eitaa logo
مکتب وحی
2.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
550 ویدیو
11 فایل
برای برقراری ارتباط با مدیر کانال بر روی لینک زیر کلیک فرمایید. @maktabevahy_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵. با کریمان کارها دشوار نیست 🔸کار بنده خطا کردن است و کار کریم، کرامت و از خطا گذشتن است. اصلاً برخی بزرگان گفته‌ اند: اشتباه جزء برنامه سیر انسان است. یعنی سالک اگر بخواهد تربیت شود گاهی باید از او اشتباه سر زند. 🔸حال انسان که اشتباه می‌کند دو راه را انتخاب می‌‌کند: یا اینکه می خواهد دور بزند و توجیه کند یا اینکه قبول کند اشتباه کرده و هر چه برای او تصمیم بگیرند راضی باشد. این دومی صحیح است. 🎙. آیة اللَه سید محمد محسن حسینی طهرانی، قدّس الله سرّه 🔊. ، سنه 1438، جلسه 6. @maktabe_vahy 🌸.🌸.🌸.🌸
🔹آغاز به کارِ صفحۂ عربی اینستاگرام مکتب وحی، همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان ⬇️⬇️⬇ https://instagram.com/madrasat.alwahy?igshid=x2bku0rrfo03 @maktabe_vahy 🌸🌸🌸🌸
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠. تدبّر در ادعیه و عمل به مقتضای آن، سیرۂ اولیای الهی بوده است. - اگر انسان در فقرات دعای ابوحمزه، تدبّر کند دیگر هیچ دستور سلوکی نمی خواهد. 📼. حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه 🎞. ، سنه 1435، جلسه 6، دقیقه 61:12. @maktabe_vahy 🌺.🌺.🌺.🌺
💠با خدا مناجات کردن یعنی... @maktabe_vahy 🌺🌺🌺🌺
🔵. نعمتِ لغزش ! 🔸لغزش و خطایی که از انسان سر می‌زند باید آن را نعمتی از جانب پروردگار بداند؛ که خدا می‌ خواهد به انسان بفهماند که تو این هستی؛ اعتراف کن به عجز و فقر و لغزش و خطای خود، من هم با غفّاریت و رحمانیّت جلو می‌آیم. 🔸اینجاست که همه ی انبیا و اولیا در تعامل با خداوند، محوریتِ اصلی را این می‌ گذارند که ما گناهکاریم وخطاکاریم، و تو کریم و غفور و ستّاری. 🔸یعنی سالک باید سنگ بنای سلوکش را عبودیت، استکانت و سرشکستگی قرار دهد. 🎙. آیة اللَه سید محمد محسن حسینی طهرانی، قدّس الله سرّه. 🔊. ، سنه 1438، جلسه 6. @maktabe_vahy 🌺..🌺..🌺..🌺
💎. نورانیت آیات قرآن @maktabe_vahy 💠💠💠💠
💠حکایتی پیرامون امانت داری💠 بخش 1️⃣ 🔶سيّدى بود در نجف اشرف از اعاظم علما و اوتاد، معروف به سيد هاشم حطّاب، ايشان در روز پنج‏شنبه و جمعه (تعطيلى دروس) به بيابان حركت نموده و خار می‌‏كندند و به شهر حمل نموده و می‌فروختند و از ثمن و پول آن [امرار معاش] می‌نمودند؛ بدين ‏طريق صاحب كرامات زيادى شده و مردم به ايشان توجّه خاصّى داشتند. 🔸اتّفاقاً يكى از مردمانِ ثروتمند عازم حج بوده و با خود صندوقچه ‏اى از جواهرات و [پول نقد] داشته و چون بيم از سرقت در راه حج داشته می‌خواسته آن را در نجف اشرف پيش كسى امانت بگذارد، از مردم جستجوى شخصِ امينى نموده، مردم عطارى را كه در تمام عمر به زهد و تقوا و ديانت معروف بوده [به او معرفى كردند] بالجمله آن مردِ غنى صندوقچۂ خود را نزد عطّار به امانت سپرده و عازم حج می‌گردد. 🔸پس از مراجعت، از عطّار مطالبۂ صندوقچۂ خود می‌نماید، عطّار یک باره انكار می‌نماید! هرچه او دليل می‌آورد و نشانى می‌دهد، عطّار بر استنكار خود می‌افزاید! به مردم مى ‏گويد، آنها می‌گویند: «ما هيچ ‏گاه كلام عطّار را حمل بر كذب ننموده و ادّعاى تو را بر گفتار او ترجيح نخواهيم داد، چون كه به مراتب عديده ما او را امتحان نموده و در اين شهر به وَرَع و تقوا اشتهارى عظيم دارد.» 🔸بالأخره آن مرد غنىّ، متحيّر خدمت سيد هاشم رسيده و داستان را نقل می‌‏كند، سيد هاشم می‌‌‏فرماید: «فردا صبحگاه بيا برويم تا صندوقچه را به تو بازگردانم.» 🔺ادامه دارد ... 📝. علامه طهرانی قدّس سرّه. 📚. ، ج 1، ص 135. @maktabe_vahy 🌺.🌺.🌺.🌺.
مکتب وحی
💠حکایتی پیرامون امانت داری💠 بخش 1️⃣ 🔶سيّدى بود در نجف اشرف از اعاظم علما و اوتاد، معروف به سيد هاشم
💠حکایتی پیرامون امانت داری💠 بخش 2️⃣ 🔶فردا صبح در خدمت سيّد به دكان عطّارى آمدند؛ سيد هاشم ديد عطّار مردم را جمع نموده و موعظه می‌کند و مردم مشغول گريه هستند، همين ‏كه سيّد را ديدند همگى احترام نمودند. 🔸سيّد فرمودند: «من مى‏ خواهم عطار حقّ موعظه خود را در امروز به من واگذارد!» عطّار عرض كرد: «بديدۂ منّت دارم.» سيّد فرمودند: در زمانى كه طلبه بودم به كاظمين مشرّف شدم، روزى مقدارى متاع از مردى يهودى خریدم و دو فلس باقى ماند كه بعداً بپردازم عصر رفتم كه بدهم گفتند مرد يهودى فوت نموده است، به خانه مراجعت نموده شب در خواب ديدم صحراى محشر است و پل صراط كشيده شده و جهنم از زير آن با آتش غَلَيان دارد و مردم در آتش می‌جوشند، ناگاه من از روى پل مانند صرصرِ عاطف و برق خاطف عبور نموده و در وسط پل ناگاه يهودى سرش را از آتش بيرون آورده جلوى مرا گرفت؛ 🔸من مانند ميخ توقّف نموده نتوانستم قدمى جلوتر نَهَم، يهودى گفت: «اى خداى عادل اين مرد دو فلس حقّ مرا نداده است، حقّ مرا از او بگير و به من عطا كن!» 🔸سيّد فرمود: «من گفتم چه می‏خواهى؟» گفت: «فقط می‌خواهم يك جاى بدن خود را به بدن تو گذارم تا آنكه قدرى از آتش بدن من و حرارت آن تخفيف يابد!» گفتم: «بگذار! او فقط سر يك انگشت خود را به سينه من گذارد، ناگاه از خواب بيدار شدم و ديدم از سينۂ من، جاى انگشت او چرك و خون روان است!» 🔸سيّد سينۂ خود را باز نموده و گفت: «اى مردم ببينيد از جوانى تا به حال می‌گذرد و هنوز اين چرك خوب نشده! و من شكر می‌‏كنم كه خدا عذاب مرا در دنيا قرار داده.» عطّار كه اين مطلب را شنيد مرد غنى را طلبيده و صندوقچه را به او ردّ كرد. 🔺پایان داستان. 📝. علامه طهرانی قدّس سرّه. 📚. ، ج 1، ص 135. @maktabe_vahy 🌺.🌺.🌺.🌺.
💠یک نکته ات بگویم خود را مبین که رستی رحمه الله @maktabe_vahy 🌺🌺🌺🌺
11.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠.هدف از قرائت ادعیه چیست؟ 📼. حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه 🎞. ، سنه 1435، جلسه 9، دقیقه 03:47. @maktabe_vahy 🌺.🌺.🌺.🌺
4_5990058499659270193.mp3
1.29M
💠. همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر 🎙. حضرت آیت الله حاج سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه 🔊.، جلسه 101 دقیقه 16:15. @maktabe_vahy
9.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠. وقتی انسان صادق باشد هدایت الهی برای او در هر قالبی مهیّا است 📼. حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه 🎞.، جلسه 240، دقیقه 21:20 @maktabe_vahy 🌸🌸🌸🌸