#واحد
#رحلت_پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_واله_وسلم
بانوای حاج
#مهدی_رسولی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
گریه نکن که بی قرارم
برای تو دلشوره دارم
گریه نکن فاطمه جونم
که خیلی زود میای کنارم
یه عده که حیا ندارن
تو خونه ی تو پا میذارن
به جای گل هیزم و آتیش
برای تسلیت میارن۲
میمونی بین در و دیوار
فاطمه جان خدا نگهدار ...
***
(من میرم از شهر مدینه
تو میمونی و زخم سینه)۲
تو میمونی با دل شکسته
دیگه علی خونه نشینه۲
یه کوچه و چادر خاکی۲
سیلی و گوشواره ی خونی
مجبور میشی که صورتت رو
از چشم حیدر بپوشونی۲
دست حسن تو دستای تو
سیاهی میره چشمای تو۲
فاطمه جان خدا نگهدار ...
بذار که اشکاتو بگیرم
برای غصه هات بمیرم
از یاد مردم دیگه میره
سفارش روز غدیرم
همسفر روح الامینم
حسین نشسته روی سینم
غروب قتلگاه و شمر و
سر بریده رو میبینم
وقتی که میره زینب از حال
قرارمون میون گودال۲
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
_.__._______________________
@Maddahionlin4_5915988945371400117.mp3
زمان:
حجم:
4.69M
#زمینه احساسی
#جمعه_های_دلتنگی
بانوای حاج
#میثم_مطیعی
جمعه ها دارند میگذرند
میگذرند با غم های تو
عاشقات کم کم جون میدن
پیر میشن آدم های تو
الهی منم مو سپیدت شم
تو این نا امیدی امیدت شم
یعنی میشه من هم شهیدت شم یا مولا
یا مولا یا مهدی .... یا مولا
جمعه ها دارند میگذرند
میگذرند با غم های تو
خوش به حال دیوونه هات
ما کجا و دنیای تو
شده زندگی بی تو بی سامون
ببخشید که از ما شدی دل خون
تو رو یادمون رفته آقا جون یا مولا
یا مولا یا مهدی ..... یا مولا
جمعه ها دارند میگذرند
میگذرند با غم های تو
منتظر اونه که یه روز
جون بده آخر پای تو
چی میشه پر از عطر رؤیا شم
تو آغوش تو غرق دریاشم
برات مثل بحرالعلوم باشم یا مولا
یا مولا یا مهدی ..... یا مولا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
|⇦•از ما كه گذشت الهي...
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفس کربلایی امیر برومند •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
از ما كه گذشت الهي هيچ كس از سفر جا نمونه
از ما كه گذشت الهي هيچ كی ديگه تنها نمونه
دلم بد جوري شكست هر كاري كردم نشد كه برم
آقا اين همه زائر، زيادي بودم نبرديم حرم
چشماتو بند خيال كن با زائرايي
چشماتو ببند خيال كن كه الان كرب و بلايي
ميام به زودي پيشت، قرارمون حرم ايشاالله
تعبير ميشه رؤيام بحق چادرِ زهرا
* در كتاب بشارة المصطفي نوشته: اولين زائر قبر سيدالشهدا عليه السلام، جابر بن عبدالله انصاري بود، عطيّه ميگه: ما به همراه جابر به قصد زيارت اومديم سمت كربلا، به محض اينكه رسيديم كربلا، جابر رفت سمت نهر فرات غسل كرد، لباس پاكيزه پوشيد، عطر زد، هر قدم كه بر ميداشت ذكر ميگفت، ياد خدا بود، تا رسيديم كنار قبر ابي عبدالله، گفت: عطيّه دست من رو بذار رو تربتِ ابي عبدالله، تا دستش رو گذاشتم از هوش رفت، آب آوُرديم به صورتش زديم، به هوش اومد، عطيه ميگه: جابر سه مرتبه صدا زد: يا حسين! يا حسين! يا حسين! "حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَه؟" چرا جوابِ جابر رو نميدي؟ خود جابرِ جواب خودش رو داد: جابر! چه جوري توقع داري جوابت رو بده، در حالى كه ميان خون آغشته شده و بين بدن و سرش جدايى افتاده...
عطيه ميگه ما تنها زائر نبوديم، نگاه كرديم ديديم آروم آروم يه كاروان ديگه اي هم داره نزديك ميشه، اين بچه هاي كوچيك مثل برگ خزون از روي ناقه ها خودشون رو روي زمين مينداختن، هر كي مي اومد سَرِ قبر عزيزش، حضرت زينب سلام الله عليها اومد خودش رو انداخت روي قبر برادرش ابي عبدالله، صدا زد: حسينم! يادته وقتي جنازه ي بچه هام رو از ميدان بر مي گردوندي من از خيمه بيرون نيومدم كه تو خجالت نكشي، اصلاً سراغ بچه هام رو هم نگرفتم، حالا داداش! ازت ميخوام سراغ رقيه ات رو از من نگيري، آخه اينقدر توي خرابه گريه كرد، اينقدر اشك ريخت، بهانه ي تو رو گرفت، نيمه ي شب بود،اون نانجيب صدا زد: سَرِ تو رو بيارن بندازن جلوش آرومش كنن... تا چشمِ كم سوش به سَرِ بريده افتاد، صدا زد:*
بابا! زدنم
دستامو بسته بودن و با پا زدنم
بابا! زدنم
جلو چشم بقيه دخترها زدنم
بد جور زدنم
تا اونجايي كه داشتن زور زدنم
بابا! زدنم
با سنگ از نزديك و دور نزدنم
*بابا! تو دل شب گم شدم؛ زجر نامرد اومد منو پيدا كرد منو با موهام از زمين بلند كرد...*
چه حرفاي بدي كه نشنيدم
زخمِ زَبونا لاغرم كرده
غصه ي معجر رو نخور، عمه
يه پارچه ي پاره سرم كرده
چشام درست نمي بينه چون كه
هر جفت گونه هام ورم كرده
از صبح باباجون! تا شب زدنم
جلو چشاي عمه مون زينب زدنم
حتي با سر نيزه روي مركب زدنم
گرسنه بودم و دل سير زدنم
زن و مرد و بچه و پير زدنم
دستمو بستن و با يه زنجير زدنم
تو بازار برده ها باباجون
نپرس ازم سَرِ چي دعوا شد
سرعمو رو تاکه دور دیدن
روشون به روی دخترا واشد
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#اربعین
#کربلایی_امیر_برومند
«بسم ربّ المهدی عج»
#سلام_امام_زمانم
#صبحت_بخیرپدرمهربانم❤️
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
خورشــــید پر فــروغ شب تار ما ، بیا
ای مــرهــم و شِـــفای دل زار ما ، بیا
پایان انتـــظار جهانی به دست توست
واکن به دست خود گِرِه از کار ما ، بیا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
#زمینه
#اربعین
#امام_حسین_علیه_السلام
بانوای کربلایی
#حسین_طاهری
#پیشنهاد_دانلود
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
_🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عزیز دل زهرا ای نوکر حسینم
بلا نبینی مادر، من مادر حسینم
قبول باشه از همگی پیر و جوون
قبول باشه سینه زدید با دل و جون
قبول باشه قبول کردم ازتون
نوکری کردن با شما
شفاعت شما با من
کربلا خواستن با شما
زیارت شما با من
گر نگاهی به ما کند زهرا
دردها را دوا کند زهرا
روز محشر که با شفاعت خویش
حشر دیگر بپا کند زهرا
*
قطره های اشک شما، یکی یکی حساب میشن
از تو همین سینه زنی شهیدا انتخاب میشن
گر نگاهی به ما کند زهرا
دردها را دوا کند زهرا
*
این مقام کنیز او باشد
تا دگر حر چه ها کند زهرا
همچو مرغی که دانه برچیند
دوستان جدا کند زهرا
*
گر نگاهی به ما کند زهرا
دردها را دوا کند زهرا
*
میدونم که این شبها، غصه داری تو سینه
میدونم که دلهاتون، بیتابه اربعینه
***
هلابیکم قدم تو جاده بزنید
هلا بیکم مهمونای خاص منید
هلا بیکم سفارشی حسنید
قدم قدم تو این مسیر
بیایید میون این لشکر
به کربلا که میرسین میگم خوش آومدی مادر
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج سعید حدادیان
●━━━━━━───────
*هر جوری بود پیامبر و از گودال نجات داد لذا وقتی فاطمه رسید دید همه وجود علی رو خون گرفته.. گفتن اگه علی نبود پیغمبر از دنیا رفته بود. شاید زیر لب میگفت انشا ءالله جبران میکنم. همین روزها میاد پشت در با آتش میجنگه....
سر پیغمبر تو دامنه علیه داره نگاه میکنه فاطمه اومد، جبرئیل اومد یا رسول الله بشارت..عالم برزخ رو مزین کردن ارواح انبیا چشم به راه شمان.. فرمود: جبرائیل! یه خبری بده دلم خوش بشه.چی میخوای یا رسول الله؟ دلم برا امتم شور میزنه..جبرئیل رفت برگشت..یا رسول الله خدا گفته دوباره این آیه رو برات بخونم.. ولسوف یعطیک ربک فترضی اینقدر خدا به عشق تو میبخشه تا تو راضی بشی
گفت: برادرم عزرائیل حالا میخوای جونم رو بگیری، بگیر..حسنین دویدند خودشون رو انداختن رو سینه ی پیغمبر..دستور اینه رو سینه ی محتضر رو سبککنید مثلا دکمه پیراهنشو باز کنید..این چند نفس آخر رو راحت بکشه. فاطمه میخواد بچه ها رو برداره. پیغمبر فرمود: زهرا جان صبر کن اینها تو بغلم هستن راحت تر جون میدم ..
یا رسول الله امروز یه تابوت آوردن کنار قبرت اینقدر تیر به این تابوت زدند.که امامحسین دونه دونه تیرا رو در میاورد. هفتاد چوبه تیر به تابوت خورده و بدن رودوخته اگه بخواد این تیر، این تیری که شعبه داره در بیاد گوشت رو در میاره...انقدر امام حسین امروز تو مدینه گریه کرد.
دیگه بعد تو عطر نمیزنم..دیگه بعد تو محاسنم رو خضاب نمیکنم.دیگه بعد تو داداش.. غارت زده به کسی نمیگن که مالشو بردن، غارت زده منم که داغ برادری چون تو رو دیدم..همه حرفها رو کنار امام حسن زد اما یه حرف رو گذاشت برا علقمه ..دید همه ی بدن رو تیرها فرا گرفتن.. دست نداره چشمش از کاسه بیرون اومده، فرق شکافته..یه دفعه دست به کمر گرفت.. عباس جان حالا دیگه کمرم شکست..
«حسین...»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#حاج_سعید_حدادیان
#شهادت_امام_حسن
#بیست_و_هشت_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
#رسول_الله
عزای حضرت زهرا در #ماه_صفر
حاج غلامرضا سازگار
سبک :: همه جا بروم به بهانه تو
گشته صاحب عزا دخت خیرالبشر
در فراق پدر در غم دو پسر
ابتاه ابتاه ابتاه گوید
یا حسن یا حسن یا رضا گوید
یا رسول الله (2)
رحلت حضرت خاتم الانبیاست
اول غربت سیدالاوصیاست
آسمان گشته خیمه ی ماتم
خواجه ی عالم رفته از عالم
یا رسول الله (2)
از نهاد علی خیزد این زمزمه
غربت آورده رو بر من و فاطمه
من که فتح بدر و احد کردم
باید اکنون خانه نشین گردم
یا رسول الله (2)
شیعیان طشت خون را نظاره کنید
گریه بر جگر پاره پاره کنید
به خدا این بر همه معلوم است
که حسن بیش از همه مظلوم است
یا رسول الله (2)
خیزد از طشت خون ناله ی وا حسن
یا حسن یا حسن یا حسن یا حسن
همه ی عالم بر تو می گرید
چشم قاتل هم بر تو می گرید
یا رسول الله (2)
ای خراسان بسوز در عزای رضا
گریه کن گریه کن در عزای رضا
که رضا جان داده غریبانهخ
مثل زهرا در گوشه ی خانه
یا رسول الله (2)
#سبک_همه_جا_بروم
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج #میثم_مطیعی
●━━━━━━───────
به نازنین بدنش پیروهن سرشک افشاند
از آن وجود به جز استخوان و پوست نماند
ز ضعف دیده گهی باز کرد و گاهی بست
گهی به پای ستاد و گهی به جای نشست
جواد اشک به رخ ناله در نهادش بود
رضا سرش به روی دامن جوادش بود
پدر نگه به پسر کرد و چشم خود را بست
پسر کشید ز دل آهی و به سوگ نشست
الا تمام محبان ز دیده خون بارید
از این وداع، وداعی دگر به یاد آرید
همان وداع که تنها عزیز پیغمبر
نهاد صورت خود بر رخ علی اکبر
پسر نگاه به اشک غم پدر میکرد
پدر نظاره به خون سر پسر میکرد
پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشت
پسر نشانه ز زخم هزار قاتل داشت
*اگه ما سال بعد محرم و صفر زنده نبودیم
شب اول قبر به ما محبت کن.لطف کن آقایی کن من توقع ندارم به مثل منی سر بزنی یا امام رضا خودت فرمودی :"مَن زارَنِي عَلَى بُعدِ دارِي، أتَيتُهُ يَومَ القِيامَةِ في ثلاثِ مَواطِنَ" هر کی بیاد به من سر بزنه من سه جا بهش سر میزنم.."إِذَا تَطَایَرَتِ الْکُتُبُ یَمِیناً وَ شِمَالًا" اون موقعی که نامه اعمالو دست راست و چپ بنده ها میدن."وَ عِندَالصّراط وَ عِندَ المِیزان"من توقعی نیستم، ولی منتظرتم اگه سال بعد زنده نبودم برا جد غریبت روضه بخونم..کل سالم گریه کنم مثل محرم و صفر نمیشه که نمیشه..*
پدر زخون پسر صورتش خضاب شده
پسر ز سوز عطش قطره قطره آب شده
*"وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ"آی صورت به صورت علی گذاشت صدا زد.."علی الدنیا بعدک العفا" بعد از تو خاک بر سر دنیا...*
پدر به چهره فرزند خویش چهره نهاد
پسر کنار پدر ناله ای زد و جان داد
*یه ناله ای زد روح مبارکش به اعلی علیین پرواز کرد. بعضیا میگن کنار بدن علی حسین جان داد. زینب به داد برادر رسید.. اشتباه میگن.. سیدبن طاووس نوشته راوی لشگر دشمن میگه یه وقت دیدم زینب از خیمه ها بیرون آمد، ای برادرم ای پسر برادرم... ای وای میوه دل حسینم.. آمد خودشو به روی این بدن ارباً اربا انداخت.
آقام آمد زیر بازوان خواهر رو گرفت.زینبو برگردوند سمت خیمه ها..یه وقت دیدن برگشت سمت خیمه ها صدا زد..*
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
*شب آخر ماه صفره بذار بگم اینجا خواهرش از خیمه ها بیرون آمد حسین به فریادش رسید. ساعتی نگذشت"فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ وَ هِیَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيب"زینب دوباره از خیمه ها بیرون آمد یه ناله ای میزد .."فَأَبْكَتْ وَ اللَّهِ كُلَّ عَدُوٍّ وَ صَدِيق" دوست و دشمن گریه میکردن.صدا زد وامحمدا..."هَذَا حُسَيْنٌ مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا،هَذَا حُسَیْنٌ بِالْعَراء، مُقَطَّعُ الاَعْضَاء، مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ و بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ إِلَي اللهِ الْمُشْتَكي بِأَبِي مَنْ عَسْكَرُهُ يَوْمِ الْإِثْنَيْنِ نَهْباً، بِأَبِي الْمَهْمُومُ حَتَّى قَضَى بِأَبِي الْعَطْشَانُ حَتَّى مَضَى" کسی نبود زینب رو برگردونه..*
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین
*مولا!اینقدر گریه کن داری اینقدر عاشق داری که ما به حساب نمیایم الحمدلله،همیشه شلوغ باشه دور و برت همیشه پر زائر باشه کربلات، همیشه روضه هات پر ناله باشه..*
تو هم چو من سر کویت هزارها داری
ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#پایان_صفر
#زیارت_مخصوص
#حاج_میثم_مطیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
#غروب #جمعه #امام_زمان
روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد
بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد
تا یادم آمد این همه سال است رفته ای
آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد
باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت
یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد
آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش
شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد
آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم
جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد
خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد
بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد
از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو
این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد
روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت
مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
#سلام_امام_زمانم
توصیفِ قشنگیست دراین عالمِ هستی
تـو عـرشِ بَـرینی و من از فـرش زمینم
آواره نه! در حسرتِ دیـدارِ تـو بیشک
ویـرانهی ویـرانهی ویـرانه تریـنم💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
♥️🦋
#مهدے_جان
😔باراݩ گرفته بازهوایم هواے توست
درجاےجاے شهر پراز ردپاے توست
😔دلتنگ جمڪرانم و دلواپس شما
سه شنبه ها،پراز گریه هاے توست
🌷 #سه_شنبه_هاى_جمكرانى
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
بسم رب الشهداء و الصدیقین
#شهید_راه_قدس
#سید_حسن_نصرالله
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
از داغ غمـت اگــر نبــــارم چه کنم؟
آه از جگـــرم به لب نیـارم چه کنم؟
سید ! خبـر شهــادتت سنگیـن است
در ماتــم تو جان نسپارم چه کنم؟
افتــاده به باغ لاله ها دست خـزان
مجــروح شـــده تن بهــارم چه کنم
آن بلبــــل دلشکـــسته از پاییــــزم
از داغ بهــــار ، ســــوگوارم چه کنم
برخیـــز و بگو "سَننتصِر" ، پیروزیم
مــن طــاقت این داغ ندارم چه کنم
از فتح و ظفــر بخـوان و امیـد بده
بی نور سـحر در شـب تارم چه کنم
برخیز که نیست وقت رفتن،سید !
بردی ز دل خســته ، قرارم چه کنم
از بس به جگر ،داغ شهــیدان دارم
دلخـــون ز جفــای روزگارم چه کنم
رفتـــی که نفــس تازه کنی برگردی
بـر آمــدنت امیـــــدوارم ، چه کنم
تا وقت ظهــور دولت حضرت عشق
در تاب و تبــم در انتــظارم چه کنم
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۳/۷/۷
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج