eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
📃 چشامون کاسه‌ی خونه 🎙 از 🗓 📍 "ع" (علیه‌السلام) چشامون کاسه‌ی خونه گریبون همه چاکه امیر آسمون، امشب زیر خاکه وای! خوشی دیگه معنا نداره وای! زمین دیگه آقا نداره وای! دیگه کوفه بابا نداره مزارش بوی زهرا میده اباالفضلش مشکی پوشیده قنات نخلستونا امشب؛ خشکیده واای علی جان علی جان... سر زینب به زانوشه حسن تکیه‌ش به دیواره سر ارباب توو آغوش علمداره وای! شب بی‌قراری رسیده وای! که رنگ حسینش پریده وای! قد زینبش شد خمیده حسن بغضش مثل فریاده روی خاک بابا افتاده علی پیش چشمای زینب، جون داده واای علی جان علی جان.. ◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️
📃 شبی پرونده‌ی خود را گشودم 🎙 از 🗓 📍 "ع" 🏷 شبی پروند‌ه‌ی خود را گشودم برآمد ناله از هر تاروپودم سراپا آب گشتم از خجالت که آخر، دست خود را رو نمودم الهی، سیدی، العفو؛ العفو بدم؛ صدبار خود را آزمودم تو بر لطف و عنایاتت فزودی من از غفلت، گناهم را فزودم دریغا! ای دریغا! ای دریغا تو با من بودی و من بی‌تو بودم خطاکارم؛ ولیکن گاه‌گاهی به خاک آستانت، چهره سودم نه از پرونده، جرمی پاک کردم نه از آیینه‌ام، زنگی زدودم چنان در آتش خجلت، شدم آب که خیزد با نفس از سینه، دودم تمام راه‌ها را بستم امّا زبان معذرت‌خواهی گشودم الهی، میثمم؛ العفو العفو اگرچه لایق عفوت نبودم شاعر: حاج
📃 به چشمان ترت در این حوالی 🎙 از 🗓 📍 "ع" 🏷 (عج) به چشمان ترت در این حوالی سلامُ‌الله ما کَرَّ اللیالی بیا و چشم‌هایم را تو پر کن به پیشت آمدم با دست خالی برای من بگو: استغفرالله دعای من، بگو: استغفرالله دعای تو عزیزم مستجابه توجای من بگو: استغفرالله به اشکی، سوز و سازم را عوض کن بیا امشب، نمازم را عوض کن فقط بگذار مجنون تو باشم نیازم را، نیازم را عوض کن به هرکس رو زنم، بی‌تو سرابه نفس حتّی بدون تو عذابه به من هم سر بزن؛ حالم عوض شه به بالین مریض رفتن، ثوابه دوباره اومدم با رو سیاهی که این‌جا می‌خرند عمری به آهی بخون آقا! که ما با تو بخونیم الهی! یا الهی! یا الهی
📃 یا غیاث‌المستغیثین... 🎙 از 🗓 📍 "ع" 🏷 (علیه‌السلام) یا غیاث‌المستغیثین؛ کاشف‌الکرب‌الحسین با تو دارم عهد دیرین؛ کاشف‌الکرب‌الحسین ای برایم عشق تو دین؛ کاشف‌الکرب‌الحسین زندگی شد با تو شیرین؛ کاشف‌الکرب‌الحسین رحمتِ الله بر شیر حلال مادرم شکر حقّ؛ ساعت به ساعت، من اباالفضلی‌ترم سیّدی! هستم گدای روز و ماه و سال تو ماه من؛ یک‌عمر کارم گشته استهلال تو من همان هستم که مستم می‌کند تمثال تو گریه بر تو، مال من؛ من هر چه دارم، مال تو گریه بر تو، گریه بر داغ حسین فاطمه است روضه‌ی گودال، اصلاً ابتدایش علقمه است این زمانه، ناگهان با کوفیان هم‌دست شد دست دشمن باز شد تا جسم تو بی‌دست شد پای‌کوبان لشکری از حال و روزت مست شد دوره‌ات کردند لشکر؛ هر مَفَر، بن‌بست شد کینه‌ها از مرتضی، داده چه کاری دست تو آه! عجب تیری نشسته بین چشم مست تو ابن‌ملجم با عمودی، فرق حیدر را شکست بشکند دستت الهی؛ بی‌هوا سر را شکست هلهله‌ها، حرمت سردار لشکر را شکست این زمین‌خوردن، دوباره قلب مادر را شکست مشک پاره‌پاره سیرت کرد از این زندگی بر زمین افتاد علم؛ مُردی تو از شرمندگی یک‌طرف، زهرای اطهر بر سر و سینه‌زنان یک‌طرف، آقا نشسته پای جسمت قدکمان یک‌طرف، آسوده‌خاطر حرمله، شمر و سنان یک‌طرف، چشم‌انتظاریِ ربابِ نیمه‌جان یک‌طرف از ترس می‌پیچد به خود، صاحب‌علم یعنی آقا زنده می‌ماند که برگردد حرم ذکر آقا می‌شود هَل مِن معین بی‌تو؛ نرو شاه‌زاده، می‌شود ویران‌نشین بی‌تو؛ نرو سنگ‌باران می‌شود ناموس دین بی‌تو؛ نرو می‌خورد در کوچه‌ها زینب زمین بی‌تو؛ نرو آه! سرلشکر بمان؛ اوضاع لشکر، خوب نیست حضرت باب‌الحوائج، حال خواهر، خوب نیست شاعر:
📃 ما هم نشین شدیم به افطار این و آن 🎙 از 🗓 📍 "ع" 🏷 (عج) ما هم‌نشین شدیم به افطار این و آن چون غافلیم از تو؛ گرفتار این و آن ما شکل روزه‌داریمان، فرق می‌کند الگو گرفته‌ایم ز رفتار این و آن تکلیفمان، اطاعت از سیره‌ی شماست امّا شدیم تابع کردار این و آن دلتنگ دیدن تو نگشتیم، درعوض رفتیم عاشقانه به دیدار این و آن کاری که خواستی تو، زمینش گذاشتیم رفتیم با بهانه، پی کار این و آن ما جای دستگیری و وا کردن گره تفریحمان شده فقط آزار این و آن شرط قبول هر عمل، اخلاص بود و ما یک‌عدّه خیّریم در انظار این و آن با معصیت ز چشم تو افتاده درعوض قیمت گرفته‌ایم به بازار این و آن قرآن میان خانه‌ی ما، خاک می‌خورد دل داده‌ایم بس‌که به گفتار این و آن آقا! خلاصه، بندگی ما درست نیست ما تکیه داده‌ایم به دیوار این و آن اثبات کرده مادرتان؛ هرکسی نشد یار امام خویش، شود بار این و آن امّا قسم به چادر خاکی مادرت ما دست رد زدیم به اصرار این و آن هرکس‌که شد غبار عبای ابوتراب رو هم نمی‌کند سوی دربار این و آن باید شبیه مادرتان لحظه‌ی هجوم سینه سپر کنیم به مسمار این و آن ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
📃 زانوی خسته‌اش تکان می‌خورد 🎙 از 🗓 📍 "ع" 🏷 (علیه‌السلام) زانوی خسته‌اش، تکان می‌خورد پیکرش را کشان‌کشان می‌برد چندباری میان راه افتاد گفت: یا فاطمه؛ به راه افتاد هردو دستش به پهلویش دارد عرق سرد بر رویش دارد تا که لرزه به پیکرش افتاد وای! عمّامه از سرش افتاد تار می‌دید دیدگان ترش گوییا ریخته بهم جگرش با لب آستین، چنان زهرا پاک می‌کرد خون لب‌ها را برزمین می‌کشید پایش را جمع می‌کرد هی عبایش را یک نگاهی به دور و بر انداخت اشکی از دیدگان تر انداخت تا که بر آستان حجره رسید جگرش پاره بود، ناله کشید کاسه‌ی صبر عالمین شکست همه درهای حجره را تا بست زیر لب گفت: آه! أین جواد؟ سر پا بود؛ ناگهان افتاد فرش‌ها را یکی‌یکی، تازد تا گلویش لباس، بالا زد سینه‌اش را به خاک سرد گذاشت یک‌ مزاحم به روی سینه نداشت گرد و خاکی به‌پاست در حجره صحنه‌ی کربلاست در حجره دست و پا می‌زد و کنار تنش نیزه، جا وا نکرد در دهنش کربلا؛ جدّ او، عجب جان داد وسط نیزه‌دارها افتاد یک‌نفر زد لگد به پهلویش یک‌نفر پا گذاشت بر رویش یک‌نفر آستین خود، تا زد گوشه‌های رداش، بالا زد روی کرسی عرش، زانو زد پنجه، اوّل میان گیسو زد خنجرش را گذاشت زیر گلو وحده لا اله الّا هو این گلو، جای بوسه‌ی نبی است حرز آن، اشک‌های زینبی است هرچه خنجرکشید و باز کشید جای لب‌های خواهرش، نبرید روضه را تا کنار عرش کشاند وای! جسم حسین برگرداند حالت حنجری بهم می‌ریخت گیسوی مادری بهم می‌ریخت کار بالا گرفت؛ ای مردم وای از ضربه‌ی دوازدهم شکل رگ ها که نامرتب شد این سخن دلخوریِ زینب شد کاش در بین تان مسلمان بود ذبحِ از پشتِ سر حلال نبود شاعر: ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
📃 فصل شکفتن شده و بار ندارم 🎙 از 🗓 📍 "ع" 🏷 (علیه‌السلام) فصل شکفتن شده است و بار ندارم پيش ترازوى تو، عيار ندارم ابری‌ام و چشم اشک‌بار ندارم هيچ شباهت به روزه‌دار ندارم روزه‌ی خود را تباه می‌کنم؛ ای وای یک‌سره من اشتباه می‌کنم؛ ای وای در رمضان هم گناه می‌کنم؛ ای وای شرم ز مهمانی نگار ندارم روزه نبودند چشم و گوش و زبانم روزه نبودند، فکر و قلب و گمانم این‌دل هرجایی، هست قاتل جانم بر دل هرجایی‌ام مهار ندارم در دل من كه سزاش هست مجازات ميل گناه است بيشتر ز مناجات ياد خدا نيست دلم، اغلب اوقات با تو دگر نیمه‌شب قرار ندارم آينه‌ی قلب من، غبار گرفته دور مرا تنگىِ حصار گرفته پای مرا بین راه، خار گرفته در ره تو، گام استوار ندارم تا به‌سوی معصیّت شدم متمایل خواب گرفته مرا، زمان نوافل جای دعا، رفته‌ام به مجلس باطل من جلوى نفسم اختيار ندارم فرصتم از دست رفته است؛ ببخشید توبه‌ی من باز هم شکست؛ ببخشید جرم مرا هرچه بود و هست، ببخشید گرچه به درگاهت اعتبار ندارم گر چه بدم؛ داشتم ولای علی را پیش کشیدم دوباره پای علی را جان علی! کن نظر، گدای علی را غیر ولایش من افتخار ندارم مرغ دلم، سمت آسمان نجف رفت دل ز کفم، لحظه‌ی اذان نجف رفت در بغل شاه مهربان نجف رفت نزد علی، غم به روزگار ندارم مطمئنم وقت مرگ، نور خدا هست حضرت زهرا، کنار بستر ما هست چون‌که به ما گفته‌اند، امام رضا هست وحشتی از قبر و احتضار ندارم نوکر خود را حسین وا نگذارد سینه‌زنش را به حشر، جا نگذارد بر دل ما، داغ کربلا نگذارد جز حرمش بر دلم قرار ندارم ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
📃 روضه‌ی سوختن کرب‌وبلا را دیده 🎙 از 🗓 📍 "ع" 🏷 (علیه‌السلام) روضه‌ی سوختن کرب‌و‌بلا را دیده او وداع حرم و خون خدا را دیده قاتل و مقتل کلِّ شهدا را دیده عصر آن واقعه، قحطی حیا را دیده هرچه ما روضه شنیدیم، تمامش را دید آتش و سوختن اهل خیامش را دید دیده پاهای مغیلان‌زده‌ی خواهر را درد شرمندگی از سوختن معجر را خنده‌ی حرمله و شمر به یک‌دیگر را ساربان و پدر و قصّه‌ی انگشتر را کاش در کرب‌وبلا این‌همه نیرنگ نبود کاش انگشتر و انگشت، بهم تنگ نبود روز تشییع پدر، تیر سه‌پر پیرش کرد قبر کوچک، تن سقّا، چقدر پیرش کرد روی نیزه شدن آن‌همه سر، پیرش کرد خیزران و لب و دندان پدر، پیرش کرد زیر زنجیر، تمام بدنش زخمی بود تا چهل‌سال، دلش مثل تنش زخمی بود شام بر روح و تنش، تیغه‌ی تکفیر کشید آتش از بام که افتاد، سرش تیر کشید درد بسیارتر از خنجر و شمشیر کشید یک‌سر از قهقهه‌ی حرمله، تحقیر کشید مرد تنهای اسیران شده باشی، سخت است شاهد گریه‌ی طفلان شده باشی، سخت است ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
📃 الهی یا الهی یا الهی 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 الهی یا الهی یا الهی نگاهی کن؛ نگاهی کن؛ نگاهی خالیه دستم؛ تسلیمت هستم به رحمت تو خدا دل‌بستم یا ربّی العفو روی لبامه تنها سلاح من خدایا گریه‌هامه خجالت می‌کشم؛ خیلی بد کردم برای بندگی، راهو سد کردم جز تو خدایا، یاری ندارم چشم امیدم به توئه؛ چشم‌انتظارم شنیدم مهربونی و می‌بخشی شنیدم بنده‌ی بد رو می‌بخشی چشمام بارونی از درد سرشارم می‌بخشی منو که بیچارم من رو نسوزون؛ من بی‌پناهم رحمی بکن به ناله‌ها و اشک و آهم 〰〰〰〰〰〰
📃 می‌پوشونی بدی من رو 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 می‌پوشونی بدی من رو از بس‌که خوبی و ستّاری من بنده‌ی بد تو هستم تو خیلی کریم و غفّاری خط بکش، خدا امشب رو همه‌ی بدی‌هام اومدم بیام توو آغوشت، منی که غریبم و تنهام خدا؛ نشه بنده‌ات فراموشت بگیر؛ منو یاربّ توو آغوشت میگن همه‌ی خطاکارا رحمت می‌باره تووی این ماه با گریه می‌خوام ازت امشب دستم رو بگیری یاالله عبد بی وفا هستم؛ خیلی مهربونی تو دل من فقط به این گرمه، همه دردامو می‌دونی تو تویی؛ خوشی روزگار من تویی؛ همه دار و ندار من
"ع"۱۴۰۱ (علیه‌السلام) بر خاک حجره، سر می‌گذارم تنهای تنها، جان می‌سپارم قاتل مرا کشت با کام عطشان بابا رضا جان؛ بابا رضا جان در را به رویم از کینه بسته در انتظار مرگم نشسته او می‌زند کف؛ من می‌دهم جان بابا رضا جان؛ بابا رضا جان آب خوش من، اشک روان بود قوت و غذایم، زخم زبان بود جرمم چه بوده، ترویج قرآن بابا رضا جان؛ بابا رضا جان ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
6530526655785.mp3
24.21M
روضه (بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند) 🎥 مراسم مناجات شب ششم ماه دو‌شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۲ 🎤 مداح: (علیه‌السّلام)
6531526788802.mp3
10.09M
(می‌پوشونی بدی من رو) 🎥 مراسم مناجات شب ششم ماه دو‌شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۲ 🎤 مداح: (علیه‌السّلام)
6531527471096.mp3
8.25M
(بنویسید غزل افتاده) 🎥 مراسم مناجات شب ششم ماه 🗓دو‌شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۲ 🎤 مداح: (علیه‌السّلام)