هدایت شده از روضه دفتری
فاطمیه🏴🏴🏴🥀🥀
روضه حضرت فاطمه زهرا(س)
گریزحضرت ام البنین (ع)🥀
مداح استاد احمد بهزادی
🔸بر چهره ی زیبای محمد صلوات
🔸بر گنبد خضرای محمد صلوات
🔸سرتابه قدم آینه او زهراست
🔸تقدیه به زهرای محمد صلوات
بسم الله ارحمن الرحیم
یا رحمن ویا رحیم
اجرو مزد شما عزداران بافاطمه زهرا سلام الله انشالا درهر گوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا ایام فاطمیه وعزاداری مادر پهلوشکسته
اول مجلس...
همه با هم...
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
یاصاحب الزمان
[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]
▪️▪️▪️▪️
▪️دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد
▪️سراغ گلی را شبانه می گیرد
▪️چه حکمت است چون نام فاطمه آید
▪️دلم برای گریه بهانه می گیرد
⬅️بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از غسل کشید آی مادر..
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
امیرالمومنین بدن زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببنده، زینبین روصدا کرد، حسنین روصدا کرد بیاید از مادر توشه برگیریدآخه دیگه دیدارها میمونه برا قیامت ،
روایته بچها خودشون رورو بدن بدن بی جان مادر انداختن،(وامصیبتاخیلی سخته داغ مادر ،مادر دارین قدر مادر بدونید ) دارن ناله میزنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین فرموددیدم صدای ناله ی زهرا بلند شد، بنده های کفن زهرا بازشد یه دست حسنین دربغل یه طرفم زینبین دارن ناله میزنن یه وقت صدای منادی بلند شد علی بچه ها رو از روی مادر بردار ملائکه ی آسمان به گریه شدن، ای بمیرم اینجا فاطمه زهرا حسنین تسلی داد، با امام حسن و حسین خداحافظی کرد،امام علی بچه ها را از روی سینه مادر بلند کرد
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند
امشب بریم درخونه خانم ام البنین
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته بی دست کربلاست.
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه
مادرش ام البنین هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.😭.
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم
من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده
(چرا گریه میکنید؟(امان امان)
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.😭
داغشو به دل حسین گذاشتند..
حسین آرام جانم ..حسین روح روانم
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ وارسال مداح اهل بیت (ع) احمد بهزادی✍
صلوات شادی روح پدرومادرم
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
@roze_daftari
#روضه_دفتری
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
پیرزنی که با پهلو به زمین خورد :
بشار می گوید : خدمت امام صادق علیه السلام رفتم . تعارف خرما کردند ، گفتم ناراحتم . بغض گلویم را گرفته است . پیرزنی از شیعیان با پهلو به زمین خورد و به ظالمین جده ات زهرا لعنت فرستاد ، می گفت : ((لعن الله ظالمیک یا فاطمة الزهرا)) نوکران حکومتی شنیدند ، اورا گرفتند و می زدند و می بردند . امام صادق علیه السلام با شنیدن نام فاطمه سلام الله علیها و این جریان به شدت ناراحت شدند و گریستند که دستمال و محاسن شریفش از اشک پر شد . به مسجد سهله رفتند و برای آن پیرزن دعا کردند . بشار می گوید : امام صادق علیه السلام دعا کردند و بعد فرمودند : برویم ، آن پیرزن را آزاد کردند (1)
یا امام صادق ! شما تا نام حضرت زهرا سلام الله علیها را می شنیدید این طور دگرگون و ناراحت می شدید ، پس چه می کردید ، اگر می بودید و می دیدید ، آن مصیبتی را که فرشتگاه آسمان به خاطر آن به گریه افتادند ؟ آن هنگام که امام علی علیه السلام فرمود : بچه ها ، ای حسن و ای حسین بیایید و با مادرتان خداحافظی کنید . حسنین آمدند و مادر را در آغوش گرفتند و ناله می زدند . همه از از دیدن این صحنه به گریه افتادند ، فضای خانه یکپارچه اشک و ناله شده بود . امام علی علیه السلام می فرماید :(( خداوند را گواه می گیرم که فاطمه ناله جانکاهی کشید ، بند های کفن باز شد و حسنین را در اغوش گرفت . ناگهان شنیدم هاتفی در آسمان صدا می زند : ای علی ! حسن و حسین را از سینه مادرشان بلند کن که سوگند به خدا ، این حالت آنان فرشتگان آسمان را بر گریه انداخت )) . (2)
ندارد کودکی طاقت که نیلی زسیلی صورت مادر ببیند
مبادا مادری را دختری خرد به وقت مرگ در بستر ببیند
ندارد طاقتی زهرای اطهر که زینب را به چشم تر ببیند
چه جان سوز است و جان فرسا ، خدایا که داغ مادری ، دختر ببیند
نهان کن چادر و سجاده اش را مبادا زینب مضطر ببیند
برو دیوار در را شستشو کن مگر این صحنه را کمتر ببیند
پاورقی : 1-رنجها و فریادهای فاطمه علیها سلام (ت بیت الاحزان) محمد محمدی اشتهاردی :ص157 . بحارالانوار :ج11ص225 .
2- رنجها و فریادهای فاطمه علیها سلام (ت بیت الاحزان) محمد محمدی اشتهاردی :ص253
کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
InShot_۲۰۲۳۱۲۰۹_۱۳۲۴۲۴۵۶۱.mp3
3.67M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#واحد_شلاقی
✍شاعر:علی حاجیان فر
سال ۱۴۰۲ 😍😍
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#واحد_شلاقی
✍شاعر:علی حاجیان فر
سال ۱۴۰۲ 😍😍
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
✍ #بنداول 📝
تویی نَفْس نبی و نَفَسِ حیدر
تو هستی عالِمِه و عالِمِه پرور
تویی مادرِ ما حضرتِ فاطمه وُ
تو هستی امـــّــید اول و آخر
ملائک همگی غلامُ و پابندِت
گره خورده رضایِ حق ، به لبخندِت
یقین دارم میخری منو چونکه
منم نوکر نوکرای فرزندِت
نگاهت بهشته/نفس بی تو زشته
رو قلبم (یازهرا) خداوند نوشته
نگات چاره سازه/خدا بت مینازه
نگه داشتنِ شأن تو حر میسازه
تو بی همتایی/مالک دنیایی/ شافع عقبایی/ یازهرا
تو بی پایانی/ رحمت رحمانی / چشمه ایمانی/ یازهرا
💢مادرم یازهرا مادرم یازهرا💢
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
✍ #بنددوم 📝
به نخ های چادرت دخیل بستم
میگیرم علم عشقتو رو دستم
تو این دنیا و تو آخرت قطعا
سرم بالاست چون نوکر تو هستم
مقام تو نوره مافوق نوره
خدا مدحت رو گفته تو هر سوره
کسی که قدمی برا شما برداشت
دم در بهشت با تو محشوره
سرم خاک پاته/دو عالم گداته
تویی اونکه صاحب اختیار کائناته
تویی اصل و ریشه/فداتم همیشه
دیگه بهتر از تو که پیدا نمیشه
دم آغازی / با خدا همرازی / معدن اعجازی / یازهرا
توکه نایابی/ نور عالمتابی/ مادراربابی / یازهرا
💢مادرم یازهرا مادرم یازهرا💢
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
2971030 tahmasb poor_1397-11-2-15-20.mp3
21.99M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#حضرت_علی_علیه_السلام
🏴#شام_غریبان
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#حضرت_علی_علیه_السلام
🏴#شام_غریبان
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔰شب است و غم و درد و الم و تابش مهتاب، در آن شهر پر از ظلم، به جز مردم يک خانه، همه خواب
💥همه خواب، و به جز هِق هِق آهسته ي يک مرد، و يا ناله ي آرام دو سه کودک بي تاب، اگر گوش کني مي شنوي زمزمه ي ريختن آب
🌾اگر چه همه خوابند، ولي در دل آن خانه پر از ماتم و غوغاست
😭که اين شب، شب بي مادري زينب کبراست، شب اصلي ضربت زدن حضرت مولاست
شب غسل گل ياس علي حضرت زهراست
🔘علي بود وَ يک زانوي لرزان، علي بود و غم تازه يتيمان
🔲علي بود وَ آن اشک روان، سينه ي محزون پر از درد، وَ آن گريه ي پنهان، علي بود، وَ يک ياس شهيده
🔵 همان شير خدا، حيدر کرار وَ رنگي که ز رخسار پريده، همان فاتح خيبر، که قدش سخت خميده
❇️علي بود، همان همسر زهرا، که چنديست به جز فاطمه از مردم آن شهر سلامي نشنيده، علي بود وَ رخساره ي زهرا که سه ماه است نديده
🍁علي بود و دلي خسته در آن بارش غمها، علي بود وَ اسماء، کنار بدن خسته ي زهرا
〽️در آن نيمه شب ساکت و خلوت، همان نيمه شب غصه و غربت، شب هجر، شب اوج مصيبت
👈 شب مرگ علي، مرگ گل ياس، علي کرد نگاهي سوي اسماء، که بريز آب روان بر روي گلبرگ گل ياس
☑️وَ با اشک نگاهي به تن فاطمه اش کرد و چنين گفت: عزيز دل حيدر، مددي کن که دهم غسل تنت را، کمک کن که بشويم بدنت را
✅وَ با نام خدا غسلِ گل ياس شد آغاز، خدا داند از آن لحظه که شد چشم علي سوي گلش باز
✴️علي بود وَ قلبي که به اندازه ي يک فاطمه غم داشت، علي بود وَ بازوي کبودي که ورم داشت
💢وَ دستان علي بر گل زخم بدن فاطمه اش خورد، علي زنده شد و مُرد
♨️ نفس در دل او حبس شد و سوخت، علي چشم به چشمان گلش دوخت
🔆 وَ آن بغض که در سينه نهان داشت رها شد، دوباره قد او خم شد و تا شد، وَ روح از بدنش رفت و جدا شد
💹 سرش را به روي شانه ي ديوار زد و زار زد و گفت: نگفتي به علي فاطمه يک بار، از اين زخم وَ از قصه ي ديوار، از اين اذيت، آزار
♻️ از اين سينه و از لطمه ي مسمار، خدايا چه کند حيدر کرار؟!
💠همه عالم هستي، فغان گشت و ز آه دل آن رهبر مظلوم، وَ از اشک يتيميّ حسين و حسن و زينب و کلثوم
❎ به جز زمزمه ي ريختن آب، از آن خانه صدائي به سما رفت، که تا عرش خدا رفت
✳️ صداي طپش يک دل خسته، که بندش شده پاره وَ از ريشه گسسته، صداي کمرِ کوه، که از غصه شکسته
☑️سلمان میگه ده ها سال از شهادت حضرت زهرا گذشته بوده
🔘امیرالمومنین فرمود هنوز نتونستم کمر راست کنم
🍀فقط آه کشيد آه، علي با مدد فاطمه اِستاد روي پا، وَ چنين گفت به اسما، بريز آب به روي گل حيدر
☘ولي سعي کن آرام بريزي که ياسم شده پرپر
🍂 بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي که گلم خسته ي خسته است، بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي، که پهلوش شکسته است
🌹علي شُست تنش را، و َبا گريه چنين گفت به زهرا: شدي پرپر و اين شهر نفهميد، که گل طاقت اين اذيت و اين همه آزار ندارد
🌷 تو رفتي و علي يار ندارد، وَ در مردم اين شهر طرفدار ندارد، گذشت از من و تو قصه
🌺 ولي کاش به گلبرگ شقايق بنويسند، که گل تاب فشار در و ديوار ندارد ...
☑️شروع کرد به غسل دادن
اسماﺀ تو آب بریز
☑️بچه ها، سفارش مادرتونه؛ صدای گریتونو نباید کسی بشنوه
همسایه ها نباید بشنون
🔘بچه های فاطمه، آستین به دهن کردند
اسماﺀ میگه آب میریختم، فاطمه رو غسل میداد
☑️یهو دیدم آقا دست کشید از غسل کردن
☑️سر رو دیوار گذاشت، داره زار زار گریه میکنه
بلند بلند گریه میکنه
گفتم آقا خودت فرمودی بلند گریه نکنید
🔲صدای گریتونو کسی نشنوه، سفارش فاطمه هست
گفت اسماﺀ نمک رو زخم دلم نپاش
همچین که داشتم غسل میدادم، دستم خورد به بازوی ورم کرده
😭😭😭😭
🔘میدونی یاد چه روضه ای افتادم??
یهو به دلم افتاد
☑️زن غساله داره غسل میده
گفت به من بگید این بچه مریضِ؟؟
😭😭
نه…
☑️از کربلا تا اینجا هر جا میگفت بابا، کتکش میزدن
😭😭😭
#ای_حسیـــــــــن
👌بهترین غذای عالمم اگه بیارن، اگه نمک نداشته باشه، مزه ای نداره
نمک همه روضه ها، حسینِ
😭😭😭
☑️امشب غریبونه بی بی رو غسل دادن
☑️امشب غریبونه بی بی رو کفن کردن
☑️غریبونه تشییعش کردن
☑️هفت نفر غریبونه و شبونه بردن تشییع جنازه
☑️اما کسی بی احترامی نکرد به بدن
🔘ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن
😭😭😭
انقده رو بدن حسین…
اومد تو گودال، خبری نیست از تو و کفنت
یوسف من کجاست پیرهنت؟؟
تا خوده حشر بر سنان لعنت
که فرو کرد نیزه در دهنت
پیرمردانِ ناتوان حتی با عصامیزدن بر بدنت
#حسیـــــــــن
آیینه بودی و ترک خوردی
از همه بی هوا کتک خوردی
😭😭
مث مادرش بی هوا زدنش
😭😭
#ادامه_روضه
👇👇👇
آآآآی…
روزگارُم
روزگارُم
ای دل…
🍁تو زهرا بینی و من روی نیلی
🍁نمیبینی تو جای سیلی
داد بیداد…
🍁تو زهرا بینی شبانه
🍁نمیبینی تو جای تازیانه
☑️چرا حرف تازیانه رو زدم??
دیدی یه جا دعوا میشه، طرف رفیقاشو صدا میکنه، به دوستاش میگه دسته جمعی میان
دعوا که تموم میشه از راه میرسی میبینی یکی خونی افتاده،،، همه رفتن
☑️میگی چی شده کی زدتش؟؟
میگه نفهمیدم، تو شلوغی هرکی رسید زد
⚫️😭مادرمونو اینجوری زدن
😭😭😭
آقامونم ارث از مادرش برد
تو گودال دسته جمعی میزدنش
#ای_حسیـــــــن
😭😭😭
☑️حضرت زهرا خیلی روضه خونای پسرشو دوست داره
یه روضه دسته جمعی بخونیم…
🔸ای دار و ندارقلبم،ای پشت و پناه زینب
🔸از آه تو میسوزم،ای گرمیه آه زینب
#هی_آه_میکشید_میگفت_حسین
🔹بیا و راحت از غمم کن
🔹نظاره ای به ماتمم کن
💠که جان من به لب رسیده
داداش..
🔺به گیسوی سپید زینب
🔺نظر به قامت خمم کن
💠که جان من به لب رسیده
☑️آه.... حسین
غیرتیا…
😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم
😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم
بی تو ای عشقم،الهی من بمیرم
#حسین....#غریب_مادر
☑️من زینبم…
از خونه که بیرون میومد، میگفت چراغارو خاموش کنید
☑️مولا خودش جلو حرکت میکرد
☑️حسن و حسین یه طرف، عباس دست به قبضه ی شمشیر پشت سر
حالا این زینب داره میگه…
آه…
😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم
😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم
حســــــین
رسم ما هم همینه
امشب نباید کم گذاشت تو روضه
🌾لحظه ی آخر میگن بچه ها بیان وداع کنن
امیرالمومنین فرمود حسن حسین زینب بیایید وداع کنید با مادرتون
😭یکی خودشو انداخت رو سینه ی مادر
یکی صورت، کف پای مادر گذاشت
مادر…
#من_حسینتم
😭😭😭
گفت دستاشو باز کرد بچه هاشو بغل گرفت
ندا از ٱسمون اومد گفت علی بچه هارو از مادر جدا کن، آسمونیا طاقت ندارن
میدونی چی میخوام بگم دیگه هاااا؟؟
نازدانه ی امام حسین اومد تو گودال
عمه این بدن، بدن کیه؟؟
با کی داری حرف میزنی؟؟
چرا سر نداره؟؟
چرا بدن، پاره پاره س؟؟
حق داری نشناسی
بدن بابای غریبت، حسینِ
خودشو انداخت رو بدن بابا
تازیانه زدن نتونستن جداش کنن
سیلی زدن نتونستن جداش کنن
با غلاف زدن نتونستن…
گفت باید امروز کنار جنازه ی بابام بمیرم
هر کاری کردن نشد
یکی تو جمعیت بلند شد گفت من بلدم
من میدونم باید چیکار بکنید
همه حمله کردن سمت زینب
عممو رها کنید
😭😭😭😭😭
روضه خون حضرت زهرا، فقط امام زمانه
روضه خون حضرت زهرا کسی نیست جز اون آقایی که یهو از خواب میپرید میگفت نزنید مادرمو
😭😭😭😭
بریم یه سر تو کوچه??
بی هوا زدن تو گوش مادرمون
گفت همچین که داشتم حرف میزدم
دعوایی نبود،،، یهو دیدم بی هوا مادرم نقش زمین شده
این کوچه رو تجسم کن
نامرد هی یه قدم میومد جلو، مادرم عقب تر میرفت
کوچه تنگ و باریکِ
هی یه قدم جلو میومد،،،
تا رسید به دیوار
تو یه چشم بهم زدن دیدم مادرم نقش زمینِ
بی هوا تا حالا کسی تو گوشت زده؟؟
نور چشات کم میشه
چشات سیاهی میره
نزن…
ببین که مادرم جوونه
😭😭😭😭
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5996549741431755582.mp3
14.04M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی رضا شیخی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی رضا شیخی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه
التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه
من که از فضه شنیدم بهتری الحمدالله
در زدم دیدم خودت پشت دری الحمدالله
حلالم کن، این همه درد و طاقت آوردی
به خاطر علی زمین خوردی
میبینمت بهم میریزم
اگه زهرا، عَجِّل وفاتی و نمیخوندی
اگه دو هفته دیگه میموندی
نوزده سالت میشد عزیزم
منِ تنها ، منِ مظلوم
ازت میخوام ، نرو خانوم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مردمی که عمری چشم دیدن ما رو ندارن
برا خونشون میان از اینجا هیزم برمیدارن
میدونستی بی حیایی که تو رو از من گرفته
نامه داده کشتن خانوممو گردن گرفته
توی نامش نوشته بین کوچه غوغا شد
محکم زدم اینقدر که در وا شد
امیرْ زهرا پشت در بود
توی نامش نوشته زهرا رو تا شناختم
لگد زدم بچشو انداختم
از کینه قلبم شعله ور بود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
جای شکرش باقیه همینکه محسن رو ندیدی
از گلوی پسرت تیر سه شوبه نکشیدی
نه سرش از تن جدا شد و نه روی نیزه ها رفت
دوباره گریز روضه ها به سمت کربلا رفت
دیگه دنیا بدون تو به ما نمیسازه
میبینمت هنوز چشات بازه
برا تو میخونم لالایی
به اسرار عمه منم یه جرعه آب خوردم
ببین برای تو هم آوردم
ولی تو روی نیزه هایی
من این پایین ، تو اون بالا
علی بالام ، لالا لالا
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:امیر آهمند
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بند1⃣
چیزی بگو عزیزم تا دق نکرده علی
چشماتو وا کن بازم دورت بگرده علی
خورشید پشت ابر دنیای سرد علی
خواهش میکنم چشاتو روی من نبند
خواهش میکنم یه بار دیگه زهرا بخند
خواهش میکنم نذار بشه گریم بلند
بمون آروم جونم
بمون خانوم خونم، بمون
بمون پشت و پناهم
بمون تنها سپاهم، بمون
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بند2⃣
با این سکوت سنگین قلبم رو آتیش نزن
خونه خرابم نکن از مرتضی دل نَکَن
بی تو دیگه عذابه، این زندگی واسه من
خواهش میکنم تو رو به این وقت اذون
خواهش میکنم شده با این قد کمون
خواهش میکنم یکم دیگه پیشم بمون
بمون یاس کبودم
بمون بود و نبودم، بمون
بمون تنها امیدم
بمون سرو خمیدم، بمون
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بند3⃣
نُه سال پر خاطره یادم نمیره زهرا
تنهام نذاشتی هیچ وقت تو سختیای دنیا
میخوای با خاطراتت تنهام بذاری حالا
خواهش میکنم اشکای چشمامو ببین
خواهش میکنم نرو نزن رومو زمین
خواهش میکنم همینه خواهشم همین
بمون باغ و بهارم
بمون صبر و قرارم، بمون
بمون یار و حبیبم
بمون بی تو غریبم، بمون
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
روضه_حضرت_زهرا-2-[Track_2].mp3
14.03M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔸خورده زمین،پهلوون خیبر
🔸گلم جلو چشام شدی پرپر
🔸زمین زدن حیدرتو آخر
🔹دلم پُره یه آسمون، زهرا
🔹غربتمو دادن نشون، زهرا
🔹سخته عبور از کوچمون، زهرا
#خدا_میدونه
😔سه ماه صحبت گل یاسه
😔حسن که غصه هاتو میشناسه
😔خیلی به اسم کوچه حساسه
☑️مگه چه اتفاقی افتاده تو کوچه؟؟
😭😭😭😭
هروقت از این کوچه رد میشیم،حسنم میلرزه
😭😭
هر وقت از کوچه رد میشیم،حال حسنم بد میشه
😭😭
😭آیینه خدا ترک خوردی
😭معلومه بی هوا کتک خوردی
یه گریزی بزنم ها؟؟
نزن، ببین که مادرم جوونه
☑️کجا برد امیرالمومنین،دلتو؟!
نزن ببین که مادرم جوونه
دلش گرفته از زمونه
میخواد پاشه حیف نمیتونه
چرا؟؟
نزن اونکه با تو کاری نداره
ببین که بار شیشه داره
😭😭😭😭
✳️امروز اگه بمیریمم جا داره
ان شاالله پا روضه بی بی جون بدیم
▪️بی تو شدم خونه نشین زهرا
▪️تنهاییمو فقط نبین زهرا
▪️جلو چشام خوردی زمین زهرا
خانومم... شرمنده خانوم
دل علی از میخ در،خونه
چی پیش اومد و فضه میدونه
روی تو افتاد در این خونه
چرا علی رو صدا نزد بین در و دیوار
چرا گفت یا فضه خضینی
یه زن نمیتونه تو این شرایط یه مرد صدا بزنه حتی شوهر خودش
باید یه زن بیاد کمکش کنه
آخه محسنشو کشتن
😭😭😭
دل علی از میخ در خونه
چی پیش اومد و فضه میدونه
روی تو افتاد،در این خونه
آتیش گرفتی
امروز اگه این حرفارو نزنم،کی بزنم؟؟
در که نیم سوخته میسه،با یه اشاره هم میفته
فاطمه پشت در داره مانع میشه کسی نیاد
دستش به آقاش علی نخوره
یه بزرگی میگفت قریب به چهل نفر پشت در بودن
در افتاد رو فاطمه
اون نامردا از رو در رد شدن
صحنه رو تجسم کن خودت
وقتی چشام به خون رو در خورد
خیلی به غیرت علی برخورد
😭😭😭😭
علم پزشکی ثابت کرده مرد از شکم نفس میکشه زن از قفسه سینه
😭😭😭😭😭
حالا فکر کن این میخ با این سینه چیکار کرده؟؟
اون جریانی که دختر طلحه اومده عیادتش...
گفت دختر طلحه سه ماه از قضیه در و دیوار و میخ میگذره
هر بار نفس میکشم سینه ام...
فضه میگفت خانومم روزی چنبار لباساشو عوض میکرد
😭😭😭😭😭
وقتی چشام به خون رو در خورد
خیلی به غیرت علی برخورد
محسنم ای وای
یاد یه شعر قدیمی افتادم
دری که ریشه داشت،شکست
حرمت همیشه داست،شکست
یه مادری تو اون میون
یه بار شیشه داشت،شکست
✅خداوکیلی دنیا نامرده
✅خون چشات و صورتت زرده
✅با دست و بازوی ورم کرده
جارو کشیدی
☑️خدا رو شکر امروز حالت بهتره
خودت داری کارای خونه رو میرسی
با اون دستای لرزونش،موهای زینبو شونه زد،،، لباسارو شست
☑️آقا امیرالمومنین تا این وضعو دید گفت الحمدلله
دعامون مستجاب شد
حال خانومم خوب شده
☑️سه ماه خانوممو با این حال ندیدم
همش منو میدید،رو میگرفت
دست به پهلو میگرفت
الحمدلله شکرلله
🔘همینجوری که داره کارای خونه رو میرسه، تمام سعیشو میکنه تا بچه ها چیزی نفهمن بچه ها که روز آخریه حالش خوبه
یه روز خوش داشته باشن با حال خوب این خانوم
☑️امیرالمومنین دید یه چند قدم برنداشت جا قدمهاش جا رد خونه
تو نگو فضه و اسما کشیدن جارو به خونه
میدونم کار خودت بود،تو حیاط لکه خونه
😭😭😭😭
میدونم کار خودت بود تو حیاط لکه خونه
🔰امروز یه جور دیگه شد خونه
🔰برات نفس کشیدن آسونه
🔰موهای زینبُ زدی شونه
🔵خودت نگاه به روز و حالم کن
🔵برو ولی منو حلالم کن
😔شرمندتم من
🍁آن دوره عشق و وفا یادش بخیر
🍁اون روزگار باصفا یادش بخیر
🍁شب عروسی یادته بابات میگفت
🍁پیر شی بپای مرتضی یادش بخیر
پیر شدی اما چه زود پیر شده
☑️کجای این عالم دیدی یه خانوم 18ساله دست به کمر بگیره راه بره؟؟
کجای این عالم دیدی یه خانوم 18ساله موهاش سفید بشه؟؟
#الهی_بمیرم_برات
😭😭😭😭
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
🎤مداح :کربلایی وحید شکری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
به گرد پات نمیرسه
حتی مریم به پاکی خادمه هات نمیرسه
به گرد پات نمیرسه
والا بارون به اشکای گریه کنات نمیرسه
پدرت اشرف مخلوقاته
شوهرت آینهٔ بابات
پسرات سید اهل الجنة
دخترات عمهٔ سادات
واسه اینکه راضی از من نوکر بشی
همه اشکامو خاتم یمنی میکنم
به خدا که به عشق اون پسر ارشدت
همه اولادمو امام حسنی میکنم
فاطمه مادرمه مادرمه مادرمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
به نور تو نمیرسه
هرکس که به توفیقات حضور تو نمیرسه
به نور تو نمیرسه
حتی خورشیدم به شأن تنور تو نمیرسه
همه آیات خدا یعنی تو
سورهٔ کوثر مولا
چه قدر شامل لطف حق بود
که شدی همسر مولا
تو خودت سوختی و یه موی امامت نسوخت
تو رو دست خدا به قامت حیدر که دوخت
دیگه از این به بعد سپر به چه کارش میاد
علی دید که تو رو داره سپرش رو فروخت
فاطمه مادرمه مادرمه مادرمه
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
.
#زمزمه
#بستر_بیماری
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
بانوی خانه ی من نشسته ام کنارت
کنار بستر تو گردیده بیقرارت
ای مونس وحبیبم
بی صبروبی شکیبم
افتاده ای به بستر با پهلوی شکسته
علی غریب عالم کنار تو نشسته
ای مونس وحبیبم
بی صبرو بی شکیبم
ای گل گلشن من ای مونس و حبیبم
بنگر به حال زارم بی صبر و بی شکیبم
ای مونس وحبیبم
بی صبرو بی شکیبم
ای یار بی قرینه تویی سرور سینه
چها کشیده ای تو از مردم مدینه
ای مونس وحبیبم
بی صبر و بی شکیبم
سوزد علی دمادم از بهر غربت تو
بعد نبی شکستند فاطمه حرمت تو
ای مونس وحبیبم
بی صبرو بی شکیبم
بنگر به حال حیدر فتاده ام من از پا
شرمنده ام ز رویت ای گل باغ طاها
ای مونس وحبیبم
بی صبرو بی شکیبم
بانوی خانه ی من حیدر کند دعایت
خواهم من ازخداوند تاحق دهد شفایت
ای مونس و حبیبم
بی صبرو بی شکیبم
ای که همیشه هستی یارو حبیب حیدر
بهرشفای زهراست امن یجیب حیدر
ای مونس و حبیبم
بی صبرو بی شکیبم
#مشهدمقدس
#استاد_حاج_رضا_یعقوبیان_
🥀🥀🥀