دستش رو محڪم گرفتم گفتم: بحثو عوض نڪن این سوختگے دستت چیہ هادی؟! خندید‌... سرشو پایین انداخت و گفت: یہ شب شیطون اومد سراغم منم اینجورے ازش پذیرایے کردم! ••شهید‌محمد‌هادی‌ذولفقاری•• #شــهـیدانهـ 🪽📿

۲۱۲ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش سوم محبت شهید به خواهران 🔹خانم سمیه : نمی‌دانم چگونه حس‌وحالم را بنویسم. با شهدای مدافع حرم بسیاری آشنا شدم ولی آن شهیدی که دلم را لرزاند و اشکم را جاری کرد، شهید عباس بود؛ شهیدی که دلم را خون کرده! برای خودش، جوانی‌اش، همسرش بند دلم پاره شد. شب‌ها شعرهایی را که در وصف شهید سروده‌اند، بارها و بارها می‌خوانم و اشک می‌ریزم. چقدر آرامش‌بخش است... در نام عباس، امیدی شوق‌انگیز هست و در نگاه و لبخندش، آرامش... خوش به سعادتش! شاید این که عباس هم‌سن خود من است، مرا بیشتر به او نزدیک می‌کند تا با او درددل و حرف بزنم. از شبی که با این شهید آشنا شدم و نحوۀ شهادتش را خواندم، لحظه‌به‌لحظۀ شهادتش را تصور می‌کنم و اشک می‌ریزم. به غربت شهادتش قسمش می‌دهم که شفاعتم کند. ... #رفیق_شهیدم_مرا_متحول_کرد #ادامه_دارد #داداش‌عـباس #مکتب‌شهید‌عباس‌دانشگر

خــدایـا... ناتوانم، تنها به نگاهت، به وجودت، به حضورت در زندگانیم محتاجم. خدایم قلبم را برای رسیدن به خودت به نهایت پاکی ها منور بگردان و مرا در روز موعود در ردیف پاکان قرار ده! 💫✋🏻 #مسیرتون_شهدایی #در_پناه_حق

«🤍ـ🌱» بسم‌رب‌الحسن‹ع›|❁ ـ ای گل زهرا یا حسن کعبه دلها یا حسن ماه دل آرا یا حسن اُنظُر الینا یا حسن! ـ 🤍¦↫#السلام‌علیڪ‌یا‌حسن‌بن‌علی 🌱¦↫#دوشنبه‌هاۍ‌امام‌حسنے ‹ @maktababbasdanshgar ›

خدایا... توی‌این‌پیچ‌وخم‌زندگی توراه‌گشای‌من‌باش..♥️ #معبودم

•اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا وَأَیْتُ مِنْ نَفْسِی وَ لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدِی• ″خدایا ببخش که گاهی عهدی می‌بندم با خودم ولی تو می‌بینی که بهش وفا نکردم...″ 🖇-مولا‌علی‌علیه‌السلام- 📓نهج‌البلاغه‌؛خطبه۷۸ #حدیث_گرافی

زمین و آسمان امروز در جشـنت چراغان است هوای این‌جهان گویی که از بزمت بهاران است در ایام‌جوانی‌فکرم‌از بوی‌بهاری سبزه‌زاران بود نفهمیدم که آن از توتـیای چشـم یـاران است!.. •⟨🎊تولدت مبارک عباسِ شهیدم!♥️⟩• #شهید_عباس_دانشگر #داداش‌عـباس #عزیز_برادرم #جوان_مؤمن_انقلابی #مکتب‌شهید‌عباس‌دانشگر ✓مجموعه‌مکتب‌شهید‌عباس‌دانشگر↓↓ 🆔@maktababbasdanshgar

فردا ۱۸ اردیبهشت ، تولد برادر عزیزمان شهید عباس دانشگر هست ... بیایم برای شادی روح پاکش هر چقدر که ارادت داریم صلوات هدیه کنیم!🥰📿 #برادر_شهیدم #ثواب‌یهویۍ #اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وآل‌محمد‌وعجل‌فرجهم

۲۱۳ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش سوم محبت شهید به خواهران 🔹آیدا، استان کهکیلویه و بویراحمد: مدتی بود که شرایط روحی خوبی نداشتم؛ چون هنوز در دنیا سردرگم بودم. سؤالاتی در ذهنم بود که بی‌جواب مانده بود؛ هرچند تا اینجا خدا و ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام) و شهدا لطف زیادی در حقم داشته‌اند. روز ۱۳فروردین ۱۴۰۰ بود. تصمیم گرفتم با خانواده به تفریح نروم؛ بلکه تنها به صحرای سرسبز اطراف شهرمان بروم. آنجا از عمق وجودم گریه کردم و با حضرت ولی عصر(عجل الله) درددل کردم و گفتم: «آقاجان، بریدم! دیگه نمی‌تونم، دلم می‌خواد یکی وارد زندگی‌م بشه که راهنمام تو این راه بشه.»خیلی التماسش کردم که رفیق و راهنمای خوبی وارد زندگی‌ام بشود. همین که از صحرا برگشتم، از قبل در فضای مجازی عکس شهید عباس دانشگر را دیده بودم و اسمش را در گوشی‌ام ذخیره کرده بودم؛ ولی تا آن موقع با ایشان آشنایی کامل نداشتم. علت ذخیره کردن اسمش به‌خاطر معصومیتی بود که توی نگاهش بود و دیگر اینکه من هم‌سن عباس بودم. احساس خوبی داشتم... ... #رفیق_شهیدم_مرا_متحول_کرد #ادامه_دارد #عزیز_برادرم #مکتب‌شهید‌عباس‌دانشگر

🎙آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) : «بگو خدایا عمرم را به بطالت صرف کردم، حالا پشیمانم. بگو حالا آمدم در خانہ‌ات التماس میکنم، ازمن بگذر که اگر از من نگذری، چه خاکی بر سر کنم؟ اگر مرا نیامرزی، چه کنم؟ شب ها بلند شو، شب ها بلند شو بگو خدایا چه کنم؟ آنقدر بگو چه کنم، تا اشکت جاری شود...» #سخن‌بزرگان