تار دارد ضریح حسین است شش گوشه ، اما فقط دورِ قبر تو دیوار دارد ... 3/7/1401