eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
630 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.9هزار ویدیو
933 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
. برای دسترسی به روضه و نوحه ماه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید👇👇👇👇👇👇👇 . . . . . . . . . . ____ حضرت_رسول_اکرم روضه_امام_حسن_علیه_السلام شهادت_امام_حسن روضه_امام_حسن_ع روضه_امام_سجاد_علیه_السلام شهادت_امام_سجاد روضه_امام_رضا_علیه_السلام روضه_امام_رضا شهادت_امام_رضا . . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. .
.🤞🤞 |⇦•شمع‌ خموشِ ما را...._۱۴۰۳ و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج آرمین غلامی ●━━━━━━─────── آتشِ دَر بی مهابا عُمر زهرا را گرفت دودِ این آتش تمام اهل دنیا را گرفت ضربه ی سیلی جوان مرتضی را پیر کرد ضربه ای که روشنیِ چشم حورا را گرفت در سکوت شهر، دود و آتش و بی حرمتی جان زهرا را نه تنها، جان مولا را گرفت پاره کرد افسار خود را مردکی که بی صفت در خیانت پیشگی جای یهودا را گرفت صفحه ای خون رنگ در تاریخ دنیا باز شد یک لگد از مادری فرزند فردا را گرفت بین کوچه دامن مولا به دست فاطمه بود تا وقتی که قنفذ راه آن ها را گرفت خانه تا مسجد قلاف پُر به پهلویش زدند آن قلاف پُر که جان مادر ما را گرفت جاهلیت در لباس اولی و دومی انتقام خندق و بدر و احد ها را گرفت برنخواست از شهر فریادی به یاری علی باز بُت جای خداوند تعالی را گرفت من همین جا دلم رفت مدینه، یه شبی هم چند تا طفل پنج ساله با قد و نیم قد، پشت سرِ بابا ایستادند، به بدن مادر نماز خوندند ... اون شب علی خیلی غریب بود : شمع خموشِ مارا از خانه بردند تابوتِ مادرم را شبانه بردند مدینه در نوایِ اَمَن بُجیب است مادر به خانه برگرد، بابا غریب است ... *اما غربت امیرالمومنین آنجا نمایان شد، وقتی بدن رو تنها دفن کرد، با دستان پیغمبر ... خاک روی بدن ریخت ، وقتی روی قبر رو هموار کرد ، پرده ها کنار رفت ، دستش رو روی دستش زد، علی چه کردی ؟ علی با دست خودت گُلت رو زیر خاک کردی ؟ سردارِ خیبره، فاتح خیبره، اما دیگه زانواش توان نداشت ... صحنه ای بچه ها دیدند ، جگرشون سوخت برای غربت بابا، یه مرتبه دیدند بابا خم شد، صورت روی قبر مادر گذاشت، هی صدا میزنه فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ..."نَفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ" فاطمه جان، بلند شو ببین دیگه نفس علی بالا نمیاد ... بگم یا علی!مدینه صورت روی قبر فاطمه گذاشتی، گریه کردی، ناله زدی، کربلا هم حسینت صورت رو صورت علی اکبرش گذاشت ، اما کربلا ، بدن ارباً اربا بود ، هی صدا میزد : وَلَدی وَلَدی وَلَدی ...* ــــــــــــــــــ غلامی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇 👆صوت مراسم عزاداری فاطمیه حضرت زهرا شنبه ۲۹_آبان۱۴۰۳ / اجدادی(بیت الحسین) .حاج آرمین غلامی👇👇