eitaa logo
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
280 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
759 ویدیو
51 فایل
--کانال رسمی متولد بهار ۱۳۷۲🌿 پیوسته به سیدالشهدا بهار ۱۳۹۵🕊️ :/ آرمان ما تشکیل جامعه انقلابی و مهدوی است! •سایت‌جهت‌آشنایی↓ http://shahiddaneshgar.ir •صفحه اینستاگرامی↓ @maktab.abbasdanshgar.ir •جهـت ارتبـاطات بیشـتر↓ @mohammadmahdi1996 @Y_akhoondi
مشاهده در ایتا
دانلود
💭امام علی (ع) : < وَالْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ > -- فرصت به مانند ابر گذرا مى‌گذرد ، پس فرصت‌هاى نیک را غنیمت دانید.🌾
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۲۱۰ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش سوم محبت شهید به خواهران ... کمی پول داشت
۲۱۱ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍بخش سوم محبت شهید به خواهران ... بعد از خواندن کتاب لبخندی به‌رنگ شهادت خیلی تحت‌تأثیر سبک زندگی شهید دانشگر قرار گرفتم. از خودش خواستم که کاری کند بروم نماز جماعت. خواستم عین او باشم. یک برادر دارم؛ اما آن‌قدری بزرگ نیست که بشود بهش تکیه کرد. ابتدایی است؛ ولی بهش گفتم: «می‌آی بریم تکیه برای نماز؟» قبول کرد. مدتی هر روز خودم تنها می‌رفتم تکیه برای نماز ظهر. می‌دانم چرا درست شد؛ کار عباس بود!چند روز گذشت. از عباس خواستم کاری کند بروم نماز جمعه. هوا بارانی بود و مهمان هم داشتیم. طبیعی بود که بابا و مامانم مخالفت کنند؛ ولی باز داداش‌کوچیکه را همراه خودم کردم و بازهم جور شد و دوتایی رفتیم مسجدجامع برای نماز جمعه. تا حالا برای چیزهای ناممکنی ازش کمک خواستم و بهش ایمان داشتم که کمکم می‌کند و همه‌چیز را جور کرده بی‌هیچ کم‌وکاستی. خدا خواست که شهید عباس عزیز مثل چراغ هدایت و راهنما در مسیر زندگی‌ام قرار بگیرد. ...
لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوىٰ؟ ❤️‍🩹 کاش می دانستم اکنون کجا اقامت داری؟ 📖دعای‌ ندبه
ماه پیشونی.mp3
5.33M
ماه پیشونی نشونی‌تو ندارم بی‌قرارم... 🌙 ماه پیشونی به عشق تو دچارم بی‌قرارم...🩶 یا اباصالح المهدی(عج) ادرکنی
دستش رو محڪم گرفتم گفتم: بحثو عوض نڪن این سوختگے دستت چیہ هادی؟! خندید‌... سرشو پایین انداخت و گفت: یہ شب شیطون اومد سراغم منم اینجورے ازش پذیرایے کردم! ••شهید‌محمد‌هادی‌ذولفقاری•• 🪽📿
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۲۱۱ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍بخش سوم محبت شهید به خواهران ... بعد از خواندن
۲۱۲ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش سوم محبت شهید به خواهران 🔹خانم سمیه : نمی‌دانم چگونه حس‌وحالم را بنویسم. با شهدای مدافع حرم بسیاری آشنا شدم ولی آن شهیدی که دلم را لرزاند و اشکم را جاری کرد، شهید عباس بود؛ شهیدی که دلم را خون کرده! برای خودش، جوانی‌اش، همسرش بند دلم پاره شد. شب‌ها شعرهایی را که در وصف شهید سروده‌اند، بارها و بارها می‌خوانم و اشک می‌ریزم. چقدر آرامش‌بخش است... در نام عباس، امیدی شوق‌انگیز هست و در نگاه و لبخندش، آرامش... خوش به سعادتش! شاید این که عباس هم‌سن خود من است، مرا بیشتر به او نزدیک می‌کند تا با او درددل و حرف بزنم. از شبی که با این شهید آشنا شدم و نحوۀ شهادتش را خواندم، لحظه‌به‌لحظۀ شهادتش را تصور می‌کنم و اشک می‌ریزم. به غربت شهادتش قسمش می‌دهم که شفاعتم کند. ...
خــدایـا... ناتوانم، تنها به نگاهت، به وجودت، به حضورت در زندگانیم محتاجم. خدایم قلبم را برای رسیدن به خودت به نهایت پاکی ها منور بگردان و مرا در روز موعود در ردیف پاکان قرار ده! 💫✋🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«🤍ـ🌱» بسم‌رب‌الحسن‹ع›|❁ ـ ای گل زهرا یا حسن کعبه دلها یا حسن ماه دل آرا یا حسن اُنظُر الینا یا حسن! ـ 🤍¦↫ 🌱¦↫@maktababbasdanshgar
خدایا... توی‌این‌پیچ‌وخم‌زندگی توراه‌گشای‌من‌باش..♥️
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا وَأَیْتُ مِنْ نَفْسِی وَ لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدِی• ″خدایا ببخش که گاهی عهدی می‌بندم با خودم ولی تو می‌بینی که بهش وفا نکردم...″ 🖇-مولا‌علی‌علیه‌السلام- 📓نهج‌البلاغه‌؛خطبه۷۸