eitaa logo
مکتب وحی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
643 ویدیو
12 فایل
کانال رسمی «مکتب وحی» | نشر آموزه‌های اصیل عرفانی بر مبنای تعالیم علامه طهرانی و آیةالله سید محمدمحسن طهرانی (قدّس الله سرّهما) 🌐 وب‌سایت: maktabevahy.org 📲 شبکه‌های اجتماعی: @MaktabeVahyOrg 👤 ارتباط با ادمین: @MaktabeVahy_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
مکتب وحی
#تازه_های_نشر @maktabe_vahy
📕جلد اول کتاب «سیری در تاریخ پیامبر اکرم» منتشر شد. 📗این کتاب شامل بیانات آیةاللَه حاج سیّد محمّد محسن حسینی طهرانی - حفظه الله - در بیان تاریخ اسلام با رویکرد تحلیل و بررسی تاریخ پیامبر اکرم و تاثیر آن بر نگرش انسان به معارف شریعت می باشد. 📝برخی از عناوین مهم این اثر عبارتند از: «اهمیت تأمل در تاریخ ادیان و احوال علماء»،«تحلیل وقایع و اسرار ولادت رسول خدا صلی اللَه علیه و آله»،«ابعاد ملکی و ملکوتی ازدواج پیامبر اکرم با حضرت خدیجه»،«اعجاز قرآن در تطبیق نظام تکوین و تشریع»، «کیفیت القائات شیطانی و اطلاع یهود و نصاری بر نزول وحی به رسول خدا»، «جامعیت سعه روحی و وجودی رسول خدا نسبت به سایر انبیاء علیهم صلوات اللَه» و .... @maktabe_vahy
🔘. مرامِ اولیای الهی یا شخصِ اولیای الهی. 🔹﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡ﴾؛ «پیغمبر اکرم فقط پیامبری است که از طرف خداوند مبعوث شده است پیغمبرانی هم قبل از او آمدند؛ حال اگر پیغمبر فوت کند یا اینکه او را شهید کنند، آیا این دلیل می‌شود که شما به دوران جاهلیّت برگردید و عَودَت نمایید؟!» 🔹در این آیه خداوند می‌فرماید: شما نباید به پیغمبر تکیه کنید، تکیه بر پیغمبر باعث می‌شود که با از دنیا رفتنِ او، آن متّکا نیز از بین برود و شما نیز بیفتید. باید روی پای خودتان بایستید، باید از مرام و رفتار پیغمبر در طول این بیست و سه سال توشه برگیرید و معیار و میزان برای شما به‌دست آید، تا اگر هم پیغمبر از دنیا رفت شما بتوانید روی پای خود بایستید. 🔹رسیدن به حقیقت، میزان و ملاک برای عمل انسان است، و انسان باید با تهذیب نفس و تأمّل و دقّت در گفتار و کردار و رفتاری که منشعب از عالمِ واقع است، حقیقت را بیابد و واقعیّت را لمس کند. امّا خودِ کسی که انسان به او توجّه دارد، شخصِ او ملاک نیست و باید یک میزان و معیارِ کلّی برای انسان پیدا شود؛ چون آن شخص روزی از دنیا می‌رود؛ هر کسی که می‌خواهد باشد! افرادی که فرد را در وجهۀ خود، میزان قرار می‌دهند و همیشه چهره و شخصیت را در نظر می‌آورند، در صورت و ظاهرْ گیر افتاده‌اند. 🔹به‌عنوان جملۀ معترضه [بیان کنم]: وقتی یک ولیّ از اولیای خدا از دنیا می‌رود، دیگر پرونده‌اش بسته می‌شود و دیگر انسان نباید به او توجّه کند؛ فکر کردن به او و یاد آوردن او و همیشه به‌دنبال او گشتن، انسان را از رسیدن به واقعیّت باز می‌دارد. 🔺باید مرامِ او را در نظر آورد، نه شخصِ او را. 📝. آیة اللَه سیّد محمّد محسن حسینی طهرانی قدّس الله نفسَه الزّکیّة 📚. ، ج 1 ص 267. @maktabe_vahy 🔘.🔘.🔘.🔘
🔵. عشق، بهترین راه به سوی خدا پس از شناخت مبانی سلوک است. 🔸حرکت به کمال و سیر و سلوک بنده به‌سوی خدا، به دو طریق انجام می‌گیرد: 🔹طریق اوّل: طریق أدای وظیفه و تکلیف و مجاهده و مبارزه و ریاضت و تحمّلِ مشقّت است؛ این طریق، طریقی است که انسان باید تحمّل کند و کارها را انجام بدهد و سختی‌ها را بر خود بخرد و وجود خودش را به‌واسطۀ تحمّل این ریاضات، لطیف کند و سبک کند و آن أنانیّت و خودیّت و نفسانیّتی که مانع از رسیدن به کمال و از بین رفتن حُجُب است را به‌واسطۀ اینها از بین ببرد. این یک راه است. 🔹طریق دوّم: راهی است که نه زحمت دارد، نه ریاضت دارد، نه مشقّت دارد و نه این‌همه توسری خوردن و این‌همه زحمت برای خود ایجاد کردن دارد؛ آن راه، راه محبّت است! اگر یک سالک و یک بنده‌ به‌واسطۀ محبّت و عشق به پروردگار و به‌واسطۀ تجلّی جَذَوات خدا در وجود او، به نقطه‌ای برسد که دیگر وجودی از خود نبیند، خواهی‌نخواهی ـ بدون اینکه بخواهد یا نخواهد ـ این راه را طیّ می‌کند؛ در آن‌صورت نه ریاضتی می‌فهمد و نه مجاهده‌ای می‌فهمد و نه زحمتی در خود احساس می‌کند. این را می‌گویند: راه عشق و محبّت؛ این می‌شود میان‌بُر، این می‌شود أقصر فاصلۀ بین حرکت انسان و رسیدن به مبدأ. حالا کدام بهتر است؟! 🔸لذا مرحوم آقای حدّاد می‌فرمودند: «از خدا بخواهید به شما عشق بدهد! عشق خوب چیزی است، از خدا بخواهید آن راه را برای شما قرار دهد! دیگر در آنجا نه زحمتی احساس می‌کنید و نه مشقّتی احساس می‌کنید و نه احساس می‌کنید که دارید راهی می‌روید؛ هیچ و هیچ! بخواهید یا نخواهید، در یک سرازیری و در یک مسیر هموار می‌افتید که شما را حرکت می‌دهند و هُل می‌دهند، و هرچه می‌خواهید ترمز بزنید، ترمز نمی‌گیرد! می‌روید و به آنجا می‌رسید!» 📝. آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی، قدّس سرّه 📚. ، ج1، ص466 @maktabe_vahy 🌺..🌺..🌺..🌺
💎. هدایت باطنیِ اولیای الهی 🔸. به مقدار اتصال سالک به نفسِ مرشد و ولیّ، از لحاظ اشتباه و انحراف، موضعِ او مشخص و روشن می‌شود. به واسطۂ اتصالی که انسان با مقام ولایت دارد آن ولیّ، مسیر انسان را به نحوی قرار می‌دهد که در آن بزنگاه ها و در آن مواردِ خاص، آنچه مطلوبِ شخص است بر نفس او پیدا می‌شود و متابعت می‌کند. 🔸. مثلا اگر شخص بخواهد راهِ ناصحیحی را برود، بدون اینکه خودِ او بداند و بفهمد، موانعی را در مسیر او ایجاد می‌کند که او را از رسیدن به آن راه و قضیه باز می‌دارد. 🎙. حضرت آیت الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه 📚. ، ج1، ص312 @maktabe_vahy 🌸.🌸.🌸.🌸
💎. ای دل مباش یکدم خالی ز عشق و مستی/ وانگه برو که رستی از نیستی و هستی 🔸. اگر یک سالک و یک بنده‌ به‌واسطۀ محبّت و عشق به پروردگار و به‌واسطۀ تجلّیِ جَذَوات خدا در وجود او، به نقطه‌ای برسد که دیگر وجودی از خود نبیند، خواهی‌نخواهی ـ بدون اینکه بخواهد یا نخواهد ـ این راه را طی می‌کند؛ 🔸. در آن صورت نه ریاضتی می‌فهمد و نه مجاهده‌ای می‌فهمد و نه زحمتی در خود احساس می‌کند. 🔸. این را می‌گویند: «راهِ عشق و محبّت». این می‌شود میان‌بُر، این می‌شود أقصر فاصله [کوتاهترین فاصلۂ] بین حرکتِ انسان و رسیدن به مبدأ. 🎙. حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه 📚. صلّی الله علیه و آله و سلّم، ج 1، ص 466 @maktabe_vahy 🌸.🌸.🌸.🌸.🌸
🔵. عشق، بهترین راه به سوی خدا پس از شناخت مبانی سلوک است. 🔸حرکت به کمال و سیر و سلوک بنده به‌سوی خدا، به دو طریق انجام می‌گیرد: 🔹طریق اوّل: طریق أدای وظیفه و تکلیف و مجاهده و مبارزه و ریاضت و تحمّلِ مشقّت است؛ این طریق، طریقی است که انسان باید تحمّل کند و کارها را انجام بدهد و سختی‌ها را بر خود بخرد و وجود خودش را به‌واسطۀ تحمّل این ریاضات، لطیف کند و سبک کند و آن أنانیّت و خودیّت و نفسانیّتی که مانع از رسیدن به کمال و از بین رفتن حُجُب است را به‌واسطۀ اینها از بین ببرد. این یک راه است. 🔹طریق دوّم: راهی است که نه زحمت دارد، نه ریاضت دارد، نه مشقّت دارد و نه این‌همه توسری خوردن و این‌همه زحمت برای خود ایجاد کردن دارد؛ آن راه، راه محبّت است! اگر یک سالک و یک بنده‌ به‌واسطۀ محبّت و عشق به پروردگار و به‌واسطۀ تجلّی جَذَوات خدا در وجود او، به نقطه‌ای برسد که دیگر وجودی از خود نبیند، خواهی‌نخواهی ـ بدون اینکه بخواهد یا نخواهد ـ این راه را طیّ می‌کند؛ در آن‌صورت نه ریاضتی می‌فهمد و نه مجاهده‌ای می‌فهمد و نه زحمتی در خود احساس می‌کند. این را می‌گویند: راه عشق و محبّت؛ این می‌شود میان‌بُر، این می‌شود أقصر فاصلۀ بین حرکت انسان و رسیدن به مبدأ. حالا کدام بهتر است؟! 🔸لذا مرحوم آقای حدّاد می‌فرمودند: «از خدا بخواهید به شما عشق بدهد! عشق خوب چیزی است، از خدا بخواهید آن راه را برای شما قرار دهد! دیگر در آنجا نه زحمتی احساس می‌کنید و نه مشقّتی احساس می‌کنید و نه احساس می‌کنید که دارید راهی می‌روید؛ هیچ و هیچ! بخواهید یا نخواهید، در یک سرازیری و در یک مسیر هموار می‌افتید که شما را حرکت می‌دهند و هُل می‌دهند، و هرچه می‌خواهید ترمز بزنید، ترمز نمی‌گیرد! می‌روید و به آنجا می‌رسید!» 📝. آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی، قدّس سرّه 📚. ، ج‏1، ص466 @maktabe_vahy 🔘..🔘..🔘..🔘
💠. میزان، مرامِ اولیای الهی است! 🔹﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡ﴾؛ «پیغمبر اکرم، فقط پیامبری است که از طرف خداوند مبعوث شده است؛ پیغمبرانی هم قبل از او آمدند؛ حال اگر پیغمبر فوت کند یا اینکه او را شهید کنند، آیا این دلیل می‌شود که شما به دورانِ جاهلیّت برگردید و عَودَت نمایید؟!» 🔹در این آیه خداوند می‌فرماید: شما نباید به [ظاهر] پیغمبر تکیه کنید، تکیه بر پیغمبر باعث می‌شود که با از دنیا رفتنِ او، آن متّکا نیز از بین برود و شما نیز بیفتید. باید روی پای خودتان بایستید، باید از مرام و رفتار پیغمبر در طول این بیست و سه سال توشه برگیرید و معیار و میزان برای شما به‌دست آید، تا اگر هم پیغمبر از دنیا رفت شما بتوانید روی پای خود بایستید. 🔹رسیدن به حقیقت، میزان و ملاک برای عمل انسان است، و انسان باید با تهذیب نفس و تأمّل و دقّت در گفتار و کردار و رفتاری که منشعب از عالمِ واقع است، حقیقت را بیابد و واقعیّت را لمس کند. امّا خودِ کسی که انسان به او توجّه دارد، شخصِ او ملاک نیست و باید یک میزان و معیارِ کلّی برای انسان پیدا شود؛ چون آن شخص روزی از دنیا می‌رود؛ هر کسی که می‌خواهد باشد! افرادی که فرد را در وجهۀ خود، میزان قرار می‌دهند و همیشه چهره و شخصیت را در نظر می‌آورند، در صورت و ظاهرْ گیر افتاده‌اند. 🔹به‌عنوان جملۀ معترضه [بیان کنم]: وقتی یک ولیّ از اولیای خدا از دنیا می‌رود، دیگر پرونده‌اش بسته می‌شود و دیگر انسان نباید به او توجّه کند؛ فکر کردن به او و یاد آوردن او و همیشه به‌دنبال او گشتن، انسان را از رسیدن به واقعیّت باز می‌دارد. 🔺باید مرامِ او را در نظر آورد، نه شخصِ او را. 📝. حضرت آیة اللَه سیّد محمّد محسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه 📚. ، ج 1 ص 267. @maktabe_vahy 🔘.🔘.🔘.🔘
💎. آن نفْس که شد عاشق، امّاره نخواهد شد! 🔸. اگر یک سالک و یک بنده‌ به‌واسطۀ محبّت و عشق به پروردگار و به‌واسطۀ تجلّیِ جَذَوات خدا در وجود او، به نقطه‌ای برسد که دیگر وجودی از خود نبیند، خواهی‌نخواهی این راه را طی می‌کند؛ 🔸. در آن صورت نه ریاضتی می‌فهمد و نه مجاهده‌ای می‌فهمد و نه زحمتی در خود احساس می‌کند. 🔸. این را می‌گویند: راهِ عشق و محبّت؛ این می‌شود میان‌بُر. 🎙. حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه 📚. صلّی الله علیه و آله و سلّم، ج 1، ص 466 رحمه‌الله @maktabe_vahy 💠.💠.💠.💠
⭕️. تبلیغات وارونه! 🔹متأسفانه امروزه تبلیغات به‌نحوی است که عقل و شعورِ ما مسلمان‌ها را از ما گرفته است. 🔹تبلیغات وسیله‌ای است که امام حسین - علیه‌السلام - را مانند یزید نشان می‌دهد و یزید را به‌جای امام حسین - علیه‌السلام - می‌نشانَد! 🔺مگر تبلیغاتِ بنی‌امیّه همین کار را نکرد؟! امام حسین - علیه‌السلام - را یزید جلوه داد! 🎙. حضرت آیت‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه 📚. ، ج ٢، ص ۵٧ @maktabe_vahy 🔘.🔘.🔘.🔘.🔘
⭕️ دانستن تاریخ پیغمبر اکرم - صلّی‌‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم - و تاریخ ائمّه - علیهم‌السلام - از ضروری ترین مسائلی است که باید یک مسلمانْ بر آن اطّلاع داشته باشد. 🔸سنّت پیغمبر چگونه بود؟ راه و روش پیغمبر چگونه بود؟ پیغمبر در معاشرت، چگونه عمل می‌کردند؟ طرز لباسِ آن حضرت چگونه بود؟ شمایل، سر و صورت، و وضع بدنِ آن حضرت و ائمه علیهم‌السلام به چه شکل و چطور بود؟ 🔸به طور کلّی با به‌دست آمدنِ این قضیه، یک میزان و معیارِ کلّی برای ترتیب خطّ‌مشیِ انسان در زندگی به‌وجود می‌آید. 📝 حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚 ، ج ۱، ص ۲۶۶ 📌 صلی الله علیه و آله @maktabe_vahy 🌸..🌸..🌸..🌸
🌕 علائم و اخباری راجع به ولادت آن حضرت در تاریخ داریم؛ مثلاً در تاریخ است: ✓ همان شبی که پیغمبر اکرم به دنیا آمدند، آتشکدۀ فارس، بعد از اینکه هزار سال روشن بود و محلّ عبادت زرتشتیان بود، خاموش می‌شود. ✓ تمام بت‌های کعبه فرو می‌ریزد ✓ علوم کَهَنه (کاهنان) و سِحرِ سَحَره (ساحران) باطل می‌شود ✓ ایوان مدائن شکاف برمی‌دارد ✓ در آن شب تمام پادشاهانِ روی زمین مَغشیٌّ‌علیه (بی‌هوش) به روی زمین می‌افتند ✓ دریاچۀ ساوه خشک می‌شود. 🔸این آثاری که در آن شب به‌واسطۀ وجود آن حضرت، ظهور پیدا می‌کند، تمام اینها اثراتِ وجود آن حضرت است که به‌طور مجمل و مختصر در این عالم، بروز و ظهور می‌کند. 🔸چرا باید بت‌های کعبه بریزند؟! چرا باید ایوان مدائن شکاف بردارد؟! چرا باید پادشاهان از بین بروند؟! چرا باید علوم کَهنه و سحرِ سحَره باطل شود؟! 🔸تمام اینها، ما را به یک مطلب می‌رساند و آن این است که وجود آن حضرت و ظهور آن حضرت، نمایانگرِ از بین رفتن شرک و بت‌پرستی و ثَنَویّت و وَثَنیّت، و کفر و نفاق و ظلم، و جمیع امور و تعیّنات و تَفَرعُناتی است که انسان را از خدا دور می‌کند. 📝 حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚 ، ج 1، ص 83. صلی‌الله‌علیه‌و‌آله @maktabe_vahy 🌸..🌸..🌸..🌸