eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
615 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
936 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه شهادت امام سجاد (ع) - دریا به دیده ی تر من گریه می کند - حاج آرمین غلامی (مجنون) ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ چی میشه من بیام پایین پات دست به سینه بگذارم و بگم: اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الحسین عمری به نوکری توسجاد ع. دلخوشیم ما از ازل عزای تو بر دوش می کشیم خدمتگزار بزم تو جبریل بود وبس مانیزپای این علمت تا ابد خوشیم +تو هر شهری وقتی یه بزرگی وارد میشه یه آقایی وارد میشه مردم شهر گل میریزند روی سرش میگن خوش آمدی؛وقتی کوفه رفت با کاروان زن ها و بی بی ها همه سنگ میزدند...وقتی رسید شهر شام هم هلهله میکنند هم دخترها رو کتک میزنند،شاید زبون حال آقامون این باشه:مردم کوفه و شام،به من علی بن الحسین سنگ بزنید ولی دیگه به سر بابای مظلوم من سنگ پرتاب نکنید...حسین...حسین... از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک زنجیر هم به پیکر من گریه می کند +آخه مقاتل میگن وقتی امام باقر بدن نازنین باباش رو غسل میداد،راوی میگه بدن نازنین زین العابدین رو روی سنگ غسل گذاشت،پرده ای زدند که آقا زاده بابای نازنینش رو راحت غسل بده؛میگه یه وقت شروع کرد های های گریه کردن؛میگه روم نشد اونجا سوال کنم،زین العابدین رو دفن کرد،بعد از مدتی خدمتش رسیدم آقاجان وقتی پدر نازنینت رو غسل میدادی،گریه میکردی! میگه فرمود:وقتی بابام رو غسل میدادم اثر غل و زنجیر جامعه به گردن و پاها و ران مبارکش باقی بود،میخوام بگم یا باقرالعلوم! بابای مظلومت رو غسل دادی یه وقت شروع کردی گریه کردن،یه شبی هم وقتی مردم مدینه خوابیده بودند جد مظلومم امیرالمومنین عزیزدلش رو غسل میداد،به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنید صدامونو کسی نشنوه یه وقت دیدند علی دست از غسل کشید،سر به دیوار گذاشت،علی جونم مگه نگفتی آروم گریه کنند... +چرا بلند بلند گریه میکنی؟نمیدونستم بازوش...پهلوش...میگه یه وقت صدا زد  یا حسن یا حسین یا زینب یا ام کلثوم! هَلُمّوا ! هَلُمّوا ! تَزَوَّدوا اُمّکُمبیاید از مادر توشه برگیرید!  فَهَذَا الْفِرَاقُ‏ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّةِ  بچه ها امشب شب خداحافظیه، دیدار دیگه به قیامت و بهشت، امیرالمومنین میفرمایند:حسنین خودشون رو به روی سینه ی مادر انداختند، همون سینه ای که،علی فرمود:اُشهِدالله اَنَّها قد حَنَّتزهرا چنان صیحه ای زد وَ مَدَّتْ یَدَیْهَا دست ها رو از کفن بیرون آوردوَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِیّاًحسنین را به سینه چسبانید،یه وقت منادی صدازد علی بچه ها رو بردار، ملائکه به گریه شدند؛گذشت، گذشت عصر عاشورا شد؛یه وقت نازدانه ی امام حسین آمد کربلا،سکینه خاتون خودش رو روی بدن پاره پاره انداخت...شروع کرد با پدر حرف زدن...یه وقت عربای بیابانی آمدند؛فَاجتَمِعَ عدّة ...با یه اهانتی این نازدانه رو به گوشه ای پرتاب کردند... حسین... 
‍ ⇦🕊روضه و توسل بسیار جانسوز ویژۀ شهادت امام سجاد علیه السلام _حاج آرمین غلامی ↯ ┄┅═══••↭••══ ┄┅═══••↭••═══┅┄ الحمدالله امشب همۀ گریه کنا دور هم جمع شدن ... شامِ شهادتِ امام سجادِ ... خیلی این آقا غریبه ... از غربت این آقا همین بس ، 35 سال گریه می کرد ... براش غذا می آوردن میزاشت کنار گریه می کرد ... آب براش می آوردن میزاشت کنار گریه می کرد ... هی می گفتن آقا چرا انقدر گریه میکنی؟... ناله ش بلند میشد می گفت خودم دیدم ... بابام گشنه بود ... تشنه بود کشتنش .... همچین که از کربلا برگشتن مدینه . وقتی بشیر اومد خبر آورد برا اهل مدینه ، دسته دسته مردم میومدن بیرون از شهر به آقا تسلیت می گفتن ... بعد از اینکه تسلیت می گفتن و دلداری میدادن ؛ یه سوالی هم می پرسیدن . میگفتن آقا چه طوری شد باباتونُ کشتن ؟ .... فقط یه جمله جواب میداد ... میگفت فقط همینُ بهتون بگم ، حیوانات هم کربلا آب خوردن .... «انَا بْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً» "1" من فرزند اون آقایی ام که با قتلِ صبر کشتنش ... یعنی چی آقا ؟.. یعنی یواش یواش کشتنش .... یعنی چی ؟.. یعنی اول نیزه زدن ... بعد با شمشیر زدن ... تازه سنگ زدن ... سنگاشون که تموم شد ریختن تو گودال ..... ته گودال پیکر افتاده ... توی گودال ، مادر افتاده ... خواهر افتاده ... مویِ بابایت به بادکین رها افتاده بود در فضا ی اشک وناله بی هوا افتاده بود روی ناقه پیکرت رابسته اند بر اشتران یاکه آیاتِ وجودِ تو جدا افتاده بود درمیان آتش تب پیکرت سوزدچرا یا که آتش در دل آل عبا افتاده بود  در اسارت دیده ای که عمه ات رامیزدند عمه ات زینب گمانم که ز پا افتاده بود عاقبت دید ی هرآنچه که نباید دیده دید خواهره زار توگویا ا ز صدا افتاده بود  دیده ای که کاروانی را اسارت برده اند تازیانه ازچه بین خیمه ها افتاده بود روضۀ گم شدن و دفنِ رقیه میخواند *میگه دید دو تا دختر بچه ها میدویدن از این حجره به اون حجره ... شروع کرد گریه کردن ... آقا چی شده ؟ ... فرمود یاده رقیه افتادم ... یاده فرار بچه ها افتادم ... اون لحظه ای که خیمه ها رو آتیش زدن ... خودم بهشون گفتم «عَلَیکُنَّ بِالفرار» ....* روضۀ گم شدن و دفنِ رقیه میخواند تا به صحرا و خرابه نظرش می افتاد گوسفندی جلویش ذبح که می شد یادِ خنجر کُند و گلویِ پدرش می افتاد ... حسین ...... *تا میدید گوسفندی رو سر میبرن ، سریع میومد به قصاب می گفت ، ببینم آب بهش دادی یا نه ؟... عرضه می داشتن آقا ما مسلمانیم ، خوده شما به ما یاد دادید آب بدید به قربانی ... آقا مینشست گریه می کرد ... بیا برات تعریف کنم ... یه عده به ظاهر مسلمون بابایِ منو آب بهش ندادن .... آی حسین ....* گریه بر کشتۀ عریان خوب است گریه بر دامن طفلان خوب است گریه بر آن لب و دندان خوب است گریه خوب است که هر شب باشد گریه بر چادر زینب باشد .... *اینم بگمُ التماسِ دعا ... یه چیزی همیشه این آقا رو اذیت می کرد ... تا نگاه به دستاش می کرد ... هی می گفت با همین دستا خاک کردم ... با همین دستا بود بوریا آوردم ... با همین دستا بود بابامُ تو قبر گذاشتم ....* 1_ اللهوف في قتلى الطفوف السيد بن طاووس ج 1 ص 90 آرمین غلامی ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
کربلا/دهه دوم محرم درمسیرکربلا ، ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﺍب توشدم.. منه آلوده حسین .غرق ثواب توشدم. ﺁﻣﺪم بسوی تو، ﺑﺎﺯ ﻣﺮﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ.. چون خس شکسته ای روی سراب توشدم.. ﺑﻨﺪﻩ اﯼ هستم که باعشق شما ﺧﻮب شدم .. با اشارات نظر نوکره ناب توشدم.. سوخت(مجنون)، که شبی شمع مزارت بشود.. بی خود از خودشدم ومست وخراب توشدم. شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴.
💥ورود کاروان به شهر کوفه 💥 ✍️✍️مجلس ابن زیاد ▪️گفتگوی امام سجاد (ع) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه👇 ‌ 🔴 ابن زیاد رو به امام سجاد (ع) کرد و پرسید: _تو کیستى؟ 🔵 حضرت پاسخ داد: _من على بن الحسین هستم. 🔴ابن زیاد گفت: _مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ 🔵 امام(علیه السلام) فرمود: _من برادرى به نام على بن الحسین (حضرت علی اکبر) داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. 🔴 ابن زیاد گفت: _نه، او را خداکشت! 🔵 امام (ع) با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود: _«اللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا» (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد). (یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به شهادت رساندند). 🔴 ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت: _تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!! 🔵 حضرت_زینب (س) وقتی این وضع را دید، (ع) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود: _بس است! هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان! 🔴ابن زیاد به حضرت زینب و امام_سجاد (ع) نگاهى انداخت و گفت: _شگفتا از مِهرِ خویشاوندى! به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (علی_بن_الحسین) درگُذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است! 🔵امام سجاد (ع) رو به عمه اش کرد و فرمود: _عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم. آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود: _آیا ما را به قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست؟! ‌ 🔴پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین (ع) و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند. (که به خرابه شام معروف است) 📚لهوف، ص ۲۰۲
نوحه۱....mp3
971.9K
نوحه اسارت_محرم دهه دوم مداح.حاج آرمین غلامی۱۴۰۳ 🌴بنشین تا به تو گویم زینب 🌴غم دل با تو بگویم زینب ⬅بعد من قافله سالار تویی خواهر من ⬅دختر حیدر کرار تویی خواهر من ⬅خون ما جمله دراین دشت روان خواهد شد ⬅خولی و شمر به ما دشمن جان خواهد شد خواهر من ⬇خواهرم اکبر و عباس و علی اصغر من ⬇هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شدخواهر من ⬅جمله یاران حسین در سفر کرب و بلا ⬅سر به کف جان به ره دین خدا خواهد شد خواهر من ⬅خواهرم خون شهیدان به بیایان بلا ⬅نهر جوشنده و پر شور و نوا خواهد شد خواهر من ⬇چون که با دجله و با نهر فرات آمیزد ⬇خواهرم خوب نگر تا که چه ها خواهدشد خواهر من 🌴بنشین تا به تو گویم زینب 🌴غم دل با تو بگویم زینب ⬅موج طوفنده و غرّان چو هزاران شمشیر ⬅بی امان بر سر عُدوان خدا خواهد شد خواهر من ⬅چون که خون شهدا چشم عدو را بندد ⬅بزم طاغوت به یک لحظه عزا خواهد شد خواهر من ⬇بعد من خواهر من باز نما قصه ما ⬇چو زبانت سپر آل عبا خواهد شد خواهر من ⬅چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی ⬅خواهرم صبر نما ظلم فنا خواهد شد خواهر من 🌴🌴🌴 🌴⬅اهل بیتم همه در سوگ پدر می گریند ⬅ام کلثوم در آن دم به نوا خواهد شد خواهر من ⬇گر تو را مضطر و نالان و پریشان بینند ⬇شاد و خندان دو لب دشمن ما خواهد شد خواهر من 🌴🌴🌴 ⬅لشگر خصم شما را به اسیری گیرد ⬅شام غم مسکن و مأوای شما خواهد شد خواهرمن 📽بشنویم | از‌جلسات👆👆 «روضه وروداسرابه کوفه, » ◼️ هفتم قتل_ محرم هفت سیدالشهدا کرم کرمانشاه .حاج آرمین غلامی۱۴۰۳ تیرماه 🏷روضه ی‌_اسارت مجلس ابن زیاد،لع""👇👇
🌸🍃🌸🍃 بعد از واقعه عاشورا حدودا 3 مرتبه 3 گروه به ندای امام حسین علیه السلام(بخوان اَيْنَ عمار) لبیک گفتند : - گروه اول توابین بودند همانهایی که روز عاشورا و قبل از آن سکوت کردند همگی قیام کردند تقریبا همه کشته شدند 5000 نفر *« ولی »* . - گروه دوم مردم مدینه بودند بعد از عاشورا قیام کردند همگی کشته شدند حدود 10000 نفر یزید گفت لشکری که به مدینه حمله کند 3 روز جان و مال و ناموس مردم مدینه برایش حلال است آورده اند اهل بیت امام سجاد(ع) را در این زمان از مدینه خارج کردند،در یک صحرا، تا در مدینه شاهدجنگ نباشند. ولشکریان جنایتکاریزیدازهیچ جنایت وخیانتی کوتاهی نکردند و 10000 نفرهم شهید شدند. *« اما »* . - گروه سوم مختار بود که بعد از جنگهای فراوان و کشته شدن حدود 15000 نفر شکست خورد و حدود 7000 نفر هم از اسرا گردن زده شدند . مجموعا حدود 20000 نفر کشته شد *«اما »* . مردمی که در مدینه هنگام خروج امام حسین علیه السلام همراهیش نکردند و مردمی که هنگام ورود امام حسین علیه السلام به کوفه کمکش نکردند ، همه بعد ها به کمک امام رفتند *«ولی »* . امام سجاد هم استقبال خاصی از این حرکتها نمی کردند *«چون »* . حدود 35000 نفر کشته شدند *«اما »* . خیلی فرق هست بین آن 72 نفری که به موقع به یاری امامشان رفتند با این 35000 نفری که بعد از شهیدشدن امام حسین(ع)قیام کردند . ما باید مراقب باشیم از امام خودمان عقب نیفتیم . الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ، هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤞 روضه اسارت آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه دوم منتظران امام زمان(عج)/کرمانشاه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای سر خونین! شدم گرم تمنایت حسین آفتابا می‌کنم امشب تماشا یت حسین بازهم! با نوحه‌ای طوفان دل را آب کن رگ رگ از هر چشمه‌ی خون است دریایت حسین میبرم درهر کجایی، نام زیبای تورا این دل گمگشته‌ ام، خود کرده پیدایت حسین مصحف عشق است رگ‌های بریده تاابد خوش تلاوت می‌شود قرآنِ گویایت حسین در بساط عیش، بزم ماتم است و جبرئیل کرده بر پا محشری از واحسینایت حسین نان و خرما آوردن کوفیان برای أسرای آل الله ...😭 🔸علامه مجلسی می‌نویسد: در بعضی از کتب معتبره دیدم که از مسلم جصّاص نقل شده که گفت: ابن زیاد مرا خواست تا دار الاماره کوفه را تعمیر نمایم. در آن حینی که من درها را گچکاری می‌کردم، ناگاه شنیدم فریادهایی از اطراف کوفه بلند شد. من متوجه خادم خود شدم و گفتم: چه شده که کوفه دچار ضجه گردیده است؟ گفت: الساعه سرِ یکی از خارجی‌ها را که بر یزید خروج کرده است آورده‌اند. گفتم: آن خارجی کیست!؟ گفت: حسین بن علی علیهماالسّلام است. من صبر کردم تا خادم خارج شد و آنچنان سیلی به صورت خود زدم که ترسیدم چشمم نابود شود، سپس گچ‌ها را از دست خود شُستم و از پشت قصر فرود آمدم و وارد کناسه کوفه شدم. در آن حینی که من ایستاده بودم و مردم در انتظار ورود اسیران و سر شهیدان بودند، ناگاه دیدم تعداد چهل هودج بر پشت چهل شتر نصب شده که زنان و دختران فاطمه زهرا علیهاالسّلام در میان آنها جای دارند. وَ إِذَا بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام عَلَی بَعِیرٍ بِغَیْرِ وِطَاءٍ وَ أَوْدَاجُهُ تَشْخُبُ دَماً وَ هُوَ مَعَ ذَلِکَ یَبْکِی ▪️ناگاه حضرت علی بن الحسین علیهماالسّلام را دیدم که سوار بر شتر عریان و خون از رگ‌های گردنش روان بود و اشک چشمان آن حضرت هم جاری بود. راوی می‌گوید: صَارَ أَهْلُ الْکُوفَةِ یُنَاوِلُونَ الْأَطْفَالَ الَّذِینَ عَلَی الْمَحَامِلِ بَعْضَ التَّمْرِ وَ الْخُبْزِ وَ الْجَوْزِ ▪️اهل کوفه به کودکانی که در میان محمل‌ها بودند، خرما و نان و گردو می‌دادند. فَصَاحَتْ بِهِمْ أُمُّ کُلْثُومٍ وَ قَالَتْ یَا أَهْلَ الْکُوفَةِ إِنَّ الصَّدَقَةَ عَلَیْنَا حَرَامٌ ▪️ ولی‌ حضرت ام کلثوم بر آنان فریاد زد و فرمود: ای اهل کوفه! صدقه بر ما حرام است. سپس آن بانو، آن نان و خرماها را از دست و دهان کودکان می‌گرفت و به روی زمین می‌ریخت. اهل کوفه با این جنایاتی که درباره آنان کرده بودند، برای مصیبت ایشان گریه می‌کردند. ثُمَّ إِنَّ أُمَّ کُلْثُومٍ أَطْلَعَتْ رَأْسَهَا مِنَ الْمَحْمِلِ وَ قَالَتْ لَهُمْ صَهْ یَا أَهْلَ الْکُوفَةِ تَقْتُلُنَا رِجَالُکُمْ وَ تَبْکِینَا نِسَاؤُکُمْ فَالْحَاکِمُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ یَوْمَ فَصْلِ الْقَضَاءِ ▪️سپس‌ام کلثوم علیهاالسلام سر خود را از محمل خارج کرد و به اهل کوفه گفت: ای اهل کوفه! آرام باشید. مردان شما ما را می‌کشند و زنان شما برای ما گریه می‌کنند؟ خدا در روز قیامت بین ما و شما داوری خواهد کرد. 📚 بحارالانوار، ج۴۵ ص١١۵ ✍دگر پایان ندارد دردِ من،هجرانِ من ای داد تو را کم دارد این مَحبَس،تو را زندانِ من ای داد به جایِ مجلسِ دَرسَم،عجب بد مجلسی دارم تماشاچیِ من هستند،شاگردانِ من ای داد یتیمت بِینِ راه از ناقه‌اش اُفتاد، بد اُفتاد ببین از درد خوابیده،رویِ دامان من ای داد سرم بر چوبِ محمل خورد، تا مثلِ سرت باشد چه می‌شد می‌شکست از سنگ هم دندانِ من ای داد تنورِ خانه‌ی خولی برای پُخت روشن بود وگرنه کم نمی‌شد از سرت سامانِ من ای داد به ما خرما و نان دادند، قدری چادر و روبند به من خیرات می‌شد بارِ نخلستانِ من ای داد حرامی با غضب میزد قضیبی را به روی تو زد و پاشید از هم صفحه‌ی قرآنِ من ای داد رُبابت دید اُفتادی بغل کردت در آغوشش نشد افسوس یک لحظه سرت مهمان من ای داد..
نوحه ۱.mp3
1.1M
گلهای پرپرم کو حسین برادرم کو شهید بی سرم کو حسین برادرم کو؟ ای خاک گشته گلگون سرو صنوبرم کو من آمدم بگوئید آن یاس پرپرم کو؟ من زینب حزینم دل خسته و غمینم تنها چه سازم اینجا یاران برادرم کو؟ ای وادی شفق گون می پرسم از تو اکنون شمشاد غرق در خون یعنی که اکبرم کو؟ مشک و علم فتاده برخاک و روبرویم سقای تشنه کامان نخل تناورم کو؟ از پشت پرده غم بانگ رباب برخواست ای مهد خالی از غم ششماهه اصغرم کو ➖➖➖➖➖➖➖➖ .حاج آرمین غلامی حسینیه منتظران امام زمان دوشنبه اول مرداد۱۴۰۳/کرمانشاه _دهه دوم
نوحه ای،،۲.mp3
1.02M
دودمه شهادت امام سجاد ع من به خون غلتیدن خون خدا را دیده ام کربلا را دیده ام باغ گلهای خزان و سر جدا را دیده ام کربلا را دیده ام من امام الساجدین هستم که در تاب و تبم آمده جان بر لبم تا ابد ممنون لطف عمه ی خود زینبم آمده جان بر لبم در دیار شام از جور و جفای مشرکین یا اله العالمین دست و پایش روی ناقه بسته با زنجیر کین یا اله العالمین من خزان باغ هفتاد و دو لاله دیده ام اشک و ناله دیده ام تازیانه خوردن طفل سه ساله دیده ام اشک و ناله دیده ام لرزه افتاده است بر اندام رکن عالمین او حسین را نور عین بعد عمری گریه کردن می رود سوی حسین او حسین را نور عین ای اهل ولا ماتم سجاد به پا شد مدینه کربلا شد آن همسفر زینب غم دیده فدا شد مدینه کربلا شد با دو دست بسته هستم من امیر کاروان الامان از شامیان بر تماشایم همه صف بسته اند این کافران الامان از شامیان سوخت از زهر شرر بار خدایا جگرم من حسین را پسرم رأس پر خون پدر هست به پیش نظرم من حسین را پسرم خون چکد از دست و از پای امام چارمین یا اباصالح ببین در کنارش بر فراز نیزه راس شاه دین یا اباصالح ببین من به دشت کربلا دیدم سرت از تن جدا یا ذبیحاً بالقفا پیکرت روی زمین و راس تو بر نیزه ها یا ذبیحاً بالقفا من به چشم خویش دیدم راس بابم شد جدا یا اباصالح بیا با لب تشنه چه گویم من خدایا از قفا یا اباصالح بیا خیز و بنگر پدرت شد کشته ی زهر جفا مهدی زهرا بیا ناله ی زهرا رسد بر گوش جان در این عزا مهدی زهرا بیا روضه اسارت سجاد آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه دوم منتظران امام زمان(عج)/کرمانشاه اول مرداد
روضه مجلس یزید.mp3
15.55M
بسم الله الرحمن الرحیم امام حسین (ع) یزید خرابه شام .حاج آرمین غلامی سوم محرم/۱۴۰۳/ کرمانشاه 👇👇