eitaa logo
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
280 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
759 ویدیو
51 فایل
--کانال رسمی متولد بهار ۱۳۷۲🌿 پیوسته به سیدالشهدا بهار ۱۳۹۵🕊️ :/ آرمان ما تشکیل جامعه انقلابی و مهدوی است! •سایت‌جهت‌آشنایی↓ http://shahiddaneshgar.ir •صفحه اینستاگرامی↓ @maktab.abbasdanshgar.ir •جهـت ارتبـاطات بیشـتر↓ @mohammadmahdi1996 @Y_akhoondi
مشاهده در ایتا
دانلود
‹ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ › • • میگه بر اون چیزی که از دست دادید غصه نخورید! شاید خدا صفحه‌ی بعدی زندگیتون یه چیز قشنگ برامون کنار گذاشته باشه.. 🪴
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جهان بی‌عشق حسین چیزی نیست جـز ... تکــرار یک تکــرار !🚶🏻‍♂ مکتب‌شهید‌عباس‌دانشگر↓↓ 🆔@maktababbasdanshgar
app.apk
9.59M
••نرم افزار مکتب حاج قاسم زندگی نامه شهید حاج قاسم سلیمانی گالری تصاویر و خاطرات شهید. •این نسخه بروزرسانی شده است
[إِلَهِي‌إِنْ‌حَرَمْتَنِي‌فَمَنْ‌ذَاالَّذِي‌يَرْزُقُنِي وَإِنْ‌خَذَلْتَنِي‌فَمَنْ‌ذَاالَّذِيچيَنْصُرُنِي] "خدايا اگرمحرومم‌كنۍ پس‌كيست‌آن‌كہ‌بہ‌من‌روزۍدهد؟ واگر خوارم‌سازۍپس‌كيست‌‌ آن‌كہ‌بہ‌من‌يارۍرساند؟🧡🔗
7.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️طنین شعار «ای رهبر آزاده آماده‌ایم آماده» در حسینیه امام خمینی(رحمةالله‌علیه) در واکنش به درخواست یک دانشجو از رهبر انقلاب نماینده بسیج دانشجویی در دیدار با رهبرانقلاب: 🔹میدانیم نبرد با صهیونیست صرفا نظامی نیست امام شهادت دوستانمان دیگر خون مارا به جوش آورده است 🔹چیزی تا نابودی اسرائیل منحوس نمانده است، اما عاجزانه از شما میخواهیم اگر مصلحت میدانید به بسیج دانشجویی اجازه دهید تا عازم مرزهای نبرد با دشمن صهیونیستی شویم
و باید از میان شما گروهی باشند که مردم را امر به خوبی ها کنند و از کار زشت بازدارند ؛ و آنهایند که رستگارند . 📔سوره آل‌عمران، آیه ۱۰۴
هدایت شده از KHAMENEI.IR
۱۴۰۳۰۱۲۲_بیانات_رهبر_انقلاب_در_خطبه‌های_نماز_عید_سعید_فطر.pdf
3.15M
🌙 | متن کامل بیانات رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز عید فطر. ۱۴۰۳/۱/۲۲ 🔹 💻 Farsi.Khamenei.ir
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 چرا اسم کوچه‌ها رو به اسم شهید میزنن... چرا به اسم سلبریتی‌ها نمیزنن؟!!
میگویند تنها اباذری جسم پاره پاره عباس را دید. 💭 می‌گفت بچه ها رو قبل رفتن جمع کردم تو اتاقم گفتم ۱۰ نفرید مطمئن باشید که ۲تا۳نفرتون یا شهید میشن یا مجروح، بازهم مصمم‌ترینشون عباس بود.. گذشت… گفت از این جمع همشون هم قسم شده بودن که عباس رو عملیات ها نبرن و کلا مواظبش باشن این آخرین بار هم خطی که اینا بودن کلا ۸ یا ۹ نَفَر از بچه های دانشگاه امام حسین بودن که عباس خبردار میشه بچه ها وضعیتشون خوب نیست. عباس و یه نَفَر دیگه با ماشین میرن جلو، یه جایی کنار دیوار پارک میکنه. وقتی خواستن بیان پایین، با موشک ضد تانک ماشین رو میزنن، تا پیاده بشه “بین در و دیوار” نارنجک منفجر میشه و میسوزه. حاجی گریه میکرد ،شونه هاش می‌لرزید… حاجی گفت من جنازشو دیدم نه پهلو مونده بود…نه صورت… نه چشم…عباس خوش سیما بود،… سیمای قشنگشم گذاشت و رفت .. آره حقش بود مثل زهرا (سلام‌الله) شهید بشه ،تو آتیش ،بین در و دیوار با پهلو و صورت زخمی.. ••صلواتی بفرستیم به نیابت این شهید عزیز، هدیه محضر حضرت فاطمه سلام الله علیها به امید شفاعتشون الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ ❤️🤲🏻
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۱۹۸ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش سوم محبت شهید به خواهران ...نگاهش حرف‌‌ها
۱۹۹ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍بخش سوم محبت شهید به خواهران 🔹خانم رحیم‌زاده : نام شهید مدافع حرم، شهید عباس دانشگر را شنیده بودم؛ ولی از شخصیت معنوی او اطلاعاتی نداشتم. تا اینکه کتاب آخرین نماز در حلب را تهیه کردم و با عشق و علاقه‌ای که به شهید داشتم، در اولین فرصت مطالعه کردم. کتابی که تمام جمله‌ها و کلمه‌هایش روی من تأثیر گذاشت؛ مخصوصاً جاهایی که راجع به نماز اول‌وقت بود. وقتی این کتاب را تمام کردم، احساس کردم آدم دیگری شده‌ام. سعی می‌کردم مثل شهید رفتار کنم. همیشه لبخند بر لب داشته باشم، با پدر و مادرم خیلی مؤدبانه برخورد کنم و از همه مهم‌تر نماز اول‌وقت را بسیار عاشقانه و خاضعانه بخوانم. از خداوند متعال سپاسگزارم و سجدۀ شکر به جا می‌آورم که با این شهید عزیز آشنا شده‌ام. با شهید عهد و پیمان بستم که با حفظ چادرم از خونش محافظت کنم و از شهید می‌خواهم که در مسیر زندگی‌ام کمکم کند تا در مسیر حق ثابت‌قدم بمانم. ...
حاج قاسم هر سال ایام ماه مبارک رمضان فرزندان شهید و خانواده ها شهدا رو دعوت میکرد،بیت الزهرا افطاری میداد،میامد صندلی پایین مینشست سخنرانی میکرد، چه صحبتای عمیق و قشنگی، سری اخر،وسط صحبتاش به سردار حسنی گفت دوربین هاش خاموش و جمع کنه، کلا با فیلمبرداری مشکل داشت،خوشش نمیامد، خودش هم پذیرایی میکرد، سفره میچید. کنار بچه ها مینشست،یه جمع باصفا و صمیمی بود،بعد افطاری میریختن سر حاجی گم میشد لابلای بچه ها. به پسرش و یک محافظش که همراهش بود، هم اخم کرده بود ،کاری به بچه های ‌شهید نداشته باشند و بگذارند راحت باشند. 📚راوی فرزند شهید شیخ شعاعی
. خوبیت مُسلَّم‌ست و ما را صبر از تو نمی‌شود مُسلَّم مگذار که خستگان بمیرند دور از تو به انتظارِ مرهم 🩵