eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
376 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) سالگرد رحلت امام خمینی(ره) :آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) - رسیده اشکم ازدیده به دامن غم وغصه زده آتش به خرمن بیابرآتشم آبی بیفشان چو خشکیدی بیابر دیده ی من خمینی رفت ازدنیا،دریغا نمانده سایه اش براین سر ما به چه عشق تو را سودا کند دل که همتای تو را پیدا کند دل گلی با رنگ و بوی تو نبیند اگر صد چشم خود را وا کند دل خمینی رفت از دنیا دریغا نمانده سایه اش براین سر ما امام مهربان رفت از بر ما چوروحی پر کشید از پیکر ما زخیل عاشقان آیدنوایی که پر زدآرزو از دفتر ما خمینی رفت ازدنیادریغا نمانده سایه اش براین سر ما🖤 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
‍ در شهادت امام جواد علیه السلام کربلایی رحیم فیضی اردبیلی سبک: یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ یابن‌موسی الرضا شیعیه احسان ائله او گوزل قبرووه سن بیزی مهمان ائله نور چشم رضا مرقَدی جان فزا یابنَ زهرا(۲) ای جواد ای گُل گلشن آل عبا ماتمونده ائدر عالَم و آدم نوا مرقد پاکووه شیعه‌لر اولسون فدا شیعه‌نی دعوتِ روضهٔ رضوان ائله نور چشم رضا مرقَدی جان فزا یابنَ زهرا(۲) شهر بغدادیده ظلمیله مسموم اولان اثرِ زهریدن عارضی گول تک سولان جگری دوغرانوب لبلرینه قان دولان سسلدون گل آنا یاسیمه افغان ائله نور چشم رضا مرقَدی جان فزا یابنَ زهرا(۲) بو عزاده آقا باشه قرا باغلاروق یانه‌یانه سنون محنتووه آغلاروق قاره کوینک گیوب سینه‌میزی داغلاروق لطفووی شامل شیعهٔ نالان ائله نور چشم رضا مرقَدی جان فزا یابنَ زهرا(۲) معتصم مکریله دعوت ائدوبدور سنی غرق آه و غم و محنت ائدوبدور سنی جَبریله دعوت شربت ائدوبدور سنی سویله‌دی میل ائدوب حظِّ فراوان ائله نور چشم رضا مرقَدی جان فزا یابنَ زهرا(۲ شربتی میل ائدوبسن جگرون قان اولوب محنتوندن آنون فاطمه گریان اولوب جنّتی تَرک ائدوب حُجرووه مهمان اولوب سسلنوب جان بالا آز ئوره‌گیم قان ائله نور چشم رضا مرقَدی جان فزا یابنَ زهرا(۲) ای رضانین جوان اوغلی جوادیم بالا هِی‌چالوب‌ال‌ایاق‌دوشمه‌چوخ‌حالدان حالا آز منیم قلبیمون مجمرینه کوز قالا سینه‌می داغلیوب آز منی گریان ائله نور چشم رضا مرقَدی جان فزا یابنَ زهرا(۲) معدن جودیسن بابِ سخادور آدون سن رضا اوغلیسان رمز شفادور آدون عالمین دردینه عین دوادور آدون شیعه‌نین دردینه یکسره درمان ائله نور چشم رضا مرقَدی جان فزا یابنَ زهرا(۲) شاعرت تشنۀ جام سبوی شما طالبِ(فیضی)از بخشش کوی شما عالمی روشن از جلوهٔ روی شما منیچون خانهٔ قبری چراغان ائله نور چشم رضا مرقَدی جان فزا یابنَ زهرا(۲)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴واحد سنگین شهادت امام جوادالائمه علیه السلام 🏴بند اول دست توسل میزنم به دامن باب المراد حاجت دنیامو آخر میگیرم از امام جواد واسه غریب کاظمین میون روضه میمیرم برگ برات حرمش رو بین روضه میگیرم دلم میخاد کفترش باشم همیشه در محضرش باشم اقامتگاهم حرم باشه بشم جلد و مضطرش باشم جوون ترینی،بین اماما پاره قلبی،برای رضا جوون ترینی و بی قرینه اسم قشنگت،به دل میشینه (مولای یا ابن الرضا) 🏴بند دوم این غصه مارو میکشه همینجوری نمیمونه توام مثه امام حسن غریب بودی توی خونه محرم و همدمت آقا شد توی خونه قاتلت بمیرم از زهر جفا آتیش زدن به اون دلت تا کاری شد زهر اون ملعون بالا آوردی جگر با خون خداروشکر خواهری نبود ببینه که داری میدی جون مادرت اومد،همون دم اونجا گرفت رو دامن،سرت رو آقا و قلب مادر،شکسته تر شد چشاش از این غم،برا تو تر شد (مولای یا ابن الرضا) 🏴بند سوم امون از اون لحظه ای که ندای غربت سر دادی تشنه شدی ز سوز زهر به یاد جدت افتادی کنیزکا جمع شدن و دور تو هی میخندیدن یه عده بالای سرت میزدن و میرقصیدن دوباره شد زنده کربلا دوباره شد هلهله برپا یه عده تبریک میگفتن و یه عده خوشنود از این غوغا رو پشت بوم رفت،پیکرت آقا نموندی روی،زمین صحرا محافظِت شد،بال کبوتر ندیدش آسیب،جسم مطهر (مولای یا ابن الرضا) 🙏التماس دعای خیر ✍کربلایی امیرحسین سلطانی 🎤با نوای کربلایی حسین عینی فرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ گدای جواد الائمه 🔻شاعر: محمد قاسمی به لطف خدای جوادالائمّه گدايم ، گدای جوادالائمّه غريبم نخوانيد ياايّهاالنّاس شدم آشنای جوادالائمّه رسيدم به آزادگي تا دلم شد اسير ولای جوادالائمّه ازآن صورت گندمين بوي گندم گرفته هوای جوادالائمّه رضاي خداي امام رضا را بجو در رضای جوادالائمّه اگر عاشقي هر نفس مثل سايه برو در قفای جواد الائمّه تو و جنّت و قصر و حور،آي زاهد من و خاك پای جوادالائمّه ملك در لباس كبوتر مي آيد به ايوانْ طلای جوادالائمّه نه تنها فلك،عرش هم تكيه داده به گلدسته های جوادالائمّه شميم دل انگيز مشهد مي آيد ز صحن و سرای جوادالائمّه در اين آخر ماه ذي القعده بايد بسوزم برای جوادالائمّه مرا بيمه ام مي كند تا محرّم لباس عزای جوادالائمّه زنی بود و ظلم و دف و پايكوبي عطش بود و نای جوادالائمه در حجره را بسته اند، آه خانه شده كربلای جوادالائمّه بريده بريده ، شكسته شكسته مي آيد صدای جوادالائمّه دم العطش شد دم وا حسينا عوض شد نوای جوادالائمّه شبيه حسين ، آه آبش ندادند صدا زد ، بميرم جوابش ندادند كنيزان شنيدند آهش بلند است جوابي به حال خرابش ندادند اگر منع كردند از شرب آبش ولي جا به بزم شرابش ندادند تنش را رها بر روي بام كردند ولي تيغ و نيزه عذابش ندادند دم آن همه كفتر باوفا گرم كه تحـويل بر آفتابش ندادند تنش از سر بام در كوچه افتاد ولي نعل ها پيچ و تابش ندادند دگر سنگها بغض خود را نشانِ گُلِ روی از خون خضابش ندادند زماني كه تشييع شد،رهگذرهـا عذابي به عاليـجنابش ندادند ولي آه ، در گودي قتله گاهي غروبی ، غريبی پس از بي سپاهي تنش زير سُمّ ستوران رها شد به بغض علي يكصد و ده هجا شد همين كه سرش رفت روي سنان ها نشستند در موج خون آسمان ها در آمد ز عمق جگر ، آهِ زنها كه در بين گودال مي گفت تنها زني قد خميده : بنيّ بنيّ گل سر بريده : بنیّ بنيّ علیه السلام
✅جرعه به جرعه آب زمین ریختند 🔻 شاعر: حسن لطفی هم آسمان قصیده‌ای از بی کرانی‌اش هم بی کرانه‌ها غزل آسمانی‌اش ای کال‌ها کمال سر کوچه باغ اوست باید رسید تا به خدا با نشانی‌اش او در مدینه جای پدر را چه پر نمود در غیبت پدر ، پسر و میزبانی‌اش باغ معارف است حدیثش ، پیمبران حظ می‌برند موقع شیرین زبانی‌اش از جبرئیل تا ملک الموت هرکه هست نوشیده است از لب جام دهانی‌اش باب الجواد حاجت ما را چه زود داد مشهد پر است از نفسِ مهربانی‌اش شش‌گوشه شد ضریحش اگر بی دلیل نیست از شش جهت گداست در این میهمانی‌اش یارب مگیر فیض شب کاظمین را هرکس خوش است پیش عزیزان جانی‌اش وقت زیارت است و عباراتش از رضاست قربان کودکیش فدای جوانی‌اش حالا کبوتران همه از مشهد آمدند تا آسمان بام ؛ پی سایبانی‌اش آقای طوس از جگرش آه می‌کشد در کنج حجره تا پسرش آه می‌کشد افتاده است روی زمین و برابرش لبخند می زند به تقلاش همسرش افتاده است روی زمین دید مثلِ او افتاده است در وسط کوچه مادرش جرعه به جرعه آب زمین ریختند و او از بس که آب گفت ترک خورد حنجرش قسمت نبود آب بنوشد بجای آن خاکی شده است حیف لبان مطهرش باب‌الحوائج است ولی می‌توان شنید از بین حجره ناله‌ی موسی بن جعفرش این دفعه می‌زدند به دَف تا که جان دهد کَف می‌زدند وقتِ نفسهای آخرش از پا گرفته و بدنش می‌کشند...وای تا پشت بام ریخته گلهای پرپرش خون گریه می‌کند لبه‌ء تخته سنگ‌ها از بس که خورد بر لبه‌ء پله‌ها سرش این پشت بام گودی گودال نیست شکر با پا نیامده است کسی روی پیکرش سخت است فکر این غم و سخت است باورش مردی که قاتلش بشود زهر همسرش علیه السلام
✅ تداوم اسلام ناب 🔻شاعر: سید رضا مؤید از من گرفته همسر من خورد و خواب را زهر جفا زجان ودلم برده تاب را وای از عناد دختر مأمون که از جفا مسموم کرد زاده خیر المئاب را تنها نه جان من که از این شعله سوختند جان رسول و فاطمه بوتراب را ای آنکه التهاب عطش را شنیده ای بنگر به عضو عضو من این التهاب را افکنده است شعله به جان من و هنوز ازمن کند دریغ یکی جرعه آب را من میکنم به العطش از او سؤال آب او می دهد به هلهله بر من جواب را یارب تو آگهی که برای بقای دین بر جان خریدم این ستم بی حساب را جان می دهم به غربت و عطشان که خون من تضمین کند تداوم اسلام ناب را باشد زفیض دوستی ما اگر به حشر آسان کند خدا به مؤید حساب را علیه السلام
4_5902155070459349965.mp3
569.3K
یا جواد الائمه ادرکنی بند اول: دره خونه ت گدا آقا میشه دلای مردمون احیا میشه با یه گوشه نگاه تو اقا گره بسته ی ما وامیشه تو پادشاهی و / رعیت تو ام محتاج کرم و / عنایت تو ام کاش کاظمین تو / بشه قسمت من دل تنگ حرم و/ زیارت تو ام بند دوم: نام زیبای تو دل نشینه ذکر تو درد ما رو تسکینه تو اگر که شفیع ما باشی به خدا جنت ما تضمینه از دستت میگیرم / من رزق گریمو می گیرم روزیه / ماه محرمو من از عشق حسین / هیچوقت نشم جدا حتی بهم بدن / تموم عالمو بند سوم: بین حجره تو تنها افتادی یاد غمهای زهرا افتادی زهر کینه به جسمت جاری شد من بمیرم که از پاافتادی از سوز سینه ات / ناله ها زدی با گریه مادرو / چقد صدا زدی در پشت در چقد/ هلهله زدن در بین حجره ات / دست و پا زدی بند چهارم: لحظه آخرت مضطر بودی یاد داغ شه بی سر بودی پاره پاره جگر گشتی اما تو به یاد علی اصغر بودی خون گریه کردی و/ دل تو شد کباب با یاد خشکیه /لب طفل رباب بر دستان پدر /با تیر حرمله راحت شد از عطش/ ولی نخورده آب
4_5899903270645664592.mp3
1.01M
وسط حجره افتاده، بی کس و تنها با لب تشنه افتاده، یاد عاشورا پیچیده تو حجره سوز، ناله ی زهرا آه و واویلا صدای غریبش گم شده وسط صدای هلهله الهی بمیرم، افتاده میون نفس هاش فاصله ای غریب، ابن الرضا روضه می گیره تو مقتل، این دم آخر داره می باره چشماش باز، با دل پرپر زیر لب آروم می خونه، روضه مادر امون از اون در روضه ی در و دیوار غم سینه ی گل و مسمار غم یه چادر خاکی رو زمین روضه یه قد نیمه خم مادرم، یا فاطمه سه شب و روزه رو بامه، تن بی جونش آسمون روضه می خونه، شده محزونش پر و بال کبوترها، شد سایه بونش شده گریونش خوبه که شبیه کربلا نمی ره سرش رو نیزه ها نمی ره اسیری خواهرش نمیشه سرش از تن جدا ای غریب، جانم حسین @majmaozakerine