9.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#بامداحی..حاج آرمین غلامی
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
🔹اونایی که اهل روضه باشن،با یه کلمه جلوتر میرن،اگه میخوای امشب بهت سوز بدن،تو روضه آتیشت بزنن،هی بگو میسوزم،ببین چه روضه هایی برات مجسم میشه
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
بس که کبریت کشیده است به جانم این زهر
آسمان دود، زمین در نظرم میسوزد
ای مادرم کنیز و
بابایِ من غُلامت
ای مادرِ اباالفضل
جان ها فدایِ نامت
با نامِ عباست ،
خیلی گِره وا شد
تا نذرِ تو کردم
دردم مُداوا شد
ستاره میبارم قمر ندارم من
به من نگید مادر، پسر ندارم من
«ام البنینم وای...»
*حضرت ام البنین آنقدر مهربونه غیر ممکنه بری در خونه ش درو باز نکنه. شنیدی اون فقیر رو که هر سال میومد جیره ی یه سالش رو میگرفت و میرفت..اومد در خونه ی عباس در زد بی بی فرمودکیه؟ گفتن اون مسکینی که هر سال میاد... گفت برو بهش بگو اون آقایی که تو میگی کربلا جامونده هرچی میخواد بهش بدید بره تا بهش دادند.. گفت من از دست شما نمیخوام. من از دست همون آقا میخوام .مادر قسمش داد انقدر دل ما رو نسوزان من مادر عباسم ،اینا همش ماله عباسه... اونی که میگی دستاش رو قطع کردند عمود آهنین به فرقش زدند..*
«ام البنینم وای...»
جسم عزیزم رو چه زیرورو کردند
به پیکرِ عباس نیزه فرو کردند
وقتی به خاک افتاد علقمه شد بیتاب
تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب
«ام البنینم وای...»
*پیش زینب اصلاً اسم عباس رو نمی آورد پیش رباب اسم عباسش رو نمی آورد.همش سرش پایین بود میگفت: رباب ببخش عباسم رو، خانوم ببخش عباسم رو، شنیدم دور عباسم رو گرفتن، شنیدم از دور تیربارونش کردن، وگرنه مَشک رو میرسوند به خیمه، به من قول داده بود. شنیدم خیلی نامردی زدنش، شنیدم از آقا اجازه خواست.. آقا اجازه نداد بره میدون. وگرنه عباس همه رو حریف بود به من قول داده بود...*
کجاست علی اصغر رباب پریشونه
گهواره خالی رو لالایی میخونه
کاروان با این دلم چه ها کردی
سه ساله ی ما رو چرا نیاوردی
«ام البنینم وای...»
چو خیمه ها وا رفت وقتی علمدار رفت
ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت
شنیده ام زینب زد دست غم بر سر
از داغ اون گودال از دست اون خنجر
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود داد کشیدم من
سرتو رو بردن دیر رسیدم من
ای عزیز دلم ای حسین شهیدم
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه ام البنین۴(ع)
#کرمانشاه_مسجدمعتمد
#سه شنبه5/دی ماه
مداح..حاج آرمین غلامی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
روضه رقیه..عباس...mp3
5.82M
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی🤞🤞
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها#مداح.حاج آرمین غلامی👇👇
|⇦•صبح و شب راهی بازار..🤞🤞
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا
مداح.حاج آرمین غلامی༻↷↭↶༺┄═∞
مانند مویت شد پریشان روزگارم
نامت دلیلِ گریه ی بی اختیارم
.
مثل جوان از دست داده ، وقتِ گریه
تا هفت خانه می رود داد و هوارم
.
صبح و شب راهی بازار شدن می ارزد
یوسفِ فاطمه را یار شدن می ارزد
با کلافی که شده بافته از خونِ جگر
پیشِ تو جام خریدار شدن می ارزد
ای طبیبی که علاجِ غم هجران هستی
از غم هجرِ تو بیمار شدن می ارزد
کاروان راه بی انداز که ما شاد شویم
به خدا قافله سالار شدن می ارزد
*یابن الحسین .. عزیزِ فاطمه .. همه دارن میگن باید آماده بشیم .. همه دارن میگن اومدنت نزدیک شده .. کی میای آقاجان ..
ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم ..*
تا که یک لحظه ی کوتاه ببینیم تو را
متوسل به علمدار شدن می ارزد
*شنیدم هرجایی نام عموت عباس برده بشه میای آقا .. امشبم هم شبِ عباسِ ، هم شبِ مادرِ عباسِ .. از همون اولم که ام البنین اومد تو خانۀ امیرالمومنین یه دو سه بار که مولا فاطمه صداش زد، اومد جلو سر پایین انداخت گفت ببخشید آقا میخوام یه چیزی بگم اجازه هست؟!.. میشه دیگه منو فاطمه صدا نکنید! .. چرا؟! آخه همچین که میگید فاطمه این بچه ها یهو نگاه به در و دیوار میکنن .. مخصوصاً میبنم حسن میره یه گوشه زانوهاشُ بغل میکنه ..*
تا که یک لحظۀ کوتاه ببینیم تو را
متوسل به علمدار شدن می ارزد
*سقای دشتِ کربلا ، اباالفضل ..
دستش شده از تن جدا ، اباالفضل ..
اُم البنین در کربلا نبودی ، واویلا ..
بر فرق عباست زدن عمودی ، واویلا ..*
هر کسی که شده مجذوب جمالت گفته
محو خالِ لب دلدار شدن می ارزد
دست و پا میزنم آقا که مرا هم بخری
پس این نوکرِ دربار شدن می ارزد
غافلم غرق گناهم چقدر بدبختم
یارِ این عبد گنهکار شدن ، می ارزد
*غریبم، تو دنیایی که هستم آقا غریبم
رفیقم تو تنهام نذاشتی قد یک دقیقه ام
حسین جان ..
بمونه، دو خط شعر نوشتم رقیه ات بخونه
نوشتم، من هر وقت بهت فکر کنم تو بهشتم
حسین جان ..
این همه سینه زن داری، رفیق نه
حدودی با توییم ولی دقیق نه ..*
پسرِ فاطمه این دفعه ، شبیه قبلاً
وا نکن دیده که ستار شدن ، می ارزد
دل من را به همان پنجره فولاد ببند
گاهی اوقات گرفتار شدن ، می ارزد
هرکه دارد هوس کربُبَلا بسم الله
راهی کعبۀ دلدار شدن ، می ارزد
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
25.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#شنبه های_ام البنینی
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#حاج_آرمین_غلامی(مجنون)
9.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#شنبه های_ام البنینی
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_آرمین_غلامی(مجنون)
روضه رقیه..عباس...mp3
5.82M
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی🤞🤞
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها#مداح.حاج آرمین غلامی👇👇
|⇦•صبح و شب راهی بازار..🤞🤞
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا
مداح.حاج آرمین غلامی༻↷↭↶༺┄═∞
مانند مویت شد پریشان روزگارم
نامت دلیلِ گریه ی بی اختیارم
.
مثل جوان از دست داده ، وقتِ گریه
تا هفت خانه می رود داد و هوارم
.
صبح و شب راهی بازار شدن می ارزد
یوسفِ فاطمه را یار شدن می ارزد
با کلافی که شده بافته از خونِ جگر
پیشِ تو جام خریدار شدن می ارزد
ای طبیبی که علاجِ غم هجران هستی
از غم هجرِ تو بیمار شدن می ارزد
کاروان راه بی انداز که ما شاد شویم
به خدا قافله سالار شدن می ارزد
*یابن الحسین .. عزیزِ فاطمه .. همه دارن میگن باید آماده بشیم .. همه دارن میگن اومدنت نزدیک شده .. کی میای آقاجان ..
ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم ..*
تا که یک لحظه ی کوتاه ببینیم تو را
متوسل به علمدار شدن می ارزد
*شنیدم هرجایی نام عموت عباس برده بشه میای آقا .. امشبم هم شبِ عباسِ ، هم شبِ مادرِ عباسِ .. از همون اولم که ام البنین اومد تو خانۀ امیرالمومنین یه دو سه بار که مولا فاطمه صداش زد، اومد جلو سر پایین انداخت گفت ببخشید آقا میخوام یه چیزی بگم اجازه هست؟!.. میشه دیگه منو فاطمه صدا نکنید! .. چرا؟! آخه همچین که میگید فاطمه این بچه ها یهو نگاه به در و دیوار میکنن .. مخصوصاً میبنم حسن میره یه گوشه زانوهاشُ بغل میکنه ..*
تا که یک لحظۀ کوتاه ببینیم تو را
متوسل به علمدار شدن می ارزد
*سقای دشتِ کربلا ، اباالفضل ..
دستش شده از تن جدا ، اباالفضل ..
اُم البنین در کربلا نبودی ، واویلا ..
بر فرق عباست زدن عمودی ، واویلا ..*
هر کسی که شده مجذوب جمالت گفته
محو خالِ لب دلدار شدن می ارزد
دست و پا میزنم آقا که مرا هم بخری
پس این نوکرِ دربار شدن می ارزد
غافلم غرق گناهم چقدر بدبختم
یارِ این عبد گنهکار شدن ، می ارزد
*غریبم، تو دنیایی که هستم آقا غریبم
رفیقم تو تنهام نذاشتی قد یک دقیقه ام
حسین جان ..
بمونه، دو خط شعر نوشتم رقیه ات بخونه
نوشتم، من هر وقت بهت فکر کنم تو بهشتم
حسین جان ..
این همه سینه زن داری، رفیق نه
حدودی با توییم ولی دقیق نه ..*
پسرِ فاطمه این دفعه ، شبیه قبلاً
وا نکن دیده که ستار شدن ، می ارزد
دل من را به همان پنجره فولاد ببند
گاهی اوقات گرفتار شدن ، می ارزد
هرکه دارد هوس کربُبَلا بسم الله
راهی کعبۀ دلدار شدن ، می ارزد
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
روضه رقیه..عباس...mp3
5.82M
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی🤞🤞
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها#مداح.حاج آرمین غلامی👇👇
|⇦•صبح و شب راهی بازار..🤞🤞
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا
مداح.حاج آرمین غلامی༻↷↭↶༺┄═∞
مانند مویت شد پریشان روزگارم
نامت دلیلِ گریه ی بی اختیارم
.
مثل جوان از دست داده ، وقتِ گریه
تا هفت خانه می رود داد و هوارم
.
صبح و شب راهی بازار شدن می ارزد
یوسفِ فاطمه را یار شدن می ارزد
با کلافی که شده بافته از خونِ جگر
پیشِ تو جام خریدار شدن می ارزد
ای طبیبی که علاجِ غم هجران هستی
از غم هجرِ تو بیمار شدن می ارزد
کاروان راه بی انداز که ما شاد شویم
به خدا قافله سالار شدن می ارزد
*یابن الحسین .. عزیزِ فاطمه .. همه دارن میگن باید آماده بشیم .. همه دارن میگن اومدنت نزدیک شده .. کی میای آقاجان ..
ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم ..*
تا که یک لحظه ی کوتاه ببینیم تو را
متوسل به علمدار شدن می ارزد
*شنیدم هرجایی نام عموت عباس برده بشه میای آقا .. امشبم هم شبِ عباسِ ، هم شبِ مادرِ عباسِ .. از همون اولم که ام البنین اومد تو خانۀ امیرالمومنین یه دو سه بار که مولا فاطمه صداش زد، اومد جلو سر پایین انداخت گفت ببخشید آقا میخوام یه چیزی بگم اجازه هست؟!.. میشه دیگه منو فاطمه صدا نکنید! .. چرا؟! آخه همچین که میگید فاطمه این بچه ها یهو نگاه به در و دیوار میکنن .. مخصوصاً میبنم حسن میره یه گوشه زانوهاشُ بغل میکنه ..*
تا که یک لحظۀ کوتاه ببینیم تو را
متوسل به علمدار شدن می ارزد
*سقای دشتِ کربلا ، اباالفضل ..
دستش شده از تن جدا ، اباالفضل ..
اُم البنین در کربلا نبودی ، واویلا ..
بر فرق عباست زدن عمودی ، واویلا ..*
هر کسی که شده مجذوب جمالت گفته
محو خالِ لب دلدار شدن می ارزد
دست و پا میزنم آقا که مرا هم بخری
پس این نوکرِ دربار شدن می ارزد
غافلم غرق گناهم چقدر بدبختم
یارِ این عبد گنهکار شدن ، می ارزد
*غریبم، تو دنیایی که هستم آقا غریبم
رفیقم تو تنهام نذاشتی قد یک دقیقه ام
حسین جان ..
بمونه، دو خط شعر نوشتم رقیه ات بخونه
نوشتم، من هر وقت بهت فکر کنم تو بهشتم
حسین جان ..
این همه سینه زن داری، رفیق نه
حدودی با توییم ولی دقیق نه ..*
پسرِ فاطمه این دفعه ، شبیه قبلاً
وا نکن دیده که ستار شدن ، می ارزد
دل من را به همان پنجره فولاد ببند
گاهی اوقات گرفتار شدن ، می ارزد
هرکه دارد هوس کربُبَلا بسم الله
راهی کعبۀ دلدار شدن ، می ارزد
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•بنامخداوند..۱۴۰۳🤞
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ استاد حاج آرمین غلامی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"
ابالفضلش چنان باشد که این زن اینچنین باشد
فقط عباس او کافی ست تا ام البنین باشد
همانطوری که تنها فاطمه گشته حسین آور
فقط این زن توانسته ابالفضل آفرین باشد
رباب و زینب کبری عروس و دخترش هستند
که بعد از فاطمه او باید ام المؤمنین باشد
به دورنام او از چار سو عمری پسرهایش
رکاب از نام خود دارند تا این زن نگین باشد
تمام بچه هایش بهترند از دیگران اما
یکی این بین چون عباس باید بهترین باشد
رباب و زینب از عباس می خواندند قبل از او
که قطعا روضه خوانِ خبره باید آخرین باشد
وَ مادر روضه ی عباس را تا آب می خواند
چرا که آخر این روضه باید نقطه چین باشد
به سطح آب، عکس ماه می ریزد به هم گاهی
ولی ماهش چگونه ارباً اربا بر زمین باشد
حضورِ چار امامِ در بقیع و مادری یعنی؛
که بعد از مرگ هم باید که او ام البنین باشد
بنام خدای ادب آفرین
بنام خداوند ام البنین
بنام زنی ماورای ادب
قلم میزنم از خدای ادب
زنی در نگاه علی محترم
پس از فاطمه با علی همقدم
به بیت ولای ،یاورش خواندن
حسین و حسن مادرش خواندن
*اونا گفتن مادر..تا وقتی از مدینه خواست بیاد بیرون صدا زد. یااماه! اجازه بده ما بریم
دید ام البنین گریه میکنه فرمود: عباس جان برو با مادرت برادرات هم برید خداحافظی کنید آرامش بهش بدید اومدن.. گریه ی ام البنین چیه؟فرمود: عباس جان به تو و داداشات میگم بدون حسین برنمیگردین...*
علمدار خیبرشکن بوده است
به شیر خدا شیرزن بوده است
نثار حسین است لبخند او
عموی رقیه است فرزند ا
ملائک قیامش سلامش کنن
امامان همه احترامش کنن
شبیه خداوند، ماه آفرین
نبوده در عالم جز ام البنین
نشستم شبی فکر کردم به او
شدم با خیالات خود رو به رو
شنیدم صدایی ز ام البنین
که میگفت باشاه دین این چنین
علی ای امیر دو دنیا علی
به عرش خدا مقتدا یا علی
خدا خانه دارد میان دلت
ملک جای خود، انبیا سائلت
علی جان!
به احمد تویی بهترین جانشین
نخی از عبای تو حبلُ المتین
تویی روز و شب همکلام خدا
بسوی توجاریست سلام خدا
سعادت درِ خانه ام را زده است
چه عشقی بدنبالم آمده است
نگین مرا اصل دانسته ای
مرا لایق وصل دانسته ای
ولی من کجا ،وصل حیدر کجا
*چه ادبی داشته خانم تازه میخواد تواین خونه بیاد*
ولی من کجا وصل حیدر کجا
مرا پیش تو شأن همسر کجا
کنارتو قلب جهان میتپد
در این خانه زهرا نفس میکشد
کنار تو حتی خَسی نیستم
پس از فاطمه من کسی نیستم
نفس میزنی در هوایم بس است
کنیز تو باشم برایم بس است
غریبی اگر یاریَت میکنم
چو مردان علمداریَت میکنم
در این راه زهراست الگوی من
فدای تو بازو و پهلوی من
من عمری به عشق تو می زیستم
کنار تو چون کوه می ایستم
سپاه تو را تقویت میکنم
برای تو یَل تربیت میکنم
جگردار و غُرنده مانندشیر
یَلانی دلاور ولی سر بزیر
به راه تو از هر که همراه تر
به چهره، یکی از یکی ماه تر
سرافراز و سرلشگر و صف شکن
ولی خاک پای حسین و حسن
در آن روزها سالهایی گذشت
ولی در فراق و جدایی گذشت
ز یَل های او قیل و قالی نماند
به جز قبرِ (خالی)خیالی نماند
*دشمن داره تعریف میکنه میگه میومد وسط بقیع حالا که نذاشتید زهرا گریه کنه هی زدیش مسخره کردین،دقش دادین من میام وسط بقیع.چهار صورت قبر درست میکرد شروع میکرد روضه خوندن باصدای بلند همه رو میریخت بهم تا دشمنم گریه کرد براش..*
چنان یاد دستِ قلم گریه کرد
که با گریه اش سنگ هم گریه کرد
خودش را در آغوش زینب کشید
در آن لحظه که این خبر را شنید
عمودی بهم ریخت در کربلا
سر نازنین ابالفضل را....
*عمود رو برای سنگ های بزرگ که خورد کنن استفاده میکردن( یاابالفضل)
چی بهتون بگم..میگه وقتی زدن کل مغز روی شونه هاش ریخته..*
عمودی بهم ریخت در کربلا
سر نازنین ابالفضل را
دلش از غم و غصه ها کَنده شد
خبر آمد و سخت شرمنده شد
خبر راوی داغی از کربلاست
در این داغ عالم بسوزد رواست
که در پیش چشم تر زینبین
زده چکمه پوشی لگد برحسین
«حسین......»
گفت زینب جون واقعا همین بوده شنیدم یکی با زانو رو سینه ی حسینم نشست
شنیدم سر جدا کرده یهو ناله زد..بی بی جان شنیدم سر بریده نشد از قفا بریدن
"یا نَحرََا مَنحُورا" حسین جان تو رو نحرت کردن...امان چکمه پوشی.. میدونی براچی داره چکمه پوش رو میگه؟ آخه منم از بنی کِلابم اونی هم که اومد رو سینه ی حسین نشست از اهل بنی کِلاب بوده من خجالت میکشم.بی بی جان کاشکی من مرده بودمو نمیشنیدم...*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
...🤞
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۳به نفسِ حاج آرمین غلامی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
ای امیرالمؤنین را یار یا امّ البنین
ای سرا پا پاکی و ایثار یا امّ البنین
مکتب تو مهربانی اسوه ی تو فاطمه
داری از او همچنان آثار یا امّ البنین
دامنت عبّاس پرور، همسرت مولا علی
مرتضی خو فاطمه رفتار یا امّ البنین
بهر فرزندان زهرا بعد زهرا مادری
از تو آید ای علی را یار یا امّ البنین
از تو برد عبّاس میراث وفا و عشق را
تا که شد سقّا و پرچمدار یا امّ البنین
زن پدر نه مادر ریحانه های فاطمه
از محبّت از وفا سرشار یا امّ البنین
بوده ای چون حضرت زهرا غریب شهر خویش
غربت قبرت کند اقرار یا امّ البنین
چار فرزند تو در صحرای سرخ کربلا
چار شیر بیشۀ پیکار یا امّ البنین
جعفر و عثمان و عونت اختر و عبّاس ماه
بین آل احمد مختار یا امّ البنین
خویش را پیوسته می خواندی کنیز فاطمه
در حضور عترت اطهار یا امّ البنین
چار فرزند شهیدت گشت تقدیم حسین
در زمین کربلا هر چار یا امّ البنین
چار داغت بود بر دل باز بود اشکت روان
بر حسین آن رهبر احرار یا امّ البنین
بود نامت فاطمه دردا که همچون فاطمه
گریه کردی روز و شب بسیار یا امّ البنین
فاطمه از داغ پیغمبر تو از داغ حسین
سینه پر از ناله های زار یا امّ البنین
می کشیدی با سر انگشت نقش چار قبر
می زدی آتش به دل صد بار یا امّ البنین
گریه کن یا فاطمه در ماتم آن فاطمه
کز عدو پیوسته دید آزار یا امّ البنین
تو نخوردی سیلی از دشمن میان خانه ات
تو ندیدی صدمه از مسمار یا امّ البنین
دست تو سالم و لیکن بازوی زهرا شکست
پیش چشم حیدر کرّار یا امّ البنین
گریه کن ای مادر عبّاس بهر فاطمه
ای روان اشک تو بر رخسار یا امّ البنین
ای به حیدر دلبر و دلدار یا ام البنین
مادر آزادی و ایثار یا ام البنین
ای پس از زهرا علی را یار یا ام البنین
*به روضه ی ام البنین خیلی حواستون باشه..شخص قمر بنی هاشم داره ویژه، نگاهت میکنه عرض می کنم آقاجان، بیش از سه ماهه دارن میگن وای مادرم این چند روزم که ویژه ی مادر شما، قربونت برم..*
گلشن زیبای تو گلهای احساس آورد
شأن تو این بس که دامان تو عباس آورد
حضرت عشق حضرت عباس
تسلیت گویمت عزیز خدا
جان به قربان قلب پر خونت
مادر از دست داده ای آقا
*سرت سلامت آقا، اما یه عرضی دارم با عذر خواهی..*
مادر از دست داده ای اما
بازویش زخمدار و خسته نشد
پشت در هیچکس نزد او را
دل و پهلوی او شکسته نشد
مادر از دست داده ای اما
ماه رخسار او نشد نیلی
یک حرامی نبست راهش را
پیش چِشمت نزد به او سیلی
جان به قربان آن غریبی که
دید لبریز درد جانش را
هر که با هر چه داشت در دستش
می زند مادر جوانش را
«وای مادرم.....»
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
دشمن گهی به کوچه گه بین خانه میزد
*خانم ام البنین سلام الله علیها گریه می کرد شعر می سرود روضه میخوند به نحوی که دشمن رو به گریه مینداخت. اما دوباره تاکید می کرد عباس جان! من برا تو گریه نمی کنم. به من اومدن گفتن عمود به فرقت زدن، گفتم مگه میشه ، اصلا مگه کسی میتونه مگه قدش می رسه کسی به عباس من؟؟!گفتن چشماتو پاره کردن ، باور نکردم مگه کسی میتونه چشم تو چشم تو عباس من! اما وقتی گفتن اول دستاتو به نامردی بریدن گفتم حالا ممکنه، عباسم دست نداشته..با اینهمه به تو گریه نمی کنم من به آقایی گریه میکنم که مادر نداره براش گریه کنه..به اون آقایی که ریختن سرش، نیزه دار با نیزه، حسین.....*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج آرمین غلامی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅