*اشاراتی در باب تحوّلات منطقه ای(2)*
*ج: طوفان الاقصی*
*ج1: آیا طوفان الاقصی درست بود؟*
برخی با توجه به عواقب طوفان الاقصی میگویند کار درستی نبود. امّا
*یازدهم:* شواهد نشان میداد با طوفان الاقصی آنچه در منطقه رخ داده خصوصا در سوریه و لبنان صرفا به تأخیر افتاده و از این جهت طوفان را باید ابتکاری فعالانه دانست.
*دوازدهم:* طراحان طوفان در طراحی بی نقص عمل کردند. و همه محاسبات عقلایی را برای بعد از طوفان انجام داده بودند. چه به لحاظ فشار بین المللی، چه تزلزل داخلی رژیم و چه امکان پشتیبانی گرفتن از جبهه های دیگر. از این جهت نمیتوان این کار را نادرست دانست. شاید تنها اشتباه حماس در اینجا امید به فشار بین المللی باشد. اگر چنین محاسبه ای بوده باشد.
*سیزدهم:* یک ملّت مخیّر شده است بین مرگ تدریجی اسارت گونه یا شهادت کربلایی. و با یک طرّاحی عالی مستقلانه عملیاتی را پیاده کردند برای یک تغییر راهبردی. نهایت می شود گفت چرا برای آمادگی بیشتر هماهنگی نشد؟ این هم مقبول نیست. زیرا از یک طرف هیچ طرحی برای مقابله با تطبیع، احیاء قضیه فلسطین و مسجد الاقصی روی میز نبود و از طرف دیگر این عملیات نیاز به پنهانکاری ویژه داشت که با این وضع مراقبت اطلاعاتی_امنیتی همان به که عملیات انجام شود و بعد بقیه محور متناسب با وظایف خود هماهنگ شوند.
*چهاردهم* گیرم که ما در این مدّت 100 هزار انسان پاک را از دست داده باشیم. هر یک از این انسان ها برای ما بسیار ارزشمند هستند امّا طرز فکری که با عقل ابزاری برای پیدایش نظم جهان در قرن 20 بیش از 80 میلیون کشته روی دسته بشریت گذاشته حق ندارد برای ما چرتکه بیاندازد که این کار شما این مقدار هزینه داشته. جهان آبستن پیدایش نظم جدیدی است که تا ده ها سال سرنوشت منطقه و جهان را تعیین می کند. اگر طوفان الاقصی و عواقب آن اگر در این افق نگاه شود بسیار هم عملیات موفّقی بوده است.
*ج2: آیا می شد پیامدهای طوفان الاقصی را بهتر مدیریت کرد؟
پانزدهم:* این نظر شخصی من بر اساس جمعبندی های مختلف است. اینطور فکر می کنم که پیامدهای طوفان به نقاط ضعف راهبردی جبهه مقاومت برمی گشت نه فرماندهی عملیات. ضعف هایی که در کوتاه مدّت قابل برطرف شدن نبود و بر خلاف بسیاری از دوستان معتقدم اگر تعلّل هایی هم صورت گرفته در عملیات های وعده صادق از این حیث مشکل زا نبوده.
*ج3: جمعبندی راهبردی از موفّقیت طوفان الاقصی
شانزدهم:* طوفان یک ضربه راهبردی وحشتناک به رژیم زد و همین امر او را واداشت به اینکه اینگونه وحشیانه عمل کند. لکن ضربه به رژیم یک ضربه غیر قابل جبران است. چون نشان داد رژیم چه قدر میتواند آسیب پذیر باشد. هیچ ضربه ای به اندازه ضربه حیثیتی نمی تواند به تشجیع ملت های منطقه علیه رژیم کمک کند. با همه جنایت های رژیم این ضربه جبران نشد.
*هفدهم:* این فهم حاصل شد که باید خود قیام کنند و ملّت فلسطین پای همه عواقبش ایستاد. این ملّت به رشادت رسیده و با این تغییر انفسی بعد از طوفان الاقصی، سنّت های الهی ویژه تری را مشمول خواهند شد. این مهمترین تغییر راهبردی در قضیه فلسطین است که چشمان مادّی قادر به دیدن آن نیست.
*هجدهم:* کجا و چه صحنه ای می توانست اینقدر آشکار رذالت و وحشی گری و درندگی تمدّن غربی را به رخ انسان های آزاده بکشد. کلّ تمدّن غرب در کنار جنایت های اسرائیل ایستاد و بی آبرو شد.
اگر کربلا با رسوا کردن دستگاه خلافت طاغوتی اسلام را حفظ کرد. طوفان الاقصی در جهان معاصر حجّت قاطعی شد بر تمام مسلمانان و آزادگان جهان در رسوایی غرب و نجات مسلمانان از هضم هوّیتی در غرب. بله این را باید روایت کرد. کربلا هم اگر روایت نمی شد. جریان ساز نمی شد. خطّ بشریت باید از افسار تمدّن غرب جدا شود و این آغاز آن است انشاءالله.
*د: عبرتهای سوریه
نوزدهم:* سوریه عبرت انگیز است و *مهمترین عبرت آن ضرورت استقامت است.* سوریه ده سال هزینه بودن در محور مقاومت را داد و إلا هیچ وقت نه آماج تروریست های عالم قرار می گرفت نه تحریم میشد و نه کسی از ظالم بودن دولت بعث و ... صحبت می کرد. سوریه هزینه داد و آقای بشّار اسد ایستاد و به همان اندازه ای که ایستاد هم مقاومت سود کرد و هم سوریه. لکن اسد استقامت نکرد و سه خطای راهبردی انجام داد 1. حذف نیروی مردمی دفاع وطنی، 2. در ضیق قراردادن نیروهای مقاومت در سوریه، 3. راضی نشدن به فعّال کردن جبهه سوریه در پسا طوفان الاقصی.
اگر اسد استقامت می کرد و به جای روسیه و امارات و ... ایران را نقطه اصلی اتّکا قرار می داد ای بسا امروز صحنه اساسا جور دیگری رقم می خورد هم برای مقاومت هم برای اسد و کلّ منطقه. او نایستاد و به مراتب باعث شد هم به مقاومت و هم به کلّ منطقه و هم به سرنوشت مردم خودش ضربه زد. ببینید امروز اسرائیل با زیرساخت های سوریه چه می کند؟! اینها دشمنان ملّت های مسلمان و اقتدار آنها هستند. این نتیجه عدم استقامت است.
@maktabe_emaam
*اشاراتی در باب تحوّلات منطقه ای(3)*
*ه. آیا پروژه منطقه ای جبهه مقاومت شکست خورد؟
بیستم:* اوّلا باید بدانیم که اگر انسان به وظیفه خود عمل کند شکست ندارد. گاهی این را صوری می فهمیم. لکن باید توجّه کرد که عمل به وظیفه یعنی به خدمت آوردن ربوبیّت الهی در جهت اهداف. ربویت الهی ضامن پیشرفت حقیقی در جهت تحقّق دنیای توحیدی است و اینجا اگر به حسب ظاهر امر فتح نصیب نشد. به حسب باطن قطعا فتح نصیب شده. نه به معنای سعادت اخروی. آن که سر جای خود بلکه به معنای حاقّ پیشرفت در حرکت توحیدی امّت اسلامی و قوم پیشران.
*بیستم و یکم:* بر این اساس دغدغه اصلی ما باید این باشد که چه در ظاهر امر پیروز باشیم چه شکست خورده آیا در انجام وظایف کوتاهی انجام داده ایم یا نه؟ ما در ورود به سوریه به وظیفه عمل کردیم و در خروج از آن تا آخرین لحظه ایستادیم. لذا ما در سوریه شکست نخوردیم. همین طور حماس در غزّه و حزب الله در لبنان شکست نخوردند. امّا آیا در جهاد تبیین، اقتصاد مقاومتی و جهاد علمی هم به وظایف خود عمل کردیم؟ به نظر می رسد اینجا کوتاهی کرده ایم و باید نگاه ها معطوف شود به این جهات. اگر بدون نگاه وظیفه محور به سراغ آسیب شناسی شکست های ظاهری برویم با چشمانی معیوب آسیب شناسی معیوبی خواهیم داشت و قادر به تشخیص امور اصلی از فرعی نخواهیم بود.
*بیستم و دوم:* امّا شکست و پیروزی ظاهری را باید در میزان تحقّق اهداف تعیین شده سنجید. اهداف راهبردی ما در منطقه عبارت است از مبارزه با نظام سلطه و اخراج آمریکا از منطقه، و نابودی دولت اسرائیل. موجودیت اسرائیل در گرو حمایت آمریکا و غرب است. لذا ما باید بدانیم ولکن *درگیری ما اوّلا با آمریکا است و ثانیا با اسرائیل.* در نسبت با اسرائیل در حوادث اخیر 3 ضربه راهبردی خورده ایم:
1. از دست دادن بخش قابل توجّهی از جغرافیای راهبردی مقاومت در سوریه و لبنان
2. از دست دادن یا تضعیف جدّی بازوان تهدید راهبردی اسرائیل از طریق سوریه و لبنان
3. محاسبه اسرائیل در اینکه محور مقاومت و ایران قادر نیستند یا نمی خواهند به او ضربه راهبردی بزنند.
اوّلی و دومی را می شود در میان مدّت تدبیر کرد و چه بسا در شرایط جدید انفتاح بیشتری پیدا شود. لکن برای سومی خصوصا در شرایط هارشدگی اسرائیل در کوتاه مدّت باید فکری کرد.
*آیا مسأله تمام شده است؟
بیست و سوم:* این طور به نظر می رسد که تضعیف راهبردی مقاومت در یمن و عراق دستور بعدی است. این پروژه در عراق راهبردی تر و یمن راحت تر است.
با عنایت به نکته قبلی این طور فکر می کنم که اگر جمهوری اسلامی با یک ضربه راهبردی مؤثّر ترمز اسرائیل را نکشد این سیر متوقّف نخواهد شد. لکن در شرایطی که ابزارهای قبلی کار نمی کنند. بدون یک ضربه اساسی و وجود یک تهدید معتبر و جدّی و واقعی(نه مثل بمب اتمی) اسرائیل کوتاه نخواهد آمد و این اکنون و در کوتاه مدّت مهمترین معضل راهبردی جلوی جمهوری اسلامی است.
*بیست و چهارم:* با عنایت به اینکه مسأله اصلی در منطقه آمریکا است و اسرائیل نیز با حمایت های آمریکا سرپا است. باید حسّاسیت ها را برد روی آمریکا. خصوصا اینطور به نظر می رسد که برنامه دشمن فعال سازی پرونده هسته ای و برنامه جناح غربگرا سازش به هر قیمت است. فلذا باید نوک پیکان تبیین ها و برنامه ریزیها نحوه خنثی سازی برنامه آمریکا نسبت به ایران و منطقه باشد.
*پ.ن: اینکه رهبری چه خواهند گفت* بستگی به موقعیت ذهنی جامعه و سؤالات آن دارد. موقعیت ذهنی جامعه درگیر بهت ناشی از سقوط سوریه و سوالات مربوط به آن از قبیل چرایی ورود، پیروزی یا شکست و ادامه مسیر خواهد بود و البته در نسبت با طوفان الاقصی.
لذا فکر می کنم متناسب با واقعیتی که در 17 مورد قبلی شرح داده شد رهبری این ملاحظات را خواهند داشت.
1. تبیینی از اتّفاقات ما بعد طوفان و پروژه منطقه ای جمهوری اسلامی و آنچه در این سالها در سوریه رخ داده.
2. تحلیل چرایی سقوط سوریه و عبرت گیری از آن
3. پرهیز از بیان ملاحظات آسیب شناسانه نسبت به عملکرد ایران در ما بعد طوفان، بسنده به تلک الایام نداولها بین الناس و بازکردن مسیر اندیشه ورزی در محافل نخبگانی
4. تبیین افق آتی برنامه منطقه ای ایران در نسبت با حاکمان جدید سوریه
5. اخطار شدید به اسرائیل و آمریکا در حمله مجدد به حزب الله یا فتنه انگیزی در عراق و یمن
@maktabe_emaam
مکتب امام
بسم الله الرحمن الرحیم
*چند خطی در مورد سقوط رژیم اسد و روزهای پیش رو*
*سید امین باطنی*
🔸یکم: ما معتقدیم #طرح_راهبردی_رهبری_انقلاب اسلامی، #اخراج_آمریکا_از_منطقه بوده است. هیچ دردی به اندازه حضور فسادانگیز آمریکا در منطقه نیست. *در این نگاه، همچنانکه شاه پهلوی ژاندارم آمریکا در منطقه بود اسرائیل نیز سگ نگهبان آمریکا در منطقه است.*
🔹دوم: در عالم سیاست، #تحقق هدف مهم است و چیرگی اراده. اینکه هدف و آرمانی را سالها فقط فریاد بزنی ولی گامی به سویش بر نداری و یا توان چینش میزانسنی که تو را به تحقق آن هدف و اراده نزدیک کند نداشته باشی، یعنی از عالم سیاست دوری.
🔸سوم: #رهبری_انقلاب در طول این سالها با تشکیل #هستههای_مقاومت در ایران و منطقه، به تحقق ایده و راهبردش اندیشیده است و گام به گام به حصول نتیجه نزدیک شده است. و هرجایی که توانسته است هر گروه یا حکومتی را به ایده و اراده خود نزدیک کرده یا منافع مشترک تعریف کرده باشد از آن دریغ نکرده است.
🔹چهارم: حکومت سوریه در طول این سالها، گرچه جزو هسته های مقاومت به شمار نمیرفته است، ولی در #ائتلاف_جبهه_مقاومت حضور داشت و هم او از مواهب حضور در این جبهه بهره مند بود و هم جبهه مقاومت از مواهب حضور او نفع میبرد.
(یادداشت برادر عزیزم مهدی اسلامی در توضیح این معنا رساست.)https://ble.ir/gahneweshtha/9737271530006124/1733745233410
🔸پنجم: رهبری انقلاب برای پیشبرد اهداف و تحقق اراده اش از اسلوب مکتب خود پیروی میکند و از نظام فکری و گفتمانی خود تخطی نمیکند.
*از مسلمات #مکتب_امام است که قدرت برگرفته از غلبه مردود است.* حتی ایده صدور انقلاب نیز به معنای لشکری کشی نیست، به تعبیر #آقا چون رایحهی دل انگیز گلهای بهاری است که در فضا پراکنده میشود و دبهای مشتاق را به خویش جذب میکند.
شاید مهمترین نکته ای که در ماجرای سوریه بشود بدان اشاره کرد همین است. جمهوری اسلامی نمیتواند و نباید به قهر و غلبه در کشوری حضور یابد و کشورگشایانه رفتار کند. ولی میتواند حامیانه در این جبهه نقش آفرین باشد.
سخنان تاریخی ترین نماز جمعه رهبری را بار دیگر با چنین نگاهی بخوانیم.
🔹ششم: به گمانم در اینکه از دست رفتن امکان سوریه برای جبهه مقاومت یک شکست و اتفاق تلخ بود شک و شبهه ای نیست.
اما تشبیه ماجرا به جام زهر و حرفهایی از این دست، ناشی از تطبیق ناروای صحنه است.
ما اکنون در میانه جنگیم. جنگی که از طوفان الاقصی و ۷ اکتبر شروع شد و با ورود لبنان به جنگ و آتش بس و شهادت فرماندهان مقاومت و اتفاقات پر شمار و سریع دیگر، در حال طی کردن بالا و پایینهای این جنگ بی بدیل هستیم.
این بار #جنگی_وجودی درگرفته است و هنوز در میانه ماجراییم.
نه چیزی تمام شده و نه تکلیفی معلوم شده. خاصیت جنگ است که روزی بر توست و روزی با تو. تا پایان جنگ نمیشود حکمی کرد.
ولی قدر مسلم در هیچ جای دنیا، هیچ آدم عاقلی، در گرماگرم جنگ، آتش توهین و تحقیر بر جبهه خودی نمیگیرد مگر آنکه غافل باشد یا خائن. طبعا حساب نقد و مطالبه جداست.
همه این شش نکته یک طرف، و دو نکته دیگر در طرف دیگر.
🔺به گمان راقم این سطور، طراحی متفاوت و مهم رهبری انقلاب در این چند دهه، برای تحقق طرح راهبردی اش ویژگی منحصر به فرد و مهمی داشته است که پس از طوفان الاقصی مجال بروز یافته است و به گمانم این نکته، نکته مغفول ذهنیات بسیاری از دوستان است.
*در نگاه رهبری انقلاب، دو اتفاق مهم افتاده است که طوفان الاقصی مجال ظهور و بروزش را ساخته و شرایط را با همیشه متفاوت کرده است و نوید پیروزی میدهد:
نخست آنکه ملتهای منطقه و هسته های مقاومت، #خون_شریک و #هم_سرنوشت شده اند و بر اخراج آمریکا از منطقه اجماع یافته اند.
دودیگر آنکه به زعم معمار این طراحی، شرایط برای سیادت آمریکا در منطقه دیگر فراهم نیست. کار از کار گذشته است، حتی اگر مردم را آواره کند، شهید کند، توحش کند، بزرگترین فرماندهان مقاومت را شهید کند، به مرحله قبل باز نمیگردیم. ایده مقاومت عمومیت یافته است و همه گیر شده است. این معجزه شکل گیری هسته های مقاومت و طوفان الاقصی است.*
🔺 آنچه بر ما واجب و فرض است، عمل به وظیفه است. جبهه مقاومت در بخشهای گوناگون نیاز به زیرساخت و ظرفیت دارد. ای کاش در هر نقطه ای که هستیم، به مستوای فکری مکتب امام و مقاومت نزدیک شویم و سهم خود در این معادله تاریخ ساز را بیابیم.
پ.ن: دو ویدئو از صحبتهای آقا تزیینی نیست. حرفهای واقعی یک سیاستمدار کهنه کار، از روند طرح راهبردی اش است.
شب قبل از دیدار حضرت آقا به مناسبت تحولات منطقه. ۲۱ آذر ۱۴۰۳
تمت.
یاعلی.
🔷 پای درس جهاد تبیین ره بر ، قسمت اول
🖋 سید علی موسوی
📌 1 روش تبیین
رهبر انقلاب در یک مقدمه روش شناختی، خود با نگاه درجه دو، روش تبینی خودشان را در ابتدای سخنانشان شرح دادند : «امروز حوادثی در جریان است؛ هم این حوادث را باید درست فهمید، هم از این حوادث بایستی درس گرفت و عبرت گرفت. افکار عمومی کشور هم درگیر این مسائل است؛ سؤالاتی دارند، حرفهایی دارند، نظراتی دارند؛ لازم است ابهامها هم برطرف شود. من قصد ندارم تحلیل کنم قضایای سوریه را ــ تحلیل را دیگران میکنند ــ قصد من امروز «تبیین و ترسیم» است. منظورم از«تبیین» این است که آنچه واقع شده و احیاناً سعی میشود از چشمها مخفی بماند، تا آن جایی که ما میبینیم و میفهمیم بیان کنیم»
در این یادداشت رابطه میان «تبیین» با «تحلیل»، «افکار عمومی»، «درس و عبرت» و «ترسیم» را در بیان رهبر عزیزمان شرح می دهیم
📌2 تبیین و تحلیل
در این مقدمه «تبیین» از «تحلیل» جدا شده است. تحلیل وقایع سوریه، الزاما تبیین مورد نظر ایشان در جهاد تبیین نیست. تحلیل گران گاه در داده های جزئی شکست و یا عقب نشینی در میدان غرق می شوند و خود را موظف به ساخت روایت نمی بینند. تحلیلگران مسئله مرکزی شان «افکار عمومی» نیست. این دست تحلیل ها برای درس عبرت و بیان غفلت مفید اند اما از آنجایی که افکار عمومی را مورد توجه قرار نمی دهند، جهاد تبیین مورد اشاره رهبر معظم انقلاب نیستند.
📌3 تبین و افکار عمومی 1
«شعار دادن و رجز خوانی» نیز جهاد تبیین نیست. تبیین باید بتواند «سوالات» و «ابهامات» موجود در افکار عمومی را برطرف کند. جهاد تبینی که سوال و ابهام افکار عمومی را ندیده گرفته و از آن عبور کرده و به رجز خواندن و شعار دادن بسنده کند، جهاد تبیین نیست. تا وقتی مخاطبمان خودمان هستیم و برای یکدیگر شعار داده و با «افکار عمومی» مواجه نمی شویم، مشغول جهاد تبیین نیستیم.
📌4 تبیین و افکار عمومی 2
سوالات و ابهامات افکار عمومی عموما متوجه دستگاه فکری انقلاب اسلامی است. طیف صورتی به غلط تصور می کند افکار عمومی عمیقا با دستگاه فکری انقلاب اسلامی دشمنی دارد و از این رو به دنبال ندیده گرفتن سوالات و ابهامات افکار عمومی است. این طیف تلاش دارند مخاطب را اقناع کنندکه هیچ ایدئولوژی ای در پشت رفتارهای جمهوری اسلامی نیست و اساسا این سوالات غلط است. در حالی که مبدأیت سوالات و ابهامات افکار عمومی در تبیین، به معنای ندیده گرفتن مرجعیت دستگاه فکری انقلابی در تبیین نیست.
📌5 تبیین و عبرت
ایشان در این مقدمه «تبیین» را در مناسبت با «عبرت» معنا می کنند. تبیینی که شکست را منکر است، ضرورتی بر «عبرت» نمی بیند. پذیرش شکست در دل پیروزی ها، مقدمه ای مهم در «باورپذیری افکار عمومی» بر تبیین پیروزی هاست. منکر شکست، منکر سوال و ابهام است و نباید توقع داشته باشد افکار عمومی شعارهای او را بپذیرد. وی تنها مخاطب از پذیرش تبیین بر پیروزی ها منزجر می سازد و بر ابهامات او می افزاید.
📌 تبیین و ترسیم
عبرت گرفتن از شکست در دل پیروزی ها، امکان ترسیم حرکتی به مراتب گسترده تر، عمیق تر و تهاجمی تر را فراهم می کند. کسی که منکر شکست است عملا نیازی به ترسیم تهاجمی تر نمی بیند. در توهم شعاری این عده، حرکت طبق برنامه و به صورت پیروزمندانه ای پیش می رود و هیچ نیازی به ترسیم خط مشی جدید و حرکت آفرینی نویینی نیست
... ادامه دارد
@maktabe_emaam
هدایت شده از راه سوم
🔺تقلید بانوان از مجتهد زن
از دیروز که رهبر معظم دربارهٔ تقلید بانوان از مجتهد زن سخن گفتند، حرف و حدیثهای زیادی شد:
🔺عدهای که احساس میکردند این اولین بار است که حضرت آقا این کلام را فرمودند، شگفتزده و تحسین گو شدند؛
🔺عدهٔ دیگر گفتند چرا فقط بانوان از بانوان تقلید کنند، مردان هم امکان تقلید از بانوان را دارند؛
🔺عدهٔ دیگر در اینکه در چه موضوعی زنان امکان تقلید از همجنس خودشان را دارند سوال کردند...
♦️برای پاسخ به این قیل و قالها دوباره عین بیانات را با یکدیگر بازخوانی میکنیم:
«بنده حتّی معتقدم بسیاری از مسائل زنانه که موضوعش زنان هستند و مردها درست موضوع را تشخیص نمیدهند، باید خانمها از مجتهد زن تقلید کنند.»
برای افرادی که راه سوم را سالهاست از میان کلام معظمله دنبال میکنند، این کلام آشنا و مسبوق به سابقه است، آن هم به بیش از بیست سال پیش و البته این مهم سیرهٔ عملی ایشان هم در این سالها بوده است.
رهبر معظم در سال 1380 بیان میدارند که «بنده مکرر به (مجتهدین زن) گفتهام که در فصولی از فقه، شما میتوانید مرجع تقلید باشید. من نمیتوانم باشم چون موضوع را تشخیص نمیدهم و نمیتوانم بفهمم.»؛ یعنی ایشان بارها سالها پیش بر این مهم تأکید کرده بودند و عجیب است که برای برخی از ما جدید و شگفتانگیز است.
♦️اما دربارهٔ سوال بعدی یا بهتر بگویم قیل و قال بعدی که مردان هم میتوانند از زنان تقلید کنند، آقا نه در گذشته و نه در حال چنین سخنی را نگفتهاند و صریحِ سخن ایشان تا این ساعت تنها در تقلید زن از زن است.
♦️و اما در بحث سوم، که موضوع تقلید چه باید باشد؟ این را هم رهبر عظیمالشأن فرمودند که در بسیاری از مسائل زنانه که مردان قدرت تشخیص آن را ندارند، تقلید مطرح است. پس فعلا در این سالها محل بحث بر سر این موضوعات است، اینکه آیا زنان در غیر این امور میتوانند از همجنس خودشان تقلید کنند، در صریح کلام حضرت آقا، دلالتی یافت نمی شود.
♦️اما اینکه آیا بانوان مجتهد با روشهای درست فقاهتی میتوانند زمینهٔ ایجاد تغییراتی در احکام فقهی مربوط به زنان را انجام دهند، این نیز امریست که رهبر معظم در سال 1386 بدان پرداختهاند.
رهبر انقلاب در این زمینه درخواست دارند که این گونه کنشهای فقهی بهدلیل انفعال در برابر کنوانسیون بینالمللی و... نباشد.
✍هدی صادقزادگان
#فقه_زنان
#تقلید_از_زنان
┈┈••✾••┈┈
💠راه سوم
⏩@rahesevvom
🔹عضو شوید:
https://eitaa.com/joinchat/1457651996Cc5ff848bf2
پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم(ع) برگزار می کند:
❇️سلسله جلسات "حدیث انقلاب"
محفلی برای اندیشه و عقلانیت انقلاب اسلامی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
🔰جلسه ششم:
🔹 سرطان رسانه ای
"استعاره ای از نحوه عملکرد اقلیت رسانه ای سرمایه سالار در ایران"
با ارائه: دکتر علیرضا مومن
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
🗓 دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳
🕓 بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشاء
✅حضوری-مجازی
تذکر: جهت ثبت نام و حضور در جلسه با آیدی @miladtaba13 آقای طبائیان هماهنگ بفرمایید.
آدرس مجازی:
https://www.skyroom.online/ch/pajooh/webinar
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
📍قـــــم ، بلوار نیایش،جنب مصلی
سالن جلسات پژوهشکده باقرالعلوم (ع)
راه ارتباطی جهت حضور در جلسه:
@miladtaba13
┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#مکتب_امام
@maktabe_emaam
«ما امیدواریم که به توفیق الهی، با همّت بلند ملّت ایران و با کمک از الهامات انقلاب اسلامی و با همکاری دیگر ملّتها، شرّ دشمنان را از این منطقه انشاءالله کم کنیم.» بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی- ۱۴۰۳/۰۷/۱۱
تشکل ربیون با همکاری پژوهشکده باقرالعلوم ع برگزار میکند:
🔅 سلسله نشستها و گفتوگوهای تحلیلی «سراج» با موضوع:
«بررسی طرح راهبردی مقام معظم رهبری درباره منطقه و کشور، در شرایط پسا طوفان الاقصی»
📍ارائه چهارم
استاد: حجت الاسلام و المسلمین فلاح شیروانی
📅 سهشنبه ۱۸ دی ماه، ساعت ۱۸
♾ برای شرکت در این جلسه، به آی دی @amira57 در پیامرسان ایتا پیام بدهید.
🌐@maktabe_emaam
🔰طرح حمایتی از تولیدگران محتوا (افراد،حلقهها) عرصه مکتب امام(امامین انقلاب)
🔺شرایط متقاضی
1⃣دارا بودن آثار محتوایی در قالبهای مکتوب( کتاب، جزوه، درسنامه، یادداشت و...)
2⃣ عمده اعضای حلقه طلاب بالاتر از سطح یک یا دانشجویان بالاتر از کارشناسی باشند.
🌐 برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به آیدی @maktabe_emaam_admin پیام بدهید.
📌پژوهشکده باقر العلوم (ع)
┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#مکتب_امام
@maktabe_emaam
هدایت شده از یادداشت های مهدی افراز
💡خون های غزه به گردن کیست؟
✍
مهدی افراز🔸جنگ دومِ جهانی، مدرسه است. یکی از درس هایش نفی مدخلیت عددِ کشته ها در تعیینِ طرف پیروز است. ثبت بیش از ۶۰ میلیون کشته از متفقین به عنوان فاتحان در برابر ۱۲ میلیون کشته از متحدین به عنوان بازندگان، کافی است تا برای همیشه بدانیم بحث از تعیین طرفین غالب و مغلوب و پرسش از پیروز کیست؟، با حساب و کتابِ تعداد کشته ها و مقایسه آن ها، تا چه حد لغو است. اما... 🔹از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۱۹ ژانویه ۲۰۲۴ را با چه شمارش کنیم؟! یک سال؟ ۱۵ ماه؟ ۴۷۰ روز؟ ۱۱ هزار ساعت؟ ۶۷۰ هزار دقیقه؟ بی تردید منصفانه ترین روش برای مرور این ایام، ثانیه هاست. ۴۰ میلیون لحظه... در لحظه به لحظه این ایام، در این ۴۰ میلیون مرتبه، خون های مقدس و معصومی ریخته شد که هرکدامش قرار و استقرار را از انسان می رباید. فارغ از تلاش برای اثباتِ وجه انتصاری آن، باید روشن شود که این خون ها به گردن کیست؟! 🔸می توانیم با یک فُرم حماسی و غرور آفرین القا کنیم که دستاوردهای طوفانِ مردم غزه آنقدر عظیم است که ارزش اش را داشت که برای خلق آن بیش از این هم در پیشگاه تاریخ و بشریت، قربانی داشته باشیم... می توانیم با یک خشم تمدنی، جنون تکنولوژیک و انحطاط ایدئولوژیک غرب را قاتل مباشر هزاران زن و کودک غزاوی بدانیم و منطق بچینیم که ذبح جمعی ۵۰ هزار انسان هزینه ای بود تا خبر فروپاشی نظام ارزشی مدرن را به گوش همگان برساند... می توانیم با زنده کردن عقده های فروخفته از مردان جمهوری اسلامی، به مداخلات دائمی آن ها به عنوان مشارکت کنندگان در این پرونده ضریب بدهیم و آن ها را به جرم کارکِشی نیابتی، در تصویر ذهنی خود محاکمه و تیرباران نماییم... می توانیم ساده تر و سیاسی تر هم باشیم و همه لعن ها و نفرین های خود را به تیم نابکار و جنایتکار فعلی، پروتکل های دانشوران صهیون و الهیاتی چون برخیز اول تو بکش، نثار کنیم. 🔹اما می توانیم کمی از قتلگاه غزه بیشتر فاصله بگیریم و بیابیم که زمینه سازان اصلی این فاجعه، دقیقا همان ها هستند که امروز نیستند... همان ها که در گفتگوهای راجرز به رژیم آموختند پیش پای ما جز مقاومت مسیری دیگری هم هست و برای انتخاب آن نیاز داریم تا کمی بیشتر کشته شویم... همان ها که در کمپ دیوید، جنگنده ها را بد عادت کردند که اگر هدفمندتر رهاکنی زودتر پسرعمو بودنمان را به یاد خواهیم آورد... همان ها که در اسلو روی کاغذ نوشتند که غده شما چندان هم سرطانی نیست و بدهید ما هم از آن به صورتِ خودگردان بمکیم... همان ها که در مادرید، گرا دادند که انتفاضه چی ها اقلیتی تندور هستند که باید برای حذفشان در انتخابات ها از ما حمایت شود... همان ها که در نیویورک شاخه زیتون به دست گرفتند و دست سنوارها، حمدان ها و عایش ها را برای یک تاریخ از سلاح خالی کردند... 🔸مصیبت های امروز غزه ریشه در سازش های دیروز دارد، خون ده ها هزار مؤمن که حتی مجال بر زمین ریختن هم نیافت و بر سقف ها و دیوارها پاشیده شد به گردنِ وادادگان در نسل های قبلی فلسطینی است. کسانی که در همه دادگاه های ذهنی امروز غایب هستند. اگر امروز انسان فلسطینی مافوق تصور ایستاده و بی محابا هزینه می دهد، دلیلش این آگاهی تاریخی است که برای او سراب مذاکره و سازش به انتهای خط رسیده و برای انفتاحی دیگر باید هزینه های تحمیلی همان مسیر را قبل از آن که عمیق تر و سنگین تر شود پرداخت نماید. @afrazmahdi
هدایت شده از محسن قنبریان
♟ راهبردی که معاونت راهبردی لحاظش نکرد!
بسیاری به نقش راهبردیِ زن در تغییرات اساسی جامعه بی توجه اند.
از نگاه راهبردی، نسبت های متفاوتی بین وجه زنانه(پوشش) با تغییر سرنوشت اجتماعی در تاریخ معاصر ما رخ داده است:
1⃣ کشف حجاب در نظام خودکامه و وابسته پهلوی:
این شخصی سازی و آزادی فرهنگی، در واقع مخدّری برای عدم توجه به سرنوشت سیاسی اجتماعی جامعه و بالتبع ادامه خودکامگی و وابستگی رژیم بود.
امام خمینی در این باره فرمود:
"از خیانتهای بزرگی که به ملت ما شد این بود که نیروی انسانی ما را از دست گرفتند؛ نیروی بانوان ما را به عقب راندند، بانوان ما را منحط کردند؛ خیانت کردند بر ملت ما. بانوان ما را ملعبه کردند؛ بانوان ما را مثل عروسکها کردند. بانوان ما جنگجو بودند، اینها خواستند ننگجو باشند!"
2⃣ مداخله دادن زنان در سرنوشت سیاسی اجتماعی و مقدرات اساسی(انقلاب اسلامی):
امام خمینی این مداخله را یک اصل اساسی و برتر از یک راهبرد می دید اما در مقابل فرهنگ ابتذال هم از آن استفاده راهبردی کرد.
ورود زنان به نهضت اسلامی -برای تغییر سرنوشت- نسبت مستقیمی با انتخاب پوشش اسلامی داشت.
حجاب توسط متفکران انقلاب اسلامی ابزاری برای پوشاندن زنانگی و تامین حضور انسانی او در اجتماع تعریف شد.
امام خمینی در اینباره فرمود: "زنها گمان نکنند که این مقام زن است که باید بزک کرده بیرون برود، با سرِ باز و لخت! این مقام زن نیست این عروسک بازی است نه زن. زن باید شجاع باید زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت بکند".
3⃣ کشف حجاب و جنگ روسری در حکومت اسلامی (جنبش ززآ):
بطور خاص از دهه ۹۰ مهندسیِ دقیقی برای جمع بُرداری بین وجه زنانه و وجه مشترک انسانیِ زن برای تغییر سیاسی طراحی شد که در #جنبش_زن_زندگی_آزادی بروز نهایی یافت.
کشف حجاب اینجا نه صرفا شخصی سازی پوشش فردی بلکه نوعی کمپین سازی علیه اسلام سیاسی بود.
پوشش، قدر مشترک زنان است که اسلام درباره آن فرامینی دارد.
وجه اصلی اسلام سیاسی هم قائل به حکومت بودن و دخالت آن در تحقق ارزشها و احکام اسلامی است؛ پس کشف حجاب در این موقعیت دیگر یک انتخاب سلیقگی و شخصی نیست، بلکه جزیی از تقابل با اسلام سیاسی قلمداد می شود.
قرار دادن درصدی از زنان در این موقعیت، حس پیشرانیِ تغییر به آنها می دهد. دیگر زنان با کشف حجاب خود را ملعبه مردان هرزه -چنانچه در حکومت پهلوی بود- نمی بینند؛ بلکه آنرا کنشی موثر در تغییر سرنوشت اجتماعی و جزیی از مبارزه مدنی سیاسی می بینند!
از همین جاست که رهبر جمهوری اسلامی آنرا #حرام_سیاسی خواند!
⬅️ اگر یک جوان متشرع این مهندسی راهبردی را در حد نقض حکم شرعی یا دختر کم حجابی آن را انتخابی شخصی و سلیقگی ببیند جای تعجب نیست؛ اما کسی در کرسی معاونت راهبردی رئیس جمهور نباید آنرا فروکاهد.
❓چگونه میشود تحقق راهبرد معارضه با اسلام سیاسی را "مسیر درست" خواند و همزمان آنرا وجه جلب منافع ملیِ همان نظام سیاسی(رفع تحریم) قرار داد؟!
✔️ آن بخش گفتگو:
《 فرید زکریا: بگذارید در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران از شما بپرسم. من در سال گذشته چندین بار در عربستان سعودی بودم. زنان سعودی به من آمدند و گفتند که بسیار افتخار میکنند که حالا در عربستان سعودی، زنان حقوق بیشتری نسبت به ایران دارند. رئیسجمهور جدید گفته که قرار است امکان اینرا فراهم کند که زنان هر چیزی که میخواهند بپوشند. اینکه دیگر نیازی به پوشیدن روسری نباشد و از آنچه که من آن را آزار زنان توسط گشت ارشاد میدانم جلوگیری شود. این هنوز به نظر نمیرسد که اتفاق افتاده باشد. آیا این اتفاق خواهد افتاد؟
ظریف: خوب،ببینید. من به این که در شکلگیری کابینه ایران نقشی داشتهام افتخار میکنم. در کابینهمان چهار زن داریم. در سطح وزارتی.
فرید زکریا: آیا این زنان میتوانند بدون پوشش مو در جلسات کابینه حضور پیدا کنند؟
ظریف: خوب، آنها انتخاب کردهاند که این کار را نکنند چون به قوانین کشور احترام میگذارند. حالا، اگر به خیابانهای تهران بروید، خواهید دید که بسیاری از زنان موهای خود را نمیپوشانند. این خلاف قانون است، اما دولت تصمیم گرفته است که زنان را تحت فشار قرار ندهد. این وعدهای بود که رئیسجمهور پزشکیان داد و این وعده در حال اجراست. او اجرای قانون رابا موافقت ارکان نظام به تعلیق درآورد. منظور من رهبری کشور نیست. منظور ارکان کشور است، مانند رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه و دیگران، مانند شورای امنیت ملی.
پس ما در مسیر درست حرکت میکنیم.
...این[حقوق اقلیت ها و مساله پوشش زنان] کافی نیست فرید. این یک گام در #مسیر_درست است!》
❗️کاستن از اسلام سیاسی، حرکت در مسیر درست نیست؛ حرکت در مسیری است که از اول آمریکایی ها خواسته اند. آنها بارها گفته اند دنبال سرنگونی نظام سیاسی نیستند، دنبال تغییرند و منظورشان دقیقا تغییر اسلام سیاسی به یک اسلام اجتماعی یا فردی است!
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian