۲۰۲۳_نوحه..رقیه.mp3
4.81M
✌️✌️صوت نوحه حضرت رقیه(س)
# حضرت رقیه(س)
مداح..حاج آرمین غلامی
#بیت سیامیری،کرمانشاه
#شام سه شنبه۳۱مرداد
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
👇👇👇
۲۰۲۳_۰۸شورحسینی...mp3
3.5M
✌️✌️صوت شور حضرت رقیه(س)
# حضرت رقیه(س)
مداح..حاج آرمین غلامی
#بیت سیامیری،کرمانشاه
#شام سه شنبه۳۱مرداد
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
👇👇👇
۲۰۲۳روضه رقیه..mp3
5.97M
✌️✌️صوت روضه حضرت رقیه(س)
#زمینه حضرت رقیه(س)
مداح..حاج آرمین غلامی
#بیت سیامیری،کرمانشاه
#شام سه شنبه۳۱مرداد
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
👇👇👇
◦•🤞🤞●◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉●•◦
متن زمینه روضه
#مداح..حاج آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
●قلبه تو از سنگه دستم از سرم بردار
کُشتی منو پاتو از معجرم بردار
دستات چه سنگینه تا می زنی هربار
این غل وزنجیر و از گردنم بردار
■من مو سپیدم نزن نزن
بچه شهیدم نزن نزن
اصلا میفهمی سه سالمه
دیگه بریدم نزن نزن
♢بابا ندارم نزن نزن..
●موهامو سوزوندی بستت نبود انگار
دنبالم افتادی دست از سرم بردار
چشمام نمی بینه بس که هولم دادی
گوشوارم رو دیدم اونروز توی بازار
■عمه میبینه نزن نزن
گریه اش میگیره نزن نزن
هرکی که رد شد بهت میگفت
بچه میمیره نزن نزن
♢بابا ندارم نزن نزن...
●اون شب که خوابم برد مردم من از دوری
بابامو میخواستم اما نه اینجوری
سر غرق خون بود و دندوناش هم خونی
مو هاش هم انگار که سوزونده بود خولی
■تو رو تو بازار زدن زدن
من رو تو انظار زدن زدن
چشمات به من بود رو نیزه ها
من رو که هر بار زدن زدن
♢بابا ندارم نزن نزن...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خدا شاهده اگه عمه نبود میمردم
هرکی از راه میرسید ازش کتک میخوردم
النگوهامو بردن
گوشواره هامو بردن
جلو چشمای عمه
عروسک هامو بردن
خدا شاهده اگه عمه نبود میمردم
هرکی از راه میرسید ازش کتک میخوردم
کس نگفت یه دختر سه ساله
چقدر مگه تحملش زیاده
کسی نگفت که دختر امامو
نمیکشن با پاهای پیاده
خدا شاهده اگه عمه نبود میمردم
هرکی از راه میرسید ازش کتک میخوردم
ــــــــــــــــــــــــــــ
#لطمه_زنی_رقیه
*مداح..حاج آرمین غلامی
۲۰۲۳_نوحه..رقیه.mp3
4.81M
✌️✌️صوت نوحه حضرت رقیه(س)
مداح..حاج آرمین غلامی
از روزگار بدم میاد
از نیزه دار بدم میاد
از کافرو یهودیِ
مردم آزار بدم میاد
از ازدحام بدم میاد
از پشت بام بدم میاد
از زن و مردای خبیث
تو شهرشام بدم میاد
از اسارت بدم میاد
ازجسارت بدم میاد
ازون که پیرهن تورو
برد به غارت بدم میاد
از اسم جنگ بدم میاد
از تار و چنگ بدم میاد
ازون که دایما ما رو
میزدبا سنگ بدم میاد
از اسم آب بدم میاد
از بدحجاب بدم میاد
ازون که آب میخورد جلو
چشم رباب بدم میاد
ازضجر مست بدم میاد
از شمرپست بدم میاد
ازپیرمردی که داره
عصا به دست بدم میاد
ادامه دارد😭
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
👇👇👇
۲۰۲روضه رقیه.س..mp3
6.61M
✌️✌️صوت روضه حضرت رقیه(س)
مداح..حاج آرمین غلامی
#بیت مرادی،کرمانشاه
#شام سه شنبه۳۱مرداد
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
👇👇👇
🖕🖕بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه حضرت رقیه
#بانوای حاج آرمین غلامی
یادگار کربلا باشی و سلطان غمی
دست کوچک داری ومشکل گشای عالمی
یا رقیه جانِ زهرا مادرت بِنما نظر
دختر طاها تو بر زخم دل ما مرحمی
زدشت کربلا گندم فقط یک خوشه میخواهم
زگوشه گوشه دنیا فقط شش گوشه میخواهم
حسین جان بس گنهکارم شفاعت کن مرا مولا
بدست راست در محشر هماناپوشه میخواهم
🏴
◾️ وقتی حضرت زینب (س) با همراهان به مدینه بازگشتند زن های مدینه برای عرض تسلیت، به حضور زینب (س) آمدند آن حضرت حوادث جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آن ها بیان می کرد و آن ها گریه می کردند، تا اینکه به یاد حضرت رقیه (س) افتاد و فرمود: «اما مصیبت وفات رقیه در خرابه شام، کمرم را خم کرد و مویم را سفید نمود.» زن ها وقتی این سخن را شنیدند، صدایشان با شور و ناله به گریه بلند شد و آن روز به یاد رنجهای جانگداز رقیه (س) بسیار گریستند.[1]
◾️هنگامی که زن غساله، بدن رقیه (س) را غسل می داد، ناگاه دست از غسل کشید، و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟
حضرت زینب (س) فرمود: چه می خواهی؟
غساله گفت: این دخترک به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است؟
حضرت زینب (س) در پاسخ فرمود: ای زن! او بیمار نبود؛ و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمنان است.[2]
1.ناسخ التواریخ، ص ۵۰۷
2.الوقایع والحوادث، ج ۵، ص ۸۱
کسی که غیر مصیبت ندیدرقیه بود
کسی که عشق از او شد پدید رقیه بود
کسی که حسین او را به دامن از اول
برای کرب و بلا پرورید رقیه بود
بابایی!
چقـــد منتــظر بودم امشب بابایی
بــرا خـــاطـــر عمـــه زینــب بیایی
بپــــا کردی اینــجا عجب کربلایی
بابایی!
از اون وقتــی که بودی بالای نیزه
تو می دیدی اشــکامو در پای نیزه
چه زخم عمیـــقی شده جای نیزه
بابایی!
ببین صورت نیلی دخترت رو بابایی
ببین غنچــهٔ زخمیِ پرپرت رو بابایی
دل سوختهٔ کوثــر دیگرت رو بابایی
بابایی!
#متن روضه حضرت رقیه
#بانوای حاج آرمین غلامی
۲۰۲۳_۰روضه رقیه.س..mp3
12.19M
✌️✌️صوت روضه حضرت رقیه(س)
مداح..حاج آرمین غلامی
#مسجدمعتمدکرمانشاه
#شام سه شنبه۳۱مرداد
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
👇👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#متن روضه حضرت رقیه
#بانوای حاج آرمین غلامی
چگونه سر بگذارم به شانه ای که نداری
نشانت از که بگیرم نشانه ای که نداری
چگونه شانه کنم خاک و خون بسته به مو را
جدا کم سرت از روی شانه ای که نداری
چگونه تن بسپارم به دامنی که نداری
چگونه ناز بیارم به بردنی که نداری
نشسته بر غم آن خیزران خم شده در تشت
نخست نخل تناور سپس تنی که نداری
چگونه عمه بگوید به مادری که نداری
غم اسارت خود بر برادری که نداری
نشسته خوانده که امشب نماز نافله اش را
یقین شده است به زودی تو خواهری که نداری
به مادری که نداری برادری که نداری
به جان آن همه یاور به لشکری که نداری
ببر مرا به بهشتت سه سال من شده سی سال
ببر به روضه آخر به دختری که نداری
السلام علیک یا بنت الحسین(ع)
#پیر_زنهای
پیرزنهای شام را دیدم
خیره خیره مرا نظر کردند
گفته بودند بچه هاشان را
که همه سمت خانه برگردند
کودکان نیز تا ورم های
گونه های کبود من دیدند
با تمسخر مثال مادرشان
جلویم کف زدند و رقصیدند
آن زمانی که نام تو بردم
کنج ویرانه با دلی پر درد
دختری که شبیه حرمله بود
رو به رویم دهان کجی میکرد
تو خودت بیشتر ز حال بد و
دردهای دلم خبر داری
جان بابا چه میشود امشب
دخترت را به همرهت ببری
از روزگار بدم میاد
از نیزه دار بدم میاد
از کافرو یهودیِ
مردم آزار بدم میاد
از ازدحام بدم میاد
از پشت بام بدم میاد
از زن و مردای خبیث
تو شهرشام بدم میاد
از اسارت بدم میاد
ازجسارت بدم میاد
ازون که پیرهن تورو
برد به غارت بدم میاد
از اسم جنگ بدم میاد
از تار و چنگ بدم میاد
ازون که دایما ما رو
میزدبا سنگ بدم میاد
از اسم آب بدم میاد
از بدحجاب بدم میاد
ازون که آب میخورد جلو
چشم رباب بدم میاد
ازضجر مست بدم میاد
از شمرپست بدم میاد
ازپیرمردی که داره
عصا به دست بدم میاد
🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم
🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم
امشب دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها...
امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم...
🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من
نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه...
حتما همتون دیدید...
دخترها علاقه خاصی به بابا دارن...
اصلا معروفه...
میگن دخترها بابایی هستند...
آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم...
خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه...
میگه بزار بابام بیاد...
شکایتت رو به بابام میکنم...
خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه...
میگه بزار بابام بیاد...
بهش نشون میدم...
بهش ميگم...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته
چقدر بهش سنگ زدند...
چقدر بهش تازیانه زدند...
چقدر سیلی زدند...
یاصاحب الزمان...
🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
اما...
🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
امشب اگه با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن...
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم...
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
#متن روضه حضرت رقیه
#بانوای حاج آرمین غلامی
-
۲نوحه رقیه.س..mp3
8.34M
نوحه ی شب شهادت حضرت رقیه س
در خرابه شد بپا ناله ی واغربتا
دختری ذکر لبش ای پدر یا ابتا
بیقراری می کند از غم هجران او
تا بگیرد در بغل راس خونین از وفا
یابن زهرا ای پدر ، ای پدرجان ای پدر
اشک او جاری بود ،بسکه بابایی بود
غصه اش از غربت و ، هجر و تنهایی بود
شکوه از دلتنگی و ، ناشکیبایی بود
می کند بابا طلب ، تا شود دردش دوا
یابن زهرا ای پدر ، ای پدرجان ای پدر
بهر او آورده اند ، راس پر خون پدر
با پدر در گفتگو ، گشته با سوز جگر
دربغل چون جان گرفت، آن سر خونین به بر
ای پدر نازم بخر ، یابن زهرا لب گشا
یابن زهرا ای پدر ، ای پدرجان ای پدر
ای پدرجان آمدی ، ای عزیز مهربان
یا مرا با خود ببر، یا به پیش من بمان
جای سیلی را ببین ،بر رخم باشد عیان
هم عزیزی بر من و ،هم عزیز مصطفا
یابن زهرا ای پدر، ای پدرجان ای پدر
طاقتم رفته ز کف ، ازجفای شامیان
در اسیری قامتم ، از غمت گشته کمان
بی تو بابا چون کنم ، الامان و الامان
نوحه گو دانا شده ،با دوچشم پر بکا
یابن زهرا ای پدر، ای پدرجان ای پدر
###
*آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را۲*
*اوزاده پیغمبراست نزنید رقیه را*
*ای بخداجان حسین نزنید رقیه را*
*سربریده دیده است نزنید رقیه را*
*آی بخدا جان حسین نزنیدرقیه را*
*شام وخرابه دیده است نزنیدرقیه را*
*پاهای اوتاول زده نزنیدرقیه را*
*اوتازیانه خورده است نزنیدرقیه را*
*ای شامیان بی حیا نزنیدرقیه را*
*خارمغیلان دیده است نزنیدرقیه را*
*داغ پدررادیده است نزنیدرقیه را*
*داغ برادردیده است نزنید رقیه را*
*رقیه بی باباشده نزنید رقیه را*
#مداح..حاج آرمین غلامی
31.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
± الحمدلله الذی خلق الحسین♥️_
#تصویرعزاداری شام شهادت رقیه خاتون
#کرمانشاه
#شهرک پرواز،بیت مرادی
#شام سه شنبه۳۱مردادماه
#مداح..حاج آرمین غلامی
7 صفر
شهادت امام مجتبی علیه السلام
در این روز در سال 50 هـ قمری امام مجتبی علیه السلام در سن 47 سالگی در مدینه به شهادت رسیدند (1) ولی اشهر بین علمای امامیّه شهادت حضرت در 28 ماه صفر است.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله درباره ی حضرت مجتبی علیه السلام فرموده اند :
کسی که بر او بگرید کور نمی شود روزی که چشم ها نمی بینند، و کسی که بر آن حضرت محزون باشد دلش محزون نمی شود روزی که دل ها محزون است، و کسی که آن حضرت را در بقیعش زیارت کند قدمش بر صراط ثابت می ماند روزی که قدم ها بر صراط می لغزد ... . (2)
← نسب شریف آن حضرت علیه السلام
از طرف مادر، جدّشان خاتم الأنبیاء و المرسلین محمّد بن عبدالله صلّی الله علیه و آله، جدّه شان جناب خدیجه بنت خویلد ام المؤمنین علیها السلام است.
از طرف پدر جدّشان سیّد بطحاء حضرت ابو طالب علیه السلام، جدّه شان جناب فاطمه بنت أسد علیها السلام است.
پدر : مولی الموالی امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام. مادر : سیدة النساء فاطمه زهراء علیها السلام.
برادرانی مانند حضرت سیّدالشهدا علیه السلام و ابا الفضل العبّاس علیه السلام، و خواهرانی همچون زینب کبری و امّ کلثوم علیهما السلام.
← بعضی از صفات آن حضرت علیه السلام
در جود و سخاوت زبانزد همگان بود، به حدّی که در طول عمر شریف سه بار مالشان را _ حتّی کفش خود را _ در راه خدا تقسیم کردند.
حلم و صبر آن حضرت تعجّب همگان را بر انگیخته بود. مروان با آن بغض و عنادی که داشت بعد از تیر باران شدن جنازه می آید و تابوت آن حضرت را به دوش می کشد. هنگامی که امام حسین علیه السلام از او سؤال می کند :
تا دیروز غیظ و کینه ی او را داشتی و امروز تابوت او را حمل می کنی ؟
در پاسخ می گوید :
با کسی این کارها را کردم که حلمش با کوه ها برابر بود. (3)
← عمر شریف آن حضرت علیه السلام
مشهور طبق روایت حضرت باقر و حضرت صادق علیهما السلام عمر شریف آن حضرت 47 سال و چند ماه بوده است. (4)
← شهادت آن حضرت علیه السلام
بعد از آتش بس بین حضرت و معاویه، امام علیه السلام به مدینه باز گشتند و ده سال در آنجا بودند تا اینکه معاویه توسط جعدة دختر اشعث کندی آن حضرت را مسموم کرد. مدّت مسمومیّت حضرت چهل روز طول کشید.
هنگامی که ارتحال حضرت نزدیک شد، امام حسین علیه السلام را با دیگر فرزندان امیر المؤمنین علیه السلام طلبیدند، و ودایع امامت و کتب رسول خدا صلّی الله علیه و آله و امیر المؤمنین علیه السلام و سلاح آن حضرت را به امام حسین علیه السلام سپردند و به آنچه امیر المؤمنین علیه السلام به آن حضرت وصیّت فرموده بودند اهل بیت و شیعیانش را وصیت فرمود که امام بعد از من برادرم امام حسین علیه السلام است، دستوراتش را اطاعت کنید و از مخالفت با او بپرهیزید.
سپس فرمود :
شما را به خدا می سپارم و او خلیفه ی من بر شماست، چشمان مبارک خود را بست و دو دست و پا را دراز کرد و از دنیا رفت در حالی که می فرمود : لا اله الّا الله.
صدای گریه و ناله از منزل آن حضرت بلند شد، و مدینه از ناله و ضجّه مانند روزی شده بود که رسول خدا صلّی الله علیه و آله از دنیا رفت.
برادران، اولاد، شیعیان صدا به نوحه و ناله بلند کرده، امام حسین علیه السلام در حالتی که اشک می ریخت متوجّه غسل و حنوط کفن برادر شدند، سپس بر آن مظلوم نماز خواندند و جنازه را برای تجدید عهد با رسول خدا صلّی الله علیه و آله به طرف روضه منوّره نبویّه بردند و آن وقایع اتّفاق افتاد.
بدن را به بقیع آوردند، امام حسین علیه السلام داخل قبر شد و بدن برادر را دفن کرد و هنگام خروج از قبر در حالت گریه می فرمود :
ءأدهن رأسی أم أطیب محاسنی
و رأسک معفور و أنت سلیب ؟
بکائی طویل و الدموع غزیرة
و أنت بعید و المزار قریب
📚 منابع :
1. توضیح المقاصد : ص 6. و ... .
2. امالی صدوق : ص 177. و ... .
3. بحار الأنوار : ج 44، ص 145. و ... .
4. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 4، ص 34. و ... .