eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
620 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه بنی اسد ودفن شهدا،،،.mp3
12.51M
متن روضه دفن شهدای کربلا🤞 .حاج آرمین غلامی دوم محرم۱۴۰۳/سوم قتل حسین 👇👇
متن روضه دفن شهدای کربلا🤞 .حاج آرمین غلامی/کرمانشاه دوم محرم۱۴۰۳/سوم قتل حسین آمد برای دفن ولی قد خمیده بود از راه رفته با غم و غصه رسیده بود ابدان هر شهید به خون غوطه‌ور شده خطی به خاک، زان همه خونها کشیده بود گفتا بنی اسد که این جسم اکبراست این قاسم است و این عون و جعفراست این است بریر و حنظله این جون و این حبیب این جسم غرق خون وهب یار بی سراست عبد خدا یتیم حسن بین قتلگاهست این کشته‌ی فتاده بخون غرق درنگاهست دستش جدا شده چو علمدار کربلا این نازدانه یک تنِ تنها خودش سپاهست ناگه فتاد چشم امامِ تمام عشق بر پیکری که خاک رهش شد پیام عشق صد پاره پیکری که زکین زیر و رو شده گفتا بنی اسد که بُوَد این بنام عشق این پاره پاره تن که بود نور هر امید باید کفن شود به دو دستانم این شهید حالا که نیست قطعه کفن ای بنی اسد باید که بوریا و حصیری بیاورید جسمی کنار علقمه افتاده بی حرم فرق شکسته دیده‌ام این غم کجا برم آمد کنار علقمه با حال انکسار گفتا چه آمده به سرت یاس پرپرم سلام بر تو و بر مهدی ات که روز ظهور 🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین ان شاء الله امام زمان میاد... انتقام خون به نا حق ریخته ی حسین رو میگیره... 🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین یا بن الحسن... 🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت سه روز بدن عزیز زهرا... بی غسل و بی کفن... روی زمین گرم کربلا... 🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت 🔸يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت 🔸از بسكه پيكرش شده پامال اسبها 🔸يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا... مثل یه همچین روزی... وقتی بنی اسد اومدند کربلا... نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند... اما بدن عزیز زهرا حسین... روی زمین کربلا... میخواستند بدن ها رو دفن کنند... اما بدنها رو نمیشناختند... آخه سر در بدن ندارند... متحیر ایستادند... یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد... 🔸بنی اسد بیاید 🔸کفن با خود بیارید 🔸مگر خبر ندارید 🔸حسین کفن ندارد بنی اسد من این بدن ها رو خوب میشناسم... این بدن بی سر... بدن بابای غریبم حسینه... این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره... این بدن قاسمه... اون بدنی که کنار شط فرات... دستهاش رو جدا کردند... بدن عمو جانم عباسه... بنی اسد... برید یه قطعه بوریا بیارید... 🔸مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود 🔸مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود امام سجاد دستهای مبارک رو زیر بدن مطهر امام حسین قرار دادند و فرمودند: بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله بدن ابی عبدالله رو غریبانه داخل قبر گذاشتند... سخت ترین لحظه برای فرزند لحظه ای هست که میخواد داخل قبر با پدر وداع کنه... بنی اسد دارن نگاه میکنند... دیدند امام سجاد رفت داخل قبر... میخواد با پدر وداع کنه... ای واااااای ای واااااااای... دیدن امام سجاد این لب ها رو گذاشته روی رگ های بریده ی حسین... هی صدا میزنه وای غریب حسین... وای مظلوم حسین... وقتی از قبر بیرون اومدند... با دستان مبارک نوشتند... هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_حسین_محرم ۱۴۰۳🤞🤞 حاج آرمین غلامی ▪️ته گودال فقط پیکر تو مانده و من ▪️همه رفتندفقط مادر تو مانده و من هر کی هر چی تونست غارت کرد، حتی نعلیناش رو هم غارت کردن، ▪️ته گودال فقط پیکر تو مانده و من ▪️همه رفتندفقط مادر تو مانده و من ببین اینجوریه یا نه با یه کسی میخای روبوسی کنی کجا رو می بوسی؟؟؟ ▪️بوسه باید به روی گونه نشیند اما ▪️چاره ای نیست رگ حنجر تو مانده و من حسین..... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله تا شبم روضه گوش بدی نه تموم میشه نه تو خسته میشی باشه برا کربلا، اربعین جبران کنیم میخواهیم یه خداحافظی بکنیم، ما که از امام حسین، خداحافظی نداریم نکنه از امشب یادت بره، امشب نظم زندگیت دیگه برمیگرده، سر ساعت دیگه غذا میخوری ، سر ساعت میخابی، سر ساعت بیدار میشی، سر ساعت سر کار میری، اما از امشب نظم زندگی زینب بهم میخوره، کم نگذاری، ما تا اربعین با این قافله میایم نکنه این مشکیت رو در بیاری ها، تازه عزا شروع شد از امروز، تا اینجا به پیشواز رفتی از امروز به بعد تازه عزا شروع شد، منتهی اين رو به هر کسی نمیدن، خیلیا امروز، خداحافظی میکنند میرند، اما اوناییکه با زینب میمونند اربعینی میشند تو لشکر صاحب الزمان اسمشونو مینویسه عمه جان، لذا تو محله ات، تو خونه ی خودت ، تکیه ها، ایستگاه صلواتیها، هر شب ، ولو شده چند دقیقه برا این خانم، روضه بپا کن، حالا خداحافظی رو از زبون زینب داره میگند نمی‌خواست بره از کربلا، فردا وقتی اومد کنار گودال، گفت داداش، اگه این درنده های بیابون هم تکه تکه ام کنند بازم میمونم اما چه کنم هر چی توقف کنم بچه هاتو میکشند، با یه حسرتی خدافظی کرد ▪️چون چاره نیست میروم و می گذارمت ▪️ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت حسین.... ▪️سپردیم به که رفتی به دلغکان و کنیزان ▪️به شمر و خولی و اخنس به حرمله به سنان حسین..... بالحسین و بالزینب یا الله.... ==================== ✍کانال متن روضه های حاج آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤞 ورود اسراء به کوفه .حاج آرمین غلامی السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را ▪️به خون نشانده دلِ دودمان آدم را ▪️غم تو موهبت کبریا است در دل من ▪️نمی‌‌ دهم به سُرور بهشت، این غم را ببین اینجوریه یا نه ▪️غبار ماتم تو آبرو به من بخشید ▪️به عالمی ندهم این غبار ماتم را یه لباست گرد و خاکی میشه میگی در شأن من نیست بخوام یه مجلس مهمی برم اما مراجع عظیم الشأن ما می اومدند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی آیت الله عظمی فاضل آیت الله عظمای تبریزی می‌ایستادند گل می‌زدند پابرهنه می‌شدند اقامه عزا می‌کردند افتخار می‌کردند زیر آفتاب بر ابی عبدالله عرق بریزند خسته بشند گل آلود بشند گرد و خاکی بشند چه کرده‌ای با دل‌ها آقا جان ▪️غبار ماتم تو آبرو به من بخشید ▪️به عالمی ندهم این غبار ماتم را ▪️اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم نه سالی نه ماهی نه هفته‌ای ▪️....دمی بی تو بگذرد عمرم..... ▪️هزار بار بمیرم، نبینم آن دم را ▪️به نیم قطره ی اشک محبتت ندهم ▪️اگر دهند به دستم تمام عالم را ▪️به یُمن گریه برای تو روز محشر هم ▪️خَموش میکنم از اشک خود جهنم را مرحوم آیت الله عظمی شیرازی ، صاحب فتوای تنباکو ، حبیب بن مُظاهر اسدی رو خواب دید حبیب چه خبر فرمود ما دائماً داریم محضر ابی عبدالله طواف می‌کنیم حبیب آرزویی داری یا نه فرمود بله آرزوم اینه یه بار دیگه به دنیا برگردم، حبیب محضر امامی آرزو می‌کنی به دنیا برگردی ، چرا؟! فرمود آخه من نبودم که براش گریه کنم آرزوم اینه یه بار دیگه برگردم توی دنیا براش اقامه عزا کنم حسین جان ممنونتیم آقا به ما این توفیق رو دادی قافله رسید کوفه کوفه‌ای که سال‌ها مرکز حکومت امیرالمومنین بوده کوفه‌ای که سال‌ها از مکتب زینب درس گرفتند حالا قافله رسیده کوفه اما همه دارن تماشا می‌کنند ام کلثوم یکی از این نیزه‌دارها رو صدا زد فرمود این پول را از ما بگیر این سر مطهر امام حسین ما رو ببر جلوی قافله، چرا؟! آخه مردم به بهانه تماشای این سر ، دارم به نوامیس پیغمبر نظر میکنند آخ بمیرم قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرو زینت کردن ... کوچه هاشو آب و جارو زدن مردم به هم تبریک گفتن لباس نو به تن کردن شهر و چراغونی کردن زن های رقاصه و آوازه خوان رو آوردن مگه چه خبره؟ سهل صاعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرو زینت کردن، میدونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن،پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟ گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن ... یا صاحب الزمان اگه میخوای ببینی بیا دم دروازه شهر ... "کامل بهایی" می نویسد 500 هزار نفر به تماشا اومده بودن آخ بمیرم همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد از دروازه ساعات تا مجلس یزید چندتا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کرد یعنی انقده ازدحام جمعیت ....،مانع شده بود زن های رقاصه میزدن و میرقصیدن سرای بریده بالا نیزه زین العابدین تو غل و زنجیر جامعه وای ...... گفت : ▪️من آن گلم که خفته به خون باغبان من ▪️نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من میخواهید بدونید من کیم؟ ▪️هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب ▪️هجده سر بریده بود سایبان من آخ یکی طعنه میزنه از بالای بام یه عده دارن سنگ میزنن ... خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت میریزن یاصاحب الزمان یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد قرآن خواندن .... "أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً .... " قاری قرآن محترمه ... علی لب های قاری قرآن رو می بوسید ... اما من یه قاری خاکی میشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون لب و دندان ... آخ بمیرم ...حسین .... بابا قرآن می خونه،سنگا به اون لب میخوره خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد،فرمود: أنَا المَظْلوم من نمیدونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو میزدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد ...."ای حسین .. ==================== ✍کانال متن روضه های حاج آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه سربریده وتنورخولی.mp3
4.97M
▪️بسم الله الرحمن الرحیم🤞🤞 تنورخولی امام حسین (ع) .حاج آرمین غلامی .حاج آرمین غلامی👇 #/تیرماه۱۴۰۳ شاملو کرمانشاه👇
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️بسم الله الرحمن الرحیم🤞🤞 تنورخولی امام حسین (ع) .حاج آرمین غلامی بخونم روضه سربریده وتنور خولی رو ⬅️اجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید می دونم گرفتاری مریض داری جاجت داری انشالله به آبروی حضرت زهرا (س) حاجت روا بشید روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند ♦️چوآمد از جَنان دُخت پیمبر ♦️زخاکستر گرفت آن رأس انور ♦️کشید از سینه آه و ناله از دل ♦️کی‌ای سر روی خاکت داده منزل ♦️شود مادر به قربان سر تو ♦️به خون آغشته رأس اطهر تو ♦️تو آخر زیب عرش کردگاری ♦️که از جور فلک اینگونه خواری ♦️تویی آن نوگل باغ پیمبر ♦️لبت از تشنگی خشکیده حنجر ♦️به اشک دیدگان از چهره تو ♦️برویم خاک و خون از دیده تو ♦️تو جایت بوده در آغوش مادر ♦️گهی در صدر و بر دوش پیمبر ♦️ترا داده خدا در عرش جایی ♦️چرا‌ای سر در این مطبخ سرایی ⬅️خولی به دستور عمر سعد ، سر بریده ابی عبدالله را به کوفه آورد به طرف قصر عبید الله بن زیاد رفت ، دید در قصر بسته شده ، نا نجیب سر بریده عزیز فاطمه را آورد خانه زیر طشتی قرار داد ، پنهان کرد 1 همسر خولی می گوید : نیمه شب بیدار شدم آمدم صحن خانه ، دیدم نور آسمان به زمین می رسد ،خدایا چه شده ؟ از همسرم (خولی ) سئوال کردم نا نجیب این چیه زیر طشت پنهان کردی ؟(آی دلهای آماده ) گفت : این سر بریده عزیز زهرا حسین است همه صدا بزنید حسین . 🔶 ای سر پر خون ز کجا آمدی 🔶این دل شب منزل ما آمدی 🔶 ای سر پر خون ز چه افسرده ای 🔶 هست گمانم که جوان مرده ای 🔶 گلشن روی تو عجب با صفاست 🔶 ای سر پر خون بدنت در کجاست ،⏪زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین جان می دونید..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش فاطمه زهرا...." مادر هم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره برادر.." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد .. خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر حسین . عطشان مادر حسین . ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️