#خاطرات_شهدا 🌷
🌾 #راهيان_نور سال ٩٣ از سخت ترين سفرهايي بود كه #بدون_حميد رفتم،
از شانسِ ما گوشي📱 من خراب شده بود،من صداي حميد🔊 را داشتم،⚡️ولي حميد صدايم را نمي شنيد.
🌾وقتي برگشتم #اولين كاري كه كردگوشي من را داخل سطل آشغال انداخت وگفت: تونميدوني من چي كشيدم اين #پنج_روز! وقتي نميتونستم صداتو بشنوم 🎧دلم ميخواست سر بذارم به كوه و بيابون
🌾اين حرف ها را كه ميزد با تمام وجود
دلتنگي هايش💔 را حس ميكردم،دلم بيشتر قرص ميشد كه #خدا صدايم را شنيده وفكر #شهادت را از سرش انداخته🗯 است.
🌾عشقي💞 كه حميد به من داشت را دليل محكمي مي ديدم براي #ماندنش،پيش خودم گفتم:حميد حالا حالا موندنيه،بعيد ميدونم چيزي با ارزش تر از اين #دلتنگي بخواد پيش بياد كه حميد رو از من جدا كنه💕.
راوی:همسرشهید
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
❤️
ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞
http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5
#روزی_حلال
#حلال_زادگی_اتفاقی_نیست
شانزده هزار تومان برای پول شهریه باید به حساب دانشگاهش می ریختم، از واحدهای مقطع لیسانسش فقط سه واحد مانده بود، این سه واحد را قبلاً برداشته بود ولی به خاطر مأموریت نتوانسته بود بخواند، بعضی از دوستانش گفته بودند: چون مأموریت بودی و نرسیدی بخونی بهت تقلب میرسونیم.
ولی #حمید قبول نکرده بود، اعتقاد داشت چون این مدرک میتواند روی حقوقش اثر بگذارد باید همه درسهایش را با تلاش خودش قبول شود تا حقوقش شبهه ناک نباشد، قرار شد هزینه شهریه را واریز کنم تا وقتی حمید برگشت بتواند امتحان بدهد و درسش را تمام کند.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
منبع: کتاب "یادت باشد"
کاش مسئولین ما هم حلال خور بودن
@maktab_asheghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 💞 #خـداحـافـظ_عـزیـزم😭! ✍️دردناڪ تـرین جمله ای ڪه یڪ
#همسـر به شـوهـر شهیـدش🌱
میتـونه بگه: #شهـادتت_مبـارڪ_عـزیـزم...!❤️
در معــراج شهـدا...قزوین
#التماس_دعااا