eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
628 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
933 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑 مشهور است که علیه السلام به خاطر ضربه کشته‌ شد. 🖇 به مناسب ایام 👤 : ✅شهادتها صلوات الله علیها کانت من ضرب عمر الباب على بطنها عند إرادة أمیر المؤمنین لبیعة أبی بکر و ضرب قنفذ غلام عمر، السوط علیها بإذنه و الحکایة مشهورة عند العامة و الخاصة و مفصلة فی کتاب لسلیم بن قیس الهلالی و سقط بالضرب غلام کان اسمه 🔰شهادت سلام الله علیها به سبب آن بود که درب منزل را به شکم آن بانو زد😭، این در آن هنگام بود که می خواستند علیه السلام را برای بیعت با ببرند و غلام عمر بن الخطاب هم به دستور او، بر فاطمه سلام الله علیها زد😭 و این حکایت در نزد عامه و خاصه است و بصورت مفصل در کتاب سلیم بن قیس هلالی نقل شده است، و در اثر این ضربت پسری که نامش علیه السلام بود شد‌. 📚روضة‌ المتقین‌ فی‌ شرح‌ من‌ لا یحضره الفقیه،جلد۹،صفحه۲۷۱ r
🛑 مشهور است که علیه السلام به خاطر ضربه کشته‌ شد. 🖇 به مناسب ایام 👤 : ✅شهادتها صلوات الله علیها کانت من ضرب عمر الباب على بطنها عند إرادة أمیر المؤمنین لبیعة أبی بکر و ضرب قنفذ غلام عمر، السوط علیها بإذنه و الحکایة مشهورة عند العامة و الخاصة و مفصلة فی کتاب لسلیم بن قیس الهلالی و سقط بالضرب غلام کان اسمه 🔰شهادت سلام الله علیها به سبب آن بود که درب منزل را به شکم آن بانو زد😭، این در آن هنگام بود که می خواستند علیه السلام را برای بیعت با ببرند و غلام عمر بن الخطاب هم به دستور او، بر فاطمه سلام الله علیها زد😭 و این حکایت در نزد عامه و خاصه است و بصورت مفصل در کتاب سلیم بن قیس هلالی نقل شده است، و در اثر این ضربت پسری که نامش علیه السلام بود شد‌. 📚روضة‌ المتقین‌ فی‌ شرح‌ من‌ لا یحضره الفقیه،جلد۹،صفحه۲۷۱ r
بسم الله الرحمن الرحیم عمرلگد زد وبر سینه مانده، میخ در خدا کمک کند این روضه خوانده، میخ در میان آن درو دیوار، محسنت میسوخت ببین که بردر این خانه مانده میخ در خدا چقدر بزرگ است جرم این ملعون که باره شیشه زهراشکانده، میخ در ببین که فاطمه این سو گرفته مولا را بگو چهل نفر آن سو، کشانده، میخ در خدا تکان ندهد روزگار صبره علی غبار چادر مادر تکانده، میخ در کبوتری که فتاده میان آتش و دود به لانه با پر زخمی کشانده، میخ در ببین که موی سیاه غزل سپید شده برای فاطمه، این روضه خوانده، میخ در 🔸شاعر: (مجنون کرمانشاهی) _______________________
بسم الله الرحمن الر حیم مغیره وه، چه خیال بدی به سر دارد هوای کشتن زهرامیان در دارد بگوکه قنفذ ملعون رود ازآن کوچه مگر بمیرد از این فکر دست بردارد چنان میان دره خانه بر زمین افتاد تمام شهر ازاین حال ما خبر دارد به کوچه یک تنه بالشکر عمر سخت است میان کوچه عزیزه تو دردسر دارد بگومغیره وقنفذ ، نزن که زهرا مرد مزن که فاطمه درسر غمی دگر دارد چه غصه ای ؟ به خدا غصه علی باشد مزن که روح پیمبر به ما نظر دارد به گردن تو علی ریسمان خبر دارد ؟ که همسره تو علی، دست بر کمر دارد ... 🔸شاعر: _غلامی (مجنون کرمانشاهی) ____________
بسم الله الرحمن الرحیم گل ضرب پا خورد وبراو، گلزار میسوخت در زیرپاها، له شدو ، دیوار میسوخت خیلی نمی دانم چه پیش آمد درانجا گل غرقِ خون شد، برسرِ مسمار میسوخت حیدر دو دستش بسته شد با ریسمانی زهرابه پیش حیدر کرار میسوخت ناگه فشار آمد به بار شیشه ی گل دیدم رخ آن غنچه بردیوار میسوخت محسن به ضرب پا، زبارش رفت حیدر دیدم که بین شعله ها آن، یار میسوخت تا سِرّ مُستودع فداشد فضه آمد دربین آتش مَحرم اسرار میسوخت جسم حسین درکربلا، افتاد ازاسب هم پیرهن، هم شال، هم دستار میسوخت با کینه بر حلقوم او با نیزه جا کرد جسمش به زیر دستِ نیزه دار میسوخت آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👉 🔹 🔹