eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
630 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.9هزار ویدیو
933 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه امام حسن.ع....mp3
7.62M
🤞متن روضه امام مجتبی علیه السلام و گریز به حضرت عباس علیه السلام 💠🥀💠 متن روضه _شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع هفتم_صفر .حاج آرمین غلامی هفتم صفر۱۴۰۳_کرمانشاه 👇
وتوسل به کریم اهل بیت🤞 امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌آرمین غلامی •✾• هفتم صفر۱۴۰۳_کرمانشاه ●━━━━━━─────── گریه‌کن‌های حُسینیم و گدای حَسَنیم خاکِ پاهای حُسینیم و برای حَسنیم جمع ما را حَسن آورد سوی کربُبَلا کربلایی شده‌ی خیر دعای حَسنیم صورِ "این الحَسَنیون" که قیامت بزنند با حُسین بین صفوف رفقای حَسنیم کوری چشم همان‌ها که رهایش کردند... تا خداییِ خدا هست، به پای حَسنیم ما به این کربُبَلا شهر حَسن می‌گوییم که در آن خیره به شش‌گوشِ طلایِ حَسنیم.. کربلا آمده‌ای! خرجی تو با حَسن است اربعین ما همه مهمان عطای حسنیم به حسن بوده اگر حاجت مارا دادند زیر این قُبه همه زیر عبایِ حَسنیم عطر سیب حرمش را ز بقیع آوردند به‌خدا پیشِ حسین، مستِ هوای حَسنیم... هیچکس نیست زیارت کند اورا امروز داغداران غمِ صحن و سرای حَسنیم تشتِ خونینِ حَسن، مقتلِ خونینِ حُسین هم عزادار حسین، هم به عزای حَسنیم ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یه نقل دیگه ام دیدم با همون حال بی رمق با اهل منزل و بچه ها خداحافظی کرد.فرمود: حسین جان! من رو ببرید کنار پیغمبر دفن کنید اما اگه نگذاشتن اصرار نکنید نمی خوام زیر تابوتم خونی ریخته بشه..اگه نذاشتن من رو ببرید بقیع حوالی قبر مادرم زهرا دفنم کنید.حضرت رو بردن به سمت مزار آقا رسول الله. مروان ملعون که خدا لعنتش کنه چه کار با امام‌حسن.. میرفت بالا منبر جلو چشم امام حسن به امیرالمومنین ناسزا میگفت.یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله رو فرستاد مروان رفت بالا منبر جلو‌ چش امام‌حسین داره به امیرالمومنین ناسزا گفت ابی عبدالله طاقت نیاورد..سریع نامرد رو از منبر کشید پایین عمامهٔ خودش رو دور گردنش پیچوند داشت خفه اش میکرد. دوسدن رفتم امام‌حسن رو آوردن آقا بیا حسین داره مروان رو خفه می کنه..مروان صداش در نمیومد با همون صدای بی رمقش گفت یا حسن ابن علی تو رو به عصمت مادرت زهرا ..تا این و‌کفت امام‌حسن دست گذاشت رو شونه ی ابی عبدالله فرمود:ولش کن.گفت ناسزا به بابامون امیرالمومنین داد حسن‌جان.. حسین‌جان!یادته ما وعده کردیم هرکی مارو به عصمت مادرمون قسم داد هر حاجتی داسته باشه برآورده کنیم .. صبر کن...یه قاطری امام‌حسن داشت این مروان خوشش می اومد روشم نمیشد به امام‌ حسن بگه.. به یکی گفت برو به امام‌ حسن بگو عجب مرکبی، عجب استری..چند روزی گذشت این شخص رفت به امام‌ حسن گفت یا حسن ابن علی عجب استری، عجب مرکبی، آقا سریع از مرکب اومد پایین افسارو داد دستش. فرمود:برو به مروان بگو خودشم میخواست ما بهش میدادیم. نوشتن تیر اندازها حداقل هفتادتیر به تابوت امام حسن زدند. تا تیر باران کردن تابوت رو، بنی هاشم ایستادند شمشیر کشیدن ابی عبدالله اومد جلو فرمود: نباید اینجا خونی ریخته بشه..برادرم رو ببریم تو بقیع دفن کنیم. فرموده بود اگر نشد حوالی مزار مادرم زهرا دفنم‌کنید... تا حضرت جان داد دیدن از کاخ معاویه ملعون صدای الله اکبر بلند شد. چنان با افتخار الله اکبر میگفت نوشتن با الله اکبر معاویه همه شام الله اکبر گفتن.فاخته پسر خوانده ی معاویه اومد جلو‌گفت پدر چی شده تکبیر گفتی؟ خبر رسیده حسن ابن علی جان داد.. گفت پسر فاطمه جان داده تو ذوق می کنی..گفت دیگه راحت شدم. تا لحظه ی آخر امام‌ حسن دست از مبارزه نکشید.. در حق امام‌حسن مجتبی جفا کردن .. فقط اینجا نبود تکبیر گفتن امام‌جان داد و صدای تکبیر بلند شد..تو‌ کربلا وقتی شمر ملعون سر ابی عبدالله رو جدا کرد سه بار تکبیر گفت..با سه تا الله اکبرش همهٔ کربلا،همهٔ نامردا تکبیر گفتن.. نوشتن تا ابی عبدالله اومد بالا سر امام حسن وضع برادر رو دید اونقدر گریه کرد از حال رفت، بیهوش شد. چشماشو باز کرد. امام حسن سعی میکرد دلداریش بده..اما اسرا رو باید منتقل کنه. صدا زد برادر! برا من انقدر غصه نخور. مصیبت تو از مصیبت من بزرگتره. اینجا بود امام‌حسن فرمود: هیچ‌ روزی مثل روز توعه حسین نیست.فرمود: حسین جان یه روزی میاد تو رو‌ میکشن کنار نهر فرات در زمین کربلا..عطشاناً، غریباً، وحیداً، مذبوحاً..ذبحت می کنن. تشنه میکشنت..غصه دار میکشنت حسین.. شاید اون غصه این بود..* چشمی به تیغ قاتل و چشمی به خیمه گاه *پست ترین آدمها میاد رو سینه ات می ایسته..جمله ی امام‌حسنه..اسب تو‌ همه همه کنان برمیگرده سمت خیمه.. امام حسن داره روضه میخونه..زن وبچه ات رو به اسارت میبرن..بچه هات یتیم میشن‌ حسین! زن وبچه ات رو سوار این شترای بی جهاز می کنن...شهر به شهر میبرنشون..سرتو بالا نی میبرن داداش..صدا زد..حسین جان کاش اون روز خودم بودم دورت میگشتم داداش..خودم بودم ازت دفاع می کردم داداش..*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه امام حسن.ع....mp3
7.62M
گزارش صوتی👆 حسن مجتبی👆 .حاج آرمین غلامی صفر ۱۴۰۳/ حضرت رقیه_میدان لشکر کرمانشاه دوشنبه۲۲مرداد👇 https://eitaa.com/majnon1396
سخنرانی برادریوسف زاده.mp3
13.87M
گزارش صوتی👆 حسن مجتبی👆 #برادر یوسف زاده صفر ۱۴۰۳/ حضرت رقیه_میدان لشکر کرمانشاه دوشنبه۲۲مرداد👇 https://eitaa.com/majnon1396
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
زیارت اربعین.pdf
2.18M
📝 متن و پی دی اف زیـارت اربعـین ▪️ ؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه امام حسن.ع۱.mp3
2.62M
گزارش صوتی👆 حسن مجتبی👆 .حاج آرمین غلامی صفر ۱۴۰۳/ منتظران امام زمان(عج)_حسینیه سیفی زاده_ کرمانشاه دوشنبه۲۲مرداد👇
نوحه امام حسن.ع.mp3
2.03M
( علیه السلام ) .حاج آرمین غلامی صفر۱۴۰۳ بیاور طشت ، از وفا به برَم پاره شد جگرم مهربان خواهر نظر بنما ، پاره های تنم آید از دهنم بی امان خواهر بیا بنشین ، در برَم خواهر كه می سوزد پیكرم خواهر ( زینب ای زینب ، زینب ای زینب ... ) خبر كن خواهر، حسین مرا نور عینِ مرا ، كآیدم بر سر نمی باشد ، مادرم به سرم كرده خونجگرم از جفا همسر بیا بنشین ، در برَم خواهر كه می سوزد پیكرم خواهر ( زینب ای زینب ، زینب ای زینب ... ) خداحافظ ، میروم زِ جهان سوی باغ جنان چشم گوهر بار روم نزدِ جدّ و مادر خود ، ظلم همسر خود ، می كنم اظهار بیا بنشین در برَم خواهر كه می سوزد پیكرم خواهر ( زینب ای زینب ، زینب ای زینب ... ) دو طفلانِ ، بی گناه مرا بی پناه مرا ، مادری بنما پرستاری ، كُن ز راه وفا كودكان مرا یاوری بنما بیا بنشین در برم خواهر كه می سوزد پیكرم خواهر ( زینب ای زینب ، زینب ای زینب ... ) .حاج آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه امام حسن.ع۱.mp3
2.62M
نوحه امام حسن(ع) .حاج آرمین غلامی صفر۱۴۰۳_کرمانشاه گریه‌کن‌های حُسینیم و گدای حَسَنیم خاکِ پاهای حُسینیم و برای حَسنیم جمع ما را حَسن آورد سوی کربُبَلا کربلایی شده‌ی خیر دعای حَسنیم 🌷به آبی انت وامی یاحسن۳ صورِ "این الحَسَنیون" که قیامت بزنند با حُسین بین صفوف رفقای حَسنیم کوری چشم همان‌ها که رهایش کردند... تا خداییِ خدا هست، به پای حَسنیم 🌷به آبی انت وامی یاحسن۳ ما به این کربُبَلا شهر حَسن می‌گوییم که در آن خیره به شش‌گوشِ طلایِ حَسنیم.. کربلا آمده‌ای! خرجی تو با حَسن است اربعین ما همه مهمان عطای حسنیم 🌷به آبی انت وامی یاحسن۳ به حسن بوده اگر حاجت مارا دادند زیر این قُبه همه زیر عبایِ حَسنیم عطر سیب حرمش را ز بقیع آوردند به‌خدا پیشِ حسین، مستِ هوای حَسنیم... 🌷به آبی انت وامی یاحسن۳ هیچکس نیست زیارت کند اورا امروز داغداران غمِ صحن و سرای حَسنیم تشتِ خونینِ حَسن، مقتلِ خونینِ حُسین هم عزادار حسین، هم به عزای حَسنیم 🌷به آبی انت وامی یاحسن۳ .حاج آرمین غلامی صفر ۱۴۰۳/ منتظران امام زمان(عج)_حسینیه سیفی زاده_ کرمانشاه دوشنبه۲۲مرداد👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه امام حسن.عااا.mp3
5.26M
گزارش صوتی👆 حسن مجتبی👆 .حاج آرمین غلامی صفر ۱۴۰۳/ منتظران امام زمان(عج)_حسینیه سیفی زاده_ کرمانشاه دوشنبه۲۲مرداد👇
متن روضه امام حسن ع..🤞 .حاج آرمین غلامی صفر۱۴۰۳_کرمانشاه 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 تیر ی نشسته بر بدنت .ایهالغریب شد دوخته کفن به تنت ایهالغریب پاره جگر چرابه تنت تیرخورده است خونی شده تن وکفنت ایهاالغریب. _____ 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 در هجره چارچوب تنت خون شده حسن آقازگوش تا دهنت خون شده حسن اینگونه سوی این درخانه نگه مکن دیدم چگونه این بدنت خون شده حسن دیگرسکوت محض خودت راشکسته ای دیدم که قلب در محنت خون شده حسن گویادگر ردیف غزلهای غربتی حتی ردیف تَن تَ تَنَت خون شده حسن شد کاره گر دگربه تنت زهره قاتلت ازآب کوزه ای دهنت خون شده حسن گشته نظاره گر.به لبان توخواهرت با هر نفس نفس ، بدنت خون شده حسن زینب کناره تشت پرازخون نشسته بود آن دیدگان سینه زنت خون شده حسن (مجنون)بیاده کرببلا مجتبا گریست بایاده این عزا کفنت خون شده حسن. ♻♻♻♻♻♻♻♻. یه سلام مخصوص هم باید، عرضه بداریم محضر کریم اهلبیت امام حسن مجتبی علیه السلام" السَّلامُ عَلَیْكَ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ" آقا جانم! چه کردن با وجود نازنین میوه ی دل فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، غریب مدینه لقبش دادن،گاهی سجاده ی نمازش رو از زیر پاش کشیدن، گاهی عصای زهرآلوده به پاش گذاشتن،گاهی خنجر به ران پای مبارکش زدند، گاهی به خودش جسارت کردن،گاهی به باباش علی ِ مرتضی بد می گفتند، غریب آقام، با همه ی این غربت و مظلومیت و مصیبت ها، دشمن خانگی هم داشت، بمیرم، روزه بود زهرش داد.* آخر بسوخت آتش کینه جسم و جان من برخواست دود غم دگر از دودمان من کامم که خود زغصه ی ایام تلخ بود شد تلخ تر زهمسر نامهربان من زهر جفای او جگرم پاره پاره کرد لبریز گشته خونِ دلم از دهان من هر کس به آب رفع عطش می کند ولی یک جرعه آب ریخته آتش به جان من واحسنا.... *بارها مسمومش کردن، اما هر بار اثر زهر مرتفع شده بود، مرتبه ی آخر هم منتظر بودن آقا زهر رو برگردونه،بمیرم، یه وقت ببینن لخته های خون،پاره های جگر میان تشت،این یه  تشت بود روزگار نشون زینب کبری سلام الله علیها داد،یه تشت هم تو همین ماه مجلس یزید،اما میان تشت نازنین سر بریده ی عزیز فاطمه، حسین.....حسین جانم*