eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
624 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.3هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه اربعین ااا.mp3
5.64M
اربعین .حاج آرمین غلامی صفر۱۴۰۳ 👇 حضرت رقیه_کرمانشاه 👇
.🤞 اربعین .حاج آرمین غلامی صفر۱۴۰۳ در اعتکاف کنج ایوان طلایم آواره‌ی راه نجف تا کربلایم این راه، راه مهدی صاحب زمان است ای کاش باشد در کنارش رد پایم گاهی دلم در بند ایوان نجف ماند گاهی میان قتلگه گرم دعایم مشایه را با هروله با ذکر عباس تا کربلا، از مروه در سعی و صفایم پیوسته مجنون حسینم تا بمیرم زیرا که تنها با غم او آشنایم راه نجاتی جز حسین بن علی نیست یارب مکن یک لحظه ار داغش جدایم اذن زیارت را گرفتم از خراسان پیچید در سرتاسر مشهد صدایم هم در نجف، هم کربلا، هم کاظمین و هم سامرا ، ممنون الطاف رضایم ای کاش مرگم می رسید آن لحظه ای که در اعتکاف کنج ایوان طلایم اما قافله ای که داره بر میگرده از این بنی هاشم ، فقط سرهای بریده شون رو داره زینب میاره آخ چه گذشت ان شاء الله یه اربعین با پای پیاده بری کربلا پاهات تاول بزنه خسته بشی تازه نمیگذارند به خدا اونقدر عزت و احترامت می کنند همینکه رسیدی به بین الحرمین خستگی چندروزه از بدنت در می ره تا چشمت به گنبد عباس می افته تا چشمت به گنبد ابی عبدالله می افته اصلا انگار نه انگار که چند روز توی راه بودی این قافله هم رسید کربلا سکینه ی بنت الحسین ، عمه جانش رو خبر کرد عمه جان گویا داریم به کربلا نزدیک میشیم هنوز به قبرها نرسیده مثل برگ درخت پاییز از روی مرکب ها خودشون رو به زمین انداختند ▪️هریکی سوی مزاری میدوید ▪️هریکی قبری در آغوش میکشید آخ بمیرم اوج مصیبت اربعین اینه گزارشات زینب کبری بمونه گزارش های سکینه کنار علقمه بمونه گزارش های رباب که دنبال قبر علی اصغرش می گشت بمونه همه ی اوج مصیبت اینه یه بارِ دیگه این قبرها گشاده شد سرهای بریده به بدن ها ملحق شد آخ نمیدونم سکینه بدن عموجانش رو دید یا نه بدن بابا رو که دیده بود اما بدن علی اکبر رو ندیده بود بدن عموجانش عباس رو ندیده بود حسین وای..... تموم شدها اربعین نخواهی فریاد بزنی کِی میخواهی فریاد بزنی حسین.... خاطره ها رو یادآوری کرد داداش ▪️یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود معمولا خاطرات خودش توی یاد آدم می مونه اما زینب از چهار سالگی خوشی ندیده همه ی خوشیش حسین بود که اونم توی کربلا دسته جمعی کشتنش حالا داره یادآوری می کنه مادرا امشب زیر بغل این خانم رو بگیرند از کربلا که میرفت رشیده میرفت اما حالا که برگشته خمیده آمده ▪️یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود ▪️هرکه می گفت حسین،پاسخ او سیلی بود حسین ..... ==================== .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه اربعین.ااا.mp3
1.81M
نوحه اربعین مداح.حاج آرمین غلامی صفر_۱۴۰۲_کرمانشاه من زینبم حسین،هستم دلغمین گشته ام مهمانت،روز اربعین جانم فدایت گریم برایت ای گل فاطمه،مظلوم برادر ² برگشته ام حسین،من از سفرم در این سفر حسین،خون شد جگرم جز غم ندیدم از غم خمیدم ای گل فاطمه،مظلوم برادر ² کنار قبر تو،من دیده ترم با تو گویم حسین،شرح سفرم با دل خونم حسین محزونم ای گل فاطمه،مظلوم برادر ² دیدم از بلندی،سویت دویدند خنجر کشیده و،سرت بریدند از پا فتادی تشنه جان دادی ای گل فاطمه،مظلوم برادر ² ما را دشمن تو،زد وحشیانه گاهی با کعب نی،گه تازیانه زخمم نمک خورد زینب کتک خورد ای گل فاطمه،مظلوم برادر ² گرچه گشتم اسیر،من با دلیری بین دشمنانت،کردم امیری با آن خطبه ها دشمن شد رسوا ای گل فاطمه،مظلوم برادر ² اسیری رفته ام،در کوفه و شام بر ما زد دشمنت،سنگ از لب بام با چشم ترم خون شد جگرم ای گل فاطمه،مظلوم برادر ² در شام ما را بردند،در بزم شراب یزید و بزم او،بر من شد عذاب زد بر لبت چوب لبت شد مضروب ای گل فاطمه،مظلوم برادر ² بهر رقیه شد،اشکم روانه سه ساله ات حسین،مانده خرابه کنار سرت جان داد در برت ای گل فاطمه،مظلوم برادر ² می دانی حسین بر،عشقت اسیرم دعا کن یا حسین،بی تو بمیرم روز من شب شد جانم بر لب شد ای گل فاطمه،مظلوم برادر ²
نوحه اربعین....mp3
2.76M
نوحه اربعین مداح.حاج آرمین غلامی صفر_۱۴۰۲_کرمانشاه آمدم مظلوم عالم زایرت در اربعینم در کنار خاک پاکت از غم داغت غمینم ای گل زهرای اطهر،خواهر تو زینب استم گشته ام مهمان کویت،از غمت جان بر لب استم ای برادرجان حسینم ⁴ ای صفابخش دل من بنگر چشم ترم را آمدم تا که بگویم با تو شرح سفرم را در کنار قتلگاهت،از غمت سوزم حسین جان در دلم از سوز داغت،شعله افروزم حسین جان ای برادرجان حسینم ⁴ در کنار بانوانت اشک چشمم گشته جاری همره اطفال دلخون می کنم من سوگواری در چهل منزل حسین جان،این سفر با تو شده طی ای برادر رو به رویم،رأس پاک تو روی نی ای برادرجان حسینم ⁴ ای امید اهل عالم بعد تو خون شد دل من پیکر غرقه به خونت زد شرر بر حاصل من در کنار مقتل تو،رنج و دردم شد فزونی روی خاک گرم صحرا،دیدمت غرقه به خونی ای برادرجان حسینم ⁴ ای برادر کوفه و شام روز ما گشته حسین شام می زدند نامردم شام سنگ کینه از لب بام دیده ام ظلم فراوان،دل خواهر شد پریشان با تو شرح این سفر را،گویمت با قلب سوزان ای برادرجان حسینم ⁴ من چه گویم از رقیه ظلم و جور این زمانه در خرابه همچو زهرا دفن او گشته شبانه آن سه ساله دختر تو،تا سرت را در طبق دید در کنار رأس پاکت،شد دلش خون و بنالید ای برادرجان حسینم ⁴ (ع)