_اشعارگودال قتلگاه...
#_دهه_ دوم_ محرم_۱۴۰۳
زیرخنجرحسین تکان میخورد
بی مها با لگدچنان میخورد
گوشه ی گودال تاپرش کندند
زنده چون مرغکی سرش کندند
شمرملعون به سینه اش بنشست
استخوان های سینه اش بشکست
بی مهابا لگدچنان میخورد
گاه ازشمرو ازسنان میخورد
دیده ام چکمه بر دهانش خورد
تیر وصدنیزه ازسنانش خورد
دیده ام من که دوره اش کردند
بین گودال حمله آوردند
معجرخیل دختران میسوخت
وای من پای کودکان میسوخت
دیده ام من که خیمه هامیسوخت
هفده سربه نیزه هامیسوخت
_آرمین غلامی(مجنون)
#دهه دوم محرم
_سربریده.....
#_دهه_ دوم_ محرم_۱۴۰۳
شدسرت آغشته باخون وتراب
مادرت شسته سرت رابا گلاب
می کنم ازدور،بر رأس تو سَیر
گه به مقتل بوده ای ،گاهی به دَیر
ازچه، ای سرهمچولاله واشدی
پیش من زیباتراز،زیبا شدی
لعل لبهایت دم ازمحبوب زد
برلبانت ظالمی باچوب زد
دیدم آنجا،گِردآن سر دَف زدند
ازبرای کشتن توکف زدند
خولی آمدکرد بردورت عبور
نیمه شب انداخت رأست درتنور
پای تاسر،راهب آنجا،گوش شد
خوانده ای قرآن و اوبیهوش شد
گفت باسر،هستی عیسی،نیستی
گومحمدنیستی،توکیستی
گفت مجنون بوده ام نوردوعین
راهبا پورعلی،هستم حسین
📕📕شعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)..
#_دهه_ دوم_ محرم_۱۴۰۳
____________________________
#دهه دوم محرم
روضه راهب.....mp3
5.95M
#مقتل🤞
#متن روضه اسارت_نوحه
#مصائب_کوفه_
#روضه راهب وسربریده
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه دوم
#مسجدنظام العلما/کرمانشاه
#چهارشنبه۳ مرداد
#متن_روضه 🤞
#دیر_راهب
#امام_حسین
#محرم _دهه دوم۱۴۰۳
#مداح.حاج آرمین غلامی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد
به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
▪️میگن راهبی بوده،شبش خواب عیسی مسیح را میبینند که می گوید:
فلانی مهمانی داری و اون مهمان برای عیسی مسیح خیلی عزیز است باید از او خوب پذیرایی کنی آبرو داری کن..
🔹راهب میگه بلند شدم از صبح هی چشمم به این راه دوخته شده بود قرار یک مهمان عزیز بیاد برای عیسی مسیح باید خوب پذیرایی کنم؛هی نگاه کرد هی نگاه کرد دید نیومد ظهر شد شروع کرد نگاه کردن دم دمای غروب بود دید کاروانی دارد میاد،
جلو جلو اراذل اوباش دارن میان و پشت سر این اراذل اوباش یک آقای رو بستنش به شتری لنگ و پشت سر اون آقا ۸۴ زن و بچه و این ها، چندتا سر به نیزه بلند است..😭
این راهب کمی نگاه کرد دید بچه ها بیشتر به یک سر نگاه می کنند بین این همه سر یک سر خیلی جلوه دارد؛خود راهب نگاه کرد دلش را برد این سر گفت:
▪️این همان مهمان عیسی مسیح است بخدا همان است همانی که عیسی مسیح گفته بود
کاروان نزدیک شد،این ها صدا زدند راهب جاداری ما می خواهیم این جا استراحت کنیم،ما می خواهیم امشب اینجا باشیم.
گفتم: بله جا هست
دیدم خودشان خیمه زدند رفتن شروع کردن غذا آماده کردن اما بچه ها خانم ها پشت دیوار کمین کردند،پناه گرفتند؛
▪️دیدم یک خانمی بین این خانم ها هی داره میگه رباب پچه هارا جمع کن؛کلثوم نذار بچه ها از هم جدا بشن؛
▪️یه دختر بچه هی می گفت:عمه پام درد می کنه،عمه منزل قبلی از کاروان جا موندم بد زدند عمه کمرم درد میکنه..😭
همه را آرام کرد..
راهب میگه:این سر سر کیه؟
گفتند راهب این سر حسین پسر پیغمبره.. 😭
میگه سر را گرفتم گفتم:..من این سر را می خواهم امشب گفتن این جوری نمیشه باید پول بدی؛میگه هرچی پول داشتم جمع کردم دادم به این ها که این سر را یک شب نگه دارم سر را آورد توی دَیر
▪️ شروع کرد با این سر حرف زدن؛ای سر تو کی هستی، خودت رو به من معرفی کن؛هی حرف زد دید جوابی نمی شنوه..
آخر صدازد:خدایا به حق عیسی به این سر بگو با من حرف بزن میگه یک وقت دیدم این لب ها داره به هم می خوره..
میگه گوشم رو بردم جلو ببینم چی میگه؛صدا آمد راهب چی می خوای بشنوی؟
صدا زد شما کی هستید؟
▪️میگه دیدم لب ها دوباره به هم می خوره می خوای من را بشناسی ..
أنا ابن محمد مصطفی(ص)
أنا ابن علی المرتضی(ع)
أنا ابن فاطمه زهرا(س).. 😭
راهب داره گوش میده. یهو لب ها دوباره به هم خورد:
أنا المظلوم،انا الغریب،انا العطشان..😭
یک دفعه دیدند صورت به صورت این سر گذاشت:چرا صورتت خون آلوده؟.. 😭
حرف هاشو زد؛شروع کرد با گلاب این سر را شست و شو دادن،تا صبح با این سر درد و دل کرد..
وقتی صبح شد.کاروان آماده ،منتظر راهب سر را برگردانه؛بعضی از بچه ها میگفتن:..عمه خدا به دادمان برسِ،آن ها که مسلمان بودند با سر بابامون اون جوری کردند،این که مسیحی است چی کار میکنه..
یک وقت دیدن زینب میگه الهی خیر ببینی،خدا خیرت بده راهب..
چی شد مگه عمه؟
پاشید ببینید با باباتون چه کرده..
یا حسین.. 😭
11.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه راهب وسربریده
#تکیه خاکسار
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
اشعارعزای امام حسن المجتبی ⏫⏫⏫⏫
اشعار شهادت امام حسن مجتبی
اشعار شهادت امام سجاد
اشعار دیر راهب
👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍بیست و یکم محرم الحرام الاحزان ورود مخدرات و آل الله علیهم السلام به دیر راهب و گفتگوی راهب مسیحی یوحنا اسقف با رأس مقدسه حضرت سیدنا و مولانا ابا عبدالله الحسین صلوات الله علیه