#خـــاطرات_شهدا🌷
💠دست از ریا بردار
🔹✨سجاد عزیز در #اخلاق اسوه بود، در طی این سالها به جرات می توانم بگویم کلمه لغوی از او نشنیدم، وقتی یوسف فدایی نژاد که در درگیری با گروه پژاک به شهادت رسید، بدجور #غمگین بود می گفت سوز عجیبی داشت.
🔸✨و اتفاقا بعد از #شهادتش با برادر شهید فدایی نژاد حرف میزدیم. او هم به این نکته اشاره کرد. شهید طاهرنیا دو تا #فرزند از خود به #یادگار گذاشته است که یکی از آن ها را اصلا ندیده است.
🔹✨با سجاد #اردوهای زیادی رفتیم، شب های متعددی در پیش یکدیگر بودیم اهل تقوی بود و نماز شب خوان؛ بارها برای همین نماز شب ها با او شوخی میکردیم که دست از #ریا بردار.
راوی: همرزم شهید
#شهید_سجاد_طاهرنیا🌷
ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞
http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5
#خاطرات_شهدا 🌷
🔹💟توی قیافه ی همه می شد خستگی را دید.
دو مرحله #عملیات کره بودیم .آقا مهدی وضع را که دید، به بچه های فنی – مهندسی گفت: جایی درست کنند برای #صبحگاه.
🔸💟درستش کرد, یک روزه .
همه ی نیروها هم موظف شدند فردا صبحش توی محوطه جمع شوند.صحبت های آقا مهدی جوری بود که کسی نمی توانست ساکت باشد .
🔹💟آن قدر بلند بلند #شعار می داند و فریاد می زدند که نگو.بعد از صبحگاه وقتی #آقا_مهدی می خواست برود. بچه ها ریختند دور و برش .
🔸💟هرکسی هر جور بود خودش را بهش می رساند و #صورتش را می بوسید.بنده ی خدا توی همین گیر و دار چند بار خورد زمین.
🔹💟یک بار هم ساعتش از دستش افتاد . یکی از بچه ها برش داشت. بعد پیغام داد « به ش بگین #نمیدم. می خوام یه #یادگار ازش داشته باشم.».
#شهید_مهدی_باکری
🌹
ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞
http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5